ده افسانه روان شناسی

ده افسانه روان شناسی – چقدر از آنچه شما در مورد مغز خود فکر می کنید در واقع اشتباه است؟ بن امبریج در این سفر عجیب و غریب از علل غلط تایید، از 10 ایده رایج درباره روانشناسی که اثبات شده اشتباه است، می گذرد – و چند واقعیت شگفت آور در مورد اینکه چگونه مغزهای ما واقعا کار می کنند، باز می شود.

یه چیزی که نباید سرزنش کنید آینه که یادگیرندهٔ راست مغز یا چپ مغز هستین، چون این هم باز یه افسانه است. افسانه میگه چپ مغزها استدلالی هستند، برای (حل) معادلاتی مثل این مناسبن، و راست مغزها خلاق‌ترند، پس راست مغزها در موسیقی بهترند.

اما دوباره، این هم یه افسانه است چرا که تقریباً همه چیزهایی که انجام می‌دید حدوداً شامل گفتگوی همه قسمت‌های مغزتون باهم می‌شه، حتی عادی‌ترین کار مثل یه مکالمه معمولی.

درهر حال شاید یه علت باعث پایداری این افسانه شده و اونم آینه که ذره‌ای حقیقت در اون وجود داره.

نسخهٔ مرتبط با افسانه آینه که چپ دست‌ها خلاق‌تر از راست دست‌ها هستند، که این با عقل جور در میاد چون هر نیمه مغز، دست جهت مخالفش رو کنترل می‌کنه، پس افراد چپ دست قسمت راست مغزشون نسبت به قسمت چپ مغزشون کمی فعالتره و گمان میره که سمت راست مغز خلاق‌تره.

این حقیقت نداره که به خودیِ خود افراد چپ دست خلاقتر از راست دست‌ها هستند.

واقعیت آینه که افرادی که مسلط به هر دو دست هستند، یا افرادی که برای کارهای مختلف از دو دست استفاده می‌کنند، از تک-دست‌ها خلاق‌ترند، چراکه دو-دستی بودن مستلزم داشتن گفتگوی زیاد هردو سوی مغز با هم هست، که به نظر می رسه در ایجاد یک اندیشه منعطف نقش داره.

آشنایی با اختلال یادگیری خاص
بخوانید

افسانه خلاقیت چپ دستی ناشی از واقعیت دو-دستی بودنه که بین چپ دست‌ها نسبت به راست دست‌ها معمولتره. پس ذره‌ای از حقیقت درایده چپ-دستِ خلاق وجود داره، اما نه خیلی.

گفته شده -که البته درست هم هست- که بیشتر ما نمی‌تونیم از قدرت مغزی‌مون، اون‌طوری که باید استفاده کنیم.

پس برای افزایش قدرت مغزی‌مون چیکار میتونیم بکنیم؟ شاید بتونیم یه قطعه خوب از موتزارت رو گوش بدیم. تا حالا ایده اثر (موسیقی) موتزارت به گوشتون خورده؟ ایده آینه که گوش دادن به موسیقی موتزارت، باهوش‌ترتون می‌کنه و عملکردتون رو در آزمونهای IQ بهتر می‌کنه. دوباره، چیزی که در مورد این افسانه جالبه آینه که علیرغم اینکه اساساً یه افسانه است، ولی ذره‌ای از حقیقت در اون وجود داره.

پژوهش اصلی دریافته که شرکت کنندگانی که برای چند دقیقه موتزارت می‌شنیدند بعد از اون در آزمون IQ بهتر عمل می‌کردند در مقایسه با شرکت کنندگانی که فقط در سکوت نشسته بودند. اما در ادامه مطالعه دیگه‌ای روی افرادی رو که موتزارت دوست داشتند و گروه دیگه‌ای از افراد که هوادار داستان‌های ترسناک استفن کینگ بودند انجام شد.

برای افراد، موسیقی و داستانی رو که به اون علاقه مند بودند رو پخش کردند. افرادی که موسیقی موتزارت رو به داستان ترجیح می‌دادند با شنیدن موسیقی موتزارت، افزایش IQ بیشتری کسب کردند به نسبت به زمانی که داستانهای ترسناک گوش می‌دادند، اما کسانی که داستان‌های ترسناک رو به موسیقی موتزارت ترجیح می‌دادند با شنیدن داستان‌های ترسناکِ استفن کینگ رشد IQ. بیشتری نسبت به موسیقی موتزارت داشتند.

در حقیقت گوش دادن به چیزی که ازش لذت می‌برید قدرتتون رو زیاد می‌کنه و یه رشد موقت IQ در محدوده کوچکی از کارها به شما می‌ده. هیچ نظری وجود نداره که گوش دادن به موسیقی موتزارت، یا مثلاً داستان‌های استفن کینگ، می‌تونه در طولانی مدت باهوش‌ترتون کنه.

نظریه‌ی مثلثی عشق
بخوانید

استفاده از مطالب فکر بنیان صرفاً با ذکر منبع (Fekrbonyan.com) بلامانع است.

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.