طبق تحقیقات اخیر، تقریباً اکثر روانشناسان از مراجعه کنندگانشان عذرخواهی میکنند، که این امر گاهی روند درمان را سهولت میبخشد و گاهی منجر به تأسف و پشیمانی میگردد.
چندین سال قبل روان شناسی به نام دونا داوِن پورت[1] از دانشگاه A&M تگزاس، روی زوجی کار میکرد و میخواست به همسر این مرد که امیال جنسی بازداری شدهای ناشی از عقاید مذهبیاش داشت، کمک کند.
طی یک جلسه، وقتی داوِن این جمله که «داشتن ارتباط جنسی با …» را مطرح کرد؛ ناگهان چهره آن زوج منجمد گردید. داوِن این گفتهی آنها را که «ما با کلماتی که عملی را بی ارزش جلوه میدهند راحت نیستیم» را به خاطر آورد. جالب اینکه داوِن از آنها پرسید چطور اصطلاح عشقبازی[2] با عبارت داشتن ارتباط جنسی[3] متفاوت است. همسر آن مرد این طور بازگو کرد که، در زمان کودکی توسط عمویش مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته است و عمویش به او میگفته: تو به آموزش جنسی نیاز داری تا بدانی چطور در آینده همسرت را ارضا کنی.
از آن زمان به بعد وی خاطراتش از سکس را تفکیک کرده بود، اما عشقبازی را تعهدی که نسبت به تاهلش دارد تلقی میکرد.
داوِن به خاطر عدم توجه به انتخاب مناسب واژه در مشاورهاش از وی عذر خواهی کرد. پذیرش عذرخواهی داوِن از سوی آن زوج اولین گام به سوی یک پیشرفت غیر منتظره بود؛ که به داوِن اجازه میداد تا به زن در گشودن گذشتهاش کمک کند و به وی بیاموزد که در جریان سکس احساس راحتی بیشتری داشته باشد.
داوِن میگوید: با این کار درمان ثمربخشتر گردید، اما اگر عذر خواهی نمیکردم و نسبت به کلمه به کار برده شده بیتفاوت میماندم، این اتفاق نمیافتاد.
طبق مطالعه اخیر، روان شناسی به نام کارولین بورک[4] دارای مدرک دکترا از کارلتون[5] و همکارانش، دریافتهاند که داوِن پورت مانند بسیاری از روانشناسان دیگر با پذیرش اشتباه خود به فواید و مزایای این روش پیبرده است.
طی مطالعاتی که 82 تن از اعضای انجمن روانشناسی آمریکا با همکاری افرادی دیگر داشتند، دریافتند که همه شرکتکنندگان در این تحقیق از مراجعین خود عذرخواهی کردهاند برخی از آنها وقتی به خاطر خطاهایی مثل: تأخیر در ورود به جلسه یا بد قولی در ارائه باز خورد به مراجع عذرخواهی کردند؛ با پاسخهای مثبتی مواجه شدند.
به گفته بورک تحقیق نشان داده است زمانیکه این عذرخواهی موجه باشد و مورد پذیرش قرار گیرد تغییراتی در نحوه تفکر بروز میکند. تعداد قابل توجهی از پاسخ دهندگان در این تحقیق اظهار کردند که اعمال این روش بهترین راه است.
بورک در مجمع سالانه 2005 مجموع این نتایج را به انجمن روانشناسی آمریکا ارائه داد.
مدل سازی رفتاری [6]
داوِن پورت، که پیرو نظریهپردازان فمینیست است، به این نکته توجه دارد که عذرخواهی به موجب الگوسازی رفتار پاسخگو میشود و بسیار مفید است.
وی میگوید: “شما نمیتوانید پشت نقشتان پنهان شوید”. این یک مسئله اخلاقی است.
وی میگوید، روانشناسان با عذر خواهی کردن، انسانیت و تمایل خود را نسبت به مسئولیتپذیری در مقابل عملکردشان نشان میدهند.
داوِن پیشنهاد میکند در موقعیتهایی که روانشناس تأخیر ورود دارد یا دچار حواس پرتی شده، بهتر است نحوه عذر خواهیاش مانند موقعیتهای عادی[7] باشد؛ به اشتباه خود اعتراف کند و متعهد شود که در آینده توجه بیشتری به رفتار خود مبذول میدارد. وی همچنین معتقد است که عذر خواهی باید کوتاه و خلاصه باشد و به عنوان یک سیر انتقالی برای پرداختن به شکل بهتر درمان به کار برده شود.
به اعتقاد داوِن پورت مواقعی که اشتباهات بزرگ پیش میآید، مثل زمانیکه روانشناس از قدرت خود سوء استفاده میکند و یا به مراجع اطلاع نمیدهد که وقتش لغو شده است، بهتر است روانشناس برای بررسی مسائلش از یک مشاور کمک بگیرد. مضاف بر اینکه میباید از صمیم قلب از مراجع عذرخواهی کند.
با این وصف، آرنولد گلد بِرگ[8] (روانکاو)، طی مقالهای که تحت عنوان ارزیابی مکانی[9] برای عذر خواهی در روانکاوی و روان درمانی در مجله بینالمللی روانکاوی (جلد 14، شماره 3 صفحه 409-417)[10] نوشته است، اظهار میدارد که اتخاذ سیاست عذرخواهی کردن، مورد علاقه همه مراجعین نمیباشد.
گلد برگ که در روشهای کاربردیاش هم از رویکرد سایکودینامیک[11] (روان پویشی) و هم از گرایشات روانتحلیلی بهره جسته است میگوید: ساده لوحانه است که تصور کنیم عذرخواهی اثری معنادار و بادوام دارد. “عذر خواهی بسیار زیباست؛ اما اثرش دقیقاً مانند این است که در کافی شاپ، قهوه شما را بسیار دیر بیاورند و از شما عذر خواهی کنند”.
گلد برگ انتقال موقعیت[12] یا آنچه که در ایجاد اشتباه نقش دارد را کشف کرد.
او میگوید هر موضوعی نیازمند آن است که در جای خود مورد ارزیابی قرار گیرد؛ اما اگر شما متوجه نشوید که چرا این اشتباه رخ داده است، از مسیر اصلی خارج شدهاید.
شروط: [13]
بورک میگوید: در واقع ویژگیهای شخصیتی مراجعان، خلق و خو و مسائل مورد بحث درمان میتوانند در تصمیم روانشناسان برای عذرخواهی تأثیر گذار باشند.
وی میگوید: “عذرخواهیها همیشه مفید نیستند، حتی میتوانند روند درمان را متوقف کنند”. اگر مراجعه کننده مسایلی که منجر به عذرخواهیهای زیاده از حد یا نگرانیهای دیگری میشود داشته باشد روانشناس باید درست فکر کند که گفتن جمله متاسفم به آن مراجع به چه معنایی است”.
بورک در تحقیقش دریافت که تقریباً یک چهارم روانشناسانی که گاهی عذرخواهی کرده بودند، بعدها از انجام چنین کاری متأسف شدهاند. در اغلب آن موارد، تأسف موجب شکست روانشناس در رسیدگی کردن به مراجعین فردی بود. روانشناسان در این تحقیق توضیح میدهند که پشیمانی با گفتن اینکه برای مثال: “من وقتی با محور II کار میکنم باید محتاط باشم مخصوصاً برای مراجعه کنندههای مرزی[14] ” و ” بیمار عذرخواهی من را به عنوان یک پیشبرد در امتیازاتش در نظر میگیرد” بیان میشود.
برای مثال داوِن پورت سالها قبل به خاطر بیان اشتباه و غیرعمد نام یکی از خویشاوندان مراجع خود از مراجعش که اختلال شخصیت خودشیفته – مرزی[15] داشت عذرخواهی کرد. بیمار تا پایان جلسه به موضوع عذرخواهی داوِن برمیگشت. داوِن میگوید: او عذرخواهی من را اعتراف به اشتباهم، و به عنوان فرصتی برای فرض کردن خودش در موضع قدرت در نظر گرفت.
بورک امیدوار است که مطالعاتش آگاهی روانشناسان از عذرخواهی را به عنوان پاسخی فرهنگی تقویت کند. وی میگوید: عذرخواهی کردن به طور کلی چیز خوبی است اما روانشناسان باید محتاط باشند. به طور فرهنگی به نظر نمیرسد که رفتار مؤدبانه همیشه بهترین راهکار باشد.
مارک کونکل[16] دارای مدرک دکترای روانشناسی از دانشگاه جورجیای غربی[17] با گفتههای گولد برگ موافق است. او ترجیح میدهد در مواقعی مانند زمانهایی که جزئیات بیمار را فراموش میکند یا تأخیر ورود دارد به جای عذرخواهی با بیمارانش تشریک مساعی کند.
او میگوید: “من مرتکب فراموشیهای لحظهای میشوم اما به جای اینکه آن را به عنوان مشکل خودم جلوه دهم تا به قیمت حفظ ارتباط با مراجع مجبور به عذرخواهی شوم، به عنوان یک درمانگر سعی میکنم به صورت مشترک روی آن فراموشیها کار کنم”.
برای انجام چنین کاری، کونل، که رویکرد روانپویشی کار میکند، بیمارانش را به بررسی در محدودهٔ گذشتهشان ترغیب میکند تا تجربیاتی را که باعث بروز اشتباهاتشان شده را به یادآورند. مثل مواقعی که احساس میکنند رها شدهاند و چیزی که مارک آن را “افشاگری سمبلیک تجربیات گذشته”[18] در زمان حال نامیده است را میفهمند.
او میگوید: روششناسی او این امکان را میدهد که مسائل درمانی مراجعش بیرون ریخته و درک شوند.
در واقع گلبرگ خاطرنشان میسازد که: عذرخواهی کردنها پیچیدهاند، حوادث ناگوار کوچک در درمان بسیار رایج است اما اگر عذرخواهی را بیرون بیاندازید باید معنا را در عملکرد خود و مراجعتان از دست بدهید.
پاورقی
[1] Donna Davenport
[2] Making Love
[3] Having Sex
[4] Caroline Buke
[5] Carleton
[6] Modeling Behavior
[7] Nonclinical settings
[8] Arnold Goldberg
[9] Evaluating The Place
[10] International Review of Psychoanalysis, (Vol. 14, No. 3, Pages 409-417)
[11] Psychodynamic
[12] Transference of the Situation
[13] Reservations
[14] Borderline
[15] Borderline Narcissistic Personality Disorder
[16] Mark Kunkel
[17] West Georgia
[18] The symbolic manifestation of these past experiences