راههای پیشنهادی برای پرورش خلاقیت در کودکان – طی دهه گذشته «خلاقیت در تعلیم و تربیت »بازار بسیار گرمی داشته است. گیلفورد در نطقی که پس از انتخابش به عنوان رئیس انجمن روان شناسی آمریکا در سال 1950 ایراد کرد، تقاضا کرد که در تحقیقات روان شناختی به «خلاقیت» توجه بیشتری مبذول شود. خوشبختانه بسیاری از روان شناسان به این درخواست پاسخ مثبت دادند و پژوهش خلاقیت در سالهای دهه 1960 و اوایل دهه 1970 واقعاً شکوفاگردید. افزون بر آن، پس از سکون مختصری به مدت یک دهه یا کمی بیشتر، روان شناسان علاقه ای مجدد به این پدیده ابراز کرده اند.
تعلیم و تربیت برای عملی کردن خلاقیت بایستی فرد را برای کاری آماده کند که هنوز وجود ندارد و ماهیتش را حتّی تصور هم نمی توان کرد. این امر تنها به این طریق انجام می پذیرد که به کودکان آموزش داده شود چگونه یاد بگیرند و به آنها نوعی انضباط فکری داده شود تا آنها را قادر سازد که اندوخته عقلی بشر را صرف مسائل تازه کنند. قابل ذکر است، پیشنهاداتی که برای پرورش خلاقیت ارائه شده است، حاصل چند سال تلاش، مطالعه و تجربه اینجانب می باشد، با این امید که برای جامعه ای بهتر و سرافرازتر، خلاقیت را در نونهالان به فعلیت برسانیم.
تعریف خلاقیت
برای مردم معانی زیادی دارد و تعاریف گوناگونی از آن شده است. بعضی بر این عقیدهاند که خلاقیت قدرت ایجاد چیزی نو و یا ابداع عقیدهای که قبلاً وجود نداشته است. «مارکسبری» میگوید: نتیجه تولید خلاقیت تعیینکننده خلاقیت نیست و آن فقط موقعی نیست که فرد خلاق چیز جدید ارائه کند که قبلاً وجود نداشته است،، بلکه اختراع مجدد نیز نوعی خلاقیت محسوب میشود. یعنی اگر شخصی اختراعی کند، حتّی اگر این اختراع قبلاً شده باشد، باز خلاقیت نام دارد. رایجترین برداشت و تعـریفی که محـققین از خــلاقیت داشتهاند عـبارت است از: «ایجاد طرحی جدید، باارزش و متناسب».
«مزلو» خلاقیت را چنین تعریف میکند : خلاقیت در ابتدا از روان ناهشیار سرچشمه میگیرد. ایدههای تازه (و یا نوآوری واقعی) است که با آنچه در حال حاضر وجود دارد . کاملاً متفاوت است. «براون» نیز خلاقیت را به این صورت تعریف میکند: «خلاقیت» عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یکراه قبلاً طی شده به طرزی نوین. «خلاقیت، یعنی کشف ناشناختهها که 3 زمینه را دربرمی گیرد، «هنر»، «علم»، «فنون و مهارتها» و تنها دانشمندان و هنرمندان نیستند که به خلق کردن چیزهای تازه میپردازند بلکه افراد عادی نیز با تغییر دادن و اصلاح کردن مهارتهایی که دارند میتوانند به خلق بپردازند.
اهمیت و ضرورت پرورش خلاقیت در کودکان
در نظر بگیرید که انسان برای ادامهٔ بقا وزندگی نیازهایی دارد و این نیازها به دلیل تغییر دائمی درخواستها، تمایلات و روشهای زندگی تغییر میکند، از طرفی، شرایط محیطی که انسان در آن زندگی میکند بهطور روزمره در تغییر است . اگر انسان بخواهد برای نیازهای متغیر خود در شرایط جدید، از همان راهحلهای قدیمی استفاده کند درنهایت روزی فرامیرسد که راهحلهای کهنه پاسخگوی شرایط جدید نخواهند بود و در این صورت، بقای انسان به مخاطره میافتد، افراد و جوامعی که نمیتوانند برای مسائل جدید خود راهحلی بیابند محکومبه فنا هستند و از بین خواهد رفت.
پیداکرده راهحلهای نو در همهٔ عرصهها نیاز به انسانهای خوشفکری دارد که آمادگی برخورد با این مسائل داشته باشند و قبلاً آن را فراگرفته باشند. بدین لحاظ اگر داشتن خلاقیت برای ادامهٔ زندگی ضروری است و از طرفی راه و روش آن آموختنی نیز هست، بهتر است زمینههای آن فراهم گردد و مهارتهای لازم آن در زمان مناسب به افراد آموزش داده شود و زمان مناسب دوران کودکی میباشد که ذهن افراد در حال شکل گرفتن است و سنگ بنای اولیه تفکر در آن گذاشته میشود.
پیشنهاد می کنیم علاوه بر خلاقیت به کودکان شاد بودن را نیز بیاموزید.
راههای پیشنهادی برای پرورش خلاقیت در کودکان
1- فرصتهایی به امور پیشبینینشده در برنامهریزی خلاق اختصاص داده شود.
2- در گزینش و سازماندهی برنامهریزی آموزشی به تجارب اصیل، سیال و انعطافپذیر که در اصل دربرگیرنده سه اصل خلاقیت است، بیشتر توجه کنیم (با توجه به تجربیات آموختنی و سازماندهی این تجربیات)
3- جذب دانش، توأم با تفکر نقادانه و تحلیل
4- سؤالات «غریب» ، «غیرمعمول» و «عجیب» دانش آموزان را نباید نادیده گرفت.
5- سعی کنید در همه فکرها نکات مثبت را بیابید. به فکرها، سؤالات، برچسب «احمقانه»، «بد» و «نامربوط» نزنید که باعث میشود دانش آموزان سؤالات بهتری مطرح نسازند.
6- بهترین روش این است که سؤالات «احمقانه و نامربوط» با مطالبی از سوی خود شما دنبال شود و از یادگیرنده بخواهید در مورد مسئله بیشتر فکر کند.
7- بهطور منظم به خلاقیت دانش آموزان خویش پاداش دهید. بسیاری از دانش آموزان نشان دادهاند که با دریافت پاداش برای فعالیتهای خلاقانه، رفتار خلاقه اشان افزایشیافته است.
8- از دانش آموزان خویش انتظار خلاقیت را داشته باشید و آن را طلب کنید.
9- ازنظر نمره و امتیاز به «خلاقیت» باید امتیاز اضافی داد.
10- برای رفتارهای خلاق الگو نشان دهید.
11- آموزش مهارتهای جدید تا کودکان بتوانند بهگونهای خلاق، دنیا را سیاحت کند.
12- شکوفا کردن تصور و تخیل کودک
13- استفاده از روشهای حل مسئله حتّی در سنین پایین
14- کودکان پیشدبستانی خود آشکارا خلاق هستند، این گرایش طبیعی بهجانب خلاقیت را سایرین تغییر ندهند.
15- آموزش انضباط فکری
16- پرورش تفکر واگرا
17- پرورش تفکر همگرا نیز نادیده گرفته نشود زیرا خلاقیت از طریق تولید واگرا و تولید همگرا ایجاد میگردد.
18- یادگیری بسیار مهم، ولی تفریحی و جالب باشد.
19- کودکان بهعنوان افراد منحصربهفرد، قابلاحترام و محبت قرار گیرند.
20- کودکان در محیطهای آموزشی خود یادگیرنده فعال باشند.
21- فضای کلاس عاری از تنش و فشار باشد و کودکان در آن احساس آسایش و آرامش کنند.
22- کودکان در آموزشگاه احساس عزتنفس و ارزش معنوی داشته باشند.
23- مربیان منبع اطلاعات و هدایت هستند. کودکان باید برای مربیان احترام قائل شوند اما در حضور آنها احساس راحتی نمایند.
24- کودکان برای بحث بیپرده درباره مسائل با مربی یا همکلاسهای خود احساس آزادی نمایند.
25- همکاری همیشه بر رقابت ترجیح داشته باشد..
26- تجارب یادگیری حتیالامکان به تجارب دنیای واقعی کودکان نزدیک باشد.
27- ازجمله عوامل بسیار مهم در یک محیط آموزشی، نقش الگوی مربیان است. مربیانی که در احساس کودکان شریک میشوند، خود را کامل نمیدانند و احترام عمیق برای آنها قائل هستند و رفتار آنها الگویی است ازآنچه میگویند، و شوق همکاری در یادگیری و خلاقیت را در کودکان افزایش میدهند.
28- فضای فیزیکی محیطهای آموزشی باید ایده برانگیز و متنوع باشد. وجود وسایل آموزشی لازم و دسترس کودکان به آنها نقش مهمی در پرورش خلاقیت کودکان دارد.
29- به کودک فرصت دهید تا بدون ترس از عواقب ارزشیابی به یادگیری، تفکر و
اکتشاف بپردازد.
30- از همسانسازی کودکان بپرهیزید (همسانسازی کودکان یعنی محدود کردن تجربیات و سوق دادن کودک به نحوه تفکر همگرا)
31- یادگیری مشارکتی و گروهی
32- کم کردن حجم کتاب
33- بهکارگیری تفکر، طراحی ذهنی، ردیابی ذهنی، هدفیابی در فرآیند یادگیری که منجر به پویایی ذهن شود.
34- یادگیری پویا (انعطافپذیر، کاربردی و خلاق) باشد.
35- در برنامهریزی آموزشی خلاق به کودکان فرصت انتخاب و پذیرش یک مفهوم
داده شود.
36- فرصت اظهارنظر یا رد آن مفهوم
37- فرصت تحلیل و بررسی کلیه رویکردها
38- پرورش کارکرد بخش راست و چپ مغز (بخش راست مغز مسئول فعالیتهای مربوط به تفکر واگرا، بخش چپ مغز مسئول فعالیتهای مربوط به تفکر همگرا)
39- اندازهگیری خلاقیت دانش آموزان از طریق آزمون تورنس که خلاقیت و نیز
پیشرفت تحصیلی موردبررسی قرار میگیرد.
40- برنامه «غنیسازی انفرادی» یک کوشش آموزشی بسیار شایسته برای پرورش خلاقیت است، که بهطور مستقل و انفرادی در اختیار کودکان میگذارد.
41- کارآموزی برای «فرآیند پژوهی اختراع» (کودکان با خط سیر و روند فعالیتهایی که منجر به یک اختراع و پدید آیی یک اثر بیهمتا شده است، آشنا میشوند)
42- تأمین منابع (انسانی و مالی) مناسب و شایسته برای اجرای برنامههای ویژه خلاقیت (غنیسازی انفرادی، فرآیند پژوهی اختراع)
43- تهیه فهرستی از اختراعات که فرآیند اجرایی آنها در سطح درک و توانایی کودکان است،
44- انتخاب و گزینش یک اختراع از میان فهرست مزبور بر اساس آمادگی فردی کودک
45- توضیح و تشریح جریان فرآیند شکلگیری آن اختراع بهوسیله مربی
46- نظام دهی و ایجاد وحدت یافتگی مراحل متوالی فرآیند برای کودک
47- فراهم آوری وسایل و تجهیزاتی که بازآفرینی اختراع را توسط کودک تحقق بخشد.
48- اجرای فرآیند بهوسیله کودک یا طی مراحل بهطور گامبهگام با نظارت دقیق مربی
49- قضاوت و ارزشیابی و نقد کودک درباره فرآیند یادشده و بررسی و تحلیل آن
50- بررسی نتایج و تبعات فراگیر این اختراع و فرآیند آن در جنبههای گوناگون
51- استنباط جنبههای ارزشمند و مفید آن اختراع ازلحاظ کاربردهای اجتماعی
52- درخواست از کودک برای اجرای فرآیند با شیوه متفاوت
53- بررسی دیدگاه عمومی مردم و موضعگیری آحاد مردم درباره خلاقیت و پرورش آن
54- ارتقاء سطح آگاهی عموم مردم بر پایه وضعیت عقیدتی موجود آنها درباره اهمیت و ضرورت خلاقیت و نقش حیاتی در پایداری و پیشرفت جامعه
55- آشنایی و تماس مستقیم مردم با کودکان خلاق و نیازهای آنها
56- آموزش اطلاعات و تجربیات مربوط به رفتار خلاق بهمنزله مواد اولیه
57- آموزش توجه به جزئیات موضوع، تصاویر و …
58- ایجاد انگیزه و مرکز رغبت
59- کاهش اضطراب کودکان
60- شوخطبعی
61- توجه به خلاقیت کودکان و قدردانی از ایدهها و تجربههای نوین
62- اعتدال در روابط عاطفی
63- عدم قضاوت زودهنگام بر روی یک موضوع ناآشنا
64- تقویت خود پنداره مثبت
65- عدم تکیهبر یادگیری حافظهای و یادگیری کلیشهای
66- استفاده از روش بارش مغزی (ذهن انگیزی)
67- تجارب دانشآموزان را به مورد خاص محدود نکنیم(کار بدیع و کار خلاق را تقویت کنیم)
68- تهیه فهرست مطالبی از سؤالات (چرا، کجا، چه موقع، چه کسی، چه چیزی، چطور)
69- ترکیب کردن
70- اقتباس
71- تعدیل و تغییر
72- بزرگ کردن
73- استفادههای دیگر از اشیاء و پدیدهها
74- حذف کردن
75- تغییر دادن ترتیبها
76- وارونهسازی
77- جایگزین کرد
78- ارتباط اجباری چیزهایی که معمولاً هیچگونه رابطهای با یکدیگر ندارند.
79- آموزش همراهی بیربط
80- آموزش معکوس سازی مسئله
81- آموزش تداعی تصویر
82- تقویت کنجکاوی (پرسیدن، تقاضا و جستجوی اطلاعات جدید)
83- تقویت اعتمادبهنفس
84- به تفاوتها احترام بگذارید، یعنی از رقابتها جلوگیری کنید (هر رقابتی صحیح نیست، بعضی از رقابتها اعتمادبهنفس را از بین میبرد)
85- رفتار آفریننده کودکان را سرمشق قرار بدهیم.
86- بیشازاندازه از کودکان سؤال نکنیم (استقلال)
87- هنگامیکه خودشان حضور دارند، در مورد آنها با دیگران صحبت نکنیم.
88- بگذاریم آنها خود پاسخگو باشند.
89- خیلی به آنها نه نگوییم.
90- کارها و رفتارهای خوب کودکان را توصیف کنیم.
91- به کودکان اجازه دهیم که شخصاً برای مشکلات راهحلی پیدا کنند.
92- کودکان را طوری تربیت نکنیم که تقلید کنند یا مثل همفکر کنند.
93- به خاطر راستگویی آنها را تنبیه نکنیم.
94- به آنها یاد بدهیم که همیشه مطابق چهارچوب معینی حرکت نکنند چه موقع نقاشی یا داستان تعریف کردن …
95- آنها را موردانتقاد قرار ندهیم و ارزش کار آنها را کم نکنیم.
96- به بهانه کثیف شدن از کشف کردن چیزها جلوگیری نکنیم.
97- یاد بدهیم که همیشه ممکن است بزرگترها درست فکر نکنند.
98- برای راهحلهای آنها ارزش و اعتبار قائل شویم.
99- ایجاد فرصتهایی جهت بازیهای تخیلی و بازیهایی که باعث شکوفایی نیروی فکری، کسب مهارتهای بنیادین و خلاقیت کودکان میگردد .
100- آمادهسازی کودک برای خلاقیت (1- ترکیببندی نو از اشیاء و مواد در دسترس
2- استفادههای نامعمول از اشیای معمولی)
101- پرورش حواس کودک شامل این موارد است :
- تمرینات دیداری
- شنیداری
- لمسی
- بویایی
- چشایی
- تمرینات حسی – تجسمی (جزء تمرینات مربوط به تصویرسازی ذهنی است)
- تمرینات حسی آمیزی (باید از طریق تناظر یابی و تخیل به یاد بیاوریم. مانند: صدای سیب)
- تمرینات ترجمه حسی (دو نظام حسی به هم تبدیل میشود که ممکن است قبلاً تجربهشده باشد. مانند: به یادآوردن گرمای آتش از تصویر)
102- ایجاد هیجان مناسب (تن آرامی، حرکت – آگاهی ، تصویرسازی ذهنی، تصویرسازی هدایتشده، قصههای ناتمام)
103- بهکارگیری مهارتهای تفکر (جلسات بارش فکری برای کودکان، تفکر تصویری، تصویرسازی ذهنی، ارتباط اجباری، داستانهای ناتمام، استفاده از لطیفه، طنز، شوخی، شکلک، فهرست صفات، حرکات بدنی و ژستها، بازهای خلاق)
104- تسهیل فرآیند خلاقیت (انعطافپذیری بیشتر، استفاده از گفتار برای الگوسازی، فراهم نمودن شرایط تجربه بدون ترس از شکست، ارائه انتخابها، انگیختن خلاقیت، مجالسی برای خطا کردن، زمانی برای بازی و تخیل)