آیا دارت ورزش است؟ در مورد شطرنج و بیلیارد چطور؟ و همینطور چشیدن شراب؟
ویتگن اشتاین اذعان دارد که بازیها را نمیتوان تعریف کرد؛ اما در سال 1978 برنارد سوئیتز کموبیش توانست بازی را بهعنوان نوعی تلاش داوطلبانه برای حل موانع غیرضروری تعریف کند و بر این اساس میتوان گفت که ورزشها شبیه به بازیها هستند. آنها هم تقلیدی از بازیها در دنیای واقعی هستند و هیچ محصول ملموسی ندارند: وقتی محصول ملموس مانند ماهی در ماهیگیری داشته باشند، اتفاقی محسوب میشود و ماهی به رودخانه بازگردانده میشود.
بازیهایی مانند اسکرابل یا مونوپولی وجود دارند که درواقع ورزش نیستند؛ اما آیا طبق گفته سوئیتز تمام ورزشها بازی هستند؟ درحالیکه ورزشهایی مانند فوتبال و گلف بازی هم هستند، بعضی ورزشها مانند دو، اسکی و صخرهنوردی را نمیتوان بازی نامید و آن را داوطلبانه و غیرضروری لقب داد. در زبان عمومی، ما از ترکیب فوتبال بازی کردن یا بازی کردن یک دست گلف استفاده میکنیم و نمیگوییم دو بازی کردن یا اسکیبازی کردن؛ اما اگر از روی یک شیر بدویم، دوی ما نه بازی است نه ورزش.
در کنار فرهنگ و سیاست چه چیز باعث میشود که یک ورزش، ورزش قلمداد شود؟ اگر اسکرابل و مونوپولی ورزش نیستند بدان دلیل است که شامل فعالیت فیزیکی نمیشود یا زیرا فعالیت فیزیکی هدف اولیه آنها نیست و هرگونه فعالیت فیزیکی برای انجام آنها تصادفی خواهد بود.
در سال 2015، اتحادیه ورقبازی انگلیس (EBU) تصمیمی که اداره ورزش انگلستان در مورد رد ورزش بودن ورقبازی گرفته بود را به چالش کشاند، تصمیمی که باعث شد ورقبازی از حمایت دولت و سرمایههای لاتاری حذف شود. EBU باشگاه کارت بازی را تعطیل کرد و طبق گفته اداره ورزش انگلستان ماندن در خانه و کتاب خواندن را پیشنهاد نمود.
اما فعالیت فیزیکی بهتنهایی کفایت نمیکند. هدف اصلی کار بر روی اسکی سواری فعالیت فیزیکی است اما نمیتوان آن را یک ورزش دانست بلکه نوعی تمرین بدنی محسوب میشود. چیزی که برای ورزش کردن نیاز است فعالیت فیزیکی نیست بلکه مهارت تمرین فعالیت فیزیکی است کاری که ورزشکاران انجام میدهند تا محدوده توانایی انسانی را بیازمایند.
در سال 2005 سازمان ورزش انگلستان دارت را بهعنوان یک ورزش دستهبندی کرد زیرا شامل مهارت در کنار فعالیت فیزیکی میشود؛ اما طبق آن دستهبندی بازی رایانهای باوجوداینکه در دنیای مجازی انجام میشود تا دنیای واقعی ممکن است بهعنوان ورزش محسوب شود. از سوی دیگر شطرنج بدون شک ورزش نیست زیرا باوجوداینکه کمی فعالیت فیزیکی دارد، فعالیت فیزیکی آن اکتسابی نیست و در هیچ موردی بهعنوان هدف اولیه شطرنج محسوب نمیشود. ممکن است شخص دیگری مهرههای شطرنج را برای ما تکان دهد و همچنان بهعنوان بازی شطرنج در نظر گرفته شود: بنابراین فعالیت فیزیکی مرتبط با بازی شطرنج مرکزیت ندارد و بهندرت صورت میگیرد.
اگر من بهعنوان یک غیرحرفهای تصمیم بگیرم که چند روزی اسکی سواری کنم، آیا اسکی من تمرین است یا ورزش؟ پاسخ بستگی به دامنه فعالیت من دارد آیا به علت تناسباندام اسکی میکنم یا میخواهم هیجان را تجربه کنم: و من فکر میکنم که این پتانسیلی برای هیجان، برای شور، برای نوعی حس لذت است که در مقایسه خسته شدن و عرق کردن بخش مهمی از ورزش کردن محسوب میشود
درصورتیکه یکی از دوستانم را ببینم و تا دامنه کوه باهم مسابقه بدهیم چه میشود؟ آیا بعد رقابتی باعث میشود که اسکی سواری من جنبه بازی و درنتیجه ورزش را به خود بگیرد؟ کسی که مهارت خاصی دارد چه در اسکی کردن چه در آشپزی یا هر زمینه انسانی دیگری، طبیعتاً تمایل دارد که مهارت خود را با دیگران بسنجد. این جنبهٔ رقابتی است که دیدن ورزشها را جذابتر میکند، گرچه رقابت بههیچوجه برای ورزشهای محبوب تماشاچیان مانند ژیمناستیک و اسکیت ضروری نیست. درواقع حتماً یک ورزش نباید هزاران تماشاگر داشته باشد تا ورزش حساب شود: ماهیگیری، کراکت، گلف، قایقسواری و وزنهبرداری ورزشهای جذابی برای تماشا کردن نیستند اما همچنان ورزش محسوب میشوند.
چشیدن شراب با چشمان بسته یکی از کارهای موردعلاقه من درگذشته است. رقابت در این زمینه در سرتاسر جهان انجام میشود و بعضی از این رقابتها حتی مخاطبانی هم دارند. پس چشیدن با چشمبسته را میتوان یک ورزش در نظر گرفت؟ اسکرابل و مونوپلی رزش نیستند زیرا در آنها فعالیت فیزیکی صورت نمیگیرد اما چشیدن با چشمبسته شامل کمی فعالیت فیزیکی یعنی همان چشیدن و سپس نام بردن است بنابراین امتحان کردن هدف اولیه محسوب میشود و بهندرت ثانویه یا تصادفی است. همچنین این فعالیت فیزیکی به مهارت زیادی نیاز دارد و در بعضی موارد میتوان گفت که محدوده توانایی بدن انسان را میسنجد.
شاید گفته شود که فعالیت فیزیکی در این بازی تحرکی نیست بلکه چشایی است و هیچ سیستم ماهیچهای در آن درگیر نمیشود و این حواس انسانی مانند چشایی، لامسه و بویایی هستند که فعالیت میکنند. شاید بحث از این فراتر هم رود و محدودیت واقعی در چشیدن با چشمبسته در برآورد نوع شراب باشد و این کار بیشتر شبیه به شطرنج است تا اسنوکر یا دارت با این حال باید گفت که اسنوکر و دارت هم دارای عنصر شناختی مهمی هستند. درنهایت لذت یا هیجان در چشیدن با چشمبسته بیشتر به جنبه شناخته بستگی دارد تا چشایی گرچه بستگی به نوع شراب خواهد داشت.
اما برخلاف شطرنج، در چشیدن با چشمبسته نمیتوان به بخش فیزیکی تکیه کرد: شما نمیتوانید از کسی بخواهید که برایتان شراب را بچشد و سپس نام آن را ذکر کنید. در این مفهوم این بازی ورزشیتر از شطرنج محسوب میشود. شطرنج بهتازگی توسط کمیته المپیک بینالمللی بهعنوان ورزش شناختهشده است.
همانطور که هر ورزشکاری شهادت خواهد داد، تشخیص بخش مهمی از هر ورزش است: چرا تمایزات قراردادی میان فعالیت فیزیکی اولیه و فعالیت ذهنی یا میان سیستم ماهیچه اسکلتی و حواس انسانی گذاشته میشود؟ آیا بینی و زبان و مغز بخشی از بدن نیستند؟ و آیا آنها قابلآموزش، خستگیپذیر، خطاپذیر، فناپذیر نیستند؟ شطرنج، ورقبازی و حسابگری اتحادیهها، بازی کنان، گروهها، قوانین، رقبا، متخصصان، تماشاچیان، داستانها و اشکهای خاص خود رادارند اما یک فعالیت فیزیکی مهارتی محسوب میشوند؛ و حتی بازی چشیدن با چشمبسته همچنین چیزهایی دارد.