درک نگرانی گاهی اوقات حتی برای روانشناسان و درمانگران نیز تا حدی دشوار و چالش زا است. نکته تعجببرانگیز این است که با اینکه نگرانی پدیدهای جهانشمول و شایع است، اما تعریف آن دشوار مینماید.
تنها در همین چند سال اخیر است که پژوهشگران توانستهاند درک نگرانی درستی پیدا کنند. با بررسی دقیق و جامع افراد مبتلا به نگرانی افراطی متوجه شدهایم که در تعریف درست نگرانی باید سه مؤلفه را مدنظر قرار داد:
- آینده مداری
- فاجعه سازی
- افکار کلامی
اولین مؤلفه نگرانی همانا آینده مداری آن است. به عبارتی وقتی که نگران میشوید به حوادث احتمالی آینده میاندیشید. ممکن است این حرف تا حدودی برای شما تعجببرانگیز باشد.
ممکن است حتی با این تعریف موافق نباشید. شما ممکن است استدلال کنید که نگران وقایع زمان حال هستید و نه نگران وقایع احتمالی آینده. اگر دقیقتر به نگرانی نگاه کنیم شاید این اختلافنظر حل شود.
به صرف اینکه افکار ما معطوف به زمان آینده هستند، نمیتوان بهدرستی نگرانی را تعریف کرد. آیندهنگری میتواند شما را امیدوار سازد. البته به شرط اینکه تفکر شما درباره آینده، بدبینانه نباشد.
اگر آینده را ناامید و تیرهوتار بنگرید، آنگاه آیندهنگری تبدیل به نگرانی دردسرساز میشود. به همین دلیل مؤلفه دوم نگرانی را فاجعه سازی میگویند.
شما آینده را از چشمانداز تفکری منفی و بدبینانه میبینید. افکار شما مدام به بدترین حالتهای ممکن در آینده، میچسبند. شما دائم به این موضوع فکر میکنید که آیندهای سخت وحشتناک و ناخوشایند در انتظار شماست.
ویژگی سومی که برای نگرانی درنظر گرفتیم به طور اتفاقی کشف شد. پژوهشهای توماس بورکووک که یکی از پیشگامان پژوهش در حوزه نگرانی است، ویژگی سوم نگرانی را مشخص کردند.
نگرانی عموماً مبتنی بر افکار کلامی است. زمانیکه حالمان خوب است و در حالت آرامش به سر میبریم، هم تصویری و هم کلامی فکر میکنیم.
اما نگرانی اغلب با خطور تصاویر ترسناک به ذهن شروع میشود، اما کلمات بعدی که به ذهن متبادر میشود این تصاویر وحشتناک اولیه را در هالهای از ابهام فرومیبرند.
این دفعه که نگران شدید به این فرایند دقت کنید. در ذهن شما چه میگذرد؟ شما در حین نگرانی مدام با خودتان حرف میزنید. تصاویر ترسناک به تدریج جای کمتری در ذهن شما اشغال میکنند و شما دائم درباره حوادث منفی با خودتان حرف میزنید.
در اثر این حرف زدن با خودتان، توانایی فکر کردن به راهحلهای درست را از دست میدهید و آینده را فاجعهآمیز مینگرید.
بنابراین، آینده مداری، تفکر فاجعهآمیز و تفکر کلامی را میتوان سه مؤلفه اساسی نگرانی تلقی کرد. بورکووک و همکارانش این سه مؤلفه را در تعریف از نگرانی جای دادند:
“زیاد حرف زدن با خودمان درباره وقایع منفی که میترسیم در آینده رخ بدهند”. این تعریف از نگرانی، بسیار دقیق و درست است.
حال که دانستید درک نگرانی چیست، اگر موافق باشید به دو نوع نگرانی متفاوت اشاره کنیم:
- نگرانی کارساز
- نگرانی دردسرساز
اگر مراجعان بتوانند بین این دو نوع نگرانی تمایز قائل شوند کار بسیار ارزشمندی انجام دادهاند. مراجعان با انجام این کار میتوانند مزایای مهم نگرانی کارساز را بشناسند و اهدافی واقعبینانهتر برای کنترل نگرانی دردسرساز، تدوین کنند.
بایستی به این نکته مهم دقت کنید که همه نگرانیها، بد نیستند. در واقع نگرانی برای بقای ما ابزاری مفید محسوب میشود. در سیر تکامل بشر، آنها که نگران وعده غذایی بعدی بودند، جان سالم به در بردند و آنهایی که عین خیالشان نبود، بیشتر به دردسر میافتادند.
در واقع نگرانی به شما کمک میکند تا با مشکلات و تهدیدهای زندگیتان روبهرو شوید. به عنوان مثال اگر نگرانی سلامتی خود باشید، احتمالاً دست به تغییرات مثبتی در زندگیتان میزنید؛ مثلاً سیگار را ترک میکنید و رو به ورزش میآورید.
این کارها، ماحصل نگرانی کارساز هستند. نگرانی کارساز به شما کمک میکند تا برای مشکلات زندگیتان تدبیری بیندیشید و دست به کار شوید که تهدیدهای آینده را کم کنید.
مثلاً در نوع غذایی که میخورید، بیشتر دقت کنید تا خطر بیماری قلبی کم شود. خلاصه اینکه نگرانی کارساز، بر مسائل واقعبینانه متمرکز است و باعث راهحلهای دقیق و مشخصی برای حل مشکل میشود.
نگرانی دردسرساز، دو ویژگی اساسی دارد:
- اول اینکه این نگرانی باعث هیچگونه راهحل درست و دقیقی نمیشود. یکی از بزرگترین پادزهرهای اضطراب و استرس، دست زدن به اقدامی سازنده است.
اضطراب، پاسخ جنگ یا گریز یا در شما فعال میکند. زمانی که این پاسخ فعال شود، بدن در برابر تهدید یا خطر، دست به واکنش میزند. این واکنش به شما کمک میکند تا در برابر تهدید، اقدامی سازنده و گرهگشا در پیش بگیرید.
بدبختانه، نگرانی دردسرساز این واکنش را ناممکن میسازد. نگرانی دردسرساز، دست و پای شما را برای اقدام سازنده میبندد. به جای اینکه برای حل مسئله قدم بردارید، اسیر نگرانی دردسرساز میشوید.
- دومین مؤلفه نگرانی دردسرساز این است که بر وقایع نامحتمل و بعید تمرکز میکند، مثل دزدیده شدن فرزندان شما. واقعیت این ست که زندگی انسان پر از خطر است. هر روز، خطرات زیادی از بیخ گوش ما میگذرد.
اما با این حال اگر ذهن ما مدام درگیر خطرات بعید بشود، انرژی و وقت ما بیهوده صرف تنش و اضطراب میگردد. بدتر اینکه ممکن است بر اساس این تهدیدها در زندگی خودتان تصمیمهایی بگیرید که بر زندگیتان اثر مخرب بر جای بگذارد.
نگرانی کارساز به شما انرژی میدهد تا تغییرات مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید، اما نگرانی دردسرساز، مدام ذهن شما را درگیر میکند و زندگی شما را محدود میسازد.
وقتی که نگران میشوید، این نگرانی بر بخشهای مهم زندگی شما اثر میگذارد. درک نگرانی بر شیوه تفکر، نوع احساس، سبک رفتار و چگونگی روابط شما اثر میگذارد.
برای اینکه به اثرات نگرانی بیشتر پی ببریم، اگر مایل هستید هر یک از این جنبهها را بیشتر بررسی کنیم:
شناختی، رفتاری، جسمی و بین فردی.
زمانی که نگران میشوید، ذهن شما مملو از افکار میشود. شناخت را میتوان خیلی ساده به عنوان فکر تعریف کرد. همانگونه که در تعریف نگرانی اشاره کردیم افکار آینده مدار و فاجعهآمیز را نگرانی میگویند.
زمانی که نگران هستید، ذهن شما در چنبره افکار فاجعهآمیز و آینده مدار میافتد. به عنوان مثال، فردی که نگران سلامتی خود است چنین افکاری به ذهنش خطور میکند:
اگر دچار سرطان شوم چی؟ چه مرگ وحشتناک و دردناکی خواهم داشت. خانواده از مرگ تدریجی من عذاب میکشند. وحشتناک است و …
منظور از تأثیر رفتاری، این است که شما در قبال نگرانی چگونه واکنش نشان میدهید. پاسخهای افراد به نگرانی معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند:
-
تلاش برای کاهش اضطراب
مثل اطمینان طلبی از دوستان صمیمی یا روی آوردن به رفتارهای اجبارگونه (وارسی یا تکرار)
-
اجتناب
به عبارتی شما از تمام مسائل و موقعیتهای اضطراب برانگیز فرا میکنید. ممکن است این کار را با اهمالکاری انجام میدهید و یا ممکن است از دوستان یا رئیس خودتان فرار میکنید، زیرا میترسید که با شما بد برخورد کنند یا حکم اخراج شما را بدهند.
نگرانی مزمن، بدن شما را به شدت تحت تأثیر استرس قرار میدهد و ممکن است نشانههای جسمی متعددی بر جای بگذارد. برخی از شایعترین نشانههای جسمی افراد مبتلا به نگرانی افراطی عبارتاند از تنش عضلانی، دشواری در تمرکز، بیقراری، خستگی و بیخوابی.
علاوه بر این، شما ممکن است علائم دیگری از اضطراب را نیز تجربه کنید. مثل تنگی تنفس، لرزش، عرق کردن، سرگیجه، تهوع، اسهال و تکرر ادرار.
درک نگرانی نه تنها بر شما اثر میگذارد، بلکه روابط شما با دیگران را نیز بینصیب نمیگذارد. این مسئله در پژوهش اخیر انجمن اختلالات اضطرابی آمریکا به خوبی نشان داده شد.
نتایج این پژوهش نشان داد که افراد دچار نگرانی به احتمال بیشتری دست به صمیمیت گریزی و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی میزنند.
علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از آن بود که افراد دچار نگرانی، بیشتر اهل مشاجره و جروبحث هستند و روزهای بیشتری از محل کار غیبت میکنند.
نتایج این پژوهش نشان دادن که نگرانی بر روابط عاشقانه و دوستان افراد نیز اثرات مخربی بر جای میگذارد. در این قسمت به اثرات نگرانی به طور خلاصه اشاره میکنیم:
- شناختی: افکار منفی و فاجعهبار درباره آینده
- رفتاری: رفتارهای اجتنابی و اجبارگونه
- جسمی: تنش عضلانی، بیخوابی، خستگی، بیقراری، دشواری در تمرکز
- بین فردی: صمیمیت گریزی، جروبحث و مشاجره، تندخویی و کنارهگیری
[vc_raw_html]JTNDZGl2JTIwaWQlM0QlMjdtZWRpYWFkLWxQSmclMjclM0UlM0MlMkZkaXYlM0U=[/vc_raw_html]