دلایل درست ازدواج
- مصاحبت و همراهی:
شریک شدن با دیگری در زندگی دلیل رایج و مناسبی برای ازدواج است. مصاحبت و همراهی به این معنی است که در سفر زندگی شریک و همراهی داشته باشیم. هرچند برخی از مردم به اشتباه تصور میکنند که ازدواج به تنهایی آنها خاتمه خواهد داد.
مطلب مهم اینجاست که چه کسی پیشقراول این سفر خواهد بود. آیا هر دو در یک راه میخواهند بروند، یا اینکه یکی از همسران
معمولاً آقایان دیگری را در سفر خود شریک میکند.
اگر زن برای خود مقصدی نداشته باشد، شاید بتوان او را به همراهی فراخواند؛ اما همراهی با فردی که قصد معینی ندارد، چندان رضایتبخش نیست و اگر دیگری را با اجبار همراه خود کنیم، باز هم سفر دلنشین نخواهد بود و تعارض و دلزدگی را در خود نهفته دارد.
- عشق و صمیمیت:
نیاز به عشق و صمیمیت از دلایل ازدواج ، با نیاز به مصاحبت و همراهی رابطه دارد. محبت اصیل و حقیقی برای فرد فرد آدمیان هدیهای فوقالعاده است.
- شریک حمایتکننده:
از دلایل ازدواج فرصتی است که ازدواج برای رشد فرد به عنوان یک انسان فراهم میکند. اگر یکی از دو نفر فقط به فکر رشد خود و علایق حرفهای و نیاز خود به شهرت و موفقیت باشد، ازدواج نمیتواند بقا داشته باشد؛ یا حداقل بقای رضایت بخشی نخواهد داشت؛ اما شریک شدن در موفقیتهای یکدیگر و حمایت اصیل و صمیمانه میتواند ارتباط را تقویت کند و به آن ثبات بدهد.
ازدواج مناسب میتواند بهترین فرصت برای موفقیت هر دو نفر باشد.
- شریک جنسی:
ازدواج منبع باثباتی برای ارضای جنسی هر دو نفر است و راهی است مشروع و مجاز برای بروز هیجانات و رفتارهای جنسی؛ اما اگر ارتباط جنسی دلیل اصلی ازدواج باشد، معمولاً با ازدواج موفقی روبرو نخواهیم شد.
- والد شدن:
دلیل رایج دیگر جهت ازدواج صاحب فرزند شدن است. والد شدن البته موهبتی آمیخته با تضاد است. از یکسو تربیت فرزند وظیفهای سخت و اغلب حتی دلسردکننده است اما از طرف دیگر کاری بسیار رضایتآور است.
وقتی فرزندان بزرگ میشوند و به حد کافی مستقل میشوند، اکثر والدین بیان میکنند که این تجربه برای همهی عمر آنها کافی بوده است و دیگر نمیخواهند که صاحب فرزند شوند؛ اما اغلب خواهند گفت که اگر یکبار دیگر به دنیا بیایند باز هم تصمیم به داشتن فرزند خواهند گرفت. هر فردی نمیتواند پدر یا مادر خوبی باشد و این البته وظیفهای دشوار است.
آمدن فرزند میتواند بر ازدواج تأثیر مثبت و یا به عکس تأثیر منفی و مخرب داشته باشد. زوجهایی که با موفقیت فرزندان خود را بزرگ کردهاند، انسجام با اهمیتی بین خود ایجاد میکنند و از آنچه که با هم انجام دادهاند، احساس افتخار و غرور میکنند.
دلایل نادرست ازدواج
دلایلی هست که فرد به خاطر آنها ازدواج میکند، ولی همان دلایل میتواند ازدواج را با مشکلات و تضادهای قابل توجهی رویاروی کند. دلایل ازدواج که نادرست میباشند، در زیر فهرست شدهاند.
- شورش برعلیه والدین:
برای بسیاری از ما راحت نیست، اقرار کنیم که با والدین خود تعارض داریم. تعارض با والدین، میتواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را بهسوی ازدواج سوق دهد.
وقتی که فردی در خانوادهای زندگی میکند که والدین او اهانتکننده و تحقیرکننده هستند، به نظر میرسد که ازدواج انتخاب موجهی باشد.
آنهایی که در آتش تعارضهای طولانیمدت والدین سوختهاند، آنهایی که قربانی پدر و مادری معتاد بودهاند و آنهایی که قربانی آزارهای جسمانی، هیجانی و جنسی در خانواده بودهاند، دلایل موجهی دارند تا از خانواده به نحوی بگریزند و از آن دور شوند؛ اما آیا داشتن دلیل موجه برای «ترک خانواده» ضرورت دلیل موجهی برای «ازدواج» است؟!
در اینگونه موارد بهتر است که افراد استقلال شخصی خود را بسط دهند و با خانوادهی خود رودررو شوند به روابط خود و خانواده خود بی اندیشند و برای مشکلات و مسائل راهحلی بیابند تا اینکه درگیر ازدواج شوند و یا به فکر ازدواج باشند.
با ازدواج میتوان از یک شرایط فاجعهبار گریخت اما با چه بهایی؟ آیا به بهای وارد شدن در یک شرایط فجیع دیگر؟ تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از افرادی که از آزار والدین به ازدواج پناه بردهاند، ازدواج آنها نیز آزاردهنده بوده است.
- جستجوی استقلال:
جوانان کشش زیادی برای اینکه روی پای خود بایستند و کارهایشان را خودشان انجام دهند و یا مستقل باشند، دارند؛ اما استقلال امری است که فرد فقط بهتنهایی میتواند به آن برسد. با اتکای به همسر، فرد به استقلال نخواهد رسید.
بسیاری هستند که ازدواج میکنند تا مستقل شوند؛ اما مستقل شدن سالها وقت میبرد و امری است وابسته به خود فرد تا هر چه بیشتر، روی پای خود بایستد.
- التیام یک ارتباط شکستخورده:
التیام رنجها و دردهای یک ارتباط شکستخوردهی اخیر، از دلایل ازدواج نادرست است. این ازجمله موضوعاتی است که شناسایی آن در دیگران راحتتر از شناسایی آن در خودمان است.
پاسخ رایج به هشدارهای دیگران معمولاً این است که نه! من میفهمم که شما چه میگویید، اما این مورد فرق دارد.
ما تمایل داریم که ارتباط جدید و آمیخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگریم و از اینکه ممکن است این ارتباط واکنش به یک ارتباط قبلی باشد میپرهیزیم و غفلت میکنیم.
فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد. ازدواج زمانی موفقتر خواهد بود که دو نفر بخواهند ازدواج کنند؛ تا اینکه «نیاز» به ازدواج داشته باشند.
ارتباطی که بر اساس التیام یکی از دو نفر شکل بگیرد، از همان آغاز در معرض خطر است. چرا که عاطفهی بین آن دو نه تنها به دلیل دوستی و عشق، نیست بلکه به خاطر شفابخشی و التیام زخمها و جراحات ارتباط دیگری است که قبلاً رخ داده است.
- فشار خانواده و یا اجتماع:
برخی از خانوادهها مطابق آداب و فرهنگ و عرف خود برای ازدواج به جوانان فشار میآورند. در یک جامعهی شهری و تحصیلکرده، این فشار میتواند نامحسوس و ظریف باشد؛ اما در جامعهای دیگر با صراحت بهطور مستقیم از جوان میخواهند که ازدواج کند.
خانمها بیشتر در معرض این استرس هستند. بسیاری از دانشجویان وقتی که شهر خود را ترک میکنند و به دانشگاه میروند، پس از مدتی شاهد ازدواج همکلاسیهای دورهی دبیرستان خود خواهند بود؛ که حتی بچهدار نیز شدهاند و همین میتواند بر آنها فشار روانی و استرس وارد کند.
در ازدواج نباید عجله کرد. شتاب در ازدواج، بعید است که به ارتباط شاد و سالمی منجر شود. افرادی که با دلایل درست سعی در انتخاب همسر دارند، نباید تسلیم این فشارها شوند.
- ازدواج اجباری:
برخی افراد تحتفشار خانواده یا دوستان به یک ازدواج از قبل ترتیب دادهشده تن میدهند. گاهیاوقات از زمان کودکی در مورد ازدواج دو نفر صحبت شده است.
همهی خانواده بر این اعتقاد بودهاند که این دو نفر باهم ازدواج خواهند کرد و حالا که این افراد بزرگ شدهاند، احساس فشار و اجبار میکنند که باید باهم ازدواج کنند.
ازدواج اجباری که از دلایل ازدواج نادرست میباشد، در ایران با بالاترین آمار طلاق و مشکلات بعدی همراه است.
- نیاز جنسی:
ازدواج فقط برای رفع نیاز جنسی احتمالاً نمیتواند به ازدواج موفقی منجر شود. چرا که دیگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولاً از چشم دور میماند.
در اینگونه ازدواج زیباییهای ظاهری همسر بیشتر مدنظر قرار میگیرد و شتاب و تعجیل نیز عامل تأثیرگذار منفی دیگری است. این مسئله بیشتر در مردان مشاهده میشود، یا افرادی که بسیار مذهبی هستند.
در فرهنگعامه، عدم ارضای نیاز جنسی سبب برخی بیماریهای روانی دانسته میشود؛ مثلاً برای بهبود حال بیماران روانی برخی توصیه به ازدواج میکنند که نه تنها حال بیمار را بهبود نخواهد بخشید، بلکه استرس و فشار روانی بیشتری را ایجاد خواهد کرد؛ که میتواند بیماری را تشدید کند.
- دلایل اقتصادی:
امنیت اقتصادی و نیز تغییر طبقهی اجتماعی که با وضعیت اقتصاد ارتباط دارد، همواره یکی از دلایل ازدواج بوده است. البته در دورههایی که امنیت اقتصادی کم است، طبیعتاً در نظر گرفتن اقتصاد و مسائل حاشیهای آن دلیل موجهی برای مردم به نظر میرسد و در بسیاری از ازدواجها این مسئله پررنگتر میشود.
به نظر میرسد در خانمها این مسئله رایجتر باشد. تکیهبر وضعیت مالی شوهر و یا وضعیت مالی خانوادهی او برای آنها ایجاد امنیت میکند. هرچند که در آقایان نیز این تمایل وجود دارد، اما آنها سعی میکنند که این تمایل را صراحتاً ابراز نکنند.
یکی از موارد دیگری که ایجاد امنیت اقتصادی میکند، شاغل بودن هر دو نفر است. چرا که در صورتی که یکی از آنها بیکار شود، دیگری درآمد خواهد داشت و دورهی بیکاری با امنیت بیشتری سپری خواهد شد.
البته ازدواج، خودبهخود امنیت اقتصادی ایجاد نمیکند؛ اما در اکثر فرهنگها این امر از اهمیت زیادی برخوردار است. در بسیاری از کشورها رایجترین مشکل همسران، مشکل اقتصادی و مالی است.
- تنهایی و استیصال:
همه ما گاهی در زندگی احساس تنهایی میکنیم؛ اما ازدواج به این دلیل که احساس تنهایی میکنیم و برای فرار از تنهایی از دلایل ازدواج نادرست است. بهتر است تنهایی خود را از راههای دیگری برطرف کنیم تا اینکه بخواهیم با ازدواج آن را رفع کنیم.
- احساس گناه:
گاهی در رابطه با یک نفر احساس گناه میکنیم و به دلیل احساس گناه یا احساس ترحم با او ازدواج میکنیم. احساس گناه یا احساس ترحم به هر دلیلی که ایجاد شده باشد، یک دلیل نادرست برای ازدواج است.
- احساس کمبود و تهی بودن:
گاهی افرادی که هدفی را در زندگی دنبال نمیکنند، نمیدانند که از زندگی چه میخواهند، احساس ناکامی میکنند و از زندگی خود راضی نیستند، برای حل این مشکلات به ازدواج روی میآورند که قطعاً دلیل نادرستی برای ازدواج است.
مشکلات ذکرشده باید از راههایی غیر از ازدواج حل شود. ازدواج یک رابطهی درمانی نیست، بلکه یک رابطهی صمیمانه است.
اغلب ازدواجها با دلایل درست و نادرست آمیخته با هم شکل میگیرند. هرچه که دلایل درست ازدواج بیشتر باشد، احتمال موفقیت و پایداری ازدواج افزایش مییابد.
مطالعهی کتاب ۱۰۰۱ پرسش پیش از ازدواج را هم به شما پیشنهاد میکنیم.
منبع
کتاب ازدواج (آموزش پیش از ازدواج)؛ نوشته مهدی میرمحمد صادقی