آشنایی برای ازدواج بالاترین اهمیت ممکن است؛ چرا که حتی در سطح ژنها نیز شراکت رخ خواهد داد و صاحب فرزند خواهید شد.
هر ارتباطی که بخواهد شکل بگیرد نیاز به آشنایی دارد. دو نفر همجنس هم که بخواهند باهم ارتباط دوستانه و یا ارتباط کاری داشته باشند نیاز به آشنایی دارند. هر چه ارتباط برای ما مهمتر باشد، توجه و دقت به آشنایی بیشتر میشود.
وقتی شما میخواهید شریک اقتصادی، انتخاب کنید اهمیت آشنایی کاملاً بیشتر از وقتی است که با کسی میخواهید به سینما بروید، یا وقتی با کسی میخواهید همخانه شوید، اهمیت آشنایی بیشتر از وقتی است که میخواهید با او چند روز به مسافرت بروید. در ازدواج شما با یک نفر در بالاترین سطح شریک خواهید شد. با او همخانه میشوید، از او صاحب فرزند خواهید شد، با خویشاوندان او خویشاوند خواهید شد؛ شریک اقتصادی او خواهید شد و با او روابط عاطفی و جنسی خواهید داشت.
در آشنایی برای ازدواج ما بررسی میکنیم، تاریخچهی فرد را به دست میآوریم، رفتارها و گفتارهای او را زیر نظر میگیریم و به احساسات درونی خود توجه میکنیم و همه اینها را مبنای ادامه یا عدم تداوم ارتباط قرار میدهیم.
متناسب با اهمیت ارتباط، آشنایی اهمیت مییابد. اگر فردی به دنبال یک ارتباط بدون هدف باشد شاید چندان به آشنایی اهمیت ندهد؛ اما اگر کسی به دنبال یک ارتباط هدفمند باشد، قطعاً به آشنایی اهمیت میدهد؛ بنابراین هدف در آشنایی از اهمیت ویژهای برخوردار است و نوع ارتباط را مشخص خواهد کرد.
در مقاله آشنایی برای ازدواج وقتی ما از آشنایی صحبت میکنیم، منظورمان آشنایی با هدف ازدواج است. زمانی که هدف از آشنایی، ازدواج باشد نوع آشنایی با زمانی که هدف امر دیگری باشد، متفاوت است.
داشتن هدف ازدواج به این معنی نیست که پس از آشنایی، حتماً باید ازدواج کرد بلکه فقط قصد و نیت مهم است. قصد ازدواج به این معنی است که این ارتباط، برای فرد مهم است؛ چارچوب دار است و بیقید و باری به هر جهت نیست.
فردی که قصد ازدواج دارد یعنی پذیرفته است که زیر بار مسئولیت برود، پذیرفته است که خودش را در چارچوب ازدواج قرار دهد، از ارتباط صمیمانه نمیترسد و به سنت ازدواج پایبند است. پذیرش ازدواج، سطح بالایی از مسئولیتپذیری و پختگی را میطلبد.
فردی که ازدواج را میپذیرد و دشواریهای آن را به جان میخرد؛ به خودش اعتماد دارد، به جهان هستی اعتماد دارد و از تشکیل خانواده نمیترسد.
مسئولیتپذیری، اعتماد و صمیمیت، قصد و نیت ازدواج را در انسانها برمیانگیزد و به راستی چنین انسانی از آن که زیر بار مسئولیت نمیرود، اعتماد ندارد و از صمیمیت میترسد، متفاوت است.
فقط گفتن و بیان قصد ازدواج به این معنی نیست که فرد نیت ازدواج دارد بلکه چند نشانه وجود دارد که عملاً قصد و نیت فرد را از آشنایی نشان میدهد. نیت و قصد ازدواج را عملاً میتوان با نشانههای زیر متوجه شد:
الف – فردی که قصد ازدواج دارد در دوره آشنایی، تقاضای ارتباط جنسی نمیکند.
ب – فردی که قصد ازدواج دارد ارتباطش را از خانواده مخفی نمیکند.
ج – فردی که قصد ازدواج دارد زمان آشنایی را بیشازاندازه طولانی نمیکند.
د- فردی که قصد ازدواج دارد سعی در به دست آوردن اطلاعات دارد و تنها به تبادل احساسات بسنده نمیکند.
با توجه به آنچه که گفته شد تعریف ما از آشنایی برای ازدواج به قرار زیر است:
آشنایی فرایند تبادل اطلاعات و احساسات بین دو نفر از جنس مقابل به منظور تصمیمگیری برای ازدواج است.
مراحل ازدواج
دو نوع نگاه و رویکرد نسبت به ازدواج وجود دارد یکی نگاه فرایندی یا نگاه چندمرحلهای و دیگری نگاه تکمرحلهای که البته هر کدام از این دو رویکرد عواقب و نتایج خاص خود را در ازدواج دارند.
رویکرد تکمرحلهای؛ ازدواج را یک تصمیم میداند که وقتی این تصمیم گرفته شد، امکان بسیار اندکی برای تغییر آن وجود دارد. ما بسیار شنیدهایم که گفته میشود: «دو جلسه یکدیگر را دیدهایم و من باید تا آخر هفته پاسخ بدهم»، این نوع گفتگو بیانگر رویکرد تکمرحلهای به ازدواج است.
ازدواج یک تصمیم است که پس از آن، امکان بازگشت یا تغییر نظر بسیار اندک است. در اینگونه ازدواج مراسم «بلهبران و مهربران» مهمترین مرحله است و مابقی مراحل فقط یک تشریفات است که باید طی شود.
تصمیم در مراسم بلهبران یا مهربران گرفته میشود و در مراحل بعدی همه درصدد به انجام رساندن آن تصمیم هستند که امکان تغییر و بازنگری در آن بسیار کم است.
رویکرد چندمرحلهای یا رویکرد فرایندی، نگاه دیگری به ازدواج است. در این رویکرد، ازدواج پس از چند گام به انجام میرسد و در هر گام «تصمیم» ازدواج مورد بررسی مجدد قرار میگیرد و در صورتی که در هر کدام از این مراحل، فرد تصمیم به جدایی بگیرد، امکان آن وجود دارد.
در نگاه چندمرحلهای تصمیم به ازدواج یک شبه گرفته نمیشود، این تصمیم در طول یک فرایند و با سپری شدن زمان اتخاذ میشود.
ازدواج فرایندی یا ازدواج چندمرحلهای حداقل از سه مرحله تشکیلشده است. مراحل «آشنایی»، «نامزدی» و «عقد» سه مرحله یا سهگام اصلی ازدواج فرایندی هستند.
ممکن است برخی بر این تصور باشند که ازدواج فرایندی یکجور ازدواج مدرن است و ازدواج تکمرحلهای ازدواج سنتی است اما به نظر میرسد که هم افراد سنتی و هم افراد متجدد اکثراً درگیر ازدواج تکمرحلهای هستند و افراد بسیار اندکی هستند که نگاه فرایندی به ازدواج داشته باشند.
اگر ازدواج را شامل سه مرحله اصلی آشنایی، نامزدی و عقد بدانیم، افراد سنتی معمولاً اهمیت بیشتری به دوران عقد میدهند. خانوادههای سنتی معمولاً مرحله آشنایی و نامزدی را در یک زمان بسیار کوتاه پشت سر میگذارند تا خطبه عقد خوانده شود و از آنجا به بعد با خیال راحت به دختر و پسر فرصت و مجال میدهند تا باهم آشنا شوند و نامزدی را تجربه کنند و عقد هم که هستند.
به عبارت دیگر برای افراد سنتی دوران عقد از اهمیت ویژهای برخوردار است و در مرحله آشنایی و نامزدی بسیار فشرده و مختصر میشود و قصد بر آن است که به سرعت از این دو مرحله عبور شود چرا که خانوادههای سنتی بیشتر بر این اعتقاد هستند که مرحله آشنایی با مرحله نامزدی بهگونهای ممکن است منجر به سوءاستفاده و مسائل دیگری شود که آنها با کاهش زمان سعی در پیشگیری از آنها دارند.
اما متجددین بیشتر بر این عقیدهاند که دوران آشنایی برای ازدواج مهمتر است و به آن اهمیت ویژهای میدهند. معمولاً در اینگونه خانوادهها دوران آشنایی را طولانی میکنند و در صورتی که در این آشنایی طولانیمدت؛ شرایط نامزدی و عقد بهطور غیررسمی نیز اتفاق بیافتد از نظر آنها قابلپذیرش است.
قرار دادن نامزدی و عقد در دوران آشنایی همانند قراردادن آشنایی و نامزدی در دوران عقد است و هیچ تفاوتی ندارد. هرگونه خلاصهسازی و مختصر سازی این مراحل منجر به تکمرحلهای شدن ازدواج میشود.
همانطور که ملاحظه میکنید هر دو گروه دارای نگاه تکمرحلهای به ازدواج هستند حالا یک گروه دوران عقد را برجسته میکند و دیگری دوران آشنایی را.
جالب اینجاست که مراسم و سنن ما ایرانیان مبتنی بر نگاه چندمرحلهای و فرایندی به ازدواج است اما رفتار و عرف اجتماعی ما اکثراً مبتنی بر رویکرد تکمرحلهای به ازدواج است.
مراسم مربوط به خواستگاری، نامزدی و عقد نشان از وجود مراسم و سنن فرایندی است اما فشردهسازی و تأکید بر یکی از این مراحل و حذف یک یا دو مرحله، نشان از رفتار و نگاه تکمرحلهای متجددین و سنتیهای ما ایرانیان دارد.
بنابراین ازدواج در سه مرحله به انجام میرسد یا به عبارت دیگر ازدواج یک سهگام است.
آشنایی، نامزدی و عقد سهگام مهم ازدواج هستند که افراد مجرد با عبور از این مراحل به تأهل میرسند.
باب آشنایی
رودررو شدن دو نفر و باز شدن باب آشنایی به شیوهها و طرق مختلف به انجام میرسد مهمترین این شیوهها را میتوان در شش حوزه خلاصه نمود.
محیط زندگی
محیط زندگی شامل همسایگی، محیط تحصیل و محیط کار است. در این سه محیط اصلی، باب بسیاری از آشناییها گشوده میشود.
محیط زندگی بهترین محیط برای آشنایی برای ازدواج است. چرا که هم فرد را در یک محیط طبیعی میبینیم و کنشها و واکنشهای او را از نزدیک درک میکنیم و هم از این جهت که منابع اطلاعاتی متکثری وجود دارد و اطلاعات فقط از خود فرد اخذ نمیشود بلکه افراد زیادی هستند که میتوانند در مورد او به ما اطلاعات بدهند.
میهمانیها و مراسم
بسیاری از افراد در میهمانیها و مراسم اجتماعی مختلف باهم آشنا میشوند. جمع شدن انسانها در کنار یکدیگر فرصت تعامل را افزایش میدهد.
در هر مراسمی چه شادی و چه عزا، ممکن است افراد برای ازدواج باهم آشنا شوند فقط در یک مراسم، نباید آشنایی رخ ندهد و آن مراسم وفات یکی از عزیزان درجه اول فرد است.
گاهی اتفاق میافتد که پس از مرگ یکی از نزدیکان درجه اول برای تسلی خاطر بازمانده، مثلاً در مراسم چهلم، سایرین به فکر انتخاب همسر برای او میافتند. معمولاً ازدواجهایی که پس از یک فقدان جدی روی میدهد با درصد طلاق بالاتری همراه هستند.
توصیه میشود پس از مرگ یکی از عزیزان یا پس از طلاق و یا پس از ناکامی در عشق بین ۶ ماه تا یکسال وارد رابطه جدیدی نشوید تا اثرات فقدان ناشی از مرگ یا طلاق و یا عشق ناکام بر طرف شود. معمولاً در این شرایط توصیه به روزه ارتباطی میشود.
این توصیه قدیمی ایرانی که تا سر سال متوفی صبر کنید و ازدواج نکنید به واقع بهترین توصیه است. البته نه برای هر مرگی بلکه برای مرگ عزیزان درجه اول یا افرادی که برای ما همان حالت را داشته باشند.
معرفی
یکی از شیوههای سنتی آشنایی برای ازدواج معرفی است. ایرانیان از آنجا که بر سنت ازدواج تأکید دارند معرفی برای ازدواج را نیکو میشمارند.
در معرفی، بسیاری از افراد به معرفی کننده توجه میکنند و هرچه معرفی کننده فرد عاقلتر و داناتری باشد اطمینان بیشتری نسبت به آن ازدواج احساس میکنند اما باید توجه داشت که معرفی کننده نمیتواند بیانگر موفقیت ازدواج باشد و بهتر است که در امر ازدواج، جدای از فرد معرفی کننده، به بررسی و کسب اطلاعات لازم بپردازیم.
بهترین کار این است که فارغ از فرد معرفی کننده به خود فرد بپردازیم تا در هر صورت؛ چه ازدواج موفق باشد یا ناموفق مسئولیت آن را خودمان بر عهده بگیریم و به فرد، معرفی کننده نسبت ندهیم.
اما اتفاق جدیدی که در جامعه فعلی افتاده است معرفی از طرف گروه همسالان است. به یاد داشته باشیم که گروه همسالان به دلیل تجربه اندک، معرفی کنندگان مناسبی برای ازدواج نیستند و معمولاً معرفی آنها آغشته به انگیزهها و هیجانات شخصی است و معرفی آنها ما را درگیر انگیزهها و هیجانات شخصی آنها میکند.
آنها معمولاً وقتی خودشان نمیخواهند باکسی ازدواج کنند اما به هر دلیلی دلشان برای او میسوزد، او را به سایر دوستان معرفی میکنند و معمولاً باعث میشوند که روابط دوستانه به دلیل این نوع معرفیها دچار اختلال شود.
محیط مجازی
در سالهای اخیر اینترنت یکی از شیوههای آشنایی برای ازدواج به ویژه در میان جوانان شده است. محیط مجازی ویژگیهای آشنایی از راه دور را دارد.
آشنایی از راه دور آشنایی کاملی نیست برای رفع مشکلات آشنایی در محیط مجازی مهمترین کاری که میتوان انجام داد آشنایی رودررو و چهره به چهره است. افرادی که از طریق اینترنت باهم آشنا میشوند لازم است به سرعت با یکدیگر روبهرو شوند تا یکدیگر را ببینند و با واقعیت هم از نزدیک آشنا شوند.
ارتباط اینترنتی که ماهها به طول انجامد بدون هیچ آشنایی واقعی، میتواند ما را درگیر توهمات و واقعیات ساختگی کند. توجه داشته باشید که آشنایی اینترنتی فقط یکی یا دو تا از حواس ما را درگیر میکند و ما اطلاعات غیرکلامی فرد را نداریم.
مراکز همسریابی
اینگونه مراکز در ایران بسیار اندک هستند. بسیار مناسب است که اینگونه مراکز به صورت تخصصی در ایران راهاندازی شود. چرا که به دلیل پیچیدگیهای اجتماعی و فرآیند مدرن شدن جامعه، کارکردهای سنتی نیاز به مدرن شدن دارند.
مراکز همسریابی یک نیاز واقعی برای افرادی است که دارای شرایط خاص هستند. اگر فردی شرایط خاصی داشته باشد من معلول باشد یا سوختگی داشته باشد یا شرایط ژنتیکی ویژهای داشته باشد طبیعتاً با هرکسی نمیتواند ازدواج کند.
یافتن فردی با شرایط ویژه برای همه خانوادهها و افراد مشکل است؛ اما چنین مراکزی میتوانند افرادی را که دارای شرایط خاصی هستند، حالا چه به جهت جسمی یا به لحاظ سنی یا به هر لحاظ دیگری، به هم معرفی نمایند.
آشنایی اتفاقی
گاهی افراد به شیوهای باهم آشنا میشوند که اتفاقی است. گذر از یک خیابان یا عبور از یک محل و… باعث آشنایی میشود. در این شیوه ما نیاز داریم که اطلاعات بیشتری را کسب کنیم.
برخی از شیوهها مانند محیط زندگی اطلاعات زیادی را به ما میدهد اما در آشنایی اتفاقی مثلاً دو نفر که در کوه باهم آشنا شدهاند، اطلاعات بسیار اندک است.
نمیتوانیم حکم کنیم که هرگاه دو نفر به شیوه اتفاقی باهم آشنا شدند ازدواج نامناسبی صورت خواهد گرفت بلکه میزان آشنایی ملاک است.
افرادی که با این شیوه باهم آشنا میشوند لازم است که اطلاعات بیشتری را کسب کنند و بیشتر باهم آشنا شوند و منابع اطلاعاتی متکثرتری را بدست آورند.
مسئله مهم در آشنایی اتفاقی این است که قبل از به دست آوردن اطلاعات لازم، افراد درگیر روابط عاطفی میشوند و زمانی که اطلاعات به دست میآورند دیگر توان جدا شدن از یکدیگر را ندارند؛ حتی اگر پدر یکی قاتل یا دزد هم باشد به دلیل درگیر شدن عاطفی، سعی میکنند شرایط را بپذیرند.
لذا در این نوع آشنایی برای ازدواج توصیه میشود قبل از گسترش روابط عاطفی سعی کنید اطلاعات مربوط به خانواده و شرایط زندگی و سایر اطلاعات را به دست آورید.
منبع
کتاب ازدواج (آموزش پیش از ازدواج)؛ نوشته مهدی میرمحمد صادقی