تحقیر کردن (متضاد احترام گذاشتن) اغلب بهصورت قضاوت منفی، عیبجویی یا زخم زبان زدن انجام میشود.
4 نوع رفتار، چه عمدی و غیرعمدی باعث تحقیر طرف مقابل خواهد شد.
زبان «تو» و لحن آمرانه
زبان «تو» شامل جملههایی مانند «تو (اینطور)… هستی»، «تو باید (اینطور)… باشی»، «تو لازم است (اینطور)… باشی»، «تو مجبوری (اینطور)… بشوی» و «تو بهتر است (اینطور)… باشی» است.
جملههای آمرانه هم بیانگر قضاوت منفی یا عیبجویی از طرف مقابل هستند. نمونههای این زبان «تو» و آمرانه حرف زدن را میتوان در این جملهها دید:
- «تو آنقدرها خوب نیستی…»
- «تو باید حواست را جمع کنی…»
- «تو الان باید این کار را بکنی»
- «تو باید وضعیت من را بفهمی…»
- «تو بهتر است بیشتر فکر کنی…»
بیشتر افراد دوست ندارند در مورد آنها قضاوت شود یا کسی به آنها بگوید چه کاری انجام دهند. هنگامی که از زبان «تو» و لحن آمرانه استفاده میکنیم، احساس رنجش را در طرف مقابل برمیانگیزیم و او را در وضعیت دفاعی قرار میدهیم. این نوع ارتباط مشکلآفرین است و باعث میشود طرف مقابل عدم توافق و تعارض نشان دهد.
جملههای مطلق
جملههای مطلق، شخصیت یا رفتار فرد را منفی جلوه میدهند. در جملههای مطلق معمولاً کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «دوباره»، «همه»، «هر دفعه»، «هر کسی» و مانند اینها وجود دارد. بیانات همگانی اغلب در ترکیبی با زبان «تو» به کار میروند. مثلاً:
«تو همیشه جورابهایت را روی زمین ول میکنی»، «تو هیچوقت در خمیردندان را نمیبندی»، «دوباره چیزها را به هم ریختی»، «چه تنبلی هستی»، «هر دفعه انجام این کار را فراموش میکنی!»، «چقدر شلخته هستی!» و …
چنین عبارتهایی باعث بروز مشکل بین زوج میشوند زیرا نشان میدهند در ذهن گوینده هیچ امکانی برای اینکه فرد مورد خطاب به طریق دیگری عمل کند، وجود ندارد. از طرفی، این جملهها به اینکه «چه کاری اشتباه است» اشاره میکنند، نه اینکه «چگونه میتوان بهتر بود» بنابراین مانع تغییر طرف مقابل در جهت بهتر شدن و باعث ناامیدی او میشوند.
درنهایت طرف مورد خطاب میتواند جملههای مطلق را هم به راحتی نفی کند؛ مثلاً اگر به همسرتان گفته باشید «هیچوقت ظرفها را نمیشویی»، او فقط با بیان یک استثنا میتواند آن را نفی کند و بگوید: «حرفت درست نیست، من یک بار سال گذشته ظرفها را شستم!» و به این ترتیب به راحتی نادرست بودن این جمله شما را نشان میدهد. جملههای مطلق چون ماهیتی عمومی دارند، به راحتی با بیان مثالهای نقض قابل نفی هستند.
سختگیری به شخص و بیتوجهی به اصل موضوع
در هر موقعیت ارتباطی شخصی که با او ارتباط برقرار میکنید و موضوع یا رفتاری که مورد بحث قرار میدهید، بسیار مهم است. در روابط تحقیرآمیز، سختگیری نسبت به شخص مقابل، همهچیز را «شخصی» میکند و موضوع یا رفتار مورد بحث نادیده گرفته میشود یا اهمیت چندانی به آن داده نمیشود. به این مثالها توجه کنید:
– رابطه تحقیرآمیز: «تو خیلی احمقی!»
– رابطه کارآمد: «تو آدم باهوشی هستی، اما کاری که امروز انجام دادی، خیلی هوشمندانه نبود.»
– رابطه تحقیرآمیز: «هیچوقت کارهای خانه را انجام نمیدهی! آدم بیمصرفی هستی!»
– رابطه کارآمد: «متوجه شدم که این هفته کارهای خانه را انجام ندادهای.»
– رابطه تحقیرآمیز: «همیشه چیزهای مربوط به من را فراموش میکنی؛ اصلاً یادت هست باید چه کار میکردی؟»
– رابطه کارآمد: «میدانم این اواخر خیلی ذهنت مشغول است. فکر کنم بد نیست امشب درباره رابطهمان صحبت کنیم.»
سختگیری به شخص و بیتوجهی به اصل موضوع، به سادگی باعث برانگیختن واکنش منفی مخاطب میشود و حرفهای شما را حملهای شخصی به خودش درنظر میگیرد. نتیجه این وضعیت، احساس خشم، رنجش، دلخوری و مقاومت کردن است. کسانی که به جای توجه به اصل موضوع، به طرف مقابلشان سخت میگیرند، مدام جملههای مطلق را با «زبان تو» و لحن آمرانه به کار میبرند.
بیارزش شمردن احساسات
بیارزش شمردن احساسات هنگامی رخ میدهد که عواطف مثبت یا منفی شخص مقابل را درک کنیم اما آنها را کوچک بشماریم، نادیده بگیریم یا درباره آنها قضاوت منفی کنیم. به این جملهها توجه کنید:
- «نگرانیهای تو از نظر من بیمعنی است!»
- «شکایتهای تو کاملاً بیپایه است.»
- «تو بیخودی عصبانی میشوی.»
- «کی به عصبانیت تو اهمیت میدهد؟»
هنگامی که احساسات شخص دیگری را بیاعتبار میشماریم، باعث تحقیر او میشویم. معمولاً شخصی که احساساتش بیارزش شمرده شده است، دچار خشم میشود و ممکن است ارتباط عاطفیاش را با طرف مقابل قطع کند تا دوباره احساساتش جریحهدار نشود.
این رفتارهای تحقیرآمیز، پیوند صمیمانه میان همسران را نابود میکنند، بنابراین اگر نشانهای از آنها در رابطهتان وجود دارد، به آن توجه کنید ولی ناامید نشوید چون امکان بهبود روابط شما با یادگیری شیوههای ارتباط مؤثر وجود دارد.