شاید سؤال احمقانهای به نظر برسد؛ زیرا هرکدام از ما در طول روز شاید اندکی اضطراب را تجربه کرده باشیم. اضطراب خوشایند نیست، پس چرا طوری برنامهریزیشدهایم که تقریباً هر بار که میخواهیم عمل مهمی انجام دهیم، آن را تجربه میکنیم؟
جالب این است که بدانیم وجود اضطراب، حداقل به میزان متوسطش خوب است زیرا کمک میکند که در اکثر مواقع، عملکرد اجتماعی، فیزیکی و عقلی خوبی داشته باشیم؛ اما اگر اضطرابتان بیشازحد بالا باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه راهکارها و درمانهایی برای مقابله با آن وجود دارد؟ یا در کل چگونه آن را تشخیص دهیم؟
همانطور که میدانید، اضطراب محدودیت سنی را شامل نمیشود. ما در این مطلب میخواهیم در مورد اضطراب کودکان، اطلاعاتی را بیان کنیم. بهتر است اول تعریفی از اضطراب داشته باشیم.
منظور کلی که از اضطراب در ذهن همهی ما نقش بسته است، یک حالت خلقی منفی است که در مواجهشدن با آن، بدن هر فردی واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهد. مثلاً عرق کردن دستها یا پاها، تکان دادن پاها، گوشهگیر شدن و منزوی شدن یا حتی دردهای شکم یا معده، تند شدن ضربان قلب و خیلی از عوامل دیگر.
اضطراب انواع مختلفی دارد که در ادامه هرکدام را بهطور مختصری توضیح دادهایم.
انواع اختلالات اضطرابی
- اختلال اضطراب تعمیمیافته
نوعی از اختلال اضطرابی است که در آن کودک نگران اتفاقات آینده است یا از آنها میترسد و این نگرانی معمولاً در او باقی میماند زیرا نمیتواند راهحلی برای آن پیدا کند.
همه ی ما تا حدی نگران اتفاقهای مختلف و خاص میشویم اما نگرانیهایی که ممکن است کودکان درگیر آن شوند میتواند در غالب مسائلی مثل مرگومیر، زلزله و یا بروز اتفاقاتی مثل تصادف یا نگرانی در مورد نام بیماریهایی که به گوش آنها میخورد و یا رویدادها و اتفاقات ناگواری که در خبرها متوجه آنها شدهاند باشد. کودک در این موقعیت نمیتوانند نگرانی یا اضطراب را از ذهنش خارج کند بنابراین از انجام هیچ کاری لذت نمیبرد.
علائم تشخیصی این اختلال موارد زیر است که حداقل وجود یکی از آنها در کودکان ضروری هست:
- بیقراری یا دلشوره یا عصبی بودن
- بهراحتی خسته شدن
- اشکال در تمرکز یا یاری نکردن ذهن
- تنش عضلانی
- تحریکپذیری
- اختلال در خواب
برای درمان این اختلال هم میتوان از دارو استفاده کرد و هم از روشهای درمانی کمک گرفت. با این تفاوت که روشهای درمانی کوتاهمدت بااینکه بهاندازهی مصرف دارو مؤثر هستند اما در بلندمدت تأثیر بیشتری خواهند داشت.
ازآنجاکه مبتلایان این اختلال ظاهراً از احساس اضطراب اجتناب میورزند، درمانگران، درمانهایی را طراحی کردهاند که در آن، فرد مبتلابه این نوع اختلال اضطراب خود را احساس کند و با تصاویر و افکار اضطرابآور روبرو شود و در ادامه راهکارهایی برای رویارویی با این افکار و تصاویر به آنها داده میشود.
- اختلال دلبستگی
این اختلال شامل کودکانی با رنج سنی زیر ۵ سال میشود که مراقبانی بدرفتار داشتهاند و یا حضورشان کمرنگ بوده یا اصلاً نبوده؛ بنابراین کودک، خود را از دلبستگی بهنجار با مراقبش بازمیدارد. همچنین باعث بروز رفتارهایی ناراحتکننده و نامناسب رشدی در کودک میشود که درازای آن، نمیتواند یا حتی نمیخواهد به مراقبان و حتی بزرگسالان اطرافش دلبستگی عادی و بهنجاری پیدا کند. نتیجه این کمتوجهیها در کودک، برآورده نشدن نیاز اصلی و مهم او به محبت است.
این اختلال به دو نوع متفاوت تقسیم میشود: اختلال دلبستگی واکنشی – اختلال درگیری اجتماعی بازداری نشده
اختلال دلبستگی واکنشی:
کودک بهندرت برای مراقبت و حمایت دنبال مراقب میگردد. همچنین بهندرت به پیشنهاد مراقبت از سوی شخص مراقب، پاسخ میدهد. ترسو بودن و غمگین بودن از بارزترین رفتارهایی است که در این نوع کودکان دیده میشود.
اختلال درگیری اجتماعی بازداری نشده:
در کودکانی شکل میگیرد که به همهی غریبهها به طرز نامناسبی نزدیک میشود و در برابر بزرگسالانی که به او نزدیک میشوند، هیچگونه بازداری ندارد و طوری رفتار میکند که گویی رابطه محبتآمیزی با آنها دارد.
- بیماری وحشت یا پایک
این بیماری که به نام اختلال وحشتزدگی هم معرفیشده، از احساس شدید اضطراب به وجود میآید که همراه با علائم و نشانههای جسمانی است. ازجمله: تنگی نفس، درد قفسه سینه، عرق کردن، خشمگین شدن، خارش پیدا کردن و سوزن شده بدن که این حملات بهصورت ناگهانی و سریع اتفاق میافتد.
در کودکان این حملات وحشت بیشتر زمانی رخ میدهد که کودک از موقعیت ترس داشته باشد و احساس کند نمیتواند با آن سازش کند.
- اضطراب جدایی
تنها اختلال اضطرابی است که عمدتاً مخصوص کودکان تلقی شده. این اضطراب شامل نگرانیهای غیرواقع بینانِ کودک در خصوص وقوع اتفاق بد برای پدر و مادر یا هرکسی که مسئولیت آن کودک را بر عهده دارد است که مبادا منجر به جدایی کودک از آنها شود. چنین کودکانی از تنها شدن، ترک خانه یا حتی مدرسه رفتن امتناع میکنند.
این کودکان از موقعیتهای جدید میهراسند و حتی شکایتهای فیزیکی نشان میدهند. آنها ممکن است برای اجتناب از جدایی جیغ بزنند، جنجال کنند یا در صورت جدایی از والدین از جملات تهدیدآمیز استفاده کنند. زودترین سن آغاز گزارششده مربوط به اختلال اضطراب جدایی است ۷ تا ۸ ماهگی است؛ اما در خیلی از شرایط، والدین میتوانند با برقراری رابطهی عاطفی با کودک خود باعث بهبود این نوع اختلال بشوند. در درمان این نوع اضطراب معمولاً از والدین برای ساختار دادن به تمرینها کمک گرفته میشود.
همچنین واکنش خود والدین در برابر کودکانشان موردبررسی قرار میگیرد اما در مواردی که آموزش والدین امکانپذیر نباشد، انتقال کودک به محیط آرام و مساعد اغلب باعث قطع علائم اضطراب میشود. همچنین رواندرمانی و دارودرمانی برای کودک و در صورت لزوم به والدین توصیه میشود.
- هراس خاص
یکی از سادهترین نوع اضطراب است به معنای ترس نامعقول از یکشی یا وضعیت خاص که در کارکرد شخص اختلال ایجاد میکند که در خیلی از کودکان دیدهشده است یا به بیانی سادهتر، ترس از شد یا حیوانات، یا حتی وقوع اتفاقاتی مثل رعدوبرق، حالت تهوع و مسائل مشابه آنها است که در مواجهشدن با آنها، کودکان عکسالعملهای متفاوتی از خود نشان میدهند.
- هراس اجتماعی
شامل ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن، فرد در معرض توجه دیگران قرار میگیرد. این نوع اختلال در فعالیتهای عادی فرد نابِ سامانیهای بسیاری را به وجود میآورد این اختلال شامل احساس ترس شدید و دائمی در موقعیتهایی است که در آنها فرد در جمع دیگران یا جمعهای جدید قرار میگیرد یا باید جلوی آنها کاری انجام دهد که اینگونه افراد، سعی در دورنگه داشتن خود از این جمعها رادارند.
خصوصیات بارز این افراد:
از احساس خجالتزدگی میترسند. از صحبت کردن حضوری در برابر جمع امتناع میکنند، از خوردن در مقابل دیگران خودداری میکنند، معمولاً علائم اضطراب مثل تپش قلب، عرق کردن، لرزش و …را تجربه میکنند.
والدین اغلب دنیای کودکان را دنیایی شاد و عاری از هرگونه استرس میدانند زیرا آنها خودشان از کودکان مراقبت کرده و نیازهایشان را تأمین میکنند. بعلاوه کودکان نه مشغله کاری دارند و نه مشکل مالی، پس چه عاملی میتواند موجب نگرانی آنها شود؟
فشارها غالباً منشأ خارجی دارند مثل خانواده، دوست یا مدرسه؛ اما گاهی فشارها از درون خود کودک نیز نشست میگیرد.
استرس در کودکان ممکن است با عواملی فراتر از دنیای خودشان، تشدید شود. مثلاً صحبت اعضای خانواده در مورد مشکلات که به گوش آنها میخورد، اتفاقات و رویدادهای ناگواری که در خبرها متوجه آنها میشوند و خیلی از عوامل دیگر که باعث به وجود آمدن انواع اضطراب در آنها میشود. حال ممکن است برای والدین این سؤال پیش آید که چگونه حالتهای اضطراب را در کودکان تشخیص دهند؟
چه راهکارها یا روشهایی درمانی برای کاهش اضطراب کودکان به والدین پیشنهاد میشود؟
قبل از هر چیز لازم است بدانیم علت اصلی به وجود آمدن اضطراب در کودکان به چه مواردی بستگی دارد؟
دراینباره، هم عوامل ژنتیکی و وراثت روی کودک تأثیر میگذارد و هم عوامل محیطی مثل مدرسه با حتی خود خانواده و… .
همیشه تشخیص اینکه کودکان چه موقع دچار فشار روحی هستند کار سادهای نیست اما مشاهدهی تغییر رفتاری آنها در کوتاهمدت مثل به وجود آمدن اختلالاتی در خواب آنها یا خلقوخوی آنها و یا خیلی مسائل دیگر، میتواند از علائم وجود اضطراب در کودکان باشد.
جالب است بدانیم در کودکان کم سن و سالتر، وجود اضطراب ممکن است موجب پیدایش عادات جدید رفتاری شود مثل مکیدن انگشت، پیچاندن موهای خود یا انگشت کردن در بینی و؛ اما کودکانی که در سنین بالاتری هستند، اضطراب را بهگونهای دیگر نمایان میکنند مثلاً ممکن است دروغ بگویند، موجب آزار و اذیت دیگران شوند یا پرخاشگری کنند و…
چگونه استرس را در کودکان بشناسیم؟
والدین برای کاهش این اختلالات اضطرابی در کودکان، بهتر است در مورد آن مسائل استرسزا با کودک صحبت کنند و با ایجاد تغییر شکل ذهنیت کودکشان، سعی کنند با یکدیگر برای حل مشکل و رویارویی با آن راهحلی پیدا کنند. بهتر است برای استفاده از این روش، از «شنیدن فعال» استفاده کنید.
به این منظور که وقتی کودک با شما صحبت میکند مستقیماً به او نگاه کنید، حرفهای او را درک و سپس به روش خودتان، حرفهایش را برای او تکرار کنید بهطور مثال اگر اضطراب کودک از ملاقاتش با پزشک است، به او بگوییم که من تصور میکنم قرار ملاقات فردا با دکتر باعث شده تا عصبی بشوی.
علاوه بر این، برای جلوگیری از اضطراب کودکان مسائل دیگری هم مطرح هستند. مثل:
- رژیم غذایی مناسبتر
- حمایت اجتماعی
- به وجود آوردن محیطی شادتر برای کودک
- عدم گوشهگیری و منزوی بودن و…
شاید جالب باشد که بدانید، گوشهگیر بودن خود باعث تشدید اضطراب در کودک میشود؛ بنابراین ارتباط با افرادی که حتی باعث شادی شما در جمعی میشوند، باعث کاهش اضطراب خواهد شد.
بهطورکلی، کودکان در سنین مختلف ترسها و نگرانیهای متفاوتی خواهند داشت که شاید بهتر است با آنها آشنا شویم و اینکه چگونه والدین با رفتارهای خود سبب کاهش این اضطراب خواهند شد؟
در جدل زیر برخی از این ترسها آمده است:
جدول ۱- ترسهای متداول در نوزادی، کودکی، نوجوانی
سن | دلایل ترس |
0-6 ماهگی | نبود حمایت فیزیکی، صداهای بلند |
7-12 ماهگی | افراد غریبه، نمایان شدن ناگهانی و غیرمنتظره اشیای بزرگ |
1 سالگی | جدایی از والدین، صدمه، غریبهها |
2 سالگی | صداهای بلند، حیوانات، اتاق تاریک، جدایی از والدین، اشیای بزرگ، تغییر در محیط شخصی |
3 سالگی | نقاب، تاریکی، حیوانات، جدایی از والدین |
4 سالگی | جدایی از والدین، حیوانات، تاریکی، سروصدا |
5 سالگی | حیوانات، افراد بد، تاریکی، جدایی از والدین، صدمات جسمانی |
6 سالگی | موجودات فوق طبیعی (مانند ارواح و جادوگران)، آسیبهای جسمی، رعدوبرق، تاریکی، خواب یا تنها ماندن، جدایی از والدین |
7-8 سالگی | موجودات فوق طبیعی، صدمات جسمانی، تنها ماندن |
9-12 سالگی | آزمونها و امتحانات مدرسه، عملکرد در مدرسه، آسیبهای جسمی، ظاهر فیزیکی، نگرانیهای اجتماعی، رعدوبرق، مرگ |
نوجوانی | روابط فردی، ظاهر فیزیکی، مدرسه، مسائل فیزیکی، آینده، حیوانات، پدیدههای فوق بشری، بلایای طبیعی، امنیت |