اختلال ذخیره کردن (Hoarding Disorder)

اختلال ذخیره کردن در افراد مبتلا با مشکل مداوم در دور ریختن اموال یا دل کندن از آن ها مشخص می شود، که ارزش واقعی اموال درنظر گرفته نمی شود. این مشکل به علت نیاز خیالی به ذخیره کردن  اشیاء و ناراحتی مرتبط با درو انداختن آن ها می باشد. در نهایت منجر به انباشته شدن اموال می شود که خود موجب به هم ریخته شدن مکان زندگی و عدم استفاده از آن ها می شود. این بیماری موجب اختلال در زمینه های مهم زندگی می شود. 80 تا 90 درصد افراد مبتلا اجناسی را جمع آوری می کنند که مورد نیاز نیستند یا فضایی برای نگه داری آن ها وجود ندارد. اگر این افراد به هر دلیلی نتواند به جمع آوری بپردازنند احساس ناراحتی می کنند.

دلایل اصلی که باعث می شود مانع دور انداختن اموال شود فایده یا ارزش زیبا شناسی آن ها یا دلبستگی عاطفی عمیق می باشد. ترس از دست دادن اطلاعات مهم هم شایع است. برخی در مورد سرنوشت اموال احساس مسولیت می کنند. اجناسی که معمولا ذخیره می شوند شامل روزنامه ها، مجله ها، لباس های کهنه، کیف ها، کتاب ها، نامه ها، لوازم دفتری و تقریبا هر جنسی را ذخیره می کنند. ویژگی های دیگر این اختلال عبارتند از دودلی، کمال گرایی، اجتناب، طفره رفتن، مشکل برنامه ریزی و سازمان دادن تکالیف و حواسپرتی. ذخیره کردن حیوان هم به صورت جمع کردن تعداد زیادی حیوان و عدم توانایی تامین حداقل استاندار های تغذیه، بهداشت و مراقبت دام پزشکی و تاثیر گذاشتن بر شرایط بد حیوانات مشخص می شود.

در سبب شناسی این اختلال می توان به ویژگی بارز دودلی در خویشاوندان درجه ی اول افراد مبتلا اشاره کرد. در زندگی افراد مبتلا اغلب وقایع آسیب زا و استرس زا قبل از شروع این اختلال رخ داده است. تحقیقات دوقلویی نشان می دهد که 50 درصد از این رفتار ناشی از عوامل ژنتیکی می باشد.احتکار یک اختلال است که ممکن است به تنهایی و یا به عنوان یک علامت اختلال دیگری بروز کند. افرادی که دچار این اختلال هستند، اختلال شخصیت وسواسی-اجباری (OCPD)، اختلال وسواسی-اجباری (OCD)، اختلال توجه / اختلال بیش فعالی (ADHD) و افسردگی نیز دارند.اختلالات شناختی، باورهای ناسازگارانه و رفتارهای اجتنابی نیز از عوامل دخیل در این اختلال می باشد.

اختلال مسخ شخصیت/ واقعیت (Depersonalization/ Derealization Disorder)
بخوانید

 افرادی که دچار مشکلات پردازش و دسته بندی اطلاعات هستند، افرادی که حافظه ضعیف یا مشکل در مهارت های تصمیم گیری دارند، ممکن است بیشتر در معرض تهدید قرار گیرند. ممکن است این اختلال با اضطراب اجتماعی همراه باشد، و آنها ممکن است بر اشیاء تکیه کنند تا نیازهای ذهنی و عاطفی خود را برآورده کنند. اموال آنها حافظه، احساس آسایش، هویت و تکمیل زندگی خود را فراهم می کند. به همین دلیل برای این افراد بسیار سخت است که مواردی را که ممکن است برای دیگران بی فایده به نظر برسد، دور انداخته و یا از بین ببرد.

این اختلال در مردان نسبت به زنان شیوع بیشتری دارد اما در نمونه های بالینی این اختلال، در زنان بیشتر گزارش شده است. نشانه های این اختلال در افراد مسن (55 تا 94 ساله) 3 برابر بیشتر از افراد جوان ( 34 تا 43 ساله) شیوع دارد.

نشانه های این اختلال اولین بار در حدود 11 الی 15 سالگی نمایان می شوند و در اواسط 20 الی 30 سالگی مختل شدن عملکرد های روزمره فرد شروع می شود و در 30 تا 40 سالگی از نظر بالینی اختلال قابل توجهی ایجاد می کند. شدت این اختلال با افزایش سن بالا می رود. بعد از شروع نشانه ها روند این اختلال مزمن می شود.

  • اختلال افسردگی اساسی
  • اختلال اضطراب اجتماعی
  • اختلال اضطراب فراگیر
  • اختلال وسواس فکری-عملی
  • درمان شناختی-رفتاری
  • دارو درمانی

به زودی

اختلال فصاحت کلام با شروع در کودکی (Childhood-Onset Fluency Disorder)
بخوانید

به زودی

به زودی

خانم 47 ساله ای به علت درمان علائمی از خلق پایین و اضطراب فراگیر به مرکز سلامت رفته بود. او هیچی گونه داروی روان پزشکی مصرف نکرده بود، اما یک دوره تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفته بود. در یک آپارتمان دو خوابه تنها زندگی می کرد و هیچ فردی از دوستان و آشنایان او در نزدیکی وی زندگی نمی کردند. او یک مدرک دانشگاهی داشت و به صورت فروشنده ی پاره وقت در یک فروشگاه خیریه اجناس دست دوم مشغول کار بود. او در دانشگاه با مردها در ارتباط بود ولی اخیرا به علت مشغله ی کاری زیاد با کسی در ارتباط نیست. در مصاحبه شمرده صحبت می کرد، ظاهری آراسته داشت و همکاری خوبی داشت. خلق او پایین بود و از مشکل در تمرکز و سازماندهی امور خود شکایت داشت.

بالینگر در طی مصاحبه متوجه قبض ها، صورت حساب ها و کاغذهای دیگری در کیف او شد. از او در این باره سوال کرد و با بی اعتنایی پاسخ داد که دفتر کار خود را با خود حمل می کند. با ادامه دادن این بحث او گفت که نمی تواند این ها را دور بریزد. او احساس می کرد که این کار را از 12 سالگی با جمع کردن اسباب بازی هایش آغاز کرده بود. سال هاست که آپارتمان او پر از کتاب ها، لوازم التحریر، کاردستی ها، پاکت های پلاستیکی، جعبه های مقوایی و کلی چیز دیگر شده بود. او می دانست این کار ها کمی دیوانگی است، اما فکر می کرد روزی به درد بخورند. او می گفت قناعت بی نیازی است.

اختلال مرتبط با مواد محرک (Stimulant-Related Disorders)
بخوانید

او تاکید داشت بسیاری از چیزهایش زیبا، منحصر به فرد و غیر قابل جایگزین هستند و برای او ارزش عاطفی دارد و فکر دور انداختن آن ها او را به شدت ناراحت می کند. در دهه ی چهارم عمرش بود که شروع به پر کردن اتاق هایش کرده بود. آشپزخانه او تقریبا به طور کامل پر شده بود و به همین دلیل تنها یک یخچال کوچک و یک توستر که به زور در میان کوهی از کاغذ ها در راهرو قرار داده بود، استفاده می کرد. وی غذای خود را بر روی تنها صندلی در دسترس می خورد. شب ها انبوه کاغذ های روی تخت را بر روی صندلی قرار می داد، تا بتواند بخوابد. او در مورد این رفتار خود به علت اینکه موضوعی خجالت آور است، با کسی صحبت نمی کرد. حداقل 15 سال بود که کسی را به آپارتمان خود دعوت نکرده بود.

گردآوری شده توسط گروه آموزشی فکر بنیان

استفاده از مطالب فکر بنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است.

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.