هنر در کاردرمانی چه کاربردی دارد؟

هنر در کاردرمانی و استفاده از آن در بهبود و درمان بیماران چیزی است که با تاریخ کاردرمانی گره خورده است. هنر چیزی است که با ذات انسان آمیخته شده است.

اساس کاردرمانی بر مشارکت دادن مراجعین در کار است، فعالیت هنری وسیله‌ای بسیار مناسب برای تشویق مراجعین برای مشارکت در فعالیت می‌باشد.

انسان می‌تواند با هنر احساست خود را بیان کند، احساساتی که زبان قادر به توضیح و بیان آن نیست؛ بنابراین اثر هنری یک مراجع می‌تواند به خوبی نشان‌دهنده درونیات وی باشد که این اطلاعات می‌تواند کاردرمانگر را در فرایند درمان یاری نماید.

باوجود تمام مزایای استفاده از هنر در کاردرمانی میزان استفاده از این روش درمانی نسبت به گذشته کاهش یافته که می‌توان یکی از دلایل آن را تمایل کاردرمانگران به سمت اصول و دیدگاه‌های پزشکی دانست.

تحقیقات نشان داده فعالیت‌های هدفمند تأثیرات بیشتری نسبت به فعالیت‌های بی‌هدف در طی فرایند درمان دارد. اساس رشته کاردرمانی نیز بر پایه استفاده از فعالیت‌های هدفمند در درمان بیماران است.

از آنجایی که هنر و صنایع‌دستی نیز فعالیت‌هایی هدفمند شمرده می‌شوند در رشته کاردرمانی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند به همین دلیل در ادامه به بررسی هنر در کاردرمانی و فواید و مشکلات آن پرداختیم.

بررسی ارتباط هنر درمانی و کاردرمانی

هنر در کاردرمانی و علم کمک به مردم برای انجام کارهای روزمره‌ای است که نقش مهمی در سلامت و بهزیستی آن‌ها ایفا می‌کند. این تعریف می‌تواند اهمیت فعالیت و کار را در رشته کاردرمانی به خوبی نشان دهد.

برای تعریف هنر درمانی می‌توان گفت هنردرمانی شامل استفاده از تکنیک‌های خلاقانه مانند نقاشی و رنگ‌آمیزی و کلاژ و … است تا به مردم کمک کند از طریق هنر احساسات خود را بیان کنند و نسبت به جنبه‌های عاطفی و روانی خود به آگاهی برسند.

شکوفایی کاردرمانی در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 با آغاز جنبش‌هایی بر مبنای رعایت اصول اخلاقی در درمان بیماران و بازنگری در شیوه درمان آن‌ها بود همچنین هنر و صنایع در همین دوره در جهت بهبود بیماران مورد استفاده قرار گرفتند.

تا قبل شروع این جنبش‌ها رفتار مناسبی با بیماران نمی‌شد علاوه بر استفاده از روش‌های درمانی اشتباه که به آن‌ها آسیب می‌زد آن‌ها مجبور بودند در خانه‌های خود یا مراکزی که برای آن‌ها تعیین شده بود حبس شوند و در بستر خود بمانند و اجازه هیچ‌گونه مشارکتی در جامعه نداشتند. با توجه به این موارد بیماران در آن دوران دارای کیفیت زندگی چندان مناسبی نبودند.

بنجامین راش از پیشتازان رعایت اصول اخلاقی (درمان اخلاقی) در مراقبت از بیماران بود. وی معتقد بود که همه افراد حق این را دارند که مورد توجه و محبت قرار بگیرند.

همچنین انجام فعالیت‌های هدفمند می‌تواند در سلامتی و بهبود آن‌ها مؤثر باشد. موضوع مورد توجه دیگر در آن استفاده از فعالیت‌های هنری در درمان بیماران بود. ازجمله این فعالیت‌ها می‌توان به بافتنی، کار با چرم و یا بسته‌بندی و جلد کردن کتاب اشاره کرد.

در همین زمان بود که افرادی مانند ویلیام راش، آدولف میر و پزشکان دیگر شروع به تغییر اصول درمانی کردند. تلاش آن‌ها در جهت استفاده بیشتر از فعالیت‌های هدفمند و افزایش مشارکت بیماران در این فعالیت‌ها بود.

در این بین فعالان اجتماعی مانند جولیا لاتروپ، روبی امیل هیرش، مری پاتربروکس میر شروع به استفاده از هنر و صنایع‌دستی در کار خود در جهت حمایت از بیماران کردند.

نحوه فعالیت آن‌ها بر پایه دو اصل بود اول، تمرکز بر جنبه‌های درمانی (شامل مشارکت بیمار در فعالیت هنری به‌عنوان فعالیتی هدفمند) دوم، مشارکت در جنبه‌های شغلی و درآمدی قضیه با فروش آثار هنری ساخته‌شده توسط بیماران. البته نباید فراموش کرد که مورد دوم با ایجاد حس مشارکت در جامعه و کمک به برقراری ارتباط با آن خود در فرایند درمان مؤثر بود.

از وقایع دیگری که می‌توان در طی سال‌های بعد و در اوایل قرن بیستم نام برد تألیف کتابی توسط سوزان تریسی در زمینه افزایش استفاده از فعالیت و کار در فرایند بهبود بیماران و آموزش النور کلارک اسلاگل در زمینه استفاده از فعالیت و کار در فرایند درمان به عنوان فعال اجتماعی بود.

طولی نکشید که هنر و پزشکی با هم همراه شدند و نتیجه آن تشکیل کارگاه‌هایی تحت عنوان کارگاه‌های حمایتی بود.

اختلال اعتیاد به اینترنت
بخوانید

در این کارگاه‌ها بر استفاده از هنر و فعالیت‌های هنری در درمان بیماران تأکید می‌شد. اگرچه این کارگاه‌ها چندان دوام نداشت اما شواهد به دست آمده نشان‌دهنده تأثیر مثبت استفاده از فعالیت‌های هدفمندی مانند هنر و صنایع‌دستی در درمان بیماران بود. باید توجه داشت که این مهم با استفاده از حرفه کاردرمانی محقق گردید.

در طی سال‌های 1930 تا 1940 این مسئله مطرح شد که کاردرمانی پایه‌های علمی و پزشکی ندارد.

نتیجه آن ایجاد اختلاف بین کاردرمانگرها بود که به دنبال آن کار درمانگرها به دو دسته تقسیم شدند:

عده‌ای که به اصول اولیه پایبند بودند و عده‌ای که به سمت استفاده از اصول و دیدگاه‌های پزشکی متمایل شدند.

نتیجه این تغییرات آن بود که با گذشت زمان تمایل کاردرمانگران بیشتر به سمت زمینه‌های علمی و پزشکی مانند عصب‌شناسی، رویکردهای روانشناسی و بررسی مغز و … رفت؛ و به دنبال آن کاربرد هنر و صنایع‌دستی در فرایند درمان کاهش یافت.

هنر در کاردرمانی چه کاربردی دارد؟

علل کاهش استفاده از هنر در کاردرمانی

همان‌طور که گفته شد با گذشت زمان تمایل به سمت استفاده از دیدگاه‌های پزشکی در کاردرمانی رفت؛ و به دنبال آن استفاده از هنر در کاردرمانی کاهش یافت؛ اما قبل از این موضوع مشکل دیگری در استفاده از هنر در کاردرمانی ایجادشده بود.

با گسترش استفاده از هنر در کاردرمانی برخی از کاردرمانگران از مسیر اصلی منحرف شدند چراکه تمرکز خود را بر روی افزایش کیفیت محصولات در طی فرایند درمان گذاشته بودند.

این متناسب باهدف استفاده از هنر در کاردرمانی نبود. هدف ما در استفاده از هنر در کاردرمانی تلاش برای ایجاد محیطی امن و بدون هرگونه تنش در جهت کمک به فرد است تا بتواند احساسات و عواطف درونی خود را بیان کند و از هنر در جهت بهبود خود استفاده نماید، چراکه ما در کاردرمانی تلاش در بهبود فرد با استفاده از مشارکت وی در فعالیت‌های هدفمند داریم و هنر و فعالیت‌های هنری نمونه‌های خوبی از این فعالیت‌های هدفمند هستند.

امروزه نیز معتقدیم به‌عنوان یک کار درمانگر در حین استفاده از فعالیت‌های هنری به‌عنوان یک روش درمانی وظیفه ما آموزش یک رشته هنری یا بهبود فرد در آن زمینه نیست بلکه هنر تنها وسیله‌ای در جهت بهبود و یا درمان فرد است.

همان‌طور که گفته شد با گسترش استفاده از فعالیت‌های هنری در کاردرمانی آموزش هنر و صنایع‌دستی به کاردرمانگران در دستور کار قرار گرفت. این آموزش‌ها شامل مواردی مانند بافتنی، کار با چرم، صحافی و … بود.

حتی اولین استانداردهای مربوط به آموزش کاردرمانگران آموزش‌های مربوط به صنایع‌دستی را در خود گنجانده بود. با تمایل به سمت مدل‌های علمی و پزشکی آموزش هنر و صنایع‌دستی دیگر چندان مورد توجه قرار نگرفت.

با گذشت زمان توجه بیش‌ازحد به اصول پزشکی موجب شد کاردرمانگران تا حد زیادی از اصول اساسی خود که همان استفاده از فعالیت‌های هدفمند در درمان بیماران بود فاصله بگیرند در نتیجه تلاش کردند تا بین این اصل و اصول مربوط به رشته پزشکی تعادل برقرار نمایند.

بنابراین امروزه شاهد استفاده بیشتر از هنر در کاردرمانی هستیم اما میزان این استفاده مانند استفاده از آن در ابتدای شکل‌گیری رشته کاردرمانی نیست.

این موضوع عوامل متعددی دارد برای نمونه درست است که تأثیر هنر در بهبود بیماران به خوبی مشاهده شده ولی این موضوع با استفاده از روش‌های دقیق علمی قابل مشاهده نیست، به عیارت دیگر مشاهده اثر هنر اعتبار رسمی ندارد و نمی‌توان به‌طور کامل در جهت اثربخشی بالینی از آن استفاده کرد.

مشکل دیگر تکنولوژی پایین این نوع درمان نسبت به سایر روش‌های درمانی است درنتیجه به علت نوع نگرش برخی افراد جامعه به این موضوع کاردرمانگران به استفاده از فعالیت‌های هنری چندان علاقه‌مند نیستند.

در یک تحقیق انجام‌شده از کاردرمانگران خواسته شد بگویند از هنردرمانی بیشتر برای کدام یک از گروه‌های سالمندان، دانش آموزان مدارس، افراد دارای مشکلات ذهنی، افراد دارای معلولیت جسمی و افراد دارای مشکلات رشدی استفاده می‌کنند.

نتیجه به‌دست‌آمده نشان می‌داد بیشترین استفاده در مدارس و در مورد افراد دارای مشکلات ذهنی بود. وقتی علت این موضوع بررسی شد مشخص گردید سهولت استفاده از هنر درمانی در این دو مورد عامل استفاده بیشتر از هنر درمانی در آن‌ها بوده چراکه در سالمندان معلولین جسمی و یا افراد دارای مشکلات رشدی نیاز به قالب‌های خاص‌تری برای استفاده از هنر داریم پس نیازمند زمان و تلاش بیشتری نیز هستیم که درنهایت موجب پیچیده‌تر بودن این روش درمانی در مورد این سه گروه نسبت به دو گروه دیگر می‌شود.

رفتار درمانی
بخوانید

بنابراین پیچیدگی استفاده از هنرهای خلاق در برخی حوزه‌ها یکی دیگر از عوامل کاهش استفاده از هنردرمانی است.

در دو یا سه دهه اخیر انتقادهایی علیه نظریه‌های روان‌شناختی صورت گرفت که نتیجه آن کاهش وابستگی روانشناسی بالینی با زمینه‌های بهداشتی و کاردرمانی بود. به دنبال این قضیه کاردرمانی به استفاده از رویکرد گفتاری-رفتاری متمایل شد.

در این نوع رویکرد بیشتر به گروه‌های مبتنی بر بحث و تکنیک‌های شناختی-رفتاری تأکید می‌شود؛ اما مشکل از آنجا شروع می‌شود که کاردرمانی برای استفاده از هنرهای خلاق چارچوب چندان کاملی ندارد و بیشتر از چارچوب‌های مربوط به حوضه‌های روان‌شناختی استفاده می‌کند.

درنتیجه با فاصله گرفتن از اصول روان‌شناختی کاربرد هنرهای خلاق در کاردرمانی کم‌رنگ می‌گردد. این در حالی است که در کاردرمانی وجود نیاز انسان، خصوصاً در افراد دارای مشکلات روانی جهت بیان احساسات و عواطفش پذیرفته شده و استفاده از هنرهای خلاق یکی از راه‌های بیان این احساسات است.

در سال 1986 یک مجله کاردرمانی در انگلیس از کاهش استفاده از فعالیت‌های عملی (مانند هنرهای خلاق) در فرایند درمان اظهار ناامیدی کرد.

در انگلستان عده‌ای معتقدند گفتگو و روش‌های کلامی تأثیر بیشتری در فرایند درمان دارند چراکه در طی آن فرد می‌تواند تصویر بهتری از مشکلات خود ارائه کند و به دنبال آن نتایج درمانی نیز بهتر خواهد بود.

مقابل عده‌ای دیگر بر فعالیت‌های عملی اصرار می‌ورزند و معتقدند این روش درمانی تأثیر بیشتری می‌تواند داشته باشد؛ اما به‌طورکلی در انگلستان روش‌های کلامی و گفتگو مورد پذیرش‌تر است این در حالی است که در مواردی تأثیر استفاده از فعالیت‌های هنری در بهبود تائید شده.

برای نمونه مشاهده گردید مدت بستری شدن بیمارانی که از فعالیت‌های هنری استفاده کردند به‌طور چشم‌گیری کاهش یافت.

باوجوداین مخالفت‌ها در انگلستان باز هم از هنرهای خلاق در فرایند بهبود استفاده می‌شود؛ اما این استفاده چندان هدفمند نبوده و در آن پتانسیل‌های بالای این روش نادیده گرفته می‌شود.

البته مراکزی نیز هستند که به نحو بهتر و هدفمندتری از هنر در فرایند درمان استفاده می‌کنند اما مشکل این مراکز کمیاب بودن آن‌ها و همچنین هزینه زیاد آن‌هاست که موجب می‌شود این روش نتواند برای همه اقشار جامعه مورد استفاده قرار گیرد.

هنر در کاردرمانی چه کاربردی دارد؟

فواید استفاده از هنر در کاردرمانی

شخصیت ما مجموعه‌ای از نگرش‌های ناخودآگاه ما، انگیزه‌های ما و یا روش‌هایی است که ما برای حل یا عدم حل اختلافات احساسی درونمان استفاده می‌کنیم که اغلب در اوایل کودکی شروع به شکل‌گیری می‌کنند (بروس و بروگ 1987).

با استفاده از هنر می‌توان بخشی از این جنبه‌های درونی افراد و شخصیت و ناخودآگاهشان را نشان داد. روانکاوان با تفسیر این آثار به دست آمده سعی به شناخت درون افراد می‌کنند تا بتوانند به آن‌ها کمک کنند.

کاردرمانگران در استفاده از هنر برای کمک به مراجعین قدری متفاوت عمل می‌نمایند، به این صورت که کاردرمانگر به فرد کمک می‌کند اثر هنری خود را تفسیر کند تا بتواند درون خود را بهتر بشناسد از مشکلات خود مطلع گردد به‌به دنبال آن بتواند راهی برای حل مشکل خود بیابد و درگیری های درونی خود را برطرف کند.

یونگ 1971 و استور 1972 هر دو نظریه‌هایی را بیان کردند که بر طبق آن‌ها انسان نهادی خود تنظیم است و این موضوع فقط در ارتباط با حوضه‌های جسمی و زیست‌شناسی انسان نیست و در مورد جنبه‌های روان‌شناختی او نیز صدق می‌کند.

انسان پیوسته در تلاش است تا فاصله‌ی بین جهان بیرون و درون خود را تنظیم کند. استور معتقد بود به همین دلیل در هنگام تنش‌های بیرونی افراد بیشتر به درگیری‌های تخیلی و خلاقانه روی می‌آورند چراکه این درگیری‌ها می‌توانند برای لحظات کوتاهی شکاف بین جهان درون و بیرون فرد را برطرف کنند که نتیجه آن ایجاد احساسی بهتر در افراد است.

هنر و فعالیت‌های هنری نیز می‌توانند بخشی از این درگیری‌های خلاقانه باشند که به فرد کمک می‌کند تا بتواند احساس بهتری را تجربه نماید.

ادر فرایند آموزش مهارت‌های مختلف کمک‌گیری از هنر می‌تواند سودمند باشد و به تعمیق مهارت‌های آموزش داده‌شده در ذهن افراد کمک کند.

بشردوستان
بخوانید

برای تحقق این امر باید تلاش کنیم تا فرایند آموزش را جذاب و تحریک‌کننده نماییم و کاری کنیم تا تمرکز فرد به‌طور کامل رو فعالیت مدنظر ما قرار گیرد. هرچه در طی کاری تمرکز ما بالاتر باشد بیشتر می‌توانیم از آن کار لذت ببریم و میزان عدم موفقیت نیز در کار ما کمتر می‌شود.

همچنین ذهنمان کمتر از کار منحرف می‌شود که به دنبال آن کمتر به عدم موفقیت فکر می‌کنیم، نتیجه این تلاش‌ها احساس اعتمادبه‌نفس بیشتر در کارها است.

برای رسیدن به این سطح و یادگیری عمیق حاصل از آن می‌توانیم از فعالیت‌های هنری کمک بگیریم. پژوهش‌های انجام‌شده نشان می‌دهد بازی نیز در این راه به ما کمک می‌کند برای نمونه وقتی کاری را از یک بچه می‌خواهیم اگر آن کار به شکل بازی باشد کودک با رغبت بیشتری آن را انجام داده و در انجام آن نیز موفق‌تر است. هنر را می‌توانیم شکل پذیرفته‌شده بازی از سوی جامعه برای بزرگ‌سالان دانست.

همان‌طور که گفته شد هنر وسیله‌ای برای بیان احساسات است بر این اساس هنردرمانی می‌تواند برای کودکان به‌ویژه کودکان دارای مشکلات ذهنی مؤثر باشد چراکه کودکان به علت دایره واژگانی کمتر و توانایی پایین‌تر در بیان گاهی نمی‌توانند احساسات خود را به‌خوبی بیان کنند درنتیجه هنر می‌تواند در این زمینه بسیار یاری‌کننده باشد. از طرفی شکل جذاب این روش درمانی موجب از بین رفتن حس مقاومت به درمان یا ترس از درمان می‌شود.

استفاده از هنر در کاردرمانی در سالمندان نیز می‌تواند بسیار مؤثر باشد. سالمندان به‌شدت نیاز به جلب‌توجه مثبت دارند و مشارکت در فعالیت‌های هنری می‌تواند در تحقق این امر به آن‌ها را یاری نماید.

موضوع دیگری که سالمندان با آن روبه‌رو هستند احساس بیهودگی و یا بی‌مصرف بودن است. فعالیت‌های هنری به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند با این دوره (سالمندی) روبرو شوند و آن را بپذیرند و چنین احساسات منفی را در خود از بین ببرند.

در مقابل بتوانند احساس ارزشمند بودن را در خود تقویت کنند و اعتمادبه‌نفس خود را بالا ببرند.

از دیگر فواید کمک گرفتن از هنر درمانی در مورد خود کاردرمانگر است. کاردرمانگران زمانی با مراجعین روبرو می‌شوند که آن‌ها در سخت‌ترین شرایط زندگی خود قرار دارند این می‌تواند شرایط کاری را برای کاردرمانگر دشوار نماید استفاده از هنر و فعالیت هنری در طی فرایند کاری می‌تواند جذابیت کار کاردرمانگر را افزایش دهد.

باوجود آنکه استفاده از هنر و صنایع‌دستی کاهش یافته اما کاردرمانی حرفه‌ای خلاق است این خلاقیت ناشی از ریشه‌های کاردرمانی در جنبش مربوط به هنر و صنایع‌دستی است.

چیزی که مورد توجه است این موضوع است که خلاقیت در کاردرمانی فراتر از هنر و صنایع‌دستی است. شیمید معتقد بود کاردرمانگران با قرار دادن خلاقیت به‌عنوان یکی از اجزای اصلی کار خود توانسته‌اند توانایی‌هایی مانند تغییر، سازگاری، نوآوری، خطرپذیری، همراه شدن با جریان و شناخت و بصیرت را به‌دست آورند.

کاردرمانگران خلاقیت را به‌عنوان بخشی از زندگی روزانه تلقی می‌کنند و با کمک هنر و صنایع‌دستی تلاش می‌کنند تا فرد را به سمت زندگی خلاقانه تشویق نمایند.

هنر در کاردرمانی چه کاربردی دارد؟

نتیجه‌گیری

در طی مسیر تاریخ استفاده از هنر در کاردرمانی با فراز و نشیب‌های بسیاری روبه‌رو شد. همان‌طور که گفته شد بااینکه امروزه استفاده از هنر و صنایع‌دستی در کاردرمانی کاهش یافته اما با این وجود هنوز هم فعالیت‌های هنری بخشی از فعالیت‌های کاردرمانی هستند و هنر و صنایع‌دستی هنوز هم در فرایند درمان بیماران روان و کودکان به‌طور منظم مورد استفاده قرار می‌گیرند.

چراکه هنر بهترین راه برای بیان احساسات است و بدون درک احساس افراد نمی‌توانیم به بهبود آن‌ها کمک کنیم. این موضوع خود کفایت می‌کند تا نتوان هنر و فعالیت هنری را از چرخه درمان جدا کرد.

شاید با توجه به موارد گفته‌شده نتوانیم از هنر به‌عنوان یک روش درمانی مجزا استفاده کنیم اما می‌توانیم از آن به‌عنوان ابزاری کمکی در طی مسیر درمان در کنار سایر روش‌های درمانی استفاده نماییم تا با کمک آن تأثیر آن‌ها را افزایش دهیم و درمان را تسریع نماییم.

مطالعه‌ی کتاب هنردرمانی و مقاله بازی‌درمانی در کاردرمانی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

ترجمه شده توسط صبا حسین زاده؛ گروه آموزشی فکر بنیان

[vc_raw_html]JTNDZGl2JTIwaWQlM0QlMjdtZWRpYWFkLWxQSmclMjclM0UlM0MlMkZkaXYlM0U=[/vc_raw_html]
Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.