فیلم تُپُلی و من فیلمی به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی حسین قناعت محصول سال ۱۳۹۷ است.
فیلم تُپُلی و من داستان مردی به نام رامین (حسن معجونی) را روایت میکند که در رشته کارگردانی تحصیلکرده ولی به خاطر ننوشتن فیلمنامههای جذاب، بهناچار در یک مرکز آموزشی هنری به همراه دوست خود کتایون (میترا حجار) کار میکند.
یک روز او بهطور اتفاقی شخصیت دوران کودکی خودش که اسمش تپلی (سامیار محمدی) است را در خانهاش پیدا میکند و بعد از مشورت با روانشناس، متوجه میشود که تپلی از گذشته آمده تا اتفاقی را که باعث از بین رفتن اعتمادبهنفس رامین شده را به او بگوید تا رامین درگذشته سفر کند و از آن اتفاق جلوگیری کند اما…
تحلیل فیلم
در نقد روان شناختی فیلم تُپُلی و من بهتر است به شخصیت اصلی فیلم یعنی رامین نگاهی بیندازیم. رامین نشاندهنده پسری جدی خشک بدون اعتمادبهنفس باشخصیتی خودسرزنشی است که روابط اجتماعی ضعیف دارد، در فیلم به ریشهیابی این خصوصیات میپردازد.
در فیلم تُپُلی و من مشاهده میکنیم که رامین با دیدن پدر خود و هدیه او خوشحال که نشد هیچ، دوباره تیک عصبیاش برگشت و کودک درون او پیدایش شد. چراکه خودش از چیزی که بود راضی نبود و با دیدن پدر انگار همهی خاطرات سرکوبشده او به بخش هوشیار ذهنش آمد و چون او گذشتهاش و خاطرات آن زمان را دوست نداشت، دچار تیک عصبی مجدد شد و اینجا بود که کودک درون او پیدا شد تا خودش را به او نشان دهد و به او نشان داد که تا این سن او یعنی قبل چهلسالگیاش نهتنها او، بلکه کودک درونش هم از چیزی که هست راضی نیست.
پس تصمیم به تغییر میگیرد. تصمیم میگیرد به گذشتهاش سفر کند تا ببیند علت حال بد چیست؟
اینجا سؤالی مطرح میشود که چرا کودکی که بازمیگردد هشتساله است؟ چرا دهساله نیست؟ که فیلم نشان میدهد به علت این است که بیشتر چالشهای زندگیاش در این سن به وجود آمده.
علت خجالتی و بیاعتمادبهنفسی رامین دعوای دوران کودکیاش بود که در دعوا متوجه میشود زوری ندارد، باید کتک بخورد و از خودش نمیتواند دفاع کند و همچنین دوستانش او را کپلی به علت چاق بودنش صدا میزدند که اینجا بود که باورهایی در ذهن رامین شکل گرفت که بهاندازه کافی خوب نیست و این باور سبب خجالتی بودن و بیاعتمادبهنفسیاش و حتی نداشتن روابط اجتماعی خوب میشود.
همچنین در فیلم متوجه میشویم رامین با پدر خود مشکل دارد. از او فرار میکند یا مدتهاست که به شهر مادری خود بازنگشته که در انتها فیلم به علت آن پی میبریم.
علت اینکه او از پدر خود عصبی بود این بود که سالها این باور و عذاب وجدان را در او ایجاد کرده بود که او باکارهایش مادرش را عذاب میدهد. مادرش مریض است و حتی او باعث مرگ مادرش شده. بهاینعلت شخصیت خودسرزنشی داشت و دوست نداشت به آن شهر برگردد، به آن خانه برگردد. انگار خشمش از پدرش میشد و حس عذاب وجدان او میشد و بهترین راه روبرو نشدن با این حسها فرار است.
همچنین او به شغل کارگردانی علاقه داشت ولی به علت عدم اعتماد به خود و خشم درونی موفق به نوشتن فیلمهای خوب نمیشد که با حل شدن مشکلش میتواند فیلم خوبی بسازد.
در کل فیلم تُپُلی و من فیلم روانشناسی خوبی بود که شیوه رواندرمانی را خوب نشان میداد.
مطالعهی کتاب عزت نفس در ده گام نوشته دیوید، د. برنز جهت افزایش اعتمادبهنفس توصیه میشود.
مطالعهی نقد روان شناختی فیلمهای ملی و راههای نرفتهاش، عرق سرد و حریم شخصی را به شما پیشنهاد میکنیم.