برخورد درست با انتقاد

«واقعاً از تو نا امید شدم» اگر کسی این حرف را به شما بزند یا از شما انتقاد کند، چطوری با او برخورد می‌کنید؟

عصبانی می‌شوید، او را به باد ناسزا می‌گیرید، با او گلاویز می‌شوید، حرف او را قبول می‌کنید، افسرده و منزوی می‌شوید، احساس آزردگی خاطر می‌کنید، اخم می‌کنید یا با متانت و حفظ آرامش از او می‌خواهید منظور خود را روشن‌تر بیان کند:

«اینکه می‌گویید از شما واقعاً ناامید شدم دقیقاً منظورتان چیست؟»

چرا انتقاد یک روز توجه شمارا برنمی‌انگیزد و روز دیگر اعصاب شمارا خرد می­کند؟

وقتی افراد را در دوره‌های مهارت­ آموزی ملاقات می‌کنیم، یکی از فراوان‌ترین سؤالاتی که می­پرسند مرا سرزنش می‌کند، به‌جای اینکه به حرف‌هایش دقیقاً گوش کنم دائم این جمله را در ذهنم تکرار می‌کنم «خفقان بگیر». چرا نمی‌توانم آن لحظه حواسم را جمع کنم تا حرف‌هایش را درست درک کنم؟ شاید واقعاً بعضی از انتقادهای او بجا باشد.

ABC و برخورد درست با انتقاد

مورد انتقاد قرار گرفتن (حتی اگر با حسن نیت همراه باشد) می‌تواند درست روی نقطه‌ضعف شما انگشت بگذارد یا شمارا آسیب‌پذیر کند. همان‌طور که می­دانید، موقعیت‌ها (در این خصوص موردانتقاد قرار گرفتن) به‌خودی‌خود نمی‌توانند چگونگی احساس شما را تعیین کنند بلکه نحوه تفکر شما درباره موقعیت یا انتقاد، احساس خاصی در شما به وجود می‌آورد (برای مطالعه بیشتر به مقاله خودتان، خودتان را ناراحت می کنید مراجعه کنید). مثال زیر را در نظر بگیرید:

A= واقعه فعال‌ساز (دوستتان به شما می‌گوید بعضی‌اوقات زیر قولتان می‌زنید)

B= باورها و افکار (او حق ندارد این حرف را بزند. مثلاً ناسلامتی دوست من است! نباید از پشت به من خنجر بزند. هر کاری او خواسته برایش انجام داده‌ام. مگر چه‌کار کرده‌ام که لایق سرزنش شدنم؟)

C= پیامدهای هیجانی و رفتاری (آزردگی خاطر و کناره‌گیری از دوستتان. با او حرف نمی‌زنید و به او اخم می‌کنید)

ممکن است اعتراض کنید که او قصد رنجاندن شمارا داشته است و کاری نکرده‌اید که مستحق این انتقاد باشید؛ بنابراین، انتقاد او باعث آزردگی خاطر شما شده است. ولی نظر ما با شما کاملاً متفاوت است.

شما در قسمت B مثل یک دربان هستید: انتخاب می‌کنید چه کسی وارد چه کسی خارج شود. به‌جای اینکه انتقاد او را نپذیرید به آن اجازه ورود داده‌اید.

انتخاب دیگری نیز وجود دارد، اینکه تذکر دوستتان را جور دیگری برداشت کنید مثلاً می‌توانید درباره حرف‌های او فکر کنید و اگر حرف درستی زده باشد، رفتارتان را طبق آن عوض کنید یا اگر به شخصیت شما توهین شده پس بهتر است با قاطعیت با او رفتار کنید.

قدرت خیال
بخوانید

در مثال بالا شما به نظرات دوستتان اجازه دادید به ذهن شما وارد شوند و بدین ترتیب آن‌ها را ارزیابی کردید: حق آزادی بیان دوستتان را نادیده گرفتید (او حق ندارد با من این‌طوری حرف بزند)، او باید طبق دلخواه شما رفتار کند (نا سلامتی دوست من است!)، برداشت کردید که نظرات او آخرین حد خیانت است (نباید از پشت به من خنجر بزند) دیدن رابطه دوستانه فقط در قالب کارهایی که شما انجام داده‌اید (هر کاری که او خواسته برایش انجام داده‌ام) و اینکه شما از ناف آسمان افتاده‌اید و این اتفاق نباید برای شما بیفتد (مگر چه‌کار کرده‌ام که این‌طوری با من حرف می­زند).

افکار شما در B نشانگر دلخوری شما هستند: کسی به شما خیانت کرده یا از چیزی ناامید شده‌اید، درحالی‌که اصلاً مستحق این‌جور چیزها نیستید؛ به‌عبارت‌دیگر، فکر می‌کنید در حق شما بی‌انصافی شده است؛ بنابراین، A باعث C نمی‌شود بلکه این وسط، نقش اصلی را B بازی می‌کند. تصور کنید که همین موقعیت را از دیدگاه دیگری نگاه می‌کنید:

 A = واقعه فعال‌کننده «دوستتان به شما می‌گوید بعضی‌اوقات زیر قولتان می‌زنید».

B = باورها و افکار «از حرف او تعجب می‌کنم چرا این حرف را زد؟ ممکن است چیزی گفته یا کاری کرده باشم که باعث ناراحتی او شده است. بهتر است از خودش بپرسم تا مسئله روشن شود. از حرف او تعجب می‌کنم».

در این موقعیت A همان A قبلی است اما طرز فکر متفاوت شما در B باعث تغییر در C شد. انتقاد از شما چه عادلانه باشد چه ناعادلانه، بااین‌حال شما هنوز مسئول اعمال خودتان هستید. وقتی درباره علت حالت­های عاطفی و هیجانی خود چنین بینشی پیدا کردید، آن موقع می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا وقتی از شما انتقاد می‌شود واکنش سالمی نشان دهید یا اینکه با خشونت با طرف مقابل رفتار کنید. هم‌اکنون قصد داریم درباره برخی از شیوه‌هایی که افراد به‌محض مواجه‌شدن با انتقاد باعث ناراحتی خودشان می‌شوند، بحث کنیم.

خوره تائیدها در برخورد با انتقاد

اگرچه به دست آوردن تائید دیگران مخصوصاً افراد مهم زندگی-تجربه لذت بخشی است اما اگر فکر کنید شدیداً به تائید آن‌ها نیاز دارید و بدون آن نمی‌توانید زنده بمانید یا خوشبخت شوید، در بد مخمصه‌ای گیرکرده‌اید.

به‌عنوان‌مثال، وقتی‌که نامزد گندم از دست او ناراحت شد، خیلی ترسید چون نامزدش با او حرف نمی‌زد. این کار برای نامزد گندم به این معنا بود که گندم نمی‌تواند تائید همسرش را به دست بیاورد. همان‌طور که فوروارد روان­ شناس بالینی می‌گوید:

«شعار خوره تائید این است: اگر دیگران مرا تائید نکنند پس حتماً کار بدی انجام داده‌ام» و گاهی اوقات بدتر «اگر نتوانم تأیید دیگران را به دست بیاورم پس احتمالاً اشکال در من است».

گندم همیشه معتقد بود اگر نامزدش از او راضی نباشد پس حتماً تقصیر او بوده است؛ بنابراین، همیشه التماس می‌کرد که به او بگوید چه‌کار اشتباهی انجام داده و چطوری می‌تواند خودش را اصلاح کند تا تائید او را به دست بیاورد (بتواند خودش را از دردسر تائید دیگران خلاص کند). وقتی روان­شناس از او سؤال کرد وقتی نامزدش از او انتقاد می‌کند چه اتفاقی می­افتد:

  • گندم: وقتی نامزدم به من می‌گوید: «از دست‌تو کلافه شدم» یا «رفتار جنسی خوبی نداری» کلافه و عصبی می‌شوم.
  • روان­ شناس: وقتی این احساس به شما دست می‌دهد چه فکری به ذهنتان می‌رسد؟
  • گندم: همیشه یک فکر به ذهنم می‌رسد: «من را دوست ندارد و از دست من ناراحت است».
  • روان­ شناس: فرض کنیم این فکر شما درست باشد، برای شما چه معنی دارد؟
  • گندم: اگر مرا دوست نداشته باشد پس حتماً مشکل‌دارم.
  • روان­ شناس: فرض کنیم این فکر شما درست باشد، برای شما چه معنی دارد؟
  • گندم: (با صدای آهسته) اینکه بی‌ارزشم.
  • روان شناس: پس شما طبق یک فرمول عمل می‌کنید: انتقاد یعنی بی‌ارزشی شما و تائید شدن از جانب دیگران یعنی ارزشمندی موقت. نظرتان در مورد این تفسیر چیست؟
  • گندم: درسته. حاضرم هر کاری انجام بدهم تا دوباره مرا تائید کند و بپذیرد. وضع تأسف‌باری دارم. این‌طور نیست آقای دکتر؟
آیا هیجان‌ها می‌توانند هوشمند باشند؟
بخوانید

انتقاد به‌تنهایی باعث ناراحتی‌تان نمی‌شود، بلکه معنای آن شمارا ناراحت می‌کند. انتقاد برای گندم به این معنا بود که بی­ ارزش است. همان‌طور که روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا، گفته است:

«هیچ‌کس نمی‌تواند شمارا مجبور کند که احساس حقارت کنید مگر با موافقت و اجازه شما».

اگر در مخمصه خوره تائید گرفتن از دیگران گرفتارشده‌اید، همیشه قبول کرده‌اید در برابر دیگران آدم حقیری هستید چون از قبل چنین چیزی را درباره خودتان پذیرفته‌اید.

برای اینکه بتوانید خود را از شر مخمصه تائید دیگران خلاص کنید و به‌جای اینکه بگذارید انتقاد شمارا نابود کند، باید فلسفه مبتنی بر پذیرش خویشتن را درونی­ سازی کنید یعنی اینکه هیچ‌گاه شخصیت خود را درجه‌بندی نکنید بلکه با اعمال و صفات خود این کار را انجام دهید مثلاً «شاید رفتار من گاهی اوقات شمارا کلافه کند ولی هیچ‌وقت خودم را دست‌کم نمی‌گیرم»، «گفتی که رفتار جنسی من خوب نیست. حق با شماست. درست است که من و شما رابطه خیلی خوبی ازنظر جنسی نداریم ولی این کار معنایش این نیست که من آدم بدی هستم».

 وقتی کسی از شما انتقاد می‌کند به‌جای اینکه به خودتان توجه کنید «مثلاً چه مشکلی در من وجود دارد» سعی کنید روی رفتارتان متمرکز شوید «مثلاً چه جنبه ه­ایی از رفتارم را باید تغییر بدهم تا بتوانم این ارتباط را حفظ کنم؟»

این کار در صورتی امکان­پذیر است که رفتارتان را از شخصیت خود تفکیک کنید. ما معتقدیم مقابله و شیوه برخورد درست با انتقاد مستلزم پذیرش خویشتن است.

گندم در طی دوره مهارت ­آموزی با جدیت تلاش می‌کرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد مثلاً «خودم را به خاطر اینکه شدیداً نیازمند تائید شدن از جانب دیگران هستم، آدم بی ­ارزشی نمی‌دانم ولی این رفتار را دوست ندارم و سعی می‌کنم آن تغییر بدهم».

بیست‌و هشت تغییر کوچک برای دستیابی به یک تفاوت بزرگ
بخوانید

گندم در طول دوره مهارت‌آموزی تفاوت بین نیاز و تمایل را کاملاً درک کرد. نیازها بر اساس توقعات بناشده‌اند یعنی آنچه باید باشد تا خوشحال شوید و یا خودتان را آدم ارزشمندی بدانید.

این طرز تفکر انعطاف­ پذیر واقعاً شمارا خوشحال یا متقاعد نمی‌کند که آدم ارزشمندی هستید به این دلیل که شما از اینکه همسرتان تائیدتان نکند، دغدغه خاطر دارید.

اگر همسرتان شمارا تائید نکند ممکن است افسرده شوید و اغلب به خاطر ضعفی که دارید از خودتان بیزار می‌گردید.

زیربنای تمایل، ترجیح است. ترجیح یعنی اینکه دوست دارید چیزی را داشته باشید ولی اصرار ندارید که برای خوشحالی یا احساس ارزشمندی باید حتماً آن را داشته باشید. گندم درباره خودش و ارتباط با همسرش، طرز تفکر جدیدتری پیدا کرد:

گندم: الآن وقتی همسرم از من انتقاد می‌کند مثل قبل قاطی نمی‌کنم. از او می‌خواهم رفتار آزاردهنده را دقیقاً مشخص کند. بعدش به این مسئله فکر می‌کنم که آیا انتقادش درست بوده یا نه. علاوه بر این، کار دیگری هم انجام می‌دهم که قبلاً فکر نمی‌کردم بتوانم آن را انجام دهم. گاهی اوقات از رفتارهای او انتقاد می‌کنم که همین امر باعث ناراحتی و آشفتگی او می‌شود. در واقع او به این تائید شدن از جانب من نیاز دارد، اما نمی‌خواهم همان‌طور که با من رفتار می‌کرد با او رفتار کنم. الآن خیلی از مسائل برای من روشن‌شده است.

local_library

گردآوری شده توسط گروه آموزشی فکر بنیان

warning

استفاده از مطالب فکر بنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است.

[vc_raw_html]JTNDZGl2JTIwaWQlM0QlMjdtZWRpYWFkLWxQSmclMjclM0UlM0MlMkZkaXYlM0U=[/vc_raw_html]
Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.