رابطه‌ای که در آن نامزد / همسر را به‌عنوان عکس‌العمل در برابر نامزد قبلی‌ انتخاب کرده‌اید

رابطه‌ای که در آن نامزد / همسر را به‌عنوان عکس‌العمل در برابر نامزد / همسر قبلی‌تان انتخاب کرده‌اید، می‌تواند جز عواملی باشد که منجر به شکست رابطه می‌شود و به درد و یأس در عشق می‌انجامد.

ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:

  1. رابطه‌ای که در آن بیش از آنچه نامزد / همسرتان به شما عشق می‌ورزد، شما به او عشق می‌ورزید.
  2. رابطه‌ای که در آن کمتر از آنچه نامزد / همسرتان به شما عشق می‌ورزد، شما به او عشق می‌ورزید.
  3. رابطه‌ای که در آن عاشق توانایی‌های بالقوه‌ی نامزد / همسر خود هستید.
  4. رابطه‌ای که در آن مأموریت نجات نامزد / همسرتان را به عهده دارید.
  5. رابطه‌ای که در آن به نامزد / همسر خود به‌عنوان یک فرد نمونه و الگو چشم دوخته‌اید.
  6. رابطه‌ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته‌ نامزد / همسر خود شده‌اید.
  7. رابطه‌ای که در آن شما و نامزد / همسرتان تفاهم جزئی دارید.
  8. رابطه‌ای که در آن نامزد / همسرتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده‌اید.
  9. رابطه‌ای که در آن نامزد / همسرتان را به‌عنوان عکس‌العمل در برابر نامزد / همسر قبلی‌تان انتخاب کرده‌اید.
  10. رابطه‌ای که در آن نامزد / همسر شما در دسترس شما نیست.

نکته‌ی مهم:

اگر پس از آنکه مقاله ده رابطه را خواندید، گمان می‌کنید که در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید: با خانواده یا دوستان نزدیک صحبت کنید، نزد مشاور یا روان‌شناس بروید تا به شما کمک کند، بفهمید که آرا عاقلانه است به رابطه‌تان ادامه دهید یا باید به رابطه‌تان خاتمه دهید.

رابطه‌ای که در آن نامزد / همسر را به‌عنوان عکس‌العمل در برابر نامزد قبلی‌ انتخاب کرده‌اید

رابطه‌ی نوع (۹): رابطه‌ای که در آن نامزد / همسرتان را به‌عنوان عکس‌العمل در برابر نامزد / همسر قبلی‌تان انتخاب کرده‌اید

به عقیده من همگی ما حداقل یک‌بار در زندگی خود این اشتباه را مرتکب شده‌ایم:

رابطه‌ای را با کسی به هم می‌زنید و سپس به دنبال شخصی می‌گردید که نه ما متفاوت باشد، بلکه در تضاد کامل با او و دقیقاً نقطه‌ی مقابل او باشد.

دروغ‌گویی در کودکان
بخوانید

به‌عنوان مثال:

  • شوهر قبلی‌تان کسل‌کننده، یکنواخت و قابل پیش‌بینی بود. نامزد جدیدتان بی‌بندوبار و مسئولیت‌ناپذیر است.
  • نامزد قبلی شما قانع و از لحاظ شغلی «منفعل» بود. همسر جدیدتان یک معتاد به کار است که بیشتر به پول اهمیت می‌دهد تا به شما.
  • همسر قبلی‌تان محتاج، متکی و زیاده از حد وابسته بود. همسر جدیدتان از اینکه عواطف درونی خود را فاش کند و از لحاظ احساسی «باز» باشد، مشکل دارد و مدام شما را به «حدس زدن» وامی‌دارد.
  • زن قبلی‌تان مهربان و در عین حال زاهدمآب بود و با تمایلات جنسی خود راحت نبود. نامزد جدیدتان بی‌پرده، بی‌پروا است.

این گرایش به تغییر ناگهانی از یک موضع به یک موضعی افراطی و کاملاً متضاد، زاییده‌ی نوعی روش بدوی و ابتدایی برقراری ارتباط با «ضمیر ناخودآگاه» ماست.

گویی که به مغز خود می‌گویید: «پسر! چه احساس بدی داشتم وقتی که با نامزد / همسرم بودم. او نه پولی داشت و نه سرکار می‌رفت. چه آدم سست‌عنصر و بی‌مصرفی. دیگر نمی‌خواهم چنین بلایی به سرم بیاید.»

ذهن شما همچون خدمتگزاری صادق و وفادار اطلاعات فوق را مانند داده‌هایی پردازش می‌کند و اجزای خود را از نو می‌چیند.

انتخاب قبلی بی‌پول و بی‌قابلیت بود و شخصیتی «غیر مبارز» داشت. انتخاب جدید باید پولدار، لایق و مقاوم باشد. برنامه‌ریزی مجدد و عکس‌العمل: «تمام».

سپس این‌طور می‌شود که خود را شدیداً مجذوب شخصی موفق و در عین حال مادی می‌یابید که روزی دوازده ساعت کار می‌کند و روحیه‌ای «تهاجمی» «مبارزه گر» دارد.

تا چند وقت احساس می‌کنید که در بهشت هستید. به دوستان خود پز می‌دهید که شوهر جدیدم فوق‌العاده است. هرچه که «قبلی» نداشت، او دارد؛ اما روزی متوجه می‌شوید که عشق جدیدتان کمی بیش از آنچه باید، تهاجمی مادی و «معتاد به کار» است و احساس خوشبختی نخواهید کرد. آنگاه ترجیح خواهید داد که ازدواج را برای همیشه کنار بگذارید و برای خود یک حیوان دست‌آموز خریداری کنید.

درک چهار رویکرد در سخن گفتن
بخوانید

مسئله‌ای نیست اگر به دنبال ویژگی‌هایی باشیم که نامزد / همسر قبلی‌مان فاقد آن بود. این کاملاً طبیعی است که در اولویت ذهنتان به هنگام انتخاب همسر چیزهایی باشد که از ناحیه آن‌ها در نامزد / همسر قبلی خود رضایت نداشتید.

اشتباه در این است که چشم خود را روی دیگر ویژگی‌های مهم که باید در فهرست آرزوهایتان باشد، ببندید و فقط به دنبال آن دسته از ویژگی‌ها باشید که رابطه قبلی‌تان فاقد آن‌ها بود و از روی عکس‌العمل انتخاب کرده‌اید.

رابطه‌ای که در آن نامزد / همسر را به‌عنوان عکس‌العمل در برابر نامزد قبلی‌ انتخاب کرده‌اید

به‌عنوان نمونه: عکس‌العمل ماروین: از خوشی به بدنامی

ماروین فروشنده‌ای چهل‌وشش ساله، حد اعلای این الگوی ارتباطی را ترسیم می‌کند. او همسر اول خود، شرلی را وقتی که تازه دیپلم گرفته بود، ملاقات کرد. در آن زمان ماروین هجده ساله و شرلی هفده ساله بودند.

ماروین گفت: خانواده‌ام عاشق شرلی بودند. او تمامی خصوصیات یک همسر مطلوب را داشت: مهربان، بامحبت و مؤدب. من تجربه زیادی درباره‌ی دخترها نداشتم و راستش از اینکه شرلی خیلی با من مهربان بود، در پوست خود نمی‌گنجیدم. دو سال بعد ازدواج کردیم و روز عروسی‌مان مطمئن بودم که انتخاب فوق‌العاده خوبی کرده‌ام.

مشکلات از ماه‌عسلمان شروع شدند. این زندگی را به مدت پانزده سال و با وجود سه بچه‌مان تحمل کردم؛ اما بالاخره طاقتم تمام شد.

همین‌طور سال‌ها بود که زن‌های دیگر را در ذهنم تجسم می‌کردم. چندین بار نزدیک بود که به او خیانت کنم، اما این کار را نکردم. بلافاصله پس از جشن تولد چهل‌سالگی‌ام بود که چمدان‌ها را بستم و رفتم. آه، غمگین بودم؛ اما احساس می‌کردم که می‌توانم پس از مدت‌ها دوباره نفس بکشم.

آشنایی برای ازدواج چیست؟
بخوانید

چهار شب گذشت و سپس «دارلا» را ملاقات کردم. نمی‌توانستم چشمانم را از او بردارم. او زیباترین زنی بود که در تمام عمرم دیده بودم. ما با یکدیگر صحبت کردیم. سپس او مرا به خانه‌اش دعوت کرد. این احساس را داشتم که انگار مرده‌ام و به بهشت رفته‌ام. بعد از مدتی با هم ازدواج کردیم.

بعد از آن بود که همه‌چیز برایم روشن شد. همان شبی بود که دخترانم را برای شام به بیرون دعوت کردم تا دارلا را ملاقات کنند. او لباسی پوشید که به عقیده من کمی زننده و تحریک‌کننده بود.

او با فریاد گفت: “تو همیشه عاشق این لباسم بودی!” حق با او بود؛ اما به دلایلی، حال که او را از پشت چشمان دخترانم و در حضور آنان می‌دیدم، به نظرم هرزه و جلف می‌آمد. تکان خورده بودم. احساس می‌کردم که در خواب بوده‌ام. رفتار سبک و “کاباره‌ای” او و نیز شخصیت بازیگرش به ناگهان توی ذوقم زد.

او در عین حال بسیار پر سر و صدا و بی‌احترام بود. باور کنید، یا نه، حتی شروع کردم به مقایسه کردن او با شرلی. آنجا بود که فهمیدم به دردسر افتاده‌ام و از روی عکس‌العمل انتخاب اشتباهی داشته‌ام. دو ماه بعد او را ترک کردم.

از آن روز به بعد تنها هستم و خیلی احساس سردرگمی می‌کنم.

منبع

کتاب آیا تو آن گمشده‌ام هستی؟؛ نوشته باربارا دی آنجلیس؛ ترجمه هادی ابراهیمی

گردآوری شده توسط خانم نیلوفر سعیدی؛ گروه آموزشی فکر بنیان

[vc_raw_html]JTNDZGl2JTIwaWQlM0QlMjdtZWRpYWFkLWxQSmclMjclM0UlM0MlMkZkaXYlM0U=[/vc_raw_html]
Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.