- شیوع اختلال دوقطبی ۱ و ۲ هر کدام به تنهایی حدود ۱٪ جمعیت است
- زن و مرد به یک اندازه به اختلال دوقطبی مبتلا میشوند
- سن بروز این بیماری اوایل زندگی و معمولاً زیر ۲۰ سالگی است
- اختلال دوقطبی یک بیماری مزمن حملهای میباشد و تا حدود ۱۵٪ مبتلایان خودکشی موفق دارند.
شیوع عمرانه اختلال دوقطبی بر مبنای روشی که برای محاسبه بکار رفته متفاوت است، تخمینهای جدید ابتلا به دوقطبی 1 را 1 درصد و دوقطبی ۲ را 1.1 درصد جمعیت برآورد کرده است.
موارد ناکامل این بیماریها که بعضی مشخصههای تشخیصی ولی نه تمامی آنها را دارا میباشند حدود ۲ تا ۵٪ دیگر را تشکیل میدهند. پس درمجموع حدود 4 تا 7 درصد افراد جامعه ممکن است به شکلی از اشکال متنوع طیف بیماری دوقطبی مبتلا بشوند.
در سالهای اخیر فرضیهای مبنی بر افزایش شیوع این بیماری رایج شده ولی اینکه تا چه حد صحیح است نامعلوم است، افزایش شیوع که در این سالها دیده میشود نه به دلیل افزایش واقعی بیماری بلکه به دلیل آگاهی بیشتر مردم به علائم بیماری و شناسایی بهتر آن و تشخیص بیشتر و دقیقتر بیماری توسط پزشکان میباشد.
تشخیص اختلال دوقطبی در سنین جوانی در سالهای اخیر در آمریکا رو به افزایش است.
با توجه به اینکه در آمریکا روانپزشکان به تنهایی بیماران از جمله کودکان و نوجوانان را ویزیت میکنند و تشخیص میگذارند (در بیشتر کشورها توسط گروه انجام میشود) و از مشخصههای تشخیصی راحتتر و گستردهتری استفاده میکنند، این تفاوت و افزایش شیوع اختلال دوقطبی در کودکان زیر ۱۰ سال در امریکا خیلی عجیب نیست.
نکته بعدی در این زمینه، شاید علت استفاده وسیع داروهای آمفتامینی در کنترل بچههای بیشفعال در آمریکا باشد.
عوامل آماری
۱. جنسیت
برخلاف افسردگی عمده یکقطبی که بهصورت مشخص با نسبت 2.1 در زنان شایعتر از مردان است، اختلال دوقطبی در هر دو جنس به یک نسبت دیده میشود.
البته به نظر میرسد این نکته فقط در اختلال دوقطبی ۱ درست است و سایر زیرگروهها مثل دوقطبی ۲ و تند چرخی در خانمها شایعتر میباشند.
بنابراین در بین طیف اختلالات دوقطبی (دوقطبی ۱ و ۲ به افسردگی عمده) این افزایش شیوع مربوط به بیشتر بودن میزان افسردگی در زنان است.
۲. سن و نژاد
سن شروع اختلال دوقطبی مشخصاً از افسردگی یکقطبی پایینتر است و بیشتر بین سنین ۲۰-۱۲ سالگی بروز میکند، سن بروز در اختلال دوقطبی ۲ کمی بالاتر از نوع ۱ است.
شروع بیماری در سنین پایینتر ارتباط زیادی باوجود تاریخچه خانوادگی بیماری دوقطبی دارد. در اکثر بیماران، بیماری با حمله افسردگی شروع میشود گرچه شروع ناگهانی بیماری با یک حمله مانیا نیز کم دیده نمیشود، البته این شکل بروز اخیر با افزایش سن کمتر دیده میشود.
تشخیص روانپزشکی این اختلال اغلب در اواخر دوران بلوغ و در اوایل بزرگسالی رخ میدهد. در حالی که شروع علائم در طول نوجوانی بوده است.
سنین بلوغ، دوران حیاتی در رشد فیزیولوژیک و رفتاری فرد است، طی این دوران مغز درگیر رشد و نمو شناختی گستردهای است و فرد تغییرات عاطفی، اجتماعی بارزی را تجربه میکند.
لذا در این زمینه رشدی در حال تکامل، علائم و نشانههای اختلال دوقطبی به راحتی گرم و توسط این تغییرات فیزیولوژیک پوشیده میگردند و برعکس در همین زمان، این رشد طبیعی میتواند توسط عوارض بیماری و یا درمانهای دارویی انجامشده مختل شود.
جالبتوجه است که شیوع اختلال دوقطبی به نژاد خاصی بستگی ندارد، این نکته به این معنی است که تفاوتهایی که بین جوامع مختلف دیده میشود بازتاب تفاوتهای فرهنگی موجود در جامعه است که میزان آگاهی و شناخت بیماری را تحت تأثیر قرار میدهد.
تفاوتهای سیاسی و اقتصادی از عوامل دیگری است که بر دیدگاه سیستمهای بهداشتی و تشخیص پزشکان اثر میگذارد.
برای مثال، در بسیاری از کشورها به دلیل قوانین دست و پاگیر دولتی در مواردی که تشخیص قطعی و ۱۰۰٪ نیست، داروهایی که اندیکاسیون آنها برای اختلال دوقطبی به تأیید نرسیده است قابل تجویز نیست و یا در بسیاری از موارد به علت گرانی دارو برای بسیاری از بیماران قابل استفاده نیستند.
در بعضی جوامع مشکل، دارو و گرانی یا در دسترس بودن آسان آنها نیست بلکه بیمار و خانواده وی هستند که پذیرای تشخیص و درمان بیماری دوقطبی نبوده و فقط به مراکزی که داروهایی برای کنترل علائم ساده و عمومی سلامت روان مثل کنترل استرس تجویز میکنند رو میآورند.
۳. وضعیت تأهل و عوامل اجتماعی اقتصادی
وضعیت تأهل و عوامل اجتماعی و اقتصادی همیشه روی اختلال دوقطبی تأثیر دارند، از آنجا که این عوامل پیچیده بوده و چند محوری عمل میکنند تعیین علت و معلول بودن آنها در برابر بیماری مشکل است.
برای مثال طلاق یا جدایی میتوانند در بیماری و سیر آن تأثیر به سزایی داشته باشند و یا بیکاری هم عاملی برای تسریع بروز اختلال دوقطبی و هم برعکس ناشی از آن است.
سیر بالینی اختلال دوقطبی
۱. الگوی بیماری
در اوایل قرن بیستم پیشآگهی نسبتاً خوبی برای اختلال دوقطبی در نظر داشتند و این نکته برای اختلال دوقطبی کلاسیک تا حدی درست بود، ولی اکثر بیماران به شکل کلاسیک بیماری مبتلا نیستند و دچار حملات مانیا و افسردگی به شکل نامنظم و یا مخلوطی از اشکال متفاوت آشفتگیهای خلقی میباشند و بسیاری از آنها بهبودی قابلتوجه و کارایی لازم را ندارند.
مطالعات سالهای اخیر نشان داده که سیر بیماری مزمنتر و متغیرتر از آنچه تصور میشد میباشد. بسیاری از بیماران دچار حملات مخلوط هستند یا دورههای طولانی آشفتگی خلقی مستمر را ” که یافتن یک حمله واقعی بیماری در آن مشکل است ” تجربه میکنند.
در بعضی دیگر پرش از یک قطب به قطب دیگر چند بار در سال رخ میدهد که تند چرخی نامیده میشود این در حالی است که در عدهای دیگر این نوسانات سریعتر و حتی در طول یک روز میباشد.
این اشکال غیرعادی سبب دیسترس بیشتری برای فرد میشوند و درمان آنها مشکلتر از نوع کلاسیک بیماری است نهایتاً اینکه علائم خفیف بیماری (sub syndromal) در این بیماران شایع است.
۲. سرانجام بیماری دوقطبی
اختلال دوقطبی یک بیماری حملهای راجعه مزمن است که مشخصه آن دورههای بهبودی خودبهخودی است که میتواند به بهبودی کامل یا عود آن و بروز حمله بعدی منجر شود.
حملات مانیا درماننشده اغلب بین ۱۲-۶ هفته و افسردگی دوقطبی درماننشده بین ۲4-۱۲ هفته طول میکشد. حدود 3/2 بیماران اختلال دوقطبی در طول 6 ماه از حمله مانیا یا افسردگی بهبودی مییابند ولی در 5 درصد موارد ممکن است حتی 5 سال بعد هم بهبودی حاصل نشود، عدم پاسخ درمانی مناسب بیشتر در انواع تند چرخ و مخلوط بیماری دیده میشود.
علائم مزمن خفیف که در 3/1 بیماران بهصورت طولانی ادامه دارد میتواند احساس بدی برای آنها ایجاد کند و سبب دیسترس زیادی در بیماران شود. شواهدی که در صورت وجود نشانه پیشآگهی بد بیماری است.
شامل وجود:
اختلال شخصیت، همبودی سوءمصرف مواد، زیاد بودن علائم افسردگی، عدم بهبودی کامل بین حملات بیماری، الگوى تند چرخی، حملات مخلوط و وجود علائم روانپریشی میباشند.
عدم همکاری و پذیرش درمان از سوی دیدار نیز نکته مهمی در این زمینه است.
۳. خودکشی
یکی از عوامل خطر بالقوه که در اختلال دوقطبی وجود دارد خودکشی است که میتواند در مواقعی خاص از افسردگی یا حملات مخلوط اتفاق بیافتد.
در موارد شدید بیماری اختلال دوقطبی بهخصوص بیمارانی که نیاز به بستری دارند. میزان خودکشی تا ۱۵٪ دیده شده که منجر به افزایش بیرویه مرگومیر ناشی از بیماری میشود درمان مناسب و همکاری بین بیمار و پزشک و همکاری بیمار در درمان از عوامل مهم پیشگیری از این خطر است.
همچنین در بین داروهایی که برای درمان اختلال دوقطبی بکار میروند، لیتیم اثر ویژهای در کاهش خطر خودکشی دارد.
منبع
کتاب اختلال دوقطبی؛ نوشته لاکشمی یاتام و جین مالهی؛ ترجمه دکتر سیدعلی فخرایی