اختلال استرس پس از سانحه پس از مواجهه با یک واقعهی پراسترس به وجود میآید. این اتفاقات میتواند شامل درگیری یا مشاهدهی یک جنایت، تصادف شدید، جنگ یا شاهد این صحنههای جنگی بودن، یا حتی تجربیات سوء رفتار جنسی باشد. فرد بعد از تجربه کردن این مسائل ترس از خودش نشان میدهد و مدام این اتفاقات را تجربه میکند و سعی میکند از یادآوری آنها اجتناب کند. این اتفاقات ممکن است در خواب و رؤیای فرد مدام تکرار شود.در کودکان 6 ساله و کمتر: این اختلال در کودکان نیز با اتفاقاتی مانند مرگ کسی، جراحت جدی، تجاوز جنسی و.. به صورتی که خودش تجربه کند یا حتی شاهد آن ماجرا باشد به وجود میآید.
علت به وجود آمدن این اختلال یک عامل استرسزا است. اما وقتی واقعهی آسیبزا یا استرسزایی پیش میآید همه دچار این اختلال نمیشوند به دلیل اینکه واکنش فرد نیز باید همراه با وحشت و استرس باشد. البته واقعه ی آسیب زا به تنهایی برای این اختلال کافی نیست.
عوامل اجتماعی میتواند تأثیرگذار باشد، مثلاً در گروهی که دچار سانحهای شدند فرد ممکن است دچار اختلال نشود چراکه همهی اعضا آن حادثه را تجربه کردهاند یا حتی ممکن است در یک واقعه آسیبزا که برای جمعی اتفاق میافتد، بازماندههای آن جمع احساس گناه کنند که این خود میتواند زمینهساز PTSD باشد. عوامل وراثتی نیز در این اختلال نقش دارد.
اگر از دید روانکاوی به این موضوع نگاه کنیم میشود گفت سانحه باعث فعال شدن مجدد تعارض میشود که تا پیش از آن حلنشده بوده و به صورت نمادین آن تعارض بروز می کند. همزمان با بروز آن افراد از مکانسیم های دفاعی از قبیل واپسزنی، انکار، واکنش وارونه و ابطال استفاده می کنند. آلکسی تایمی به اصطلاحی اشاره دارد که در آن افراد نمی توانند هیجانات خود را شناسایی یا به زبان بیاورند. این افراد نمیتواند در شرایط استرسزا خودشان را آرام کنند.
افراد مبتلا باتوجه به رویکرد شناختی، نمی توانند آسیبی را که موجب بوجود آمدن این اختلال شده را پردازش کنند. افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش های اجتنابی از احساس وقوع دوباره آن جلوگیری می کنند. به همین علت در یک چرخه ی معیوب قرار می گیرند و آن را انکار می کنند.
میزان شیوع مادامالعمر PTSD را حدود 8 درصد جمعیت عمومی میدانند. میزان بروز آن در طول عمر 9 تا 15 درصد تخمین زده میشود که البته علاوه بر این رقم 5 تا 15 درصد دیگر از افراد ممکن است دچار اشکال تحت بالینی این اختلال باشند.
PTSD در هر سنی ممکن است پیدا شود. شایعترین سن شروعش اوایل بزرگسالی است. البته بچهها هم ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. زنان و مردان ازنظر نوع آسیبهای که مسبب اختلال در آن ها میشوند با یکدیگر متفاوت هستند. مهمترین عوامل خطرساز در پیدایش این اختلال عبارتاند از شدت و مدت و نزدیکی به حادثه.
اختلال استرس پس از سانحه معمولاً پس از وقوع حادثه پیدا میشود. مدت زمان آن میتواند از یک هفته تا سی سال باشد. نشانههای این اختلال ممکن است دارای نوسان باشد. نشانهها زمانی که فشار بر روی فرد زیاد است، شدت می یابد. بدون درمان حدود سی درصد بیماران کاملاً بهبود مییابند، چهل درصد همچنان علائم خفیف و بیست درصد علائم متوسط خواهند داشت.
10 درصد نیز یا هیچ تغییری نمیکنند یا بدتر میشوند. بعد از 1 سال احتمال اینکه حدود 50 درصد بیماران بهبود یابند، زیاد است. شروع سریع علائم، وجود علائم کمتر از 6 ماه، حمایت اجتماعی بالا، عدم وجود سابقه روانپزشکی و طبی از عوامل موثر در پیش آگهی خوب می باشد.
در کل افراد سالخورده و کودکان در برخورد با وقایع آسیبزا بیشتر از میانسالان دچار مشکل میشوند. مثلاً حدود 80 درصد از بچههای کوچکی که دچار سوختگی میشوند 2 سال بعد علائم را نشان میدهند. در حالیکه فقط 30 درصد از بزرگسالان به چنین صدمهای دچار میشوند. آن ها یک سال بعد علائم را نشان میدهند. احتمالاً مکانیسمهای مقابله در کودکان بهطور کامل کافی نیست.
مکانیسمهای مقابلهای سالخوردگان نیز به نظر میرسد انعطافپذیری کمتری دارد. همچنین اختلال روانپزشکیای که از قبل باشد، مانند اختلال شخصیت و یا یک بیماری سختتر، اثرات بعضی از عوامل فشار را شدیدتر میکند. در مجموع بیمارانی که حمایت اجتماعی خوبی دارند، ممکن است دچار این اختلال نشوند یا مشکلات شدید در آن پیدا نکنند.
- اختلال افسردگی
- اختلالات مرتبط با مواد
- اختلالات اضطرابی
- اختلالات دوقطبی
اختلال استرس پس از سانحه توسط آموزش مکانیسم های مقابله، دارو درمانی، حمایت و تشویق بیمار برای بحث درباره حادثه، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش (EMDR)، مواجهه درمانی و درمان شناختی تا حدودی درمان می شود.
آموزش مهارت هایی برای رفع علائم، کمک به بهتر فکر کردن در مورد خود و دیگران، یادگیری راه های مقابله با نشانه ها بعد از بازگشت و درمان بیماری های همراه دیگر نیز از جمله راه های درمان این اختلال نیز می باشد.
- کتاب آسیب شناسی استرس و شیوه های کنترل (نویسنده : محمدحسن احمدی)
- کتاب اثر فشار روانی بر اعضا (نویسنده : بروکهامپتن ریفرنس، کیومرث دانشگر)
- کتاب مدیریت استرس (حبیبه حیرتی، میلاد مرادی)
- کتاب استرس (گرگ ویلکینسون، فرهاد همت خواه)
میترا زنی 65 ساله که ازدواج کرده است. او یهودی مذهب بود. برای ارزیابی روانپزشکی برای فرجام خواهی از رائ صادره در جهت رد ادعای غرامت کارگری، معرفی شده است. مشکلا ت او 6 ماه قبل، به دنبال آتش سوزی در کارخانه شروع شد. او در آن جا دوزندگی می کرد. آتش سوزی جزئی بود و به آسانی مهار شد. اما سوختن پارچه های مصنوعی بوی بسیار تندی بوجود آورد. پس از آتش سوزی به مدت یک هفته در بخش مراقبت های ویژه بستری بود. پزشک او احتمال تنگی نفس یا مشکل قلبی را داده بود. اما بعد از بررسی کامل هیچ گونه یافته ای دال بر وجود بیماری پیدا نشد. بعد از مرخصی از بیمارستان به خانه رفت. احساس افسردگی می کرد و از بیرون رفتن وحشت داشت و به محل کارش هم نمی توانست برود. این نشانه ها تداوم یافت و رائ دادگاه هم بر شدت آن افزود.
او خانه نشین شد و تنها گاهی با همسرش بیرون می رفت و با او احساس آرامش داشت. این در حالی بود که در محله های دیگر حتی با حضور همسرش هم احساس ناراحتی می کرد. از این مساله نگران بود که ظاهر او توجه خصمانه ی افراد غیر یهودی را جلب کند. کابوس های عود کننده ناشی از تجربیات مربوط به اردوگاه کار اجباری 40 سال قبل، خواب های او را تحت تاثیر قرار داده است.
در طول روز درباره آن ها فکر می کند. او نمی توانست فکرش را در جایی دیگر متمرکز کند. به این موضوع فکر می کرد که اگر جنگ آغاز نمی شد شخصیت دیگری پیدا می کرد. در عین حال ادعا می کرد که به این موضوع فکر نمی کند. روانپزشک در طی صحبت درباره تجربیات جنگ متوجه شد که بوی آتش سوزی کارخانه موجب یادآوری خاطرات اتاق گاز در آن زمان شده بود. در همان زمان او به گریه افتاد.