اختلالات سازگاری (Adjustment Disorder)

اختلالات سازگاری مربوط به واکنش های هیجانی نسبت به یک حادثه استرس زا می باشد. استرس هایی در زمینه مالی، بیماری طبی یا مشکلات ارتباطی می باشد. علائمی که ممکن است بروز کند به صورت عاطفه مضطرب یا افسرده و گاهی در قالب اشفتگی سلوک خود را نشان می دهد. این علائم باید 3 ماه بعد از حادثه ایجاد و تا 6 ماه بعد از رفع علائم برطرف شوند. انواع مختلف این اختلال از نظر تظاهر خلقی غالب با هم تفاوت دارند. شامل اختلال سازگاری همراه با خلق افسرده، خلق مضطرب، خلق مضطرب و افسرده، آشفتگی سلوک، اختلال هیجان و سلوک، ویژگی های استرس حاد و استرس پس از سانحه.

در ایجاد این اختلال چند عامل تاثیر گذار است. شدت عامل استرس زا به درجه، مقدار، طول مدت، برگشت پذیری، محیط و زمینه فردی بستگی دارد. عوامل روانپویشی این اختلال به سه عامل مهم اشاره دارد، شامل ماهیت استرس زا، معنی خودآگاه و ناخودآگاه عامل استرس زا و آسیب پذیری قبلی بیمار می باشد.

در مطالعات روانکاوی به نقش مادر و محیط پرورش شخص در توانایی واکنش به استرس تاکید شده است. نقش مادر توجه به نیاز های کودک و حمایت کافی برای رشد او مهم است. چرا که کودک را قادر به تحمل محرومیت های زندگی می کند. ارتباط بین عامل استرس زا و اینکه فرد در چه مرحله ای از زندگی به سر می برد،  وجود دارد.

احتمال بروز این علائم در پاسخ به رویدادهای آسیب زا زندگی تا حدودی تحت کنترل عوامل ژنتیکی قرار دارد.

تاخیر کلی رشد (Global Developmental Delay)
بخوانید

شیوع این اختلال از 2 تا 8 درصد در جمعیت تخمین زده شده است. شیوع آن در زنان دو برابر مردان است. این اختلال در زنان مجرد بیشتر دیده می شود. تشخیص این اختلال در بین کودکان و نوجوانان دختر و پسر یکسان می باشد. در بین نوجوانان این اختلال شایع است. ولی ممکن است در هر سنی روی دهد.

به طور کلی این اختلال اگر درمان مناسب آن انتخاب شود، پیش آگهی خوبی دارد. اکثر بیماران طی 3 ماه به کارکرد قبلی خود بازمی گردند. نوجوانان نسبت به بزرگسالان زمان بیشتری برای بهبودی نیاز دارند. خطر اقدام به خودکشی بخصوص در نوجوانان بیشتر است.

  • خلق افسرده
  • خلق مضطرب
  • اشفتگی سلوک
  • آشفتگی رفتار و هیجانات

درمان انتخابی اختلالات سازگاری روان درمانی می باشد. در درمان این افراد باید به این نکته توجه داشت که تفاهم و همدلی درمانگر نباید موجب تقویت علائم شود. خانواده درمانی نیز برای این اختلال مفید می باشد.

به زودی

به زودی

به زودی

پسری شانزده ساله را در روز تولدش در بخش روانپزشکی بیمارستانی بستری کردند. او با یک کارد قصابی مچ دستش را بریده بود و در اثر آن دستش قطع شده بود. در تمام شب چند بار از هوش رفت و دوباره به هوش می آمد، تا اینکه توانست با مادر یکی از دوستانش تماس بگیرد و تقاضای کمک کند. او تا دو سالگی با پدر و مادر خودش زندگی می کرد و بعد از آن به یک خانواده دیگر سپرده شد. در خانواده با او بد رفتاری می شد. در خانواده جدیدش با والدینش نمی جوشید، اما در مدرسه دوستانی داشت و با آن ها به خوبی کنار می آمد. در طول دوره ی دبیرستان با افرادی ضد اجتماعی آشنا شد. روز به روز به رفتارهای ضد اجتماعی او افزوده می شد. در همین زمان والدینش از هم طلاق گرفتند. ظاهر جذابی داشت. در بیمارستان همه از چهره ی او تعریف می کردند. او گفت که مچ دستش را به علت خودکشی نبریده است. او تحت تاثیر مواد محرک و توهمات خود برای فرار از دستگیر شدن از دست پلیس دست خود را بریده است. برای او زنده ماندن و مردن فرقی نمی کرد و زندگی را بیهوده می دانست.

اختلال حمله ی خواب (Narcolepsy Disorder)
بخوانید

گردآوری شده توسط گروه آموزشی فکربنیان

استفاده از مطالب فکربنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است.

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.