تعلیم و تربیت پسران اهمیت دارد و کافی نیست بگذارید آنان فقط به طور معمول بزرگ شوند – زیرا معمولی بودن برای یک مرد در دنیای امروزی، اغلب به معنای عصبی، رقابتی و عاری از احساسات بودن است.
زمان آن رسیده که تعلیم و تربیت نوع جدیدی از مردان را شروع کنیم. مقاله تعلیم و تربیت پسران درباره اینست که بفهمیم تا چه اندازه میتوانیم از پسران توقع داشته باشیم و به همان نسبت دیدگاهمان را نسبت به آن تغییر و توسعه دهیم.
قدم اول برای پدر و مادران این است عقیدهای واضح از نوع مردی که میخواهند پسرانشان باشند، داشته باشند.
دنیا چگونه با پسران برخورد میکند
چیزی خاص و با ارزش درباره پسران وجود دارد. تمام پدران و مادران متوجه شدهاند که این دو جنس؛ پسران و دختران، با یکدیگر فرق دارند.
پسران تمایل دارند احساسات خود را نشان بدهند. اغلب شور و هیجانهای آنان شدید و انگیزه حمایت کردنشان زیاد است. آنان عاشق قهرمانی و حرکتهای قهرمانانه هستند. پسران وفادار، بردبار و دارای حس قوی عدالتطلبی میباشند. آنان شوخطبع، خوشبین و روراست هستند.
هنگامی که من به پسران کوچک نگاه میکنم و سپس میبینم که چگونه دنیا با آنان به طور بیارزشی برخورد میکند و چقدر کم برای تواناییهایشان مورد تشویق و حمایت قرار میگیرند، اندوهگین میشوم.
دو واقعیت وضعیت پسران را جمعبندی میکند و چقدر کار باید برای کمک به آنان صورت گیرد:
- اول اینکه، میزان خودکشی در بین پسران چهار برابر بیشتر از دختران است.
- دوم اینکه، طبق آمار گزارششده در سالهای اخیر، پدران به طور متوسط فقط شش دقیقه در روز در ارتباط با پسرانشان هستند و در هیچکدام از این موارد جایی برای افتخار و خوشحالی وجود ندارد.
بنابراین وقت آن رسیده است که ببینیم ما برای کمک به تعلیم و تربیت پسران چه کاری میتوانیم بکنیم.
ما موارد لازم را جمعبندی میکنیم و سپس به جزئیات هر یک از آنها میپردازیم:
- پسران به پدر احتیاج دارند یا حداقل یک جایگزین بسیار خوب برای الگو.
- پدران برای بزرگ کردن پسرانشان به کمک مردان دیگر نیاز دارند.
- لازم است پسران یاد بگیرند که با دختران چگونه رفتار کنند. به آنان احترام بگذارند و آنان را با خود برابر بدانند.
- باید از پسران در برابر کمارزش شدن، خشن شدن یا سست شدن به واسطه قرار گرفتن در معرض خشونت یا ابتذال حمایت کرد.
- پسران برای یاد گرفتن کار منزل و خودکفا بودن در خانه نیاز به کمک دارند.
محکم و استوار، خونگرم و بامحبت باشید
در تعلیم و تربیت پسران یک پدر یا مادر تنها لازم است بین عشق ملایم و عشق محکم تعادلی به وجود بیاورد. احتمال از دست رفتن عشق ملایم در مادران تنها زیاد است، چون سعی دارند ثبات شخصیتی و استواری را به پسران یاد دهند.
آنان در برخوردها بیشتر از مردان حالت جنگجویی دارند. میتوانید این امر را در روشی که مردان چیزهایی مثل «دوباره باز هم تو»، «سلام بدترکیب» و غیره به هنگام خوشوبش کردنهای دوستانه میگویند ببینید.
بنابراین، عموماً انجام دادن روشهای انضباطی برای پدران آسانتر از مادران است. در واقع، گاهیاوقات در حالی که مادر سعی میکند جدیتر باشد، همسر او در حال تلاش برای ملایمتر شدن و منطقیتر بودن است.
زمانی پسران (اغلب ناخودآگاه) به دنبال یک رقابت دوستانه، امن ولی بسیار مقابله جو هستند تا در مواجهه با فراز و نشیب هورمونی و جسمانی به آنان کمک کند.
اگر احساس کردید از این نظر دچار کمبود هستید از دوستان یا افراد حرفهای کمک بگیرید. بهخصوص پسران با مادری تنها، حدود چهاردهسالگی احتیاج به انرژی مضاعف و حمایت دارند. مهم است که هرگز در این مواقع کتک نزنید و یا سخنان آزاردهنده نگویید.
پیدا کردن الگوهای صحیح
- شما باید فعالانه به دنبال الگوهای صحیح برای پسرتان باشید.
- به مدرسه بروید و از مدیر مدرسه، یک آموزگار مرد خوب برای سال آینده پسرتان درخواست کنید.
- هنگام انتخاب ورزش و فعالیت مردانه، شخصی که این فعالیتها را رهبری خواهد کرد را شناسایی کنید.
- از خود بپرسید آیا میخواهید پسرتان تبدیل به مردی مشابه آنان شود؟ (این معنای الگوهای صحیح است. با این بررسی معلوم میشود که مربی فوتبال یا کاراته فردی خوب است یا نه!)
- گاهیاوقات عمو و دایی یا پدربزرگ، اگر از آنان بخواهید، میتوانند در این کار نقش داشته باشند. ممکن است به دلیل عدم اطمینان از اینکه شما راضی به دخالتشان هستید یا نه خود را کنار کشیده باشند.
- لازم نیست فقط برای پیدا کردن الگوی نمونه مناسب با کسی ازدواج کنید.
- درباره افرادی که فرزندتان اوقاتش را با آنان میگذراند بسیار سختگیر باشید.
او را پیش پدرش بفرستید
اگر پدر پسرتان مردی خطرناک و بیمسئولیت نیست، بیشترین تلاش خود را برای برقراری ارتباط بین آنان بکنید.
اگر از یکدیگر جدا شده یا طلاق گرفتهاید، ولی با شوهر سابق خود ارتباط خوبی دارید، فرستادن پسرتان در حدود چهارده سالگی برای زندگی با پدرش را در نظر داشته باشید.
اغلب اوقات پسران را در حدود چهارده سالگی به دشواری میشود کنترل کرد و تعلیم و تربیت پسران دشوار میشود. آنان بدون اینکه متوجه شوند نیاز شدیدی به محدود شدن توسط مردان دارند. زنان اغلب از این تصمیم میترسند – «اوه، پدرش از او خوب نگهداری نمیکند!»
البته، بعضی وقتها حقیقت دارد. ولی بیشتر اوقات پدران، اگر از آنان درخواست شود، خواهند فهمید که دارای کیفیتهای قاطعیت و تربیتی هستند. تلاشهای پدر یا مادر تنها با مقدار زیاد مادری یا پدری کردن برای ارضا و تقویت خود است.
پدری کردن واقعاً چه معنایی دارد؟
رفتار بسیاری از پدران با کودکانشان عالی است. به هر حال بسیاری از ما در مورد اینکه چگونه باید پدر بود کاملاً بیاطلاع هستیم. بخشی از دلیل ناتوانی ما در این کار این است که خود خلأ پدر داشتهایم.
بسیاری از مردان دارای پدران پرنقشی نبودهاند، در واقع پدر آنان فقط مرد غریبهای بوده که در گوشه اتاق نشیمن نشسته و روزنامه را ورق میزد و گاهی غرولند میکرد؛ بنابراین ما خود منبع عمیقی از رفتارهای درست پدرانه نداریم که از آن استفاده کنیم.
خوشبختانه این کار، کار سختی نیست و زمانی که آن را شروع کردید بهزودی آن را دوست خواهید داشت. در ادامه برای شروع کردن دو یا سه روش خوب ذکر میشود.
کشتی گرفتن و کلهمعلق زدن
در تعلیم و تربیت پسران پسران عاشق کشتی گرفتن، دستوپا زدن، قلقلک دادن و بازیهای رقابتی و پر جنبوجوش هستند. این امر میتواند در هر سن و سالی باشد.
هرگاه وقت و انرژی آن را داشتید این کار را انجام دهید. مکان امنی را انتخاب و یک هدف برای آنان در نظر بگیرید؛ مثلاً بتوانند بازوانتان را خم کنند و آنها از یک بغل کردن سخت فرار کنند.
چیزی بیشتر از تفریح در این کار است. میتوانید در حالی که کشتی میگیرید درسهای مهمی را به پسرتان یاد دهید. با متوقف کردن کشتی، به او یاد دهید که آرام شود و دوباره شروع کنید. با این کار اگر زیادی بیدقت و خطرناک شد، شما به او یاد میدهید که در عین داشتن توانایی باید آرامش خود را حفظ کند.
با حفظ همیشگی شوخطبعیتان و جدی نکردن زیاد رقابت ۔ گاهی اجازه دهید پیروز شوند – به آنان یاد میدهید که تفریح در فعالیت میباشد، نه در پیروزی و اینکه بازندههای خوبی باشند.
شاید مهمتر از همه، این باشد که کشتی گرفتن هم نوعی از صمیمیت و هم جشن گرفتن مردانگی است. اگرچه بعضی از دختران هم این کار را دوست دارند، به خصوص وقتی کوچک هستند.
فعالیتهای جسمانی و آموزش دادن
رابرت بلای میگوید: «حتی مردان بدجنس به هنگام آموزش دادن شیرین هستند.» پسران عاشق یاد گرفتن درباره دنیای مردان هستند. این شاید به معنای ماشین، کامپیوتر، اسب، تماشای پرنده، فوتبال، ماهیگیری، تجاری و هر چیزی که از آن لذت میبرند و شما از آن لذت میبرید باشد. (راهنمایی – فردی کمالگرا نباشید، در غیر این صورت از شما کنار میکشند. در خوشی آنان سهیم شوید و فقط به دنبال استانداردهای عالی خود نباشید.)
اگر شما پدر هستید، باید دور و بر پسر و دیگر افراد خانواده خود باشید. با آنان حرف بزنید و با هم کار کنید، این کار را برای حداقل یک ساعت در روز انجام دهید.
اگر برنامه کاری شما مانع این کار میباشد، ممکن است لازم باشد اولویتهای خود را به دقت درجهبندی کنید. من دوست دارم در اینباره بیشتر تأکید کنم، ولی امروزه موفقیت شغلی تقریباً با پدر خوب بودن در تضاد است. لازم است پسرانتان شما را در حالتها و فعالیتهای متفاوت بشناسند.
دیدن شما در حال انجام دادن کار
اگر پسران، شما را در حال پختن غذا، تمیز کردن منزل و نگهداری از بچههای کوچکتر ببینند، خود نیز در خانه بیشتر کار میکنند. مردان باید به وسیله الگویی از یک مرد کامل بودن، این کار را به آنان یاد بدهند.
اگر آنان ببینند شما به ظاهر و جسم خود رسیدگی میکنید، با افراد دیگر رفتاری شایسته دارید، احساسات خود را بروز میدهید، از چیزهایی که دارید دفاع میکنید، بسیار مؤثرتر از هر چیزی است که شما به زبان به آنان میگویید. فقط لازم است مردی شوید که دوست دارید پسرتان در آینده آن مرد بشود؟
اجازه دهید پسرتان مردان دیگر را ملاقات کند
در تعلیم و تربیت پسران ، آنها را در فعالیتهای دوستانتان شرکت دهید تا بتوانند مردان دیگر را ملاقات کرده، از آنان چیزهایی یاد گرفته و مورد تأییدشان قرار گیرند.
در مسافرتهای اردویی پدران و پسران شرکت کنید. پسرتان را به سرکار خود ببرید تا بتوانند هرازگاهی کاری که به آن، اشتغال دارید را ببینند – جایگاهی که شما در تصویر بزرگ آن قرار دارید.
بگذارید با مقداری از فداکاری، سختیها و شکیباییهایی که روزانه با آن سروکار دارید آشنا شوند. مهمتر از همه، به خاطر آنان، دور و برشان حضور داشته باشید. کمی از وقت خود را به آنان اختصاص دهید.
پسران به حمایت نیاز دارند
اغلب مردان و پسران به علت بیاحساسی، تهاجمی بودن و نداشتن حساسیت مورد شماتت قرار میگیرند. ولی آنان چگونه میتوانند اینگونه نباشند. آیا این فقط روشی برای دفاع در برابر ما نیست؟
شما میتوانید به وسیله جلوگیری کردن از تماشای کارتونهای خشونتبار پایانناپذیر یا بازیهای بدون تخیل و خلاقیت با اسباببازیهای جنگی کارهای زیادی انجام دهید. (کودکان با استفاده از چوب اسلحه میسازند. بله تنها کاری که باید با یک اسلحه اسباببازی بکنید اینست که تظاهر به کشتن بنمایید.)
بسیاری از بازیهای وحشیانه و جنگی از تماشای خشونت و ترس برمیخیزد، آنان میخواهند به این وسیله با نمادهای جنگی هویتسازی کرده و احساس قدرت را به خود برگردانند. کودکان مناطق جنگی بیشترین بازیهای جنگی را میکنند. چرا باید اتاقهای نشیمن ما تداعیگر مناطق جنگی باشد؟ چرا نباید خانهای داشت (و یا برنامههای تلویزیونی) که احساس جزیره بهشت، طبیعت، گرما، زیبایی و ماجراجویی به همراه بیاورد؟
این موضوع در مورد کامپیوتر هم صدق میکند. در تعلیم و تربیت پسران اجازه ندهید برای ساعتهای طولانی غرق در بازیهای کامپیوتری شوند – به خصوص بازیهایی از نوع پایانناپذیر و مرحلهبهمرحله – که اعتیادآور هستند و چیزی یاد نمیدهند و اثری ندارند به جز انگشت دردناک.
برنامههای ورزشی اجتماعی و طبیعی برای آنان تدارک ببینید. به جای خریدن وسایل مختلف برای آنان، اوقات خود را با پسرانتان سپری کنید.
قدر استعدادهایشان را بدانید و از آنان تعریف کنید و نیز حساسیت آنان را برای عدالت و احساسات درک کنید. یک حیوان خانگی نگه دارید تا آنان بتوانند با آن سرگرم شوند. این کارها را بکنید و خواهید دید که مهر و محبت صمیمانهای از پسران شما تراوش خواهد کرد.
پسران برای برقراری ارتباط به کمک نیاز دارند
کار خوبی که پدر و مادر پسران میتوانند بکنند، آموزش پسران در کنار آمدن، حرف زدن و همکاری کردن با دختران است. اصرار کنید. آنان با دختران مؤدبانه و با احترام رفتار کنند.
به پسرتان یاد دهید به زنان احترام بگذارد
در تعلیم و تربیت پسران ، پدر این کار را از دو روش انجام میدهد – اول خودش با نشان دادن احترام به زنان و سپس برخورد شدید با هرگونه بیاحترامی پسر به مادرش.
تکیهکلام قدیمی، «با مادرت این طور حرف نزن» صحنه یکی از بهترین لحظههای زندگی خانواده را پایهریزی میکند؛ و فقط باید یکبار گفته شود.
مادر به آرامی، ولی آشکارا طلب احترام میکند. با پسر خود و خواهران او ارتباطی برقرار کنید که قادر باشند احساسات خود را بیان کنند و حل کردن مشکلات را به طریقی محترمانه یاد بگیرند، نه اینکه با تهدید و ارعاب یا دشنام دادن.
همیشه به یاد داشته باشید که پسران احساس دارند، این امر را به دخترانتان هم یاد بدهید.
اگر با پسران طوری رفتار شود که گویی فاقد احساس هستند، آنان برای حفظ خرد بیاحساس میشوند.
از پسرتان، به هنگامی که غمگین یا هراسان است، درباره احساساتش سؤال کنید. بگذارید بداند که شما هم همین احساسات را دارید.
از مخفی کردن احساس که مردان را پراسترس و افسرده میکند دوری کنید. هیچوقت جنبه احساسی ملایم پسرتان را مسخره نکنید، به خصوص در اوایل زندگی عشقیاش. او میتواند هم قوی و هم بااحساس باشد، هر دو اینها به هم مربوطاند.
به او در یادگیری مهارت خانهداری کمک کنید
مهارت خانهداری را تحسین کنید. یک پسربچه در نه سالگی، باید یکبار در هفته قادر به پختن غذا برای خانواده باشد و به این کار افتخار کند. حتی اگر برای آغاز، این غذا ماکارونی و سس حاضری باشد، او به زودی میتواند غذاهای متنوعتری آماده کند. در یادگیری کارهای آشپزخانه به او کمک کنید. بسیاری از پسران از درهم آمیختن مواد غذایی لذت میبرند.
انجام دادن کارهای شخصیاش را به کاری روزمره تبدیل کنید. یاد بگیرد لباسهای خود را شسته و آنها را تعمیر کند. اگر این کارها را نکرد غرولند نکنید. فقط وظایف کاری آن روز او را دو برابر کنید.
واکنش معمولی مادر این است: «اما اگر من این کار را برای او انجام دهم، کار زودتر انجام میگیرد. او خیلی معطل میکند.»
بله آموزش دادن وقت میبرد؛ اما پسر هیجده سالهای را تصور کنید که به اندازه شما خودکفاست و به اندازه شما کارهای منزل را انجام میدهد. حتماً برای رسیدن به آن مرحله از تعلیم و تربیت پسران زحمت کشیده شده است.
منبع
کتاب رازهایی درباره کودکان شاد (The complete secrets of happy children: a guide for parents)، نوشته استیو بیدالف، ترجمه گلی نژادی، انتشارات البرز