بررسی رشد روانی جنسی با رشد روانی اجتماعی در شخصیت یکی از مباحث مهم در روانشناسی میباشد. اتفاقات 2 سال اول زندگی در رشد روانی جنسی مورد بررسی قرار میگیرد.
حال در مطالعه رشد روانی – اجتماعی اریکسون و پیاژه به مراحل رشد در تمامی سنین برمیخوریم که اندکی با نظریه روانی جنسی مغایرت دارد و در این پژوهش به بررسی این تفاوتها میپردازیم.
امروزه بررسی رشد روانی جنسی با رشد روانی اجتماعی بهقدری مهم و وسیع است که اگر بهدرستی در کودکی رعایت و رسیدگی شود میتوان اثرات آن را در بزرگسالی به خوبی مشاهده کرد.
هر دو نظریه به سالهای اولیه زندگی تأکید دارند با این تفاوت که رشد روانی اجتماعی به تمامی سالهای رشد اشاره دارد. در این پژوهش به نقد و برسی این دو نظریه میپردازیم.
مبانی نظری پژوهش
زیگموند فروید (Sigmund Freud) معتقد بود که اختلالهای روانرنجوری که بیمارانش از خود نشان میدادند از تجارب دوره کودکی آنها سرچشمه گرفته است.
فروید تجربیات کودکی را بهقدری مهم میدانست که گفت، شخصیت فرد بزرگسال در پنجسالگی به طور محکم شکل میگیرد و متبلور میشود.
فروید به تعارضهای جنسی نیرومند در طفل و کودک خردسال پی برد، تعارضهایی که به نظر میرسید بر نواحی خاص بدن متمرکز هستند.
وی متوجه شد که در سنین مختلف، هر یک از نواحی بدن از نظر مرکز تعارض، اهمیت بیشتری کسب میکند. او از این مشاهدات نظریه مراحل رشد روانی- جنسی را به دست آورد.
مراحل |
سنین |
ویژگیها |
دهانی |
تولد تا دوسالگی |
دهان ناحیه شهوتزای اصلی است. لذت از مکیدن حاصل میشود. نهاد حاکم است |
مقعدی |
2 تا 3 سالگی |
آموزش استفاده از توالت ارضایی را که از عمل دفع حاصل میشود مختل میکند |
آلتی |
4 تا 5 سالگی |
خیالپردازیهای زنا با محارم، عقده ادیپ، اضطراب، شکلگیری فراخود |
نهفتگی |
5 سالگی تا بلوغ |
دوره و آلایش با محیط (غریزه جنسی) |
تناسلی |
نوجوانی تا بزرگسالی |
شکلگیری هویت جنسی و روابط اجتماعی بزرگسال |
در بررسی رشد روانی جنسی با رشد روانی اجتماعی ، فروید متقاعد شد که اختلالهای روانرنجوری که بیمارانش از خود نشان میدادند از تجارب دوره کودکی آنها سرچشمه گرفته است.
مرحله دهانی از تولد تا دومین سال زندگی ادامه دارد. در این مرحله تحریک دهان مانند مکیدن، گاز گرفتن و … نخستین منبع ارضای شهوانی است.
ارضای نامناسب در این مرحله ممکن است یک شخصیت دهانی را به وجود بیاورد؛ که در این صورت فرد به خوردن، بوسیدن و سیگار کشیدن علاقه وافر دارد.
در مرحله مقعدی کودک از تحریک منطقه مقعدی لذت میبرد. در این مرحله کودک آداب توالت رفتن را میآموزد. تعارض در این مرحله میتواند به پرورش یک بزرگسال مقعدی – دفعی که شخصی است کثیف و ولخرج و گزافهگو، یا به بزرگسال مقعدی – ضیطی که بیش از اندازه منظم و مرتب، تمیز و وسواسی است منجر شود.
در مرحله آلتی کودک به کاوش کردن و دستکاری اندامهای تناسلی خود و همبازیهایش علاقه وافری نشان میدهد. کودک درباره تولد و اینکه چرا پسرها آلت مردی دارند و دخترها ندارند کنجکاو میشوند. در این مرحله عقده الکترا و ادیپ شکل میگیرد.
مرحله تناسلی آخرین مرحله رشد روانی – جنسی است. نوجوان باید از تحریمها و موارد نهی شده جامعه که در رابطه با ابزار جنسی وجود دارد پیروی کند. این تعارضها بهوسیله والایش به حداقل خود میرسد.

رشد روانی – اجتماعی
در بررسی رشد روانی جنسی با رشد روانی اجتماعی ، اریکسون رشد شخصیت را به هشت مرحله روانی – اجتماعی تقسیم کرد. چهار مرحله اول شبیه چهار مرحله اول فروید هستند.
تفاوت اصلی بین نظریههای آنها در این است که اریکسون بر همبستههای روانی – اجتماعی تأکید دارد، در حالی که فروید بر عوامل زیستی تأکید داشت.
مرحله |
سن |
روشهای مقابله کردن سازگارانه در برابر ناسازگارانه |
نیروهای اساسی |
دهانی – حسی |
تولد تا 1 سالگی |
اعتماد در برابر بیاعتمادی |
امید |
عضلانی – مقعدی |
1 تا 3 سالگی |
استقلال در برابر تردید، شرم |
اراده |
حرکتی – تناسلی |
3 تا 5 سالگی |
ابتکار عمل در برابر احساس گناه |
هدف |
نهفتگی |
6 تا 12 سالگی |
سختکوشی در برابر حقارت |
شایستگی |
نوجوانی |
12 تا 18 سالگی |
انسجام هویت در برابر سردرگمی نقش |
وفاداری |
جوانی |
18 تا 35 سالگی |
صمیمیت در برابر انزوا |
عشق |
بزرگسالی |
35 تا 55 سالگی |
زایندگی در برابر رکود |
مراقبت |
پختگی – پیری |
55 سالگی به بعد |
انسجام خود در برابر ناامیدی |
خرد |
اریکسون معتقد بود که هیچ مادری به طور کامل با نیازهای بچه هماهنگ نیست و عوامل مختلفی را در پاسخدهی مادر تأثیرگذار میدانست و اعتماد کودک در این مرحله شکل میگیرد.
پیاژه هم نقش محیط را در رشد شخصیت مهم میدانست و او بهجای آنکه کودک را پذیره نافعال مقتضیات رشد زیستی به محرکهای تحمیلشده از بیرون بداند، او را در این فرایند بیشتر مشارکتکننده بیفعال میدانست.
پیاژه کودکان را بهعنوان دانشمندان محققی میدید که با اشیاء و رویدادهای محیطشان دست به تجربه میزنند تا ببینند چه اتفاقی میافتد.
مرحله |
سن |
ویژگی |
حسی – حرکتی
|
تولد تا ۲ سالگی |
1- خود را از اشیاء تمیز میدهد. 2- خود را بهعنوان عامل (فاعل) اعمال خویش بازمیشناسد و شروع به فعالیت هدفمند میکند. برای مثال، ریسمانی را میکشد تا شیء قابل حرکتی را به حرکت درآورد، یا جغجغه را تکان میدهد تا صدا ایجاد کند. 3- به مفهوم پایداری شیء دست مییابد: درک میکند که اشیاء حتی وقتی حواس را تحریک نمیکنند، باز هم وجود دارند. |
پیشعملیاتی
|
2 تا ۷ سالگی |
1- استفاده از زبان و بازنمائی اشیاء بهصورت تصویر ذهنی و واژه را یاد میگیرد. 2- تفکرش هنوز خودمحور است: نگریستن از دید دیگران برایش مشکل است. 3- اشیاء را برحسب یک ویژگی طبقهبندی میکند؛ برای مثال، همه قطعات چوبی قرمز را صرفنظر از شکل آنها، یا تمام قطعات چوبی مربعی شکل را صرفنظر از رنگ آنها، در یک گروه قرار میدهد. |
عملیات عینی
|
7 تا ۱۱ سالگی |
1- میتواند درباره اشیاء و رویدادها بهطور منطقی فکر کند. 2- به نگهداری عدد (۶ سالگی)، جرم (۷ سالگی) و وزن (۹ سالگی) دست مییابد. 3- اشیاء را برحسب چند ویژگی طبقهبندی میکند و میتواند آنها را برحسب بعد معینی، نظیر اندازه، ردیف کند. |
عملیات صوری
|
11 سالگی به بعد |
1- میتواند بهطور منطقی دربارهٔ گزارههای مجرد فکر کند و بهطور نظامدار به آزمون فرضیهها بپردازد. 2- به مسائل فرضی، آینده و جهانبینی میپردازد |
بحث و نتیجهگیری
یکی از خدمات ماندگار دیدگاه روانکاوی، توانایی آن در به تصویر کشیدن ماهیت شخصیت در طول هر دوره از رشد است.
با اینکه دلمشغولی فروید به هدایت کردن سایقهای زیستی و بیتوجهی او به تجربیات مهم بعد از نوباوگی شدید مورد انتقاد قرار گرفت اما خطوط کلی نظریه او پذیرفته شد و بعدها گسترش یافتند که بانفوذترین آن نظریه روانی اجتماعی بود.
در بررسی رشد روانی جنسی با رشد روانی اجتماعی ، فروید در نظریه رشد روانی – زیستی به عوامل وراثت و زیستی خیلی تأکید داشت. (اندامهای مختلف بدن) ولی اریکسون در نظریه روانی اجتماعی دید کلیتر از فروید داشت و عوامل اجتماع و محیط را دخیل در رشد شخصیت میدانست.