تلاش برای عالی انجام دادن کارها (کمال گرایی) معقول و راضیکننده است. تلاش برای بینقص بودن، مأیوسکننده است، روان شمارا رنجور و وقت شمارا بهشدت تلف میکند.
ادوین بلیس (نویسنده کتاب معروف مدیریت زمان)
وقتی گروهی از دانشجویان دختر دانشگاه «جورجیا» برای بررسی ارتباط کمالگرایی و خود پنداره موردبررسی قرار گرفتند، نتایجی تعجبآوری حاصل شد: کسانی که نمرات کمالگرایی بالایی داشتند، نمرات خود پنداره پایینتری داشتند. آنها کسانی بودند که هویت خود را در گروه کارایی خود میدانستند.
شما بارها جملاتی مانند این را از زبان مردم شنیدهاید: «محمود دانشجوی بیستی است». مشکل زمانی ایجاد میشود که محمود هم جمله را درونی کرده و خود را بر اساس آن تعریف کند. حال اگر روزی این دانشجو به هر علتی نمرهای مناسب دریافت نکند، او فکر میکند که دیگر خودش نیست. این مهم نیست که او هنوز عقاید و ظاهرش مانند قبل است؛ محمود احساس میکند که با قبل تفاوت دارد.
کسانی که برای خوب انجام دادن کارها تلاش میکنند از موفقیت خود لذت میبرند، اما آنها که ارزش خود را در گرو موفقیتشان میگذارند، اینطور نیستند. کمالگراها تمایل دارند هویت خود را به موفقیتهایشان ربط دهند: به جوایزی که کسب کردهاند، به امتیازاتی که در دوران تحصیلی گرفتهاند، به رکوردهایی که ثبت کردهاند؛ به اینکه بهعنوان یک دانشجو مستعد شناخته شوند.
کمال گرایی که هویتش را در گروِ موفقیت خود بگذارد دست به هر کاری میزند تا آن را حفظ کند. بعضیها برای اینکه هویتشان را حفظ کنند آنقدر خواب را بر خود حرام میکنند تا بیمار شوند، بعضیها تقلب میکنند. بعضیها بهطور کامل از میدان کنارهگیری میکنند تا با شکست مواجه نشوند و بعضیها هم به مواد مخدر رو میآورند.
کمالگراها چه بازیهایی انجام میدهند
وقتی شما به این باور میرسید که هویت و موفقیتتان باهم برابرند، تفکرتان هم درگیر میشود. کمالگراها، نا هوشیارانه، از حقههای گوناگونی استفاده میکنند –بهصورت ناهشیار- تا خود و هویتشان را حفظ کنند. آیا هیچکدام از این حقهها برایتان آشنا نیست؟
- دمدمی بودن: شما برای خودتان را مشخص میکنید و به آن دست پیدا میکنید، در این زمان احساس بسیار خوبی دارید. ولی اگر به آن نرسید احساس شما بسیار بد خواهد بود. این بسیار فرساینده است! هر وقت به هدف میرسید، هیجانزده میشوید و احساس قابلیت و توانایی میکنید و هر وقت به هدف نمیرسید احساس ناتوانی و خجالت.
- بازی اعداد: ازنظر یک کمال گرا کمیت و تعداد فعالیتها و موفقیتها مهمتر از کیفیت آنها است. شما به تعداد جوایز و مقالات و امتیازات نگاه میکنید نه به مطالبی که یاد گرفتهاید و چیزهایی که واقعاً ارزشمند هستند. هیچ عددی شمارا قانع نمیکند و همچنان به شمارش ادامه میدهید.
- تمرکز بر آینده: یک سخنرانی عالی ارائه میدهید، همه به شما میگویند که سخنرانی بسیار خوبی کردهاید؛ اما چیزی که ذهنتان را مشغول کرده نکاتی است که احتمال میدهید در سخنرانی خود آنها را فراموش کرده باشید. تمرکز شما از الآن روی جلسهای است که قرار است در هفته آینده داشته باشید. اگر آنجا همچنین مشکلی پیش بیاید، چه؟!
- حتی حاضر نیستید به موفقیتها نگاه بیندازید: این کاری است که کمالگراها انجام نمیدهند. زمان ارزشمندتر از آن است که به بررسی گذشته بگذرد.
- افسوس گذشته: «ایکاش …» «چرا من ای کار را نکردم» «اگر من به آن سؤال جواب داده بود، نمره کامل را میگرفتم» شما به خاطرات اجازه رفتن نمیدهید. بارها و بارها بیرحمانه آنها را به یاد میآورید. این افکار مانع پیشرفت میشوند و شمارا در جای خود ثابت نگه میدارند.
- تفکر تلسکوپی: شما برای دیدن دستاوردهای خود از هر دو طرف تلسکوپ استفاده میکنید. وقتی در کاری شکست میخورید از آن سمت کوچکتر تلسکوپ به آن نگاه میکنید (از سمتی که چیزها را بزرگتر ازآنچه هستند نشان میدهد). و وقتی به موفقیت دست مییابید از سمت بزرگ تلسکوپ به آن موفقیت نگاه میکنید.
- اولویت دادن به اهداف: شما بین خواب و مطالعه حق انتخاب دارید؛ مطالعه را انتخاب میکنید، حتی اگر به قیمت خوردن یک پارچ چای یا قهوه و بیمار شدنتان باشد.
- انجام صحیح کار: شما حتی با بهترین کار هم راضی نمیشوید، نتیجه باید بینقص باشد؛ پس دوباره آن کار را انجام میدهید … و دوباره … و دوباره … تا اینکه بالاخره آن را درست انجام دهید.
- تفکر همهیاهیچ: شما راضی نمیشوید، احساس رضامندی نمیکنید، مگر اینکه در زندگی همهچیز را به دست آورید، همه جوایز را، همه امتیازات را و همه موقعیتهای خوب را.
تله به تعویق انداختن کارها
به تعویق انداختن کارها یک مشکل پیچیده است که به رفتارهایی غیرمنطقی ختم میشود. کمالگراها برای آنکه روی ترس خود از ناقص انجام دادن کارها سرپوش بگذارند، از روشهای زیر استفاده میکنند:
- شروع نکردن پروژه
- تحویل ندادن پروژهای که به پایان رسیده است.
- شروع کردن پروژههای متعدد که برای همه آنها وقت نیست.
10 نکته برای کسانی که کارهایشان را به تعویق میاندازند
اگر شما گرفتار تله تعویق کمال گرایی هستید، در اینجا چند نکته برای فرار از این تله ذکرشده است. لازم نیست همه آنها را امتحان کنید. فقط آنهایی را که به نظر خودتان، برایتان مفید است انتخاب کنید و آن را ادامه دهید.
- بیشتر از زمان موردنیاز، برای یک پروژه وقت در نظر بگیرید. برای مثال اگر فکر میکنید نوشتن یک متن، 2 ساعت وقت میگیرد، برای آن 3 ساعت در نظر بگیرید.
- اهداف خود را با واقعبینی تعیین کنید، اما زیاد هم سخت نگیرید و انعطافپذیر باشید.
- پروژههای سنگین و بزرگ را به بخشهای کوچکتر و قابلکنترلتر تقسیم کنید.
- کار را همین حالا شروع کنید و صبر نکنید تا بهطور کامل آماده انجام آن شوید.
- به این آگاهی هوشیارانه برسید که مقاله، پروژه یا تکلیف شما بینقص نخواهد بود. واقف شدن نسبت به این موضوع، ترس از شکست را در شما از بین میبرد.
- روزتان را با سختترین کاری که در پیش دارید شروع کنید تا از بقیه روز خود لذت ببرید. با این کار مابقی روز شما در مقایسه با ابتدای آن، سادهتر خواهد بود.
- بدون اینکه احساس گناه داشته باشید برای تفریح خود برنامهریزی کنید. باکارهایی شروع کنید که بیش از همه از آن لذت میبرید و یا تاکنون فرصت نداشتهاید که به آنها بپردازید.
- برای پیشرفت خود یک دفترچه یادداشت تهیه کنید. از کارهایی که قرار است هرروز انجام دهید، فهرست تهیه کنید. هرازگاهی آن را بخوانید و به کارهایی که انجام دادهاید افتخار کنید و به خودتان پاداش دهید.
- مسائلی که خواستان را پرت میکند از محیط کارتان دور کنید. غذا، اینترنت، تلویزیون، برازی و دیگر مسائل وسوسهانگیز را از محل کارتان دورنگه دارید. وقتی به کتابخانه میروید، بخشهای نامرتبط باکارتان را جستجو نکنید.
- یک لیست از پروژههایی که قرار است انجام دهید تهیه کنید و هر وقت مشکل به تعویق انداختن را حال کردید به آنها رسیدگی کنید.