بیشک یکی از نگرانیهای والدین، کنجکاوی جنسی کودکانشان و آگاهی کودکانشان نسبت به مسائل جنسی است؛ سؤالهای زیادی دراینباره ذهن والدین را به خود مشغول کرده است. در دومین بخش از آموزش مسائل جنسی کودکان به ده سئوال احتمالی دیگر شما والدین عزیز پاسخ داده ایم.
بهترین راهکار بیاعتنایی است، والدین و اطرافیانش یکی دو بار نخست بیاعتنایی کنند و در صورت ادامهدار شدن از شیوه محرومسازی استفاده کنند، یعنی او را برای مدت معینی از بازی و معاشرت با دوستانی که او به آنها بسیار علاقه دارد یا غذای موردعلاقهاش محروم کنند.
میتواند نقطه آغاز تخیلات و صحنههای خیالپردازی او شود و اوهامی در ذهن کودک شکل بگیرد که با عالم واقع در تضاد بوده و میتواند روی روان کودک تأثیر منفی بگذارد و او را مدام درگیر تخیلات و تمایلات جنسی کند و به حال و آینده او لطمه وارد سازد؛ بنابراین خانوادهها باید مراقب باشند که رفتار نادرستی از خود نشان ندهند. از انجام هرگونه رفتار جنسی در برابر دید کودک خودداری کنید و از ابراز احساسات شدید بپرهیزید.
تربیت جنسی با آموزش جنسی تفاوت دارد. آموزش جنسی شرح جزییات روابط و مراحل جنسی است، اما آنچه در تربیت جنسی مطرح است، ارائه مجموعه اطلاعات جسمانی، روانی، اجتماعی و دینی درباره مسائل جنسی یا در اختیار گذاشتن اطلاعات لازم درباره مسائلی است که با غریزه جنسی کودک مرتبط است و آموزش آن از سالهای اولیه زندگی کودک شروع میشود. در این سالها، مسائلی به کودک آموزش داده میشود که ممکن است ارتباطی با آموزش جنسی نداشته باشد، اما بعدها همین موارد در روابط و همگامیهای جنسی به او کمک خواهد کرد.
نباید به کودک دروغ بگوییم یا سؤالش را بیجواب بگذاریم. والدینی که به پرسش جنسی کودک پاسخ نمیدهند، یا با جوابهای سرکاری میگویند او را از بیمارستان گرفتهاند، یا از کسی خریده، یا از جایی آوردهاند، یا آنکه بچه از خوردن چیزی از طرف مادر و بزرگ شدن او در شکم مادر ایجاد میشود، باعث به وجود آمدن ترس و دلهره در کودک شده و روان او را بیمار میکند. میتوانید برای ارائه داستان منطقی از یک روانشناس کمک بگیرید یا با زبانی کودکانه برای فرزندتان اینگونه توضیح دهید: ((وقتی مامان و بابا می خوان که بچهای داشته باشند باهم از خدا می خوان تا به اونا بچه ای بدهد. خدا هم یه کوچولوی خوشگل تو شکم مامان میذاره. کوچولو نه ماه تو شکم مامان، بزرگ میشه و بعد توی بیمارستان، دکتر به دنیا میارتش)). شاید کودک شما بیدرنگ بپرسد که چرا پدرها بچه به دنیا نمیآورند؟ بازهم میتوانید با زبانی کودکانه بگویید: ((خداوند پدر و مادر را متفاوت آفریده و فقط مادرها میتوانند بچه به دنیا بیاورند.))
وقتی کودک از والدین خود این تفاوت را میپرسد وقت خوبی است که هویت جنسیاش را به او بشناسانیم، در اینگونه مواقع از فرزندانتان بخواهید به تفاوتهای ظاهری پدر و مادر یا خواهر و برادرش توجه کند، سپس به او بگویید که این تفاوتها در همهی قسمتهای بدن ما وجود دارد و این خواست خدا بوده است.
والدین در زمان کسب این تجربیات نباید به کودک پرخاش یا سرزنش کرده و او را شرمگین کنند، بلکه باید پیش از هر کاری که او را به این ناحیه و اهمیت و معنای آن جلب میکند، دور کنند. فعالیتها یا پرسشهای جنسی کودک در این دوره ناشی از احساس حقیقی جنسی او نیست، بلکه احساسی مجازی و مشابه بزرگترهاست که تحریک آن منجر به بلوغ جنسی زودرس و بروز عادات نامناسب در کودک میشود. برخی کودکان بهویژه پسرها در مهد، مدرسه یا زمانی که در خانه مکانی خلوت پیدا میکنند، به کنجکاویهای جنسی روی میآورند، پدر و مادر یا اولیا باید نظارت کامل بر بازیها و عملکرد بچهها داشته باشند و یا با رفتاری ملایم و با منحرف کردن ذهن کودک، رفتارها و بازیهای جنسی او را بهتدریج محدود کنند. (بیشتر به کودک توجه کنند، به او محبت کرده و بیشتر در آغوش بگیرند و برنامههای تفریحی بیشتری برایش تدارک ببینند و با او بازی کنند).
لباس و پوشک کودک را در مکانهای خلوت و بهدور از نگاه دیگران تعویض کنید. اگر کودک متوجه اندام تناسلی خود شد، بهآرامی حواس او را پرت کنید. کودک دختر و پسر را همزمان به حمام نبرید و در زمان استحمام کودک، لباسهای زیر خود را به تن داشته باشید. اگر کودکان در جایی خلوت در حال بازی بودند، به بهانههای مختلف به آن مکان رفتوآمد کنید تا ضمن نظارت آنها بدانند هیچ کجا امن و خالی از مراقبت نیست. بستر خواب کودکان را از یکدیگر جدا کنید. از پوشیدن و پوشاندن لباسهای تنگ و محرک اجتناب کنید. از انجام هرگونه رفتار جنسی در برابر دید کودک خودداری کنید و از ابراز احساسات شدید بپرهیزید.
لمس و نوازش کشاله ران، کفل و دیگر نقاط حساس بدن، برای کودک هیجانانگیز بوده و احتمال لذتجویی او را بالابرده و این توقع را در او ایجاد میکند که این لمس و نوازش ادامهدار باشد؛ البته این را بدانید نوازش بخشی از آموزش جنسی کودک بهحساب میآید و به کمک آن، کودک دریافت عشق و محبت را میآموزد و سرچشمه پیدایش عواطف است؛ اما اگر از حد بگذرد، خطرآفرین شده و یکی از فاکتورهایی است که میتواند موجب بروز زودهنگام بلوغ جنسی و پیدایش عادات نامناسب در کودک شود.
زمانی که کودک، اولین نوزاد تازه متولدشده را میبیند، این سؤال برایش به وجود میآید که نوزاد از کجا میآید و مانند همهی سؤالهایی که از والدین میپرسد، جواب این سؤال را نیز میخواهد. برای آنکه بدانیم چگونه به این سؤال پاسخ دهیم، باید بدانیم که: مراحل درک کودک از تولد به این صورت است:
یک: کودک سهساله، این جواب را که نوزاد در شکم مادر رشد میکند را نمیتواند قبول کند. او گمان میکند همانطور که از خواربارفروشی میتوان هر چیزی را خرید، بچه را هم از بیمارستان خریدهاند. کودک چهارساله خرید بچه را از بیمارستان قبول ندارد، ولی رشد کودک در شکم مادر را میپذیرد و تصور میکند بچه از ناف مادر زاییده میشود. کودک پنجساله، بیشتر علاقهمند است خود صاحب بچه شود و این را دربازیهای آنها میتوان مشاهده کرد. کودک ششساله، علاقهی شدیدی به مبدأ پیدایش بچه، بارداری و تولید مثل پیدا میکند و تصور میکند بچه در اثر ازدواج پدر و مادر و به خواست خداوند به وجود میآید و در شکم مادر به شکل تخم است. کودک هفتساله، علاقهی شدیدی به داشتن نوزادی جدید در خانواده دارد تا فرآیند رشد کودک در مادر را درک کند.
دو: باید بدانیم اگر به کودک چهارساله بگوییم، نوزاد در بدن مادر رشد میکند، مطابق سن و درکش این را میپذیرد؛ همان اندازه دانش، برای سن او کافی است.
سه: هرگز نباید در برابر سؤال کودک، از چگونگی تولد، به او دروغ بگویید. اگر هم نمیخواهید در آن لحظه پاسخی دهید، به او بگویید بعداً صحبت خواهیم کرد. تجربه ما نشان میدهد که پاسخ درست ما به بچهها، نهتنها انحراف ایجاد نمیکند، بلکه پیشگیری نیز میکند.