مارتین هایدگر (Martin Heidegger) در سال 1889 در آلمان متولد شد و در سال 1976 در همان جا درگذشت. کارهای او پلی بین فلسفه وجودی و روانشناسی وجودی محسوب می شود.
مارتین هایدگر
تولد: 26 سپتامبر 1889 (4 مهر 1268)
وفات: 26 مه 1976 (5 خرداد 1355)
دلیل شهرت: مفهوم دازاین، اصالت
مارتین هایدگر در 26 سپتامبر 1889 در یکی از روستاهای ایالت بادن در جنوب غربی آلمان به دنیا آمد. خانواده او کاتولیک و سنتی بودند. هایدگر تحصیل در الهیات را از سال 1909 در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد و بعد از آن به فلسفه روی آورد.
مارتین هایدگر شاگرد هاسرل و بعد همکار او بود و کتاب مشهور خود با عنوان هستی و زمان را به هاسرل اهدا کرد. کار هایدگر عموماً بهصورت پلی بین فلسفه وجودی و روانشناسی وجودی محسوب شده است.
بسیاری از اصطلاحات و مفاهیمی که در نوشتههای روانشناسان وجودی فعلی یافت میشوند، اگرچه نه همه آنها را میتوان تا نوشتههای هایدگر ردیابی کرد.
هایدگر در سال 1933 رئیس دانشگاه فریبورگ شد. او در سخنرانی افتتاحیهای با عنوان نقش دانشگاه در رایش جدید از حزب نازی شدیداً طرفداری کرد. گرچه هایدگر چند ماه بعد از به قدرت رسیدن نازیها از ریاست دانشگاه استعفا داد، ولی هرگز موضع محکمی علیه آنها نگرفت.
درواقع فاریاس، جای تردید باقی نمیگذارد که هایدگر نسبت به نازیسم متعهد بوده و در فعالیتهای رزیم نازی درگیر بود. شگفتآور است که فردی با این گرایشهای سیاسی تأسفآور، چنین تأثیر مهمی بر روانشناسی انسانگرا داشت.
هایدگر برای اینکه نشان دهد فرد و دنیا جدانشدنی هستند، از اصطلاح دازاین استفاده کرد. دازاین به معنی دقیق کلمه، بودن است و هایدگر معمولاً رابطه بین فرد و دنیا را بهصورت بودن در دنیا توصیف کرد. شیوه دیگر بیان کردن این رابطه این است که گفته شود انسانها بدون دنیا وجود نخواهند داشت و دنیا بدون انسانها وجود نخواهند داشت.
ذهن انسان، دنیای مادی را روشن میکند و بنابراین آن را به وجود میآورد.
مفهوم دازاین برای هایدگر پیچیدهتر است. بودن یعنی وجود داشتن و وجود داشتن فرایندی پویاست. وجود داشتن بهعنوان انسان به معنی وجود داشتن برخلاف هر چیز دیگر است.
انسانها در فرایند وجود داشتن انتخاب میکنند، ارزیابی میکنند، قبول میکنند، رد میکنند و شکوفا میشوند. انسانها ایستا نیستند، آنها همیشه به چیزی غیر ازآنچه بودند تبدیل میشوند. وجود داشتن به معنی متفاوت شدن است.
وجود داشتن به معنی تغییر کردن است. اینکه فرد خاصی تصمیم میگیرد چگونه وجود داشته باشد یک مسئله شخصی است، اما وجود برای همه افراد فرایندی فعال است. Da یا آنجا، در کلمه Dasein به مکانی در فضا و زمان اشاره دارد که وجود صورت میگیرد.
اما وجود (بودن) صرفنظر از اینکه در کجا و چه موقع صورت بگیرد، پدیدهای پیچیده، پویا و منحصر به انسان است. برخلاف هر چیز دیگری در جهان انسانها ماهیت وجود خودشان را انتخاب میکنند.
برای هایدگر خیلی مهم بود که انسانها بتوانند درباره فانی بودن وجودشان تأمل کنند ازنظر هایدگر شرط لازم برای اداره کردن زندگی اصیل، دستبهگریبان شدن با این واقعیت است که من باید یک روز بمیرم. فرد با پرداختن به این واقعیت میتواند برای ایجاد وجودی بامعنی، وجودی که امکان رشد شخصی یا شدن را میدهد، آزادی خود را اعمال کند.
اما چون پی بردن به این واقعیت که فرد فناپذیر است موجب اضطراب میشود، افراد اغلب از تشخیص دادن آن خودداری کرده و بدینوسیله از شناختن کامل خود و امکاناتش جلوگیری میکنند.
به عقیده هایدگر، این به زندگی بیاصالت منجر میشود. کسی که زندگی اصیل دارد، از احساس شور و هیجان و حتی فوریت برخوردار است؛ زیرا میداند وجودش محدود و متناهی است.
با فرصتی که فرد در اختیار دارد، باید امکانات زندگی را بررسی کند و به تمام استعدادهای خود تحقق بخشد. کسی که زندگی بیاصالتی دارد، از فوریت یکسانی برخوردار نیست زیرا اجتنابناپذیر بودن مرگ را نمیپذیرد. چنین فردی وانمود میکند و وانمود کردن بیاصالتی است.
شیوههای دیگر وجود بیاصالتی، زیستن طبق زندگی سنتی و متعارف بر اساس احکام جامعه و تأکید کردن بر فعالیتهای زمان حال بدین نگرانی برای آینده است.
آدمی که اصیل نیست آزادی خود را ازدستداده و به دیگران اجازه میدهد تا برای او تصمیم بگیرند. بهطورکلی، گفتار و رفتار افراد اصیل، احساسات درونی آنها را منعکس میکنند درحالیکه این در مورد افرادی که اصیل نیستند، صدق نمیکند.
هایدگر معتقد بود اگر آزادی شخصی خود را به کار نگیریم، احساس گناه میکنیم. چون اغلب افراد آزادی انتخاب کردن را بهطور کامل به کار نمیگیرند، حداقل مقداری احساس گناه میکنند.
تنها کاری که انسانها میتوانند برای به حداقل رساندن گناه انجام دهند این است که سعی کنند زندگی اصیل داشته باشند؛ یعنی توانایی انتخاب کردن وجود خودشان را تشخیص دهند و مطابق با آن زندگی کنند.
چون پذیرفتن این واقعیت که یکزمانی در آینده وجود نخواهیم داشت موجب اضطراب میشود، چنین پذیرشی جرئت میخواهد. هایدگر معتقد بود انتخاب کردن وجود بهجای پیروی کردن احکام جامعه، فرهنگ یا فردی دیگر نیز جرئت میخواهد.
در مجموع داشتن یک زندگی اصیل با پذیرفتن تمام شرایط وجود و تصمیمگیریهای شخصی، به معنی آن است که فرد باید دستخوش اضطراب شود.
ازنظر هایدگر، اضطراب جز ضروری زندگی اصیل است. یک دلیل برای چنین اضطرابی این است که افراد اصیل همیشه در حال امتحان کردن زندگی هستند، همواره از فرصتها استفاده میکنند و همیشه در حال شدن هستند. دلیل دیگر برای اینکه به کار بردن آزادی در زندگی موجب اضطراب میشود این است که باعث میشود فرد مسئولیت پیامدهای این انتخاب را بپذیرد.
فرد آزاد نمیتواند خداوند، والدین، اوضاعواحوال، ژنها یا هر چیز دیگری را به خاطر آنچه میشود سرزنش کند. هرکسی مسئول زندگی خویش است. آزادی و مسئولیت دست در دست یکدیگر دارند. بااینحال هایدگر برای آزادی شخصی ما محدودیت قائل است. او گفت ما توسط شرایط خارج از کنترلمان به Da یا آنجا، انداختهشدهایم.
این انداخته شدن برای مثال، تعیین میکند که آیا ما مرد باشیم یا زن، کوتاهقد باشیم یا بلندقد، جذاب باشیم یا زشت، ثروتمند باشیم یا فقیر، آمریکایی باشیم یا روسی، در مقطعی از تاریخ قرار داشته باشیم که متولدشدهایم و الیآخر. انداخته شدن، شرایطی را تعیین میکند که تحت آن، آزادی خود را بهکارگیریم.
به عقیده هایدگر همه انسانها آزاد هستند، ولی شرایطی که این آزادی تحت آن به کار گرفته میشود، تفاوت دارد. انداخته شدن، موقعیت را برای وجود فرد تأمین میکند.
برخی از آثار ترجمه شده از مارتین هایدگر:
• فلسفه چیست؟
• پرسشی در باب تکنولوژی
• هبل (Hebel)
• راههای جنگلی
• سرآغاز کار هنری
• شعر، زبان و اندیشه رهایی: هفت مقاله از مارتین هایدگر همراه با زندگینامه تصویری هایدگر
• نیستانگاری اروپایی
• فرهنگ و تکنولوژی (مجموعه مقالات)
• متافیزیک چیست؟
• مفهوم زمان و چند اثر دیگر
• هرمنوتیک مدرن: گزینهی جستارها
• پایان فلسفه و وظیفه تفکر
• فلسفهی تکنولوژی
• مفهوم زمان
• متافیزیک نیچه
• وجود و زمان: «درآمد»
• معنای تفکر چیست؟
• نازنین من! نامههای هایدگر به همسرش الفریده
• هستی و زمان
• مسائل مدرنیسم و مبانی پستمدرنیسم (مجموعه مقالات)
• نیچه
• متافیزیک نیچه
• چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟
• فلسفه فلسفه
• موقف
• زبان، خانه وجود: گفتوگوی هیدگر با یک ژاپنی
• وجود و زمان
• مسائل اساسی پدیدارشناسی (مجموعهی آثار) بخش دوم: درسگفتارها ۱۹۲۳، ۱۹۴۴