ماهیت درمانی تماس عاشقانه – آخرین باری که چیزی شما را لمس کرد چه زمانی بود؟ آیا کسی را میشناسید که تماس عمومی داشته باشد؟ و زمانی که “تماس خصوصی” را تجربه میکنید، آیا برایتان لذتبخش نیست؟
تماس فیزیکی برای نوع بشر بسیار مهم بوده و حتی به نوعی زبان سختافزاری برای ما تبدیل شده است. اما ممکن است ما امروزه با این موضوع بیگانه باشیم و ندانیم که تماس چه نیاز اساسی و عمدهای است. در این مقاله مارک تیرل نگاهی به آنچه که تحقیقات راجع به این موضوع انجام شده است میپردازد. از جمله این یافته تکاندهنده که میگوید: کمبود تماس و لمس انسانی، واقعاً میتواند کشنده باشد!
مطالعات علمی در زمینه ی تماس و لمسکردن
مطالعات علمی روی لمسکردن در اثر یک اتفاق که به سال 1920 باز میگردد شروع شد زمانیکه یک محقق به نام فردریک همِت غدههای حیاتی موشها را برداشت. در کمال ناباوری وی، برخی از موشها با این روش زنده ماندند. عجیبتر این که برخی از موشهایی که زنده مانده بودند از مجموعه ی موشهای دستآموزی بودند که توسط صاحبانشان نوازش میشدند. این موشها نسبت به آن دسته که کمتر لمس و نوازش شده بودند کمتر میترسیدند و عصبی میشدند. احتمال زنده ماندن موشهای دستآموز نسبت به آنهایی که عادی بودند، شش برابر بیشتر بود.
کودکان دوستداشتنی
در 1940 دکتر فریتز تالبوت از کلینیک کودکان در دوسلدورف بازدید کرد. بخشهای این کلینیک تمیز و مرتب بودند اما نکتهای توجه او را به خود جلب کرد. او متوجه زنی نسبتاً چاق و پیر شد که کودکی در بغلش بود. دکتر تالبوت از مسئول پزشکی بخش پرسید که این زن چه کسی بود؟ و در پاسخ شنید که: «او آنای پیر است. زمانی که ما از تمامی راهها و روشهای پزشکی برای درمان یک نوزاد نا امید میشویم او را به آنا میسپاریم تا از نوزاد، مراقبت کرده و او را مورد نوازش قرار دهد. به نظر میآید که او همیشه موفق است».
این مشاهدات و برخی مشاهدات دیگر منجر به تغییر بزرگی در زمینهٔ “یافتههایی” که انجام شده بودند، شد. بیمارستان بلیوو در نیویورک سیاست جدیدی را اتخاذ کرده است، هر نوزاد در طول روز باید از جایش برداشته شده، نگهداشته شود، لمس شده و بعد مورد محبت و لطف قرار گیرد و نیز ناز و نوازش شود. میزان مرگ نوزادان با این روش به کمتر از 10% تنزل یافته است. یکی از نیازهای حیاتی نوع بشر کشف شد، لمس شدن.
نوزادان زودرس و لمس کردن
سالهای سال، نوزادان زودرس را تنها کمی نوازش میکردند تا از خطر سرایت بیماری عفونی به آنان جلوگیری شود. این کار از تحریک شدن نوزاد و نیز فشار آوردن بیش از حد بر قلب و ریههای او جلوگیری مینماید. اما در هر حال، نوزادان زودرس هم مانند نوزادان عادی نیاز به لمس و نوازش شدن دارند. لمس و نوازشکردن موجب آرامش، افزایش وزن و کاهش هزینههای پزشکی میشود. در مطالعهای، نوزادان زودرس کم وزن را تحت توجه و مراقبت ویژهای قرار دادند. طی ده روز، نوزادان را در سه قسمت پانزده دقیقهای ماساژ دادند.
دستهای مهربان و آرامش بخش به آرامی نوزادان را از سر تا پاها مورد نوازش و ماساژ قرار میداد و به آرامی و ملایمت بازوها و پاها را ورزش میداد. افزایش وزن، عاملی مهم و حیاتی برای بقای یک نوزاد زودرس است و با اینکه نوزادان لمس و نوازش شده همان تعداد کالری را مصرف کردند که نوزادان لمس نشده مصرف کرده بودند، اما آنان به طور متوسط در هر روز 50% به وزنشان اضافه میشد. به علاوه، نوزادان تحریک شده, متابولیسم کارآمد و موثری داشته و به طور متوسط شش روز زودتر میتوانند به خانه بازگردند.آنها تا یک سال بعد نیز از نظر میانگین رشد مورد حمایت قرار میگیرند و تواناییهای ذهنی و جسمی بهتری دارند. و تمامی اینها به خاطر ده روز تماس و لمس درمانی میباشد.
نوازش و لمس کردن تنها برای کودکان نیست
اما نکته جالبتر دیگری در این میان وجود دارد و آن حیاتی و واجب بودن نوازش و لمس کردن برای بزرگسالان میباشد، درست به همان مقدار که برای نوزادان مهم است. در یک مطالعه، محققان از افرادی که پانزده دقیقه در کتابخانه بودند درباره چگونگی بهرهمندی از زمان در کتابخانه پرسیده شد. افرادی که دست آنان، به طور «تصادفی» بر سر و شانه خورده بود نسبت به کتاب دارهای مستقر در کتابخانه، زمان لذت بخشتری را برای خود گزارش کردند. احتمالاً نوازش و لمس کردن، عامل زیر آستانهای بودهاست.
سرد و غیرصمیمی بودن را در انگلیسی چگونه معنا می کنند؟
هراندازه که ما نوازش و لمس میکنیم، تا حدی به فرهنگ و خانواده ما و پیش زمینههای آن بستگی دارد. در 1960، روانشناسی به نام سیدنی جورارد، در کافههای ایالات متحده، انگلستان، فرانسه و پورتوریکو پرسه میزد و زنو شوهرها را برای حدود یکساعت تحت نظر داشت. او دریافت که زوجهای پورتوریکویایی در یک ساعت، 180 بار یکدیگر را نوازش میکنند. در فرانسه این رقم به 120 بار در ساعت رسید. در ایالات متحده، این موضوع دوبار بود و در انگلستان این نتیجه جالب بدست آمد که آنان هرگز یکدیگر را لمس و نوازش نمیکنند. مسلماً خیلی چیزها تغییر یافته است.
بهانهای کاملاً خوب برای ماساژ ندادن
اگر کسی را ندارید که به او نزدیک باشید و برای زندگی شما دلسوزی کند. آن وقت چه؟
با این حال به نظر میرسد که داشتن ماساژ به طور منظم میتواند برای شما مزایایی در بر داشته باشد. پس از اینکه افراد تحت ماساژ قرار میگیرند احساس آرامش و هشیاری بیشتر، شادی مضاعف و راحتی میکنند. اگر شما در حال استراحت هستید و خود را شل کردهاید و تحت نوازش یا ماساژ مهربانانه قرار میگیرید، ظرفیت اضافی بیشتری برای کار و زندگی موثرتر خواهید داشت. پس بنابراین ماساژ، خودخواهی نیست!
حتی ممکن است که ما از تصور در آغوش گرفتن عاشقانه هم سود ببریم. یکی از دوستان من که یک سخنگوی عمومی است، پیش از آغاز یک اجرای طولانیمدت، دختر کوچک خود را در آغوش میگیرد. او به این موضوع قسم یاد میکند که این کاری که او انجام میدهد به وی اعتماد به نفس و آرامش خاطر میبخشد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]