اهمیت عشق

اهمیت عشق مقاله ای است کوتاه و درباره آن است که چرا نیاز شما به دیگران بیشتر از نیاز شما به غذاست؟ پاسخ به این سوال آسان نیست. چراکه عشق واژه ای ساده برای تعریف نیست. دکتر ویلیام گلسر در نظریه خود عشق را جزء نیازهای اساسی نوع انسان قرار می دهد و برای آن ارزش زیادی قائل شده است.

استراتژی عمل. جزئیات این که چرا عشق برای جلوگیری از افسردگی ضروری است. ارتباط با جامعه، شما را به ارتباط متقابل با مردم نزدیک می کند. امید و اعتماد. به همان اندازه که جسم و روح شما به اکسیژن نیاز دارد به عشق نیز نیازمند است. عشق معامله کردنی نیست. هرچه شما ارتباط بیشتری با دیگران داشته باشید، از نظر جسمی و عاطفی سالم‌تر خواهید بود. هرچه ارتباط شما با دیگران کمتر شود احتمال مخاطره و زیان برای شما بیشتر است. این درست است که هرچه کمتر دوست بدارید افسردگی بیشتری را در زندگی تجربه خواهید کرد. شاید عشق بهترین داروی ضدافسردگی باشد. به همین دلیل است که احساس بدون عشق بدون عمومی‌ترین شکل افسردگی است.

بسیاری از افراد افسرده، نه خودشان را دوست دارند و نه احساس عشق و دوست داشتن به دیگران را دارند، آن‌ها بسیار روی خود تمرکز می‌کنند و همین امر باعث می‌شود کمتر موردتوجه دیگران قرار بگیرند و جذابیتی داشته باشند و از این‌که فرصت و مجالی بیابند که توانایی‌ها و مهارت‌های عشق را بیاموزند محروم می‌مانند. افسانه‌ای وجود دارد که عشق یک‌دفعه اتفاق می‌افتد. درنتیجه مرز افسرده اغلب بدون مقاومت و کورکورانه در انتظار کسی می‌ماند که او را دوست بدارد؛ اما عشق از این راه عملی نیست. برای عاشق شدن و نگه‌داشتن عشق می‌بایست بیرون آمد، فعال بود و مهارت‌های ویژه بسیاری را آموخت.

بسیاری از ما نظر و عقیده خود را در رابطه با عشق از فرهنگ‌های عامه گرفته‌ایم و معتقدیم که عشق چیزی است که باعث ابراز احساسات می‌شود. در فرهنگ‌عامه عشق ایده آل عبارت است از تصورات غیرواقعی که بیشتر به شکل تصنعی و سرگرمی است و این‌یکی از دلایلی است که چرا بسیاری از ما افسرده هستیم. عشق ما تصوراتی غیرواقعی و تصنعی و در خیال ماست. ما گمان می‌کنیم که آشفتگی و شیفتگی یعنی عشق. یک نتیجه‌گیری این است که وقتی ما به‌طور حقیقی عاشق شدیم، غمگین و مأیوس می‌شویم. چراکه چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که بافرهنگ ایده آل ما هم‌خوانی ندارد. بعضی از ما چیزی را مطالبه می‌کنیم و خود نیز کنترل می‌کنیم و گمان می‌کنیم عشق ایده آل ما بایستی این باشد که کس دیگری، آنچه را که در تصورات ماست باید انجام دهد. این امر نه‌تنها امکان‌پذیر نیست بلکه لازم است که راه رسیدن به عشق برای رفع افسردگی نیز باید تغییر یابد. پیشنهاد می کنیم مقاله گرسنگی برای لمس شدن را مطالعه کنید.

پول و خانواده: ایجاد عادات مالی مناسب
بخوانید

این اقدامات استراتژیک را دنبال کنید تا آنچه را که از زندگی می‌خواهید به دست آورید، هم عاشق و هم معشوق بودن:

اهمیت عشق
FBB00147
  • شناختن تفاوت بین شیفتگی و عشق. شیفتگی یک وضعیت روحی است با شیدایی عمیق است. همهٔ احساس‌ها خوب و عالی است اما در واقع به‌ندرت دوام دارد و اولین مرحله از جنون است. جذابیتی است که به‌موجب آن‌همهٔ هورمون‌ها ترشح می‌شوند و همه‌چیز به نظر خوب و درست می‌رسد. این حالت تقریباً به‌طور متوسط شش ماه دوام می‌یابد. این حالت می‌تواند به عشق تبدیل شود. بسیاری از عشق‌ها در حقیقت از شیفتگی آغاز می‌شوند؛ اما بیشتر شیفتگی‌ها هرگز به مرحله عشق نمی‌رسند. بدانید که عشق مهارتی است آموختنی، نه چیزی که از هورمون‌ها یا احساسات مخصوص ویژه‌ای بیرون بیاید. اریک فروم عشق را «خواست اراده» می‌نامد. اگر شما توانایی‌های دوست‌داشتن را نیاموزید در واقع، بدین معناست که افسرده شدن خود را تضمین می‌کنید. شما افسرده خواهید شد نه‌تنها به خاطر این‌که به‌اندازهٔ کافی با دیگران ارتباط برقرار نکردید بلکه به خاطر این‌که تجربه شکست‌های بسیاری را داشته‌اید.
  •  مهارت برقراری ارتباط خوب و درست را بیاموزید. این مهارت‌ها وسیله‌ای هستند که با آن‌ها می‌توانید امید و اعتماد و ارتباط قوی خود را افزایش دهید. هرچه ارتباط شما بیشتر شود به همان اندازه افسردگی شما کمتر می‌شود چراکه شما احساس می‌کنید که شناخته‌شده‌اید و شناخته‌اید. همواره تفاوت‌هایی بین دو نفر وجود دارد. اشکالی ندارد که شما چقدر خوب هستید یا چقدر به کسی نزدیکید. اگر ارتباط شما درست پیش برود تفاوت‌های ظاهری و سطحی، مشکلی را پیش نخواهد آورد. مسئله این است که باید تفاوت‌ها را شناخت و با آن‌هایی که از شما فاصله نمی‌گیرند یا شما را طرد نمی‌کنند ارتباط برقرار کنید. شما می‌توانید این کار را به‌وسیله شناخت این‌که شخص دیگر (طرف مقابل) از کجا آمده؟ چه کسی است؟ و این‌که قادر باشید خودتان را معرفی کنید و نشان دهید انجام دهید. وقتی تفاوت‌ها را شناختید باید قادر باشید با طرف مقابل مذاکره و مصالحه کنید و دلیل کلی را برای انجام این کارها بیابید.
  • تمرکز بر روی طرف مقابل. بر روی آنچه که به دست آورید و این‌که چگونه با شما رفتار می‌شود، تمرکز کنید. آنچه را که طرف مقابل نیاز دارد بشناسید. (شناخت نیازهای طرف مقابل). آنچه را که واقعاً نیاز دارد تا با آن احساس خوبی داشته باشد. آموختن این مهارت‌ها برای مردمی که در فرهنگ خودخواهانه امروزی هستند واقعاً دشوار است. البته خودتان را در این جریان گم نکنید. مطمئن شوید که به خودتان هم اهمیت می‌دهید و در فکر خودتان هم هستید.
  • به دیگران هم کمک کنید. افسردگی چنان مردم را در خود فروبرده و متمرکز در خود نگه می‌دارد که آن‌ها نمی‌توانند کسی را خارج از خود ببینند و به‌اندازهٔ کافی قادر باشند که یاد بگیرند که کس دیگری غیر از خودشان را هم دوست بدارند. هرچه به دیگران بیشتر توجه کنید و یاد بگیرید که واکنش نشان دهید و نیازهای دیگران را برآورده کنید به همان اندازه می‌توانید بیشتر دوست داشته باشید.
  •  توانایی تطبیق با واقعیت را در خود افزایش دهید. دوست داشتن یک نفر به‌طور حقیقی، به همان اندازه که خودتان را دوست دارید مهم است. این‌که دیگران واقعاً چه می‌گویند؟ آن‌ها واقعاً چه نیازهایی دارند؟ افراد افسرده گمان می‌کنند که تنها حقیقت، حقیقت افسردگی آن‌هاست. نزاع جدی با نداهای منفی درونی خودتان، حساسیت به پذیرفته نشدن و طرد شدن از طرف دیگران یکی از علائم اصلی افسردگی است. نتیجه کم بودن اعتمادبه‌نفس این می‌شود که از  ارتباطات تفسیر درستی نمی‌شود؛ همچنین به‌عنوان یک نقص دائمی تعبیر می‌شود. با به‌سرعت احساس طرد شدن به‌وسیله طرف مقابل شما باور می‌کنید که این رفتاری است که اساساً لیاقت و شایستگی آن را داشته‌اید؛ اما طرد شدن در واقع از خود شما سرچشمه گرفته و احساس عدم لیاقت و نقص در واقع نشان از افسردگی دارد.
شجاعت ارتباطی
بخوانید

باید اعتراف کرد که ندای درونی قوی است اما واقعی نیست. با این ندا حرف بزنید. «من واقعاً طردشده نیستم، این مسئله که من لیاقت ندارم و نقص‌هایی دارم واقعاً دائمی نیست. من اشتباه کردم» یا «این مسئله راجع به من نبوده، چیزی بود که من فقط نمی‌دانم که چطور اتفاق افتاده و حالا می‌خواهم یاد بگیرم»، اگر شما می‌خواهید، موقعیتی را دوباره گسترش دهید، می‌توانید دوباره بپذیرید که راه مؤثری هست و شما می‌توانید عشقی را که نیازمند آن هستید بیابید و آن را نگه‌دارید.

local_library

نویسنده: منیره یدالله وند؛ منبع: مجله روان‌شناسی و جامعه

warning

استفاده از مطالب فکر بنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.