بیشک یکی از نگرانیهای والدین، کنجکاوی جنسی کودکانشان و آگاهی کودکانشان نسبت به مسائل جنسی است؛ سؤالهای زیادی دراینباره ذهن والدین را به خود مشغول کرده است. مثلاً اگر کودکم زودتر از سن موعد سؤالی پرسید چگونه جواب دهم؟ کنجکاوی جنسی کودکان چیست و خیلی سؤالهای دیگر. در سه بخش ما سعی کردیم تا به برخی از سئوالات ممکن پاسخ دهیم.
والدین تصور میکنند که آگاهی فرزندشان نسبت به مسائل جنسی و کنجکاوی جنسی کودکان، آنها را گمراه خواهد کرد. شاید تا حدودی این استدلال درست باشد اما این نکته را نمیبینند که رسانههای مجازی، اینترنت یا شبکههای ماهوارهای همین مسائل را بهصورت نادرست به کودک و نوجوانان ما میخورانند؛ که میتواند سبب گمراهی آنها شود.
والدین باید این آموزشها را از چهارسالگی شروع کنند. نواحی جنسی و حساس بدنش را بهعنوان نواحی خصوصی بیاموزند و به کودکان گوشزد کنند که فقط خودت حقداری به آنها دست بزنی و من موقع حمام کردن نمیتوانم به نواحی خصوصی بدن تو دست بزنم. همچنین والدین نباید اسم بد روی آلت تناسلی کودکان بگذارند چون سبب میشود احساس خوبی نسبت به آن پیدا نکنند. والدین باید با زبان دوستانه بهگونهای که اعتماد کودک جلب شود از وی بخواهند اگر شخصی قصد تعرض به وی را داشت به آنها اطلاع دهد.
به اعتقاد ما والدین باید قبل از آغاز سنین نوجوانی، درباره مسائل جنسی، فرزند خود را آگاه کنند و به کنجکاوی جنسی کودکان پاسخ مناسب بدهند. البته این آموزش نباید بهگونهای باشد که نوجوان احساس کند که مجاز به رابطه جنسی است، بلکه والدین باید فرزند خود را نسبت به مسائل جنسی صرفاً آگاه کرده و درباره خطرات احتمالی که ممکن است آنها را تهدید کند هشدار دهند. معمولاً نوجوانان اطلاعات خود را از همسالانشان دریافت میکنند که بسیاری از آنها صحیح نیست؛ اما اگر والدین فرزندانشان را آگاه کنند کمتر به بیراهه کشیده میشوند.
مسائل جنسی و خطرات احتمالی که بچهها را تهدید میکند باید در سنین مختلف توسط والدین آموزش داده شود، اما شکل اینگونه آموزشها تفاوت میکند. درباره بیماری ایدز بهتر است در سنین دبیرستان، هم والدین و هم معلمان به بچهها آموزش دهند. نکتهای که بسیار مهم است آموزش مهارت «نه گفتن» به بچههاست، بنابراین رشد شخصیت کودک نوعی آموزش به بچهها برای محافظت از خود در برابر خطرات احتمالی است.
آزار جنسی کودکان دارای مفهوم گستردهای است. برای نمونه اگر پدر و مادر بدون در نظر گرفتن سن کودکشان، فیلمهای مستهجن را به بچهها نشان دهند به بهانه اینکه میخواهند به آنها آگاهی بدهند، نوعی آزار جنسی کودک محسوب میشود. چون بهنوعی اطلاعات زودرس و نامربوطی به کودک داده میشود که نباید در آن سن با آن روبهرو شود. علاوه بر آن آزار جنسی کودک بیشتر توسط نزدیکان صورت میگیرد؛ بهگونهای که فردی که از قبل با کودک در تماس بوده و پس از برقراری ارتباط، مدتها با او تماس فیزیکی داشته و به مرحلهای رسیده که به آزار جنسی منجر میشود.
اول آنکه ارتباط خوب و سالمی با فرزندشان داشته باشند، بهگونهای که کودک ارزشهای اخلاقی را از والدین خود بیاموزد و همیشه والدینش را کسانی بداند که به او احترام میگذارند و تکیهگاه او هستند.
نکته مهم دیگر این است که با محدود کردن و ایمن کردن بچهها نمیتوان بهطور کامل از آنها محافظت کرد. کودکی که مدام تحت کنترل و حمایت والدین است و هیچ ارتباطی با دیگران ندارد، منزوی و گوشهگیر میشود و شیوه برقراری ارتباط با دیگران را یاد نگرفته؛ در نتیجه زمانی که وارد اجتماع میشود، در معرض هر نوع آسیبی قرار میگیرد.
بنابراین والدین باید به فرزندان خود آگاهی لازم را بدهند و او را از آسیبهای اجتماعی آگاه کرده و درعینحال در برنامههایی که فرزندانشان شرکت دارند، نظارت کنند. همچنین توانایی نه گفتن را باید در بچهها ایجاد کرد. اگر بچهای ترسو باشد نمیتواند بهخوبی از خودش محافظت کند.
- اصل کنترل و مراقبت در معاشرتها و دوستیها: پدر و مادر باید با همهی وجود تلاش کنند تا معاشران خوبی برای فرزندان خود انتخاب کنند، با انجام این کار دو فایده عمده نصیب آنان خواهد شد: در درجه اول، فرزندانشان ناخودآگاه کمالات معاشر خود را فراگرفته و به نیکی گرایش پیدا خواهد کرد و دوم اینکه از معاشرت با افراد فاسد و نابهنجار برکنار مانده و از آفتهای زشت آنان مصون خواهند ماند.
- اصل الگوپذیری: رفتارهای خوب یا بد والدین و اعتنا و بیاعتنایی به موازین اخلاقی، خیلی زود در سیمای روحی کودک نمایان میشود، بنابراین اگر بزرگترها شاهد تصاویر غیراخلاقی از کودکانشان باشند، جای تعجب نخواهد بود چون کودکان آینهی رفتار و کردار والدینشان هستند.
- اصل آمادهسازی کودک برای زندگی در دنیای واقعی: کودکان اگر در یک محیط قرنطینه و گلخانهای تربیت شوند، میزان آسیبپذیری آنها بالا میرود.
- اصل ایجاد روابط صحیح میان دختران و پسران: پدران و مادران باید توجه خاصی به روابط دختران و پسران در دوره دبستان داشته باشند. دختران از لحاظ جسمانی سریعتر از پسران رشد میکنند و بیش از پسرها میل به آمیزش دوستانه از خود نشان میدهند و به بازیهای مشترک و به شیکپوشی و آراسته بودن تمایل بیشتری دارند. در این میان آموختن نزاکت در روابط دختران و پسران چیزی لازم و ضروری است.
- اصل برقراری ارتباط کلامی و عاطفی: کودک و نوجوان نیاز دارد که دریچه قلبش را به روی کسی بگشاید، رازهای دل خود را مطرح کند؛ در نتیجه چه کسی بهتر از پدر و مادر میتواند سنگ صبور آنها باشد. اگر پدر و مادر این نیاز کودک و نوجوان را ارضا نکنند، ممکن است دوستان ناباب جایگزین آنها شوند. بهتر است که پیش از خواب اگر ممکن است در کنار بستر او بنشینیم و در خلوت و آرامآرام، با او درباره مدرسه، درس، دوستان، نگرانیها و خواستههای او صحبت کنیم و در طول روز با توجه به فرصتهای پیشآمده بهطور مستقیم یا در لفافه درباره مسائل جنسی همدلانه صحبت کنیم.
- اصل پرهیز از افراطوتفریط: برخی از والدین این توصیه را که با فرزندانمان باید دوست باشیم، بهدرستی دریافت نکردهاند و دچار سوءتعبیر شدهاند؛ آنها فکر میکنند برای دوست شدن با نوجوان باید با او همصدا و همرنگ شد و هرچه او خواست، آنها هم باید بخواهند، درحالیکه این شیوهی دوست شدن درست نیست؛ باید نوجوان را با اصول و ارزشها و هنجارها آشنا کرد.
- اصل عزتنفس کودک و نوجوان: عزتنفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن؛ کرامت یا عزتنفس، خودپنداریای مثبت است که شخص، شناخت و احساسات مثبت نسبت به خود و اجزای شخصیت خویش دارد. والدینی که به فرزندان خود روحیه و امید میدهند و تواناییهای او را تحسین و تمجید میکنند، سبب میشود این نیاز بهخوبی در او تقویت شود و در زندگی با عزتنفس بیشتری با اجتماع روبرو شود.
- اصل توجه به نوسانات خلقی: از میان تغییرات دوران ده تا دوازدهسالگی کودکان، نوسانات خلقی بیشترین ناراحتی را برای والدین ایجاد میکند. آنها گاهی غرولند میکنند و غمگین هستند و لحظهای بعد نسبتاً منطقی و سرحال. همین نوسانات خلقی سبب میشود رابطه بین والدین و فرزندان که قبلاً نزدیک و عاشقانه بود، گاهی به رابطهای متشنج و دور تبدیل شود.
- ابتدا صبر کنید تا آرامش برقرار شود. سپس وقتی احساس کردید که فرزندتان آمادگی دارد، بهتر است دوباره با او ارتباط برقرار کنید. شاید بهتر باشد که سر صحبت را با موضوعی خنثی باز کنید و سپس بهتدریج به مسائل مربوط به ناراحتیهای اخیر او بپردازید.
- برای کودکان ده تا دوازدهساله سردرگم، هیچچیزی ارزشمندتر از پذیرش بیقیدوشرط والدین – که هنوز مهمترین افراد زندگی آنها هستند- نیست.
- به فرزندان ده تا دوازدهساله خود اطمینان بدهید که حالت خلقیاش با گذر زمان برطرف خواهد شد. نوسانات خلقی با گذر زمان کاهش مییابد و بچهها میتوانند روشهای بهتری برای رویارویی با آنها بیابند. ازجمله به رژیم غذایی خود توجه داشته و ورزش کنند، نفس عمیقی بکشند یا با روشهای دیگر خود را آرام کنند.
- نوسانات خلقی آنها را به دل نگیرید.
از دیدگاه دینی، کودک تا پیش از سن تکلیف نه دچار گناه میشود و نه منحرف جنسی نامیده میشود. این روزها که شاهد محرکهای گوناگون و فراوانی مانند ماهواره و اینترنت و کلاً رسانههای مجازی در محیط زندگی کودکان هستیم، این محرکها میتواند موجب تسریع رشد جنسی و افزایش تمایلات آنان شود؛ تمایلاتی که احتمال دارد تا مدتها از نظر پدر و مادر مخفی بماند و نبود کنترل و توجه والدین، به اعمال و امیال جنسی کودک منجر شود و برای ارضای میل جنسی خود به دنبال محرکهای جدید و متنوعتر برود؛ بنابراین در سنین کودکی هنوز نظام اخلاقی کودک شکل نگرفته، ولی اگر در همین دوران دچار مشکلاتی شود میتوان گفت دچار نوعی ناهنجاری رفتاری شده و نیاز به مشاوره و حتی رواندرمانی دارد.
شیوههای تربیتی نادرست والدین یکی از دلایل ایجاد این نوع مشکلات در کودک است، همچنین میتوان گفت ناهنجاریهای جامعه نیز میتواند از عوامل اصلی تشدید این نوع تحریکات باشد. کنجکاوی جنسی پسر و دختر از دو یا سهسالگی شروع میشود و صد درصد طبیعی است، کودکان از سه تا هفتسالگی کنجکاو اند تا تمام قسمتهای بدن خود را لمس و شناسایی کنند و یکی از این قسمتها نواحی تناسلی است و به دلیل آنکه متوجه تفاوتهایی در آناتومی دو جنس میشوند به دنبال جواب هستند.
از طرفی به سبب آنکه در کودکان از این سنین به بعد، بهمرور هورمونهای جنسی ترشح میشود، تمایلات آنها بیشتر شده و اگر تحت کنترل و توجه والدین نباشند یا در محیط نامناسب پرورش یابند عادات نامناسب جنسی و خلقیات ناشایست در کودک بروز خواهد کرد. اگر چه کنترل روابط خارج از خانه برای والدین دشوار است، اما هر چه پدر و مادر با نرمش و ملایمت، نیازهای عاطفی و روانی کودک را تأمین کنند و خلقیات آنان جذابتر و پرکششتر از همسالان کودک باشد، فرزند بهجای تقلید از همسالان یا همکلاسیها، پدر و مادر را الگوی خود قرار داده و موفقتر و فرمانبردارتر خواهد بود.
والدین باید با فرزندان رفتاری صمیمانه داشته و آنها را در تفریحات سالم همراهی کرده، با آنها ورزش و بازی کنند، به کوه، سینما و پارک بروند؛ در مکالمههای تلفنی با دوستانشان آزاد گذاشته و آنها را در دیدار با دوستان یا شرکت در جشن تولدهای سالم همسالان همراهی کنند و تعاریف کودک از مسائل و موضوعات مهد یا مدرسه را با روی خوش بشنوند. کودک در دوره مهد و دبستان قابلیت درک و فهم نصیحت را دارد؛ بهتر است در عبارتی کوتاه و مختصر توصیه یا خواسته را به کودک انتقال دهید. قصه درمانی و بازیدرمانی از روشهایی است که میتوان کودک را در حد فهم و درکش تا حدودی از انجام یا تقلید رفتارهای نادرست و به کار بردن تکه کلامهای غیراخلاقی دور نگه داشت.
نباید به بیداری جنسی کودک بیاعتنایی کرد و از طرفی نباید در برابر آن واکنش شدید نشان داد و با تهدید دائم او را سرزنش کرد. والدین باید سطح دانستی کودک را با سؤال و جوابهای ساده ارزیابی کرده و بر اساس میزان اطلاعات او و نه بیشتر، افکار او را مدیریت و پاسخ روشنی به او دهند و از دروغ و کتمان موضوع و محدود کردن مطلق کودک در دانستن پارهای مسائل جنسی سالم و لازم، پرهیز کنند؛ چرا که محدودیت بیشازحد، سبب کنجکاوی و تحریک بیشتر کودک شده و برای دانستن این موضوعات، از همسالان ناآگاه میپرسد که نتیجهی آن اضطراب، درگیری ذهنی، افکار نابسامان، افت تحصیلی، عادتهای نامناسب و بلوغ زودرس خواهد شد.