جنسیت چگونه میتواند در چارچوب رابطهای پایدار، نقش مثبت داشته باشد؟ این پرسش تکراری است و پاسخ به آن نیز چندان آسان نیست. بیشک جنسیت، در رابطه زناشویی نقشی مهم ایفا میکند و میتواند در ایجاد رابطهای بسیار غنی و مثبت تأثیرگذار باشد: در واقع میتوان گفت که پایه و اساس معادله 3= ۱+۱ است.
معادله 3=1+۱ در رابطه جنسی میان زوجها
در حقیقت میتوان گفت که فرمول 3 = 1+1 به معنای واقعی در رابطه جنسی شکل میگیرد.
-
پیدایش ۳=۱+۱
پیش از ازدواج وقتی دو نفر مجذوب یکدیگر میشوند، نخست این جاذبه از ظواهر جسمی نشأت میگیرد. اغلب در روابط صمیمی به یکدیگر میگویند که «ما دیگر یکی هستیم.» (۱= ۱+۱؟) در اصل، بدن جدید، عدد ۳ جسمانی است که حاصل پیوند دو نفر است.
همسران، خود را میآرایند، سپس به یکدیگر نزدیک میشوند و هرکس دیگری را وارد حریم شخصی خود میکند. (فاصله میان آنها بسیار اندک است.)
آنها با یکدیگر عشقبازی میکنند و اولین رابطه میان آنها شکل میگیرد … به این ترتیب، بدنهای آنها بر اساس قوانینی که تا آن زمان برای دو بیگانه بود، کاملاً متفاوت عمل میکند.
در این فضای ذهنی و جنسی، حالتهای جدید چهره و ارتباطی جدید که اساساً غیرکلامی است، ظاهر میشود و واکنشهای فیزیولوژیکی نیز رخ میدهند که با توجه به شدت خود، اغلب ممکن است همسران را شگفتزده کند. نتیجه این تعامل، شکلگیری رابطه زناشویی میان آنهاست که برای هر زوج متفاوت است.
این تجربه پیوند و شادی، موجب شکلگیری مفهوم رابطه زناشویی میشود و از آن پس هریک از دو طرف احساس میکنند که با هویتی جدید تعریف میشوند. هویت رابطه زناشویی (عدد 3) به هویت فردی و همچنین به هویت طرف مقابل افزوده میشود. به این ترتیب ۳ = ۱+۱ است.
-
جنسیت، پایه و اساس رابطه زناشویی است
زوجها، رابطه جنسی را دارایی ارزشمندی میدانند. این رابطه، در واقع بخشی از میراث آنها است. چنین کشفی از خود، آن هم در این بعد جدید، موجب تولد کمال، خوشبختی و رفاه میشود که در نتیجه آن ممکن است بخواهید این رابطه صمیمی را برای همه آشکار کنید.
بنابراین میتوان گفت میل جنسی در تشکیل رابطه زناشویی نقشی مهم دارد و پیوند میان زوجها را محکمتر میکند و از این روی، «رابطه پنهانی» آنها به «رابطهای رسمی» تبدیل میشود.
-
جنسیت، عاملی برای حفظ رابطه است
وقتی رابطه زناشویی «شکل میگیرد» و هریک از دو طرف از تعهد دیگری اطمینان مییابد، دیگر جنسیت نقش مهمی ندارد. در واقع این نیروی متحدکننده، بدون آگاهی زن و شوهر به آنها تحمیل میشود؛ اما برای آنکه این نیرو تداوم داشته باشد، باید در مرکز توجه زوجها قرار بگیرد. (این همان عدد ۳ جنسی است.)
زوجها باید مراقب رابطه جنسی خود باشند. اگر میل آنها فروکش کند، رابطهشان نیز به خطر میافتد؛ بنابراین، زن و شوهر باید این میل را همچون آتش زیر خاکستر روشن نگه دارند و در این مسیر با یکدیگر همکاری کنند.
شعلههای آتش ممکن است کمنورتر بشوند، اما آتش زیر خاکستر هنوز روشن است. زن و شوهر باید بارها و همزمان با هم تلاش کنند تا این آتش خاموش نشود.
-
تقدیس جنسیت
جنسیت، عامل دوام رابطه زناشویی است
زن و شوهر (۱+۱) میتوانند رابطه جنسی را تقدیس کنند. بیشک در رابطه زناشویی این یکی از ارزشهای بسیار مهم است که به زندگی زناشویی معنایی حقیقی میبخشد.
در واقع از طریق این رابطه است که مفاهیم دیگری شکل میگیرند: تصمیم برای بچهدار شدن، آسایش فردی هر کدام، تعیین برنامههای مشترک، تشکیل میراث، زندگی مشترک روزمره و اجتماعی … اگر این ارزش مقدس از بین برود، ناگهان احساس خطر، شک، خیانت و جدایی از هر آنچه از پیشساخته شده، پدیدار میشود.
تقدیس این رابطه همچون ارزشی اساسی، به این معنا نیست که جنسیت به هر قیمتی که شده، جایگاهی مهم را تصرف کند؛ اما مهم این است که هر دو طرف با توجه به الگوی 3 = 1+۱ جایگاه روانی مشابهی را به آن اختصاص دهند؛ یعنی جنسیت برای آنها همچون یک ارزش، اهمیتی یکسان داشته باشد.
مهم نیست که این مسئله در زندگی زناشویی چقدر زمان میبرد، بلکه هر دو طرف باید درباره جایگاه آن در زندگی مشترکشان به توافق برسند. تقدیس مشترک جنسیت سبب میشود تا همراه با همسرمان در مسیری درست پیش برویم.
اما چگونه در عمل میتوانیم آداب جنسیت را محقق کنیم؟ باید توجه داشت که هر آنچه تقدیس میشود، به توجه، حفظ کیفیت، جای مناسب و در واقع به یک عبادتگاه نیاز دارد.
عبادتگاه
در هر تقدیسی، عبادتگاه جایگاهی مهم دارد. اتاقی گرم و راحت که هر دو طرف آن را پسندیدهاند و آن را با یکدیگر آراستهاند، همچنین محلی که به اندازه کافی امن و مناسب است تا نگران مزاحمت بچهها نباشند … همه این موارد در نهایت، موجب صمیمیت بیشتر میشود.
صرف صبحانه در چنین مکانی شاید کمک کند تا لحظات دو نفره و خلوت آنها طولانیتر شود. از این روی نیز اصلاً مناسب نیست که کودک تخت یا حتی اتاق والدینش را تصاحب کند. بهتر است این مکان، مقدس باقی بماند.
از سوی دیگر، منظور این نیست که زوجها نباید محلهای رابطه را تغییر دهند. همانطور که آیین مذهبی با این واقعیت حفظ میشود که کلیسایی خاص برای مؤمنان مشخص شود، اما گاهی هم اگر مؤمنان کلیسای کوچکی را تصادفی پیدا کنند که پذیرای آنها باشد، خوشحال خواهند شد. کلیساهای کوچک زوجها نیز ممکن است محلی دنج یا مکانی غیرمعمول در خانه و در زمانی باشد که بچهها حضور ندارند.
محیط، نشانههای شروع، آداب جنسی
مانند هر آیینی، این رابطه هم نمیتواند در هر موقعیتی انجام گیرد. میل و اراده در تحقق آن نقشی اساسی دارد که این میل به واسطه آداب و نشانهها آسانتر بروز خواهد کرد.
برای مثال، پیش از آماده شدن بهتر است که استحمام کنید و عطر بزنید. (عطری آشنا که میتواند احساساتی مشابه را برانگیزد.) میتوانید لوازم آرایشی و بهداشتی را با یکدیگر انتخاب کنید و به نوع لباس و پوششتان نیز اهمیت بدهید …
از سوی دیگر، ممکن است رابطه جنسی بخشی از لحظات مهم و مثبت در تشکیل زندگی زناشویی باشد. به این ترتیب اثری که روی حافظه عاطفی میگذارد، سبب میشود تا هر بار میل بیشتری برانگیخته شود.
«حضور ذهن کامل» در طول رابطه خصوصی: دور مطلوب لذت
هر رابطه جنسی، منحصربهفرد است؛ درست مانند حادثهای غیرقابل پیشبینی که دو طرف را شگفتزده و خوشحال میکند. رابطه جنسی باید با حضور ذهن کامل اتفاق بیفتد و زمینهای برای کشف و گوش سپردن به احساسات یکدیگر باشد.
من نوع حرکت طرف مقابل را درک میکنم و همانطور پیش میروم. در واقع، محرکهایی را به او میفرستم، او هم آنها را دریافت میکند و دوباره به صورت احساسات جدیدی به من بازمیگرداند. در این صورت، دور مطلوب لذت شکل میگیرد.
رابطه صمیمی، رابطهای است که همیشه در آن به شریک زندگی خود گوش میدهیم و به او کمک میکنیم. من آنچه را تو به من میدهی، احساس میکنم و آنچه را احساس کردهام، به تو بازمیگردانم …
ارتباط روحی از طریق بدنها و همجوشی در بعد متعالی، راز این رابطه است. اغلب این بعد در طول رابطه جنسی سبب میشود تا هر دو طرف کاملاً احساس کنند که در جای دیگری هستند و از این دنیا فاصله گرفتهاند.
منبع
کتاب زندگی مشترک جرات میخواهد؛ نوشته فردریک فانژه؛ ترجمه محیا احمدی پور