مشاجره یکی از مخربترین ارکان هر رابطه زناشویی از جمله ارتباط که مهمترین رکن میباشد را میتواند تهدید کند.
یکی از دشوارترین کارها در روابط زناشویی کنار آمدن با اختلافات و نقطهنظرهای متفاوت است. وقتی زن و شوهر با هم توافق نداشته باشند، بحث آنها به مشاجره میکشد و بعد بیمقدمه جنگ و نزاع شروع میشود.
ناگهان گفتوگوی دوستانه به پایان میرسد و آنها به دلخور کردن یکدیگر، سرزنش کردن، شکایت کردن، اتهام بستن، توقع و شک و تردید روی میآورند.
زن و شوهر با مشاجره نه تنها احساسات خود را جریحهدار میسازند، بلکه به روابط زناشویی خود لطمه میزنند. درست به همان شکل که ارتباط مهمترین عنصر هر رابطه است، مشاجره اقدامی به شدت مخرب است زیرا ما هر اندازه به کسی نزدیکتر باشیم ناراحت کردن او و ناراحت شدن از او سادهتر است.
دو نفر با هم روابط جنسی ندارند، مشاجره کردن و در ضمن رعایت منطق را نمودن سادهتر است؛ اما وقتی زن و شوهر که با هم پیوند و روابط جنسی دارند به مشاجره میپردازند، به سادگی مسائل را شخصی تلقی میکنند.
چرا مشاجره میکنیم؟
زن و مرد اغلب بر سر پول، روابط جنسی، تصمیمگیری، برنامهریزی، ارزشها، تربیت فرزندان و تقسیم مسئولیتهای منزل با هم مشاجره میکنند.
اما این مباحثات و این مذاکرات تنها به یک دلیل به مشاجره دردناک میانجامد و آن دلیل این است که احساس نمیکنیم با ما به مهر و محبت حرف میزدند.
تألمات احساسی ناشی از احساس دوستنداشتنی بودن هستند. وقتی کسی خود را مورد مهر و محبت نبیند، به ندرت رفتار محبتآمیز به نمایش میگذارد.
هنگام مشاجره چه اتفاقی میافتد؟
بدون درک تفاوتهای میان زن و مرد ممکن است ناخواسته تن به مشاجرههایی بدهیم که نه تنها همسر، بلکه خود ما را رنج بدهد. راه اجتناب از مشاجره داشتن ارتباط محترمانه است.
اختلافنظر در حد روشهایی که برای رسانیدن پیامهای خود از آن استفاده میکنیم تولید رنجش نمیکند. در شرایط مطلوب لزوماً گفتوگو نباید تولید رنجش بکند.
به جای آن میتوان تن به گفتوگوهایی داد که موارد اختلاف ما را نشان میدهد. توجه داشته باشید که همه زوجها لزوماً با هم اختلافنظر پیدا میکنند.
زن و شوهر بیآنکه بدانند یکدیگر را رنج میدهند. آنچه میتواند یک گفتوگوی دوستانه باشد تبدیل به منازعهای تمامعیار میشود و در نتیجه زن با شوهر منظور یکدیگر را درک نمیکنند.
حلوفصل هر مشاجره مستلزم ارسال پیام و دریافت آن به صورتی دوستانه است. برای رسیدن به این مهم باید احساس کنیم که با ما محترمانه برخورد میشود و به گفتههای ما توجه میکنند. اگر روش و طرز تلقی همسر ما خصمانه باشد عزتنفس ما جریحهدار میشود.
چرا مشاجره تولید رنجش میکند؟
به جای خود مطلب اغلب طرز گفتار ماست که تولید رنجش میکند. غالباً وقتی مرد احساس میکند که به مبارزه طلبیده میشود، خود را محق میداند و در این شرایط مهر و محبت صحنه را خالی میکنند.
آنگاه بیآنکه عمدی در کار باشد، برقراری ارتباط با رعایت مهر و محبت منتفی میشود. مرد نه میداند که تا چه اندازه علاقه خود را از دست داده و نه میداند این روش تا چه اندازه همسرش را رنج میدهد.
در این زمان یک اختلاف عقیده ساده حمله به زن تلقی میشود و یک درخواست و توقع پیشپاافتاده به امر و نهی مبدل میگردد. در این شرایط کاملاً طبیعی است که زن حتی در صورت تأیید مضمون سخن همسرش در برابر او مقاومت به خرج دهد.
وقتی مرد بیملاحظه توضیح میدهد که چرا زنش نباید ناراحت باشد، دانسته و ناخواسته او را رنج میدهد. اشکال بر سر موضوع محتوای محبت نیست، بلکه طرز بیان غیردوستانه و عاری از محبت اوست که زنش را ناراحت میکند و چون واکنش همسرش را درک نمیکند، به جای تجدیدنظر در طرز صحبت خود به توضیح معانی و مضمون گفته خود میپردازد.
مرد نمیداند که مشاجرهای را پایهریزی میکند. به گمانش این زن اوست که بحث میکند و به همین دلیل از نقطهنظر خود دفاع میکند و این در حالی است که زن او نیز به دلیل توضیحات تند و جهتدار مرد از او رنجش به دل گرفته است.
وقتی مرد احساسات جریحهدار شده همسرش را در نظر نمیگیرد، در مقام انتقاد از روحیه زنش حرف میزند و در نتیجه بر میزان رنجش او میافزاید.
درک رنجش همسر برای او دشوار است زیرا مرد در برابر نقطهنظرهای غیردوستانه و لحن و طرز صحبت همسرش به اندازه او آسیبپذیر نیست.
به همین شکل زنها هم نمیدانند که تا چه اندازه همسر خود را آزار میدهند. برخلاف مرد وقتی زن احساس کند که به مبارزه طلبیده میشود، لحن و طرز صحبتش به طور فزاینده نشانههای بیاعتمادی و بیاعتنایی را به نمایش میگذارد. بیاعتنایی زن، به خصوص اگر درگیری احساسی و عاطفی در میان باشد، مرد را بیشتر رنج میدهد.
چهار نکته برای اجتناب از رنجش
اشخاص با رعایت چهار نکته میتوانند رنجش ناشی از مشاجره را از میان بردارند.
این چهار نکته عبارتاند از:
جنگیدن، فرار کردن، وانمودسازی و تسلیم شدن.
هر یک از اینها ممکن است موقتاً پیروزی در مشاجره را برای ما به ارمغان آورند اما در بلندمدت جملگی مضر هستند. برای توضیح بیشتر این نکات را بررسی میکنیم.
-
جنگیدن
این موضعگیری قطعاً از مریخ آمده است. وقتی گفتوگو غیردوستانه میشود، بعضیها راه جنگ را انتخاب میکنند و با سردادن اینکه بهترین دفاع حمله است حالت تدافعی میگیرند و در نتیجه با داوری، انتقاد و مقصر جلوهگر ساختن همسر خود با مشکل خود روبهرو میشوند. صدایشان بلند میشود و حرفهای خشمآلود میزنند.
انگیزه اصلی آنها این است که با مرعوب کردن همسر خود به سخنان محبتآمیز برسند. وقتی همسرشان شکست میخورد آنها گمان میکنند که رانده شدهاند و حال آنکه در واقع بازندهاند.
مرعوب کردن، اعتماد و اطمینان را در روابط زناشویی تضعیف میکند. وقتی برای اثبات حقانیت خود دیگران را مقصر جلوه دهید به ارتباط میان خود و آنها لطمه میزنید.
وقتی زن و شوهر با هم نزاع میکنند، به تدریج بیپرده سخن گفتن و آسیبپذیر بودن خود را از دست میدهند. زنها درصدد دفاع از خود برمیآیند و مردها به همان اندازه از محبت کردن به همسرشان دست برمیدارند و دیری نمیپاید که صمیمیت از میان آنها رخت برمیبندد.
-
گریز
این موضعگیری نیز از مریخ آمده است. مریخیها برای اجتناب از رویارویی ممکن است به غارهای خود پناه ببرند و هرگز از آن خارج نشوند.
وضعی مانند جنگ سرد، آنها از گفتوگو خودداری میکنند و مسئلهای حل نمیشود. این رفتار «انفعالی – پرخاشگرانه» با سکوت کردن موقتی و بازگشت دوباره برای ادامه گفتوگو و حلوفصل مسائل به روشی دوستانه و محبتآمیز تفاوت دارد.
مریخیها از رویارویی هراس دارند و ترجیح میدهند از پرداختن به گفتوگویی که به مشاجره بکشد خودداری نمایند. بعضی از زوجها به جای مشاجره، خیلی ساده از گفتوگو درباره موضوع مورد اختلاف خودداری میکنند.
این طرز برخورد با مسئله و رسیدن به خواسته خود نوعی مجازات کردن همسر است که با دریغ کردن مهر و عشق از همسر همراه است.
-
وانمود کردن
این موضعگیری در ونوس رواج دارد. در این موضعگیری شخص برای اجتناب از آسیب دیدن در جریان رویارویی وانمود میکند که اصولاً مسئلهای در میان نیست.
زن لبخندی میزند و سعی میکند که در هر کاری خود را موافق و شاد نشان دهد اما این زنها به مرور زمان بیش از پیش میرنجند.
آنها همیشه به همسر خود چیزی میدهند و در مقابل چیزی نصیب نمیبرند. این رنجش مانع از ابراز طبیعی مهر و محبت میشود.
آنان از بیان صادقانه احساسات خود میترسند و بنابراین سعی دارند که همهچیز خوب به نظر برسد. مردها از کلماتی مانند «خوب»، «بسیار خوب»، «اشکالی ندارد» و غیره زیاد استفاده میکنند.
اما این عبارتها برای مردان مفاهیمی کاملاً متفاوت را تداعی مینمایند. در نظر مرد:
«خوب است زیرا من به تنهایی از عهده انجام آن برمیآیم.» یا «اشکالی ندارد زیرا میدانم چه کنم.» یا «خوب است زیرا من به آن رسیدگی میکنم و به کمکی احتیاج ندارم» اما وقتی زنها از این عبارات استفاده میکنند، میتواند نشانه آن باشد که آنان سعی دارند از بروز اختلاف یا مشاجره اجتناب کند.
-
تسلیم شدن
این موضعگیری نیز از ونوس آمده است. در اینجا شخص به جای تن دادن به گفتوگو، تسلیم میشود. اشتباه را به گردن خود میاندازد و میپذیرد که همه مشکلات میان او و همسرش ناشی از خود اوست.
در کوتاهمدت زن و شوهر ظاهراً یکدیگر را دوست دارند و از رابطه خود حمایت میکنند اما در پایان کار احساس از خود بیگانگی میکنند.
چگونه میتوان اختلافنظر را بدون مشاجره ابراز کرد؟
بدون الگوهای های سالم، ابراز اختلافنظر اقدامی بس دشوار میشود. والدین ما یا با هم مشاجره نمیکردند و یا اگر میکردند کارشان به سرعت به نزاع میکشید.
ساختار یک مشاجره:
-
وقتی مرد دیر به منزل میآید:
سؤال معنیدار زن: «چگونه میتوانی تا این اندازه دیر کنی؟» یا «چرا زنگ نزدی؟» یا «چه فکری باید بکنم؟»
پیامی که مرد دریافت میکند: «دلیل موجهی برای دیر آمدنت وجود ندارد. تو مرد بی تعهدی هستی. من خودم هرگز دیر نمیکنم. من از تو بهتر هستم.»
توضیح مرد: «روی پل ترافیک سنگین بود» یا «زندگی همیشه به شکلی که تو میخواهی نیست.» یا «نباید انتظار داشته باشی همیشه سروقت برسم.»
پیامی که زن استنباط میکند: «تو نباید ناراحت باشی زیرا دلیل موجهی برای دیر کردن دارم. در ضمن کار من از تو مهمتر است. تو زن متوقعی هستی.»
زن بهتر است بگوید: «من به راستی دیر آمدن تو را دوست ندارم، مرا ناراحت میکند. اگر در این مواقع زنگ بزنی بسیار متشکر میشوم.»
مرد بهتر است بگوید: «دیر کردم. متأسفم باعث ناراحتی تو شدم.» و از همه مهمتر این است که به سخنان گوش فرا میدهد و زیاد توضیح ندهد. سعی کند زن را درک کند و به احساس علاقه او پاسخ دهد.
منبع
کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی؛ نوشته دکتر جان گری؛ ترجمه مهدی قراچهداغی