مقاله عصبانیت در کودکان راهنمایی مختصر است تا به فرزندان نوجوان خود کمک کنید تا بر عصبانیت خود غلبه کنند.
شما فرزندی عصبانی دارید و احساس ناامیدی و سردرگمی به شما دست داده است.
خودتان هم در شرف عصبانیت هستید. گاهی اوقات ممکن است از خشم فرزندتان بترسد، و یا حتی از خود او بترسید. به خاطر داشته باشید که نوجوانان تمامی کارهایی که یک بزرگسال در مواجهه با عصبانیت میکند را یاد میگیرند.
عصبانیت و خشم یک احساس طبیعی است. همهی ما گاهی اوقات آنرا احساس میکنیم. آموختن مهار (کنترل) آن یکی از راههای طبیعی رشد است و شما به عنوان والدین در بهترین موقعیت و مقام هستید که به پسر یا دختر خود در مهار کردن آن کمک کنید.
پیشنهاد میکنیم مقاله استراتژیهایی برای کنترل عصبانیت را مطالعه کنید.
عصبانیت یا خشم به عنوان یک نشانه
عصبانیت میتواند یک احساس فوقالعاده باشد. به ما این اجازه را میدهد که بفهمیم چیزی اشتباه است. به ما کمک میکند که متوجه شویم چه موقع به ارزشهایمان احترام گذاشته شده و یا به حدودمان تجاوز شده است. اما عصبانیت مهار نشده میتواند شما را از لحاظ فیزیکی مریض کند یا در آینده به صورت مشکل عصبانیت فرض بروز کند. مردم اغلب به دنبال راهی برای عصبانی نشدن هستند: ممکن است به افسردگی روی آورند، دارو یا الکل مصرف کنند و یا عادتی را مانند قمار کردن پیش بگیرید.
عصبانیت معمولاً میتواند نشانهای برای سایر احساسات زیرین و اساسی باشد. انسانها قبل از اینکه عصبانی شوند احساسات دیگری دارند که دلیل واقعی عصبانیت آنها ست: آزردگی، ناامیدی، ترس، بیمیلی.
برای مثال فرض کنید دختر شما متوجه میشود که تمامی کلاس میدانند که او به پسری خاص علاقه دارد و اینکه این اطلاعات را بهترین دوست خودش به تمام کلاس داده است. در این حالت چندین حس به سراغ او میآید. احساس فقدان: «از این به بعد دیگر او خجالت میکشد که از من تقاضای بیرون رفتن کند.» احساس ضربه خوردن: «من به او اعتماد کردم اما او راز مرا همه جا فاش کرد». احساس ناتوانی: «کاش هیچ وقت رازم را به او نمیگفتم، اما حالا دیگر نمیتوانم آنرا کتمان کنم یا از ذهن همه پاک کنم». او از دوستش عصبانی میشود، نه فقط به خاطر کاری که کرده بلکه به خاطر عواقبی که کار او برایش خواهد داشت.
دختر شما ممکن است مجبور شود با تمام این احساسات زمانی در زندگیش دست و پنجه نرم کند. عصبانیت، ترکیبی فشارآور و سخت از تمامی این احساسات را تحت پوشش خود قرار میدهد. اگر شما بتوانید به فرزند خود کمک کنید که با آنها مواجهه شود، در درک منشأ این عصبانیت به او کمک کردهاید و همینطور این امکان را به او دادهاید که در شرایط مشابه دیگر نیز بر آنها فائق آید. شما میتوانید با کمک کردن او در درک و کنترل احساسات به او احساس قدرت دهید.
فکرها، احساسات و اعمال خشم آلود
احساس خشم شامل فکر، احساس و عمل است. اگر بتوانید هر کدام از اینها را تغییر دهید میتوانید عصبانیت خود را کنترل کنید. برای مثال، اگر فرزند شما به موقع برای صرف شام به خانه نیاید، نوع دیدی که نسبت به رفتار او بر میگزینید (طرز فکر)، تعیین کنندهی احساس شما خواهد بود. شما ممکن است فکر کنید: «احساس بچه به خانواده اهمیت نمیدهد. او دوباره از موقعیتش سواستفاده کرد». این افکار باعث میشود احساس کنید بیعرضه هستید و به شما احترام گذاشته نشده است.
وقتیکه پسر شما 35 دقیقه بعد به خانه میآید، احساسات قبلی شما تبدیل به عصبانیت میشود که ممکن است به یکباره باعث انفجار شما شود و شما را وادار کند که با فریاد چیزهایی بگویید که واقعاً از گفتن آنها منظوری ندارید. طرز فکر انسان سبب موجود آمدن احساس و احساس او تبدیل به عمل میشود.
حال اگر اینگونه فکر میکردید چه میشد؟: «این یک رفتار طبیعی است. تمام بچهها وقتی سرگرم هستند و حدی برایشان تعیین شده از حدود خود تجاوز میکنند». شما ممکن است احساس نگرانی نکنید اما باید بدانید اینکه به فرزندان خود بیاموزیم که به قوانین احترام بگذارند جز کارهای عادی و روزمرهای است که والدین باید انجام دهند نه بی عدالتیای که از سوی فرزندتان به شما نازل شده است. وقتی فرزند شما به خانه برگشت، از خود بپرسید: «بهترین راه برای اینکه به او بفهمانیم کارهایی را انجام دهد که خانواده از او میخواهد چیست؟» این احتمال وجود دارد که شما راهی معقولانهتر را، بر اساس آنچه از فرزند خود میدانید، برای رفتار با او انتخاب کنید.
در همین راستا، شما میتوانید به فرزند عصبانی خود کمک کنید تا طرز فکر دیگری را در مواجهه با احساس نگرانی مشابهی برگزیند. تغییر دادن افکار خشم آلود از احساسات خشم آلود و متعاقباً خشم آلود جلوگیری میکند. اما شما میتوانید شرایط را با کار کردن روی دو جنبهی دیگر عصبانیت نیز تغییر دهید.