کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان ازجمله عادتهای مثبتی است که میتواند زندگی هر فردی را تحت تأثیر قرار دهد، بهنوعی که یک زندگی بیبرنامه و سرشار از افسوس و ندامت را به یک زندگی مفید توأم با برنامهریزی دقیق تبدیل کند و انسان را در مسیر برآورده شدن آرزوهای معقول قرار دهد.
وقتی شما هرچقدر هم برای کنترل رفتارفردی و مدیریت نوجوانان تلاش کنید، فقط زمانی که با وی هستید میتوانید کمی بر رفتار او کنترل داشته باشید؛ اما آنچه را که واقعاً میتوانید کنترل کنید، رفتار خودتان است.
تنها کاری که باید انجام بدهید، کنترل رفتار خودتان است، در این صورت مطمئن باشید که برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان، برخوردهای بینتیجه نخواهید کرد و رفتار شما با فرزند نوجوانتان ثمربخش خواهد بود؛ که تقریباً تمامی راهحلهای ارائهشده، شما را به راهی رهنمون خواهد کرد که بسیار متفاوت با روشهایی است که شما آنها را صحیح میپنداشتید.
با عمل به دستورات دادهشده بهجای اینکه شاهد خراب شدن روابط خود با نوجوانانتان باشید، نهتنها روابط نزدیک کنونی را حفظ میکنید بلکه شاهد صمیمانهتر شدن بیشتر روابط خواهید بود.
برای آشنایی با خلق و نگران کننده در نوجوان خود این مقاله را مطالعه کنید.
تفاوت خشنودی و ناخشنودی
وقتی ما ناخشنود هستیم نارضایتی در ما به وجود میآید و سعی میکنیم کاری برای برطرف کردن آن انجام بدهیم، اما درعینحال برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان، باید کنترل رفتار هم داشته باشیم چه در شرایط ناخشنود و چه در شرایط خشنودکننده.
مثلاً زندگی خودمان یا حتی زندگی یک نفر دیگر را تغییر بدهیم. وقتی خشنود هستیم بدان معنی است که از زندگی خود نسبتاً راضی هستیم و برای اینکه احساس بهتری داشته باشیم، بر روی انجام کارهای بیشتری تمرکز میکنیم.
برای مثال دایرهی روابط خود با دیگران را افزایش میدهیم یا خواستههای بیشتری را طلب میکنیم و شاید هر دو وقتی خشنود هستیم زندگی حالت انبساط میگیرد، اما زمانی که ناخشنود هستیم به نظر میرسد زندگیمان حالت انقباضی گرفته و دایره روابط و خواستههایمان کوچک میشود.
وقتی ما ناخشنود هستیم،برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان اولین فکری که به ذهنمان میرسد، انجام کاری برای برطرف کردن آن است. بدین معنا، یک والد که از دست نوجوان خود ناخشنود است، کاری را به اجبار برای عوض کردن وی انجام میدهد.
دادن وعدهای در ازای انجام خواستهی والد، تهدید کردن و تنبیه کردن، متداولترین انتخابهاست (برای رفتار قاطعانه این مقاله را مطالعه کنید). حتی ممکن است سعی کنید شخصی مثل یک مشاور را پیدا کنید تا تغییراتی در وی به وجود بیاورد؛ اما اگر سعی کنید رفتار خودتان را عوض کنید، امکان کنترل از راه دور برای شما امکانپذیر است. این امر شما را در شرایط دشوار به وی نزدیکتر میکند.
عرف رایج
یک مشکل جدی در برابر انتخابهای بهتر شما به نام «عرف رایج» وجود دارد؛ و برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان از طرف اکثر مردم پشتیبانی میشود. «عرف رایج» به شما میگوید وقتی دخترتان بهموقع به خانه نمیآید، وی را تهدید کنید اما در نحوه گفتن و رفتار خود هم کنترل داشته باشید.
عرف رایج یعنی مسائلی که شما ناخواسته ولی عمیقاً به آن اعتقاد دارید، بدون آنکه حتی اجازه سؤال کردن در مورد صحیح یا غلط بودن آن را به خودتان بدهید.
با اعمال زور در روابطمان با دیگران، تنها میتوانیم فعالیتهای آنها را کنترل کنیم ولی هرگز نمیتوانیم افکار آنها را تحت کنترل درآوریم.
ازآنجاکه هر فرد، شخصیت مستقلی دارد، وقتی ازنظر ما پنهان است، هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد. میزان اختلاف بین کارهایی که انجام میدهد با کارهایی که از وی خواستهاید، با این فرض که وی همواره میداند چهکاری از او خواستهاید، بستگی به میزان قدرت روابط شما با وی دارد. هرچقدر روابط قویتر باشد، وی کارهای بیشتری را که موردعلاقه شماست، انجام میدهد، حتی زمانی که تنها خودش حضور دارد.
بعضی وقتها لازم است که «شما» انعطافپذیر باشید. وقتی فرزند نوجوانتان میفهمد که شما میتوانید انعطافپذیر باشید، به اهمیت داشتن روابط خوب با شما و اینکه شما هم خواستار آن هستید، پی میبرد و این کار تاثیر به سزایی در کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان دارد.
او دیگر نهتنها به شما بهعنوان کسی که همیشه اشتباه میکند نگاه نخواهد کرد، بلکه پس از آن به شما مانند کسی که میخواهد روابط خود را با وی حفظ کند مینگرد. یاد بگیرید به خواستههای دیگران احترام بگذارید، حتی اگر موافق آن نیستید.
بهمحض آنکه متوجه شدید که روابط شما و نوجوانتان خرابشده است، برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان باید دنبال یکراه حل بگردید. موضوعی که روابط شما را مستحکم میکند، عدم استفاده از قدرتتان بهعنوان یک والد است، حتی اگر وی کاملاً در اشتباه باشد.
نوجوان شما ممکن است ضعیفتر از شما باشد ولی دارای این توانایی است که دور از چشمان شما دست به اعمال خطرناکی در مدرسه یا جای دیگر بزند. تنها عاملی که میتواند فرزند شما را زمانی که تنهاست کنترل کند، قدرت و استحکام روابط شما با اوست.
در بعضی دعواها با تنبیه کردن ممکن است پیروز شوید ولی بهندرت برندهی واقعی جنگ خواهید بود. ادامه جنگ یعنی کور کردن چشم به خاطر زیر ابرو برداشتن. اگر سعی کنید مشکلی را حل کنید و در این راه به روابط شما صدمه وارد شود، هر دو بازنده خواهید بود.
در این قسمت بیشتر متوجه اهمیت کنترل رفتار میشوید:
بهطور مثال چندبار تاکنون در طول زندگی خود مطلبی را گفته و بلافاصله فکر کردهاید که کاشکی نمیگفتم، درحالیکه باید قبل از بیان آن موضوع، به آن فکر میکردید، با علم به اینکه در صورت بیان مطلبی به روابطشان با شخص شنونده صدمه وارد میشود، باز مطلب را بیان میکنند. درست مثل زمانی که از چراغ زرد عبور میکنید، درحالیکه میدانید امکان دارد وسیلهی نقلیهی دیگری از جناح دیگر به سمت شما در حال حرکت باشد.
نکته اصلی آن است که وقتی در روابط خود با نوجوانتان، همسرتان، شوهرتان و یا هر انسان دیگری مشکلدارید، هرگز با تلاش برای اینکه ثابت کنید شما درست میگویید و وی اشتباه میکند، نه تنها تاثیر بر روی کنترل رفتار فردی و مدیریت نوجوانان ندارد بلکه مشکل نیز حل نخواهد شد. مشکلی که با آن مواجه شدهاید یک سؤال ساده با یک پاسخ صحیح یا غلط نیست. اگرچه حتی این مشکل واقعاً ساده به نظر برسد.
جانشینی (تئوری انتخاب) بهجای (کنترل خارجی)
تئوری انتخاب توضیح میدهد که تمامی اعمال، رفتار و کارهای ما بر اساس انتخابهای خودمان است. این تعریف بدان معنی است که هر کس برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان میتواند، تنها افکار خود و فعالیتهایی را که در راستای این طرز فکر انجام میدهد هدایت کند.
میزان اختلاف بین کارهایی که انجام میدهد با کارهایی که از وی خواستهاید، با این فرض که وی همواره میداند چهکاری از او خواستهاید، بستگی به میزان قدرت روابط شما با وی دارد. هرچقدر روابط قویتر باشد، وی کارهای بیشتری را که موردعلاقه شماست، انجام میدهد، حتی زمانی که تنها خودش حضور دارد.
اگر شما این عقیدهی ساده و قدرتمند را بپذیرید که کلیه رفتارها و اعمالمان بر اساس انتخاب خودمان است، در حقیقت طبق مبانی «تئوری انتخاب» جلو رفتهاید (برای آشنایی بیشتر با تئوری انتخاب این کتاب را بخوانید).
شما انتخابهایی دارید و نوجوان شما هم انتخابهایی دارد. هیچکدام از شما نمیتواند رفتارهای بهخصوص و کلیشهای را برای مدتزمان مدیدی انجام دهید. هردوی شما انتخابهای متفاوتی دارید و اگر نتوانید مدتزمان زیادی بهخوبی و خوشی در کنار همدیگر باشید، پس یکی از دو انتخاب غلط است چراکه همیشه یک انتخاب بهتر وجود دارد.
حرفهایی که میزنید و اعمالی که انجام میدهید، همه به انتخاب خودتان بوده و هیچکس شما را وادار به صحبت کردن و انجام دادن عملی نکرده است و این امر به شما کمک میکند تا از گفتن این جمله که وی مرا وادار به انجام چنین کاری کرد، خودداری کنید.
مهم نیست که نوجوان شما چهکاری کرده و یا چه گفته است ولی موضوعی که کاملاً معلوم است، آن است که او شما را وادار به انجام دادن کاری بابیان مطلبی نکرده است و همینطور بالعکس.
وقتی به آخرین بگومگویی که در حال عصبانیت با نوجوان خود داشتهاید رجوع کنید، مرتب این جملات را که قبلاً والدینتان درحالیکه شمارا تهدید میکردند میگفتند در ذهنتان میشنوید: «خودت باعث شدی که من این عمل را انجام بدهم.» ولی در حقیقت شما نخواسته بودید چنین کاری بکنند، همانطور که فرزندتان نخواسته، ولی شما تهدید کردن او را انتخاب کردهاید.
سرزنش کردن خودتان به خاطر رفتاری که با وی انجام میدهید برای کنترل رفتار فردی و مدیریت نوجوانان، حل مشکل را سختتر میکند… من مطمئن هستم از کودکی یاد گرفتهاید که ناخشنودی به صورتهای مختلفی نمایان میشود.
استفاده از تئوری انتخاب برای والدین و فرزندان امری واجب است. ما در دنیای کنترل بیرونی زندگی میکنیم که باعث شده است شاهد ناخشنودیهای زیادی در همهجا باشیم.
شما بهعنوان پدر و مادر نمیتوانید از این دنیا فرار کنید. ولی برای کنترل رفتار فردی و مدیریت بر نوجوانان هرچقدر که بتوانید فضای خانه را با تئوری انتخاب پرکنید و کمتر از کنترل بیرونی استفاده کنید، زندگی لذتبخشتری را تجربه خواهید کرد.
به مادران عزیز پیشنهاد میشود این کتاب را بخوانند.
منابع
- نوجوانان ناخشنود؛ نویسنده: ویلیام گلسر، ترجمه کیوان سپانلو و لادن گنجی