مقاله دروغگویی در کودکان درباره نتایج جدید پژوهشهایی است که پیشفرضهای گذشته ما را در مورد علل دروغگویی کودکان به چالش میکشد. همه ما به صداقت و درستی اهمیت زیادی میدهیم، اما نتایج تحقیقات حاکی از چیز دیگری است. بیشتر استراتژیهای قدیمی برای ارتقای صداقت و راستگویی صرفاً باعث میشود کودکان حرفهایتر دروغ بگویند.
طی چند سال اخیر، برخی از محققان از طیفهای مختلف «الگوی وسوسه» برای آزمودن هزاران کودک بهره بردهاند. یافتههای آنها عکس پیشفرضهای موجود را نشان میدهد. اولین چیزی که آنها در پاسخ به این پرسش که چرا کودکان دروغ میگویند؟ دریافتند این بود که کودکان دروغگویی را خیلی زودتر ازآنچه تصور میکنیم یاد میگیرند.
آیا بازیها باعث دروغگویی در کودکان میشوند؟
معمولاً در آزمون «بازی دزدکی نگاه کردن»، فقط یکسوم کودکان سهساله، دزدکی به اسباببازی نگاه میکنند و زمانی که از آنها این مسئله سؤال میشود، بیشتر آنها به آن اعتراف میکنند.
اما بالغ بر 80 درصد کودکان چهارساله اقدام به تقلب میکنند و در پاسخ به این مسئله که آیا دزدکی نگاه کردهاند یا خیر، 80 درصد آنها بهدروغ می گویندکه خیر نگاه نکردهاند.
تقریباً تا چهارسالگی، همه کودکان دروغ گفتن را شروع میکنند. به نظر میرسد دروغگویی در کودکانی که خواهر و برادر بزرگتر دارند، زودتر از سایر کودکان شروع میشود.
آیا والدین باید بهدروغ گفتن کودکان خود توجه کنند؟
والدین اغلب به دروغگویی در کودکان خود توجه زیادی نشان نمیدهند، چراکه ازنظر آنها کودکشان کوچکتر از آن است که معنی دروغ را فهمیده و همینطور از نادرست بودن آن آگاه باشد.
والدین معتقدند زمانی که کودکشان بزرگتر شد و تفاوت راست و دروغ را تشخیص داد، دروغ گفتن را خودبهخود کنار خواهد گذاشت. بر طبق نظر دکتر تالوار، این طرز تفکر اشتباه محض است. هرقدر کودک بهتر قادر به تشخیص راست و دروغ باشد، احتمال دروغ گفتن او افزایش خواهد یافت.
محققان با کمک داستانهای ظریفی میزان دروغگویی کودکان را آزمودند. آنها دریافتند کودکانی که بهتر قادر به تشخیص راست از دروغ هستند، در برابر دروغ گفتن مستعدتر هستند.
بسیاری از وبسایتها و کتابهای تربیتی که از نتایج این تحقیقات غافل هستند، به والدین توصیه میکنند که روی دروغگویی در کودکان خود حساسیت نشان ندهند، چراکه این عادت بهمرور ازسرشان خواهد افتاد. درحالیکه حقیقت ماجرا آن است که برعکس، به آن خو خواهند گرفت.
به والدین پیشنهاد میکنیم کتاب روشی متفاوت در تربیت فرزند را مطالعه کنند.
بیشترین دروغی که کودکان به والدین خود میگویند بر سر چه مسئلهای است؟
بیشترین دروغی که کودکان به والدین میگویند، برای سرپوش گذاشتن بر خطاهایشان است. ابتدا، کودک کار ممنوعی را انجام داده و سپس برای فرار از تنبیه و توبیخهای دیگران، آن را انکار میکند.
این قبیل انکار کردن، آنقدر قابلانتظار و رایج است که معمولاً والدین آن را نادیده میگیرند.
آیا کودکان معنای دروغ را میآموزند؟
اغلب والدین خطای کودک خود را توبیخ کرده، اما از لاپوشانی ناموفق آن میگذرند؛ بنابراین از دیدگاه کودک، دروغ نافرجام او برایش ضرر زیادی در پی ندارد.
همزمان که کودکان یاد میگیرند چگونه دروغی را ساختهوپرداخته و آن را ادامه دهند، معنای دروغگو بودن را نیز میآموزند.
اما این تصور برایشان ایجاد نمیشود که دروغگویی کار خوبی است، بلکه بهتدریج از زشت بودن آن آگاه میشوند.
کودکان میآموزند که فریبکاری از هر نوعی که باشد عمل ناپسندی بوده و بهتدریج یاد میگیرد که فقط در برخی از موارد دروغ گفتن جایز است.
آیا دروغگویی در روند رشد کودک اثری میگذارد؟
ما درحالیکه راستگویی را فضیلت مهم کودکان میدانیم، این دروغگویی است که کودک در آن مهارت بیشتری از خود نشان میدهد.
لازمه دروغگویی کودک آن است که در درجه اول حقیقت را تشخیص داده، بعد در ذهن خود واقعیت دیگری را جانشین آن کرده و با دوزوکلک آن را به فرد دیگری بقبولاند.
بنابراین، دروغگویی، هم مستلزم رشد شناختی (مراحل رشد شناختی پیاژه را ببنید) و هم مهارتهای اجتماعی پیشرفته است، درحالیکه راستگویی به این عناصر نیازی ندارد. تالوار نتیجه میگیرد که دروغ گفتن نقطه عطف رشد کودک است.
آیا دروغگویی باهوش کودکان رابطه مستقیم دارد؟
در حقیقت، کودکانی که در دو یا سهسالگی بهدروغ گفتن اقدام میکنند و یا کودکانی که در سن چهار-پنج سالگی بدون تناقضگویی و لو دادن قادر به مدیریت دروغ خود هستند، در آزمون مهارتهای تحصیلی نمرات بالاتری کسب میکنند.
تالوار مدعی است: «دروغگویی باهوش کودک رابطه مستقیمی دارد اما این بدین معنا نیست که والدین نباید با دروغگویی کودک خود برخورد کنند.»
هدف کودکان از دروغگویی چیست؟
کودکان، دروغگویی را باهدف اجتناب از تنبیه شروع میکنند، بنابراین هر وقت که احتمال تنبیه بدهند بیاختیار شروع بهدروغ گفتن میکنند.
زمانی که کودک به سن مدرسه میرسد استدلال او برای دروغگویی پیچیدهتر میشود.
فرار از تنبیه بزرگترها، عامل تشدید دروغگویی کودک است اما همچنان که احساس همدلی و روابط اجتماعی در او تقویت میشود، دروغگویی به خاطر دیگران خود را نشان میدهد.
مثلاً ممکن است برای اجتناب از جریحهدار کردن احساسات دوست خود، دروغ بگوید.
تالوار معتقد است: «در مدرسه، یکی از عناصر مهم دوستی، رازداری است، بنابراین دروغگویی به بخشی از هدف رازداری کودک بدل خواهد شد.»
علت دروغگویی در کودکان چیست؟
دروغگویی به شیوههای مختلف، مانند دست انداختن دوستان، غلو کردن در مورد پایگاه و وضعیت خانوادگی خود و همینطور فریب دادن والدین، شیوه مناسبی برای افزایش قدرت و حس کنترل بیشتر کودک خواهد بود.
بسیاری از کودکان بعد از ورود به مدرسه، از دروغ گفتن بهعنوان سازوکاری برای سازش بهره میگیرند. درواقع دروغ گفتن برای آنها تبدیل به ابزاری برای تخلیه خشم و یا جلبتوجه دیگران میشود.
آنها ممکن است با تصور عقب ماندن از همسالان خود، تلاش به انطباق با آن نمایند.
آیا کودکان دروغ را از بزرگترها یاد میگیرند؟
کودکان، تحت تأثیر دروغهای مصلحتی بزرگترها، بهتدریج راحتتر با قضیه دورویی کنار میآیند. درواقع، عدم صداقت به بخشی از زندگی روزانه آنها بدل میشود.
آنها یاد میگیرند که صداقت و راستگویی منجر به بروز اختلاف شده، درحالیکه عدم صداقت، شیوه آسانتری برای اجتناب از تعارض است.
کودکان بهراحتی فرق بین دروغ مصلحتی و دروغ فریبکارانه را تشخیص میدهند، در هر وضعیتی که احساس نیاز کنند، دروغ مصلحتی را به کار میگیرند. در این صورت، ازلحاظ روانی دروغ گفتن به والدین و بزرگترها آسانتر خواهد بود.