بازیدرمانی در کاردرمانی ، در بین علوم پزشکی و توانبخشی که به درمان بیماران میپردازد، تنها حرفهای است که در درمان کودکان با ناتوانی نگاهی ویژه به بازی دارد.
در این نوشتار به شرح جایگاه و کاربرد کاردرمانی کودکان پرداخته میشود و تکنیکهای مختلف بازیدرمانی برای استفادههای بالینی و ارزش درمانی بازی معرفی میشود. همچنین به موارد مورد نیاز برای اجرا، روش اجرا، اهداف برنامه و گروه هدف هر تکنیک پرداخته میشود.
دیدگاه کلی این الگو همراستا با تعاریف بازی در روانشناسی بوده و معتقد است برای نهادن نام بازی در یک فعالیت ملاک خاصی لازم است به طوری که نمیتوان نام هر نوع تمرین آموزشی را که دارای ساختار باشد بازی گذاشت.
بازی ابزاری برای ابراز نیازها احساسات و افکار در کودکان میباشد و بهعنوان یک روش درمانی عالی برای مشکلات رفتاری کودکان همواره مورد توجه متخصصان بوده است.
اطلاعات فراوانی که امروزه دربارهی بدن انسان و چگونگی رشد و تکامل به دست آوردهایم بیش از پیش ضرورت بازی را برای کودکان روشن کرده است صرفنظر از مسائل فوق خواه کودکان اجازه بازی داشته باشند یا نداشته باشند.
بههرحال به طریقی خود را به بازی مشغول خواهند کرد با توجه به این مسائل و از آنجا که معتقدیم بازی میتواند زمینهای باشد در خدمت سایر اهداف آموزشی بر آن شدیم مطالبی در بازیدرمانی در کاردرمانی فراهم آوریم.
بازی، تجربه بنیادی کودک برای ادراکی جهان پیرامون است. بهتدریج که کودک رشد و نمو مییابد، در ارتباط با خود، جهان مادی و اجتماع پیرامونش اقدام به معناسازی و از طریق ابزار «بازی کردن» خود را کشف میکند.
مرکزیت «تجربه» در بازی باعث میشود کودک ضمن نشان دادن خلاقیت؛ تواناییها و ناتواناییهای خود را نسبت به جهان پیرامون نمودار کند و این امکان را فراهم میآورد که بازی به شکل پویایی از درمان تبدیل شود.
امروزه، بازی از ارزش درمانی زیادی برخوردار است و در حیطههای مختلف درمانی که با سلامت روان ارتباط دارند، ازجمله روانپزشکی، کاردرمانی و روانشناسی استفاده میشود. در مقاله بازیدرمانی در کاردرمانی پس از مروری کوتاه بر ماهیت بازی بهخصوص در کودکان با ناتوانی، به بیان جایگاه بازی در کاردرمانی پرداخته میشود.
بازیدرمانی
بازیدرمانی در کاردرمانی ، روشی است که به یاری کودکان پر مشکل میشتابد تا بتوانند مسائل خود را به دست خویش حل کنند و درعینحال نشاندهنده این واقعیت است که بازی برای کودک همانند یک وسیله طبیعی است، با این هدف که او بتواند، خویشتن و همچنین ویژگیهای درون خود را بشناسد و به آن عمل کند.
در بازیدرمانی، به کودک، فرصت داده میشود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق «بازی» بروز دهد و آنها را به نمایش بگذارد. همانند آنگونه از درمانها که افراد بزرگسال از طریق «سخن گفتن» مشکلات خود را بیان میکنند.
بازیدرمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است و بهطور کلی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی میتوان به بسیاری از ویژگیهای، مسائل و رشد کودک پی برد.
انواع بازیدرمانی در کاردرمانی
۱. بازیدرمانی مستقیم
در این نوع بازی، درمانگر باید رفتاری صبورانه و در محدوده واقعیتها داشته باشد و به هدف بازی و نحوه استفاده کودک از آن توجه نماید.
بدین منظور درمانگر ممکن است برحسب مورد / و تشخیص خود، شریک در بازی باشد و یا جزئی از نمایش نمادین (سمبولیک) و یا اصلاً یکی از شخصیتهای بازی کودک باشد.
۲. بازیدرمانی غیرمستقیم
در این روش درمانگر در تعیین نوع بازی و کیفیت آن دخالتی نداشته و همهچیز بر عهده کودک گذاشته میشود. با این 7 شیوه احساسات کودک پدیدار میشود و از کودک بیواسطه با آن روبهرو میگردد.
با این شیوه او میآموزد که احساسات و عواطف و رفتار خود را مهار کند و آنچه را که موجب رنج وی میگردد، به کتار افکند و در | واقع به سبکسازی یا تضعیف عاطفی برسد. (بهرام شهدخت؛ ﺧﺎﺗﻤﯽ، سید علیاصغر، تربیتبدنی، ﺭﺷﺪ ﺁﻣﻮﺯﺵ تربیتبدنی، تابستان 1393 – ﺷﻤﺎﺭﻩ 15)
اصول بازیدرمانی در کاردرمانی
اسکلاین در سال ۱۹۸۲ اصول پایهای را برای اجرای روش بازیدرمانی در کاردرمانی معرفی میکند. او معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازیدرمانی ایجاد نخواهد شد.
درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد داشت. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطهای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد.
همانطور که در شیوههای رواندرمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و درواقع اساس کار است. در بازیدرمانی کودکان نیز ایجاد چین رابطهای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفتی در کار درمان به وجود نخواهد آمد.
درمانگر باید پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفتن ویژگیهای خوب و بدی که دارد با کارهای خوب و بدی که انجام میدهد، باید موردپذیرش قرار بگیرد عکس این حالت زمانی اتفاق میافتد که درمانگر، والدین با اطرافیان به کودک چنین میگویند: چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم.
گفتن چنین مطالبی به کودک با ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احای پذیرش بدون قید و شرط را خدشهدار میسازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند.
او موجودی ارزشمندی است و اگر تشبیهی اتفاق میفتد، چون کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و به شخصیت او بر این است درمانگر تلاش میکند در طول جریان بازیدرمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند.
باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک به وجود بیاید. درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدودکننده سختگیرانه انجام میدهد تا کودک احساسی آزادی کند بهطوری که بتواند احساسات خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد.
بهعنوان مثال در یک جلسه بازیدرمانی، کودک آنقدر آزادی احساس میکند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر اوست، مفصل کتک بزند درمانگر به تواناییهای کودک اهمیت میدهد و تلاش میکند در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. به عبارتی بهصورت فعالانهای کودک را در جریان درمان شرکت میدهد و با تأکید بر مهارتهای او. او را بهطور مسئولانه در جریان درمان هدایت میکند. (بهرام شهدخت؛ ﺧﺎﺗﻤﯽ، سید علیاصغر، تربیتبدنی، ﺭﺷﺪ ﺁﻣﻮﺯﺵ تربیتبدنی، تابستان 1393 – ﺷﻤﺎﺭﻩ 15)
موقعیت مناسب برای بازیدرمانی
بازیدرمانی در کاردرمانی معمولاً در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک است. انجام میگیرد در این اتاقها فضای مناسب و اسباببازیهای مناسب برای بازی قرار داده میشود.
اما درهرحال بازیدرمانی را در هر مکانی که مجهز به یک سری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود نماید، میتوان انجام داد این روش گاه در مهدکودکها و مدارس نیز ممکن است انجام شود. (ﮐﺮﻣﻌﻠﯽ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻠﯽ، ﺳﻤﺎﻧﻪ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ، ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﺋﯽ، ﺁﺫﺭ ﻭ ﺩﯼ 5931 – ﺷﻤﺎﺭﻩ 241 ﻋﻠﻤﯽ-ﺗﺮﻭﯾﺠﯽ)
کدام اختلالات با روش بازیدرمانی در کاردرمانی، درمان میشود؟
بازیدرمانی بر اساس روش رفتارگرایی با کودکان
در بازیدرمانی در کاردرمانی ، رفتاردرمانی یکی از امیدوارکنندهترین تحولات برای درمان مشکلات کودکان است. این تکنیک میتواند به بهترین وجه در محل مسکونی با جایی که شرایط برای یادگیری قابلکنترلتر باشد، مورد استفاده قرار گیرد.
این تکنیک در مورد هر دو نوع درمان، چه آنها که درصدد به وجود آوردن الگوی رفتاری مطلوب با استفاده از عامل تقویت هستند و چه درمانهایی که درصدد خاموشسازی رفتار نامطلوب هستند، به کار برده میشود.
بسیاری از مشکلات هیجانی کودکان بهصورت دورهای است؛ مانند بیاختیاری ادرار، بیاختیاری مدفوع، بیاشتهایی، دزدی، گریز از مدرسه و ترس از مدرسه که اغلب در طول دیدار هفتگی از مرکز مشاوره کودک ظاهر نمیگردد و به همین دلیل نیز نمیتوان بهطور مستقیم روی آنها کار کرد.
هرچند از مشکلاتی مانند هراس از حشره، هراس از مدرسه و دیگر رفتارهای دورهای گزارشهایی وجود دارد که بهطور موفقیتآمیزی در کلینیکهای سرپایی مورد درمان قرار گرفتهاند.
به نظر میرسد علائم رفتاری مستمرتر مانند فعالیت زیاد و خجالتی بودن در کلینیکها نیز مانند خانه و مدرسه خود را ظاهر مینماید و بنابراین درمانگر فرصت مییابد که بهطور مستقیم بعضی از برگههای شرطی شدن را در مورد آنها به کار گیرد.
ازآنجاکه بسیاری از کودکان به خاطر آشفتگیهای هیجانی خود شانس مراجعه به بیمارستان را ندارند، بعضی از کلینیکها برای بسیاری از درمانها به مادران و معلمان تکیه میکنند.
تعداد زیادی کلینیکهای مشاوره کودک وجود دارد که در آنها شیوههای انحرافی را در درمان به کار میبرند و هرگز نظر خود را مستقیماً متوجه نشانهها و علائم نمیکنند. آنها انتظار دارند که از طریق درمان کل شخصیت بهبود خویشتن پنداری مریض و یا تقویت شد خود او به نتیجه برسند و بر این نکته تکیه میکنند که کودک قادر به حل مشکلاتی بشود که سبب آمدن او به کلینیک شده است.
کلینیکهایی که سعی میکنند مشکلات کودکان را بهطور مستقیم، از طریق یادگیری عامل، درمان نمایند، نیاز فراوانی به رشد و توسعه فنهایی دارند که بتوان بهوسیله آنها به والدین و معلمانی که دعوت به همکاری شدهاند، کمک نمود؛ تا آنها نیز بتوانند رفتاردرمانی با کودکان را که طرحریزی و شروع آن در کلینیکها بوده است، ادامه دهند. معدودی از تجربیات اخیر در درمان گزارش شده است. (ﮐﺮﻣﻌﻠﯽ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻠﯽ، ﺳﻤﺎﻧﻪ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ، ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﺋﯽ، ﺁﺫﺭ ﻭ ﺩﯼ 5931 – ﺷﻤﺎﺭﻩ 241 ﻋﻠﻤﯽ-ﺗﺮﻭﯾﺠﯽ)
محدودیت در بازیدرمانی
محدودیتهای ایجادشده بخش ضروری و حیاتیِ فرایند درمانی بازیدرمانی است. ایجاد محدودیتهای درمانی بخشی از همه رویکردهای نظری بازیدرمانی است. ساختار محدودیتهای درمان همان چیزی است که به ایجاد تجربهی ارتباط با زندگی واقعی کمک میکند محدودیتها در بازیدرمانی دو فایدهی درمانی و عملی دارند.
اول اینکه آنها رابطهی درمانی را حفظ میکند و فرصتهای بادگیری، خود مسئولیتپذیری و خودکنترلی از میان بسیاری از دیگر ابعاد آن میسازند.
دوم در کودک احساس امنیت عاطفی و سلامت جسمانی ایجاد میکند این احساسی امنیت عاطفی کودک را قادر میسازد عاطفی ذاتی را که ممکن است در سایر روابط مخفی مانده باشند کشف و بیان میکند (Ladreth & Bralion 1994)
حیم گینات که یکی از پیشگامان نظریههای بازیدرمانی در کاردرمانی محسوب میشود انواع محدودیت در بازیدرمانی را چنین برشمرده:
- محدودیتهایی که تخلیه هیجانی را به کانالهای نمادین هدایت میکند.
- محدودیتهایی که درمانگر را قادر میسازند نگرشهایی را در زمینه پذیرش همدلی و احترام به کودک در سراسر تعاملات درمانی القا کند.
- محدودیتهایی برای اطمیناندهی در زمینهی امنیت جسمی کودکان و درمانگر در اتاق بازی.
- محدودیتهایی که کنترلهای ایگو (خود) را قوت میبخشند.
- محدودیتهایی که به دلایل قانونی اخلاقی و مقبولیتهای اجتماعی اعمال میشوند.
- محدودیتهایی که به دلیل ملاحظات مالی اعمال میشود.
گینات محدودیتهایی را نیز که بهوسیلهی بازی درمانگر هنگام کار با کودکان مورد توجه قرار میگیرد فهرست کرد این محدودیتها خطوط راهنمایی هستند که در بازیدرمانیهای کودک محور به کار میروند.
برخی از این نوع محدودیتها عبارتاند از به خانه بردن اسباببازی، اتاق بازی رنگ کردن یا علامت گذاشتن روی دیوارها و بیحرمتی کلامی در اتاق بازی درمانگر بهصورت ملایم در آغوش گرفتن درمانگر برای مدت طولانی و بوسیدن درمانگر. (Perez.cul 2011) (قدرتی، سیما; شفیعآبادی، عبدالله علوم تربیتی، رشد آموزش پیشدبستانی، پاییز 1398 –شماره 9)
نمونه بالینی
برای نمونه تصور میکنیم تسهیل واکنشهای تعادلی در یک کودک چهارساله با فلج مغزی بدون تأخیر ذهنی در اهداف درمانی یک کار درمانگر قرار دارد، وقتی درمانگر از یک کودک میپرسید که دوست دارد چه بازی انجام دهد کودک آببازی را مطرح میکند.
درمانگر این علاقه را به سمت قایقسواری روی آب دریا سوق میدهد و از او میخواهد که از بین وسایل، چیزی را بهعنوان قایق انتخاب کند (انگیزش درونی).
درمانگر، اسکوتر بوردا تیلت بورد و تاب صفحهای را پیشنهاد میدهد تا کودک یکی را بهجای قایق انتخاب کند و راکتهای تنیس را بهجای پارو به دست او میدهد تا کودک دستش را بهجایی تکیه ندهد (تعلیق واقعیت).
درمانگر به کودک کمک میکند تا سناریوی بازی را طراحی کند، برای مثال وقتی در دریا سوار بر قایق است، توفان شدیدی شروع میشود و قرار است هر وقت کرد که با دهانش صدای باد و توفان درآورد، درمانگر قایق را حرکت دهد. (کنترل درونی).
در ادامه درمانگر با حرکت دادن وسیله انتخابشده و شبیهسازی موقعیت به قایقسواری روی دریا در توفان، به تحریک واکنشهای تعادلی کودک با فلج مغزی در وضعیت موردنظر که ممکن است ایستاده نشسته یا روی زانو باشد، میپردازد.
تسهیل واکنشهای تعادلی، کاری ناخوشایند برای کودک فلج مغزی است اما درمانگر با استفاده از الگوی بازی گونه کردن فعالیت، موقعیتی بازی گونه ایجاد کرده که برای کودک خوشایند است.
در این حالت، هدف درمانی برای کودک محسوس نیست و لذت بازی بر موقعیت غلبه دارد که باعث خواهد شد کودک نهایت تلاش فعال خود را در این تمرین به کار بگیرد. (کرمعلی اسماعیلی, سمانه; تعلیم و تربیت استثنائی; آذر و دی ماه 1395-شماره 142 (علمی-ترویجی/isi))
نتیجهگیری
بهاینترتیب، بازیدرمانی در کاردرمانی، الگوی قوی برای بازی گونه کردن فعالیتها وجود دارد و با ابزاری ویژه سنجیده میشود. در پژوهشها و تمرینات کاردرمانی زمانی نام بازی بر یک فعالیت گذاشته میشود که سه عنصر این الگو تا حد ممکن در آن در جریان باشد.
از این مبحث مشخص میشود که الگوی بازی گونه بودن، برای کاربرد در فعالیتهای درمانی در حرفه کاردرمانی که به شکل فعالیتهای معنادار و هدفمند انجام میگیرند، بیشتر قابل کاربرد است و بهکارگیری آن در تمرینات ساختاریافته که در قالب آموزش انجام میشوند، کار دشواری است، چراکه ساختار در بازی، معنا ندارد. (کرمعلی اسماعیلی, سمانه; تعلیم و تربیت استثنائی; آذر و دی ماه 1395-شماره 142 (علمی-ترویجی/isi))
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.