اختلالات رفتاری در کودک زمانی اتفاق میافتد که در مقابل فشارهای زندگی واکنشهای نسبتاً سریع و شدید نشان میدهند و به همان سرعت هم وقتی فشارهای زندگی از بین رفت بهبود مییابند. از آنجا که کودکان وابسته و متکی به دیگران هستند و درواقع از نظر شخصیتی نارس و نابالغاند، لذا در مقابل فشار و ناراحتی تنها کاری که خواهند کرد اختلالات رفتاری است.
اختلالات رفتاری در کودک وسیلهی بیان اوست. اگر کودک سن کمتری داشته باشد در ارتباط با دیگران بیشتر در زحمت بوده و حتی قادر به تکلم نیست چون دایره اطلاع و لغات محدود است و اصولاً قادر به درک و بیان مفاهیم کلی نیست و در بیان احساسات خود دچار اشکال است لذا اختلالات رفتاری و روانی شدیدتری از خود نشان میدهد.
زبان کودک را نه دیگران میفهمند و نه پزشک معالج. کودک نمیتواند از احساسات خود مانند ترس، اضطراب، احساس محرومیت و شکست صحبت کند ولی میتواند آنها را به زبان علائم جسمانی مانند بیاشتهایی، دلدرد، سردرد، استفراغ یا اختلالات رفتاری مانند بیقراری، امتناع از رفتن به مدرسه، بهانهگیری و نظایر آن بیان کند.
هر رفتار غیرعادی کودک یا علائم جسمانی را بهخصوص اگر علت عضوی نداشته باشد، باید بهعنوان واکنش نسبت به شرایطی که در اطراف اوست در نظر گرفت.
اختلالات رفتاری بهصورت درونی سازی (اضطراب و افسردگی) و برونیسازی شده (پرخاشگری، تخریب)
بافت اجتماعی رشد کودک در سازگاری روانشناختی او حائز اهمیت است. خانواده کودک کلیدیترین بافت اجتماعی را در اولین سالهای رشد او تشکیل میدهد.
پیشتر تصور میشد اختلال درخودماندگی در بعضی کودکان نتیجه رفتار سرد مادر است ولی امروزه این باور پذیرفته نیست و آن را بهضرورت توجه به چگونگی رشد کودک و سازگاریهای روانشناختی او میدانند.
روابط بین اعضای خانواده نیز در فرایند رشد کودک تأثیر میگذارد. طلاق پدیدهای جهانی است. 40% کودکان در خانوادههای طلاق زندگی میکنند. سازگاری و عکسالعمل کودکان در این خانوادهها تا حدودی بستگی به سن و جنس آنها دارد.
در مورد کودکان 3 تا 4 سال جنسیت در سازگاری با دوران پس از طلاق نقش دارد بهطوری که پسران مشکلات شدیدتری دارند. چهبسا آمادگی کمتری برای سازگاری با طلاق والدین دارند.
دختران بهتر میتوانند زیر پوشش مادر که همجنس آنهاست قرار گیرند و سازگاری عاطفی بهتری داشته باشند. کودکانی که از محیط اجتماعی خود پس از جدایی والدین رنج میبرند علائم ناخوشی بیشتری نیز بروز میدهند.
طراحی سنجش
مراجع کودک 3 ساله که بیقرار است و اشیاء را پرت میکند و مادر وی به علت مسائل فوق نگران شده و به روانشناس بالینی کودک مراجعه نموده است. روانشناس بالینی باید قبل از سنجش یا ارزیابی مسئله اهداف خاصی را برای اختلالات رفتاری در کودک مشخص نماید.
سنجش حوزههای کلی
- وضعیت رشد کودک
- خصوصیات والدین و بستگان
- خصوصیات محیطی و وقایع
- پیامدهای کوچک و بزرگ رفتار
- وضعیت پزشکی و بهداشتی کودک
- تعیین جنسیت و سطح سن رشدی کودک
تعیین بافت اجتماعی مشکل
رفتار کودکان شدیداً تحت تأثیر محیط روانی اجتماعی آنان است. از بافتی به بافت دیگر تغییر میکند. عواطف والدین هنگام تشریح مشکل نیز مهم است آیا زیر فشار هستند یا افسرده و بیتفاوت.
خصوصیات اجتماعی فرهنگی خانواده نیز در طراحی و اجرای برنامه درمانی مهم است. پرسیدن انتظارات، بیمها و امیدهای والدین به جمعآوری و تفسیر اطلاعات کمک میکند.
وضعیت رشدی کودک
اختلالات رفتاری در کودک در طول رشد نوسان دارد، برخی از آنها بدون مداخله رفع میشود، مثال پرخاشگری فیزیکی قبل از 7 سالگی به اوج میرسد و سپس فروکش میکند بنابراین زمانی که کودک برای اولین بار رفتار مورد نظر را مرتکب شده است بهاندازه خود رفتار مهم است.
خصوصیات والدین و بستگان
برخی خصوصیان والدین و شیوههای بچهداری رشد کودک را تسهیل میکند و برخی به او آسیب میرساند برای مثال تحمل کم والدین، انتظارات غیرواقعبینانه آنها از فرزند، استرس زناشویی و ناکارآیی خانواده و تلقّی والدین از رفتار فرزندشان تأثیر میگذارد. حوزههایی که باید بهطور اختصاصی سنجیده شود عبارتاند از:
- سبک، فنون و الگوهای پدرمادری کردن
- وضعیت زناشویی
- آسیبهای روانی والدین و اعضای خانواده
- روابط خواهر و برادرها
- میزان دسترسی خانواده به حمایت اجتماعی و استفاده از آن.
خصوصیات محیط و وقایع
- وقایع پراسترس اخیر زندگی، پایگاه اجتماعی اقتصادی و هنجارها و ارزشهای نیمه فرهنگی اطلاعات مهمی در مورد مشکلات کودک و راهبردهای مفید مداخلاتی میدهد.
برخی وقایع مهم مثل متارکه والدین، مرگ اعضای خانواده، بیماری مزمن و یک اسبابکشی قریبالوقوع پیامدهای رفتار عبارتاند از روش فعلی والدین برای برخورد با مشکل هیجانی یا رفتاری کودک.
وضعیت پزشکی بهداشتی
سنجش وضعیت پزشکی بهداشتی شامل:
- جمعآوری اطلاعات مربوط به پیشینهی پزشکی یا ژنتیک خانواده
- سوابق کودک در زمینهی بیماریهای مزمن
- وضعیت کنونی سلامتی کودک و داروهایی که مصرف میکند
- پیشینهی کودک در دوران جنینی و اوایل رشد است.
سنجش حوزههای خاص
اطلاعاتی در مورد:
- پایداری رفتار
- تغییرات رفتار
- شدت رفتار
- فروانی رفتار
- خصوصیات وضعیتی
- نوع مشکل
تعیین تأثیرات مشکل
اینکه ببینیم چه کسی از مشکل یا مشکلات ارجاع شده عذاب میکشد خیلی مهم است. چراکه گاهیاوقات رفتار کودک یکی از والدین را عذاب میدهد گاهی نیز رفتار وی به رشد او ضربه میزند ولی والدین و اطرافیانشان را مشکل در نظر نمیگیرند.
مشخص کردن حوزههای قابل مداخله
معمولاً در سالهای پیش از دبستان محور درمان رفتار کودک و شیوهی معمول درمان مهارتآموزی به والدین است. با تأکید بر درمانهای شناختی رفتاری، مهارتهای پدرمادری کردن تغییر مییابد.
روشهای جمعآوری اطلاعات
با توجه به پیچیدگی رفتار کودک و عوامل دخیل در مشکلات هیجانی و اختلالات رفتاری در کودک باید از والدین در موقعیتهای مختلف و با روشهای مختلف اطلاعات جمع کنیم.
اصل مهم در انتخاب روش سنجش و تفسیر اطلاعات حاصله از سنجش، فهمیدن آنچه میخواهیم آن را اندازه بگیریم. روشها میتوانند مصاحبه، فهرست رفتار، پرسشنامه، زیر نظر گرفتن والدین، تشبیه، مشاهدهی مستقیم رفتار، سوابق روانی فیزیولوژیک، اندازهگیری قابلیت اجتماعی، اندازهگیری رشد، سلسلهمراتب اضطراب، نقش بازی کردن، شبیهسازی مشکلات، آزمونهای فرافکن، آزمون کارکرد ادراکی-حرکتی، گروه سنجی، سنجش بومشناختی، همچنین آزمونهای هنجاریابی شده توانایی، پیشرفت شخصیت باشند.
روانشناس بالینی کودک در انتخاب روش سنجش برای اختلالات رفتاری در کودک باید به اعتبار تجربی و حساسیت رشدی روش توجه کند.
رویکرد درمانی
- بازیدرمانی رفتارشناختی
برای درمان اختلالات رفتاری در کودک یک انطباق حساس از نظر رشدی از درمانهای شناختی و رفتاری است درمان را میتوان بهطور غیرمستقیم و با استفاده از فعالیتهای بازی برای کودکان انجام داد.
مثلاً میتوان عروسکهای خیمهشببازی و حیوانات توخالی را برای طرحریزی راهبردهای شناختی نظیر مقابله با عقاید ناسازگار و الگوی مثبت مورد استفاده قرار داد.
بازیدرمانی رفتاری شناختی برای درمان کودکانی که تشخیصهای ویژهای از قبیل لالی انتخابی، بیاختیاری دفع و ترسها در مورد آنها داده شده و نیز کودکانی که رویدادها یا آسیبهای زندگی نظیر طلاق و سوءاستفاده جنسی را تجربه کردهاند به کار میرود.
بازیدرمانی با رویکرد رفتاری شناختی بر مبنای مدل شناختی برای درمان کودکان دارای اختلالات هیجانی است. این فرایند مستلزم همکاری والدین است.
این نوع بازیدرمانی در اوج یک مداخله فعال است که در آن کودک و درمانگر جهت تشکیل اهداف و انتخاب مواد و فعالیتهای بازی با هم کار میکنند؛ و در نهایت برای یاری رساندن به کودک در جهت اکتساب رفتارها و مهارتهای جدید و نائل شدن به درک و تحسین و تنبیه به کار میرود.
- خانوادهدرمانی رفتاری در درمان اختلالات رفتاری کودکان
خانوادهدرمانی با روش شناختی- رفتاری ریشه در تحقیق و بررسی اصلاح اعمال فرزنـدان از ســوی والــدین دارد. در خانوادهدرمانی شناختی-رفتاری، بر آنچه اعضای خانواده میاندیشند و نیز نحوه رفتار کردن آنها توجـه میشود و یکی از شایعترین اشـکال خانوادهدرمانی رفتاری و شناختی- رفتاری آموزش رفتاری بـه والـدین است
آموزش مدیریت والدین به شیوههایی اشاره دارد که در آنها به پدر یا مادر یا هر دو برای تعامل به شیوههای متفاوت با کودکشان آمـوزش داده میشود.
آمـوزش مدیریت والدین برای تغییـر الگـوی مبادلههای میـان والدین و کودک طراحی شده است که بهگونهای رفتار جامعهپسندانه و نه رفتار زورگویانـه مسـتقیماً در درون خانواده تقویت و حمایت شود.
این کار مسـتلزم برنامهریزی رفتارهای مختلفی از سوی والـدین اسـت. نظیـر برقراری مقرراتی که کـودک موظـف بـه اجـرای آنها میشود، ارائه تقویت مثبـت بـرای رفتارهـای درسـت، اندکی تنبیه برای متوقف کـردن رفتارهـای نادرسـت و مذاکره برای رسیدن به توافق.
بسیاری از یافتههای پژوهشی بر اثربخشی مداخلات خانوادهدرمانی شناختی-رفتاری در کـاهش مشـکلات رفتاری کودکـان ماننـد اضـطراب، پرخاشـگری، بـیش فعالی/ نقص توجه، ضعف تمرکز و اختلال کـردار و … مهر تأیید زدهاند.
خانوادهدرمانی بـدون نیـاز بـه دارودرمانی میتواند به مـدیریت در رفتـار کودکـان و کنار آمدن با پریشانی و کاهش بیش فعالی/ نقص توجـه کودکان در خانوادهها کمک کند.
در خصــوص اثربخشـی خانوادهدرمانی شناختی- رفتـاری در کـاهش اخـتلال اضطرابی کودکان 13-6 ساله ا کودکان پس از خانوادهدرمانی شناختی- رفتاری بهبود بیشتری را نشان دادند و علائـم بهطور چشمگیری کاهش یافت. اثربخشی خانوادهدرمانی بر اختلال بیاشتهایی روانی بعـد از مداخلات درمانی نتایج نشان داد کـه خانوادهدرمانی برای کودکان با اختلال بیاشتهایی روانی بهبود بیشتری را در بردارد و همچنین خانوادهدرمانی رفتاری در درمان اختلالات سـلوکی دوران کـودکی و نوجوانی فواید زیادی دارد.
با توجه به میزان شیوع بسیار بالای اختلالات رفتاری در کودک و دوام این اختلالات تا بزرگسالی و تأثیراتی که این کودکان بر خانواده و جامعه میگذارند، لذا خانوادهدرمانی خانوادههای دارای کودکـان دشـوار برای کاهش اخـتلالات رفتـاری کودکـان بسـیار حـائز اهمیت است.
بحث و نتیجهگیری
خانواده مرکز دنیای کودک و حس هویت اوست. در خانواده است که نخستین روابـط وابسـتگی بـه وجـود میآید و الگوهای زندگی آینده اعم از خوب یا بد شکل میگیرند.
بنابراین آنچه در مورد درک کودکان مبتلابه مشکلات هیجانی و رفتـاری اهمیـت حیـاتی دارد ایـن است که آنها را در متن خانواده مورد توجه قرار دهیم و برای اینکه این کار با موفقیت انجام گیرد باید در هنگـام برنامهریزی درمانی به خانوادهها اندیشید.
طی سالهای اخیـر سـاختار خـانواده در بسـیاری از جوامع تغییر کرده است. زندگی خانواده از ثبات کمتری برخوردار است و بیشـتر پیونـدهای زناشـویی در حـال فروپاشی است و والدین بیشـتر در مسـائل خـود غـرق هستند و این تعارضات و نارضایتی از زندگی زناشـویی مشکلات فراوانی برای کودکان به وجود میآورد کـه از آن جمله اختلالات رفتاری در کودک است که در بسیاری از کودکان در سالهای اولیـه زنـدگی معمـولاً از بـین میروند، اما گروهی از کودکان وجود دارند که در آنها مسائل دوام مییابند.
این مسائل مخصوصاً زمانی کـه از شـدت کـافی برخـوردار باشـند و کـودک در روابـط اجتماعی خود مشکلاتی داشته باشد تا دورههای بعـدی زندگی کودک دوام مییابند که لزوم توجه به اختلالات رفتاری در کودک اهمیت خاص پیدا میکند.
تأییـد اثربخشی خانواده درمان شناختی- رفتـاری بـر کـاهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش استفاده از اصـول تغییر رفتار به مادران و خانوادهها مانند تقویت، اقتصـاد ژتونی، یادگیری مشاهدهای، محرومسازی، جریمه کردن منجر به بهبود رفتارهای مورد قبول کودکـان و کـاهش مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان میشود.
خانوادهدرمانی شـناختی- رفتـاری در برخورد با اختلالات رفتاری در کودک از طریق تغییر در افـراد درون خـانواده و همچنـین تغییر دادن سبک تعاملات خانوادگی فواید قابلتوجهی از خود نشان میدهد و بر اصلاح باورهای غیرعقلانی و رفتارهایی که با این باورها همراهاند، تأکیـد میکند و خانوادهدرمانی شناختی- رفتاری به علت در نظر گرفتن افراد درون خانواده و سبک تعـاملات آنها نسـبت بـه درمان شناختی- رفتاری بهتنهایی در کاهش اختلالات رفتاری در کودک مؤثرتر است.
مطالعهی کتابهای ۱۰۰ پرسش و پاسخ درباره اختلال افسردگی یا دوقطبی کودکان، ۱۰۰ پرسش و پاسخ درباره اسکیزوفرنی کودکان و ۱۰۰ پرسش و پاسخ درباره وسواس کودکان را به شما پیشنهاد میکنیم.