افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند باید اهم موارد نامناسب بین فردی یا نامناسب بودن را بدانند. بهجز مناسب بودن فرد لازم است تناسب و مناسبت بین فردی نیز در میان باشد تا ازدواج موفقی صورت گیرد.
تفاوت سنی زیاد با یکدیگر
تفاوت سنی زیاد بین زن و شوهر میتواند برای هر دو نفر مشکلات جدی ایجاد کند. البته معمولاً در اوایل ازدواج این مشکلات چندان زیاد به نظر نمیرسد، اما پس از گذشت چند سال بهطور جدی خود را نشان خواهند داد. این گروه میتواند جزء افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند ، باشند.
تفاوت سنی در سنین پایینتر مشکلات بیشتری را ایجاد میکند تا در سنین بالاتر؛ مثلاً تفاوت سنی یک مرد ۳۵ ساله با یک دختر ۲۰ ساله مشکلات بیشتری را سبب میشود تا تفاوت سنی بین یک مرد ۵۵ ساله با یک خانم ۴۰ ساله.
تفاوت سنی، زوج اول را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد؛ چرا که پختگی و سطح تجربیات آنها در مقایسه با زوج دوم از شباهت کمتری برخوردار است.
یک زن چهلساله تجربیات مشترک بیشتری با یک مرد پنجاهوپنجساله دارد تا یک دختر ۲۰ ساله در مقایسه با یک مرد ۳۵ ساله.
موضوع تفاوت سنی زیاد، بین زن و شوهر عواقب بسیاری دارد که لازم است حتماً به آن توجه شود.
برخی از مشکلات احتمالی تفاوت سنی زیاد در زیر آورده شده است:
اگر از همسر خود بزرگتر باشید:
الف – این امکان وجود دارد که حوصلهی او را نداشته باشید. این امکان وجود دارد که برخی اوقات تحمل خامیها، بیتجربگیها و کندی او را دربارهی مسائل زندگی نداشته باشید.
در واقع ممکن است از اینکه شاهد باشید که او هنوز با مسائلی دستبهگریبان است که شما مدتها پیش آنها را پشت سر گذاشتهاید، خسته شوید.
ب – ممکن است برای همسر خود همیشه نقش «والد» را بازی کنید. وقتی که تجربهی بیشتری دارید، تقریباً غیرممکن است که بتوانید از پند و اندرز دادن و نصیحت کردن همسرتان چشم بپوشید. چرا که شما به خاطر سن بیشتر خود، میدانید که بهترین راه انجام کارهایی که او با آنها دستوپنجه نرم میکند، کدام است.
همین باعث میشود که با همسر خود همیشه مانند «کودک» برخورد کنید؛ و در دام ارتباط مداوم «والد – کودک» بیافتید. این ارتباط باعث خشم و انزجار او نسبت به شما و عصبانیت شما نسبت به او خواهد شد و تأثیر مخربی بر رابطه خواهد گذارد.
ج – در رابطه قدرت بیشتری پیدا میکنید و وسوسه میشوید که همسر خود را کنترل کنید. به دلیل بالاتر بودن سن و تجربههای بیشتر و احتمالاً موفقیتهای مالی بیشتر، ممکن است همسر خود را کنترل کنید تا دستبهکارهای نپخته و حسابنشده نزند.
د – ممکن است بخواهید خود را جوانتر از سن واقعی خود نشان دهید. افراد در هر سنی نیازهای خاصی دارند، اما وقتی فردی با همسری بسیار جوانتر از خودش ازدواج میکند، ممکن است از اینکه به نیازهای سنی خودش پاسخ دهد، دست بردارد و برای رضایت خاطر همسرش سعی کند که رفتارهای سنین پایینتر را انجام دهد.
اگر از همسر خود جوانتر باشید:
الف – این امکان وجود دارد که به او بهعنوان یک الگو و آموزگار نگاه کنید و در مقابل او احساس ضعف و حقارت کنید.
وقتی همسرتان بهمراتب از شما بزرگتر باشد، طبیعی است که موفقتر، با تجربه تر و ازلحاظ اقتصادی با ثباتتر باشد. این موضوع میتواند فرد را بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر قرار دهد، بهطوری که احساس کند همسرش از او بهتر است.
ب – ممکن است برای همسر خود همیشه نقش «کودک» را بازی کنید. وقتی که تجربهی کمتری دارید و مشاهده میکنید که همسرتان با تجربهتر است، ممکن است بهطور ناخودآگاه در مقابل او در اکثر مواقع نقش یک «کودک» را بازی کنید.
ج – ممکن است بخواهید خود را مسنتر از سن واقعی خود نشان دهید. برای اینکه تفاهم بین خود و همسرتان را بیشتر کنید، ممکن است رفتارهای مطابق با سن خود را کنار بگذارید و مطابق میل او رفتارهای سنین بالاتر را از خود بروز دهید.
تفاوت دینی (مذهبی) با یکدیگر
تفاوت دینی (مذهبی) میتواند یکی از مسئلهسازترین تفاوتها باشد. تفاوت دینی در آغاز آشنایی تأثیر چندانی بر رابطه ندارد، چراکه لزومی ندارد که از دیدگاههای مذهبی یکسانی برخوردار باشیم تا از بیرون رفتن با کسی لذت ببریم؛ اما متأسفانه وقتی رابطه جدیتر میشود و احساسات افراد نسبت به یکدیگر قدرت میگیرد، مشکلات هم بیشتر میشود.
از آنجا که دین و مذهب باورهای بنیادین ما را شکل میدهند، تفاوت در این باورهای بنیادین میتواند برای همسران بسیار مسئلهساز شود.
این افراد معمولاً در سنتها و ایام تعطیل تفاوت مذهبی بین خود را بهخوبی مشاهده میکنند و از همه مهمتر وقتی صحبت از بزرگ کردن بچهها باشد، کافی است از آنها بپرسیم که دوست دارند بچههایشان چه دین یا مذهبی داشته باشند. اینها جزء افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند ، هستند.
تفاوتهای اجتماعی، قومی و تحصیلی با یکدیگر
یکی از شرایط تحقق رابطهی سالم، نقاط مشترکی است که دو نفر باهم دارند. علایق مشترک، عقاید و باورهای مشترک و سوابق و سلایق مشترک. تمامی اینها در تفاهم و راحتی زندگی مشترک و کم بودن تنش سهم بسزایی دارند.
این بدین معنی نیست که شما و همسرتان میباید لزوماً در مورد همهچیز توافق نظر داشته باشید، اما تفاوتهای زیاد و خارج از معمول میتواند تنش زیادی ایجاد کند و رابطهای که از تفاهم و هماهنگی لازم برخوردار نباشد، عملاً مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت و میتوانند جزء افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند ، باشند.
تفاوت اجتماعی بیشتر بیانگر تفاوت طبقه اجتماعی و وضعیت اقتصادی است. مولوی این تفاوت را در ابیات زیر بهخوبی بیان کرده است.
در ایران اقوام و قومیتهای زیادی زندگی میکنند. برخی از این قومیتها با دیگر قومیتها شباهت بیشتری دارند و با برخی دیگر بسیار تفاوت دارند.
هرچه شباهتهای دو قوم بیشتر باشد، در ازدواج مشکلات کمتری ایجاد میشود؛ اما هرچه تفاوتها بیشتر باشد شاهد مشکلات بیشتری خواهیم بود.
الف – ممکن است دریابید که نقاط مشترک کافی ندارید. برخی از همسران از تفاوتها به سود خود استفاده میکنند. از یکدیگر میآموزند و خود را باهم هماهنگ میکنند؛ اما چنانچه این تفاوتها زیاد باشد، تنها سبب درگیری و احساس بیگانگی خواهد شد.
ب – ممکن است دریابید که ارزشهای کاملاً متفاوتی دارید. ارزشهای ما براساس طرز تربیت، فرهنگ قومی، سطح تحصیلات و تجارب زندگی ما شکل گرفته است. چنانچه اینگونه سوابق ما به طرز فاحشی با سوابق همسر آیندهی ما متفاوت باشد، احتمالاً مشاهده خواهیم کرد که از ارزشهای کاملاً متفاوتی برخوردار هستیم.
دختر دادن و دختر گرفتن از یک خانواده
در برخی از فرهنگهای ایرانزمین به دختر دادن و دختر گرفتن از یک خانواده اصطلاحاً بده بستان میگویند. اینگونه ازدواجها شرایط پیچیدهای را باعث میشود.
دختر دادن و گرفتن از یک خانواده به این معنی است که اعضای درجه یک با درجه دوی یک خانواده با اعضای درجه یک با درجه دوی خانوادهای دیگر ازدواج کنند. این ازدواج سه حالت را در بردارد:
الف – در حالت اول اعضای درجه یک (خواهر و برادر یا دو خواهر یا دو برادر) از یک خانواده با اعضای درجه یک (خواهر و برادر یا دو برادر یا دو خواهر) از خانوادهای دیگر ازدواج میکنند.
ب- در حالت دوم اعضای درجه یک (خواهر و برادر یا دو خواهر یا دو برادر) از یک خانواده با اعضای درجه دوم (دایی، خاله، عمو، عمه و فرزندان آنها و فرزندان خواهر و برادر) از خانوادهای دیگر ازدواج میکنند.
ج – در حالت سوم اعضای درجه دوم از یک خانواده با اعضای درجه دوم از خانوادهای دیگر ازدواج میکنند؛ و در اینگونه ازدواجها شاهد دو زوج هستیم که بهطور ضربدری با هم خویشاوند هستند و این خویشاوندی گاهی درجه یک و گاهی درجه دو است.
بنابراین در اینگونه ازدواجها مسائل همسران آغشته به مسائل مربوط به خویشاوندان درجه اول یا درجه دوم میشود و تمام پیچیدگی اینگونه ازدواجها از همین تداخل نشست میگیرد.
تداخل خویشاوندی با زوجیت، مسائل بسیار عدیده و پیچیدهای را به وجود میآورد. پیچیدگی مطلب زمانی به حداکثر میرسد که شاهد حالت اول از حالتهای سهگانه باشیم.
در حالت اول از آنجا که دو زوج هستند که به طور ضربدری خواهر / برادر یا خواهر / خواهر و یا برادر / برادر هستند، بالاترین پیچیدگی ممکن بروز پیدا میکند.
در فرهنگ عامیانهی مردم مرکز ایران این اعتقاد وجود دارد که اگر در خواهر از یک خانواده با دو برادر از خانوادهای دیگر ازدواج کنند یکی از زوجها سیاهبخت میشود.
هرچند ما چنین مطلبی را باور نداریم اما معتقدیم که این باور عامیانه اشاره به سختیها و پیچیدگیهای اینگونه ازدواجها دارد. پس این گروه هم جزء افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند ، میباشند.
افرادی که از یکدیگر دور هستند
برخی از ازدواجها در شرایطی رخ میدهد که یکی از همسران در کشوری دیگر، یا در شهری دیگر است که امکان ملاقات و آشنایی از نزدیک برای آنها محدود است. بهخصوص در سالهای اخیر ازدواج با ایرانیان مقیم خارج کشور باعث شده است که این نوع ازدواج رواج بیشتری بیابد.
دور بودن از یکدیگر شرایطی را فراهم میکند که نیاز به توجه دارد. وقتی که افراد از یکدیگر دور هستند شناخت آنها از یکدیگر یک شناخت از دور است.
وقتی به آینه از نزدیک نگاه میکنیم چهرهی خود را بهطور شفاف میبینیم، با همه جزییات و ریزهکاریها، اما وقتی از آینه دور بایستیم و به چهره خود نگاه کنیم، جزییات چهرهی خود را نمیتوانیم ببینیم، بلکه تنها کلیت آن را میبینیم.
در روابط راه دور امکان شناخت جزییات فرد وجود ندارد، تنها میتوانیم کلیت فرد را بشناسیم. آشنایی و شناخت که یک جزء مهم ازدواج است، در روابط راه دور با اشکال روبرو میشود.
در روابط راه دور موارد زیر را میتوان مشاهده کرد:
الف – هدف عاشق و معشوق در یک رابطهی طبیعی این است که با یکدیگر مهربانتر و صمیمیتر شوند، اما هدف عاشق و معشوق در روابط راه دور این است که دوباره یکدیگر را ببینند.
ب – فرصت شناخت واقعی از افراد سلب میشود.
ج – از برخورد با مسائل و مشکلات اجتناب میشود. وقتی نامزدهایی که رابطهی آنها از راه دور است یکدیگر را میبینند، اولاً از آنجا که فرصت محدودی دارند سعی میکنند که همهچیز را بهخوبی برگزار کنند و از اینکه در این مدت کوتاه به مسائل و مشکلات بپردازند معمولاً اجتناب میکنند.
د – تلقی آنها از تفاهم با یکدیگر معمولاً بسیار غیرواقعبینانه است. وقتی فقط چند روز بیشتر فرصت ندارند که یکدیگر را ببینند تماموقتشان را باهم میگذرانند، به سینما، رستوران و میهمانی میروند. هیجان زیادی که در این روزها وجود دارد، باعث میشود که فکر کنند بعداً نیز در زندگی مشترک، همین شرایط تکرار خواهد شد. معمولاً این افراد وقتی برای زندگی مشترک به یک شهر یا یک کشور میروند، متوجه میشوند که شرایط واقعی چه قدر متفاوت از تجربههای اولیه آنها بوده است.
بهجز دور بودن در زمان آشنایی برخی از افراد دارای شرایطی هستند که پس از ازدواج برای زمان قابلتوجهی از همسر خود دور هستند، افرادی که در کشتی کار میکنند یا به مأموریتهای شغلی طولانیمدت میروند طبیعتاً مدتزمان قابل توجهی از همسر خود دور هستند.
اینگونه ازدواجها با مسائل قابلتوجهی روبرو میشود که نیاز به ویژگیهای شخصیتی خاصی دارد. به هر حال در جمعیت عمومی اینگونه ازدواجها توصیه نمیشود و جزء افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند ، میباشند.
منبع
کتاب ازدواج (آموزش پیش از ازدواج)؛ نوشته مهدی میرمحمد صادقی