روان شناسی فوتبال: چرا این ورزش پرطرفدار است؟

روان شناسی فوتبال به این موضوعات مختلفی می پردازد از جمله اینکه چرا این ورزش تا این اندازه پرطرفدار است، چرا ورزش می تواند مناسبات اجتماعی را بر هم زند. روان شناسی فوتبال مقاله ای است خواندنی که شما را با جنبه های روان شناختی این ورزش آشنا می کند.

وودی آلن، فیلمسازو بازیگر صاحب سبک هالیوود، باوجود اینکه 14-13 بار تا به حال کاندید دریافت اسکار شده و 3 اسکار هم برده است، هرگز در مراسم اسکار شرکت نکرده اما برای تماشای همه مسابقه‌های بسکتبال NBA (اتحادیه بسکتبال آمریکا) می‌رود. وقتی از او پرسیدند شما که اینقدر روشنفکر هستی، چطور تا این حد اهل ورزشی و چه شباهت و تفاوتی بین فیلم‌های شما و این مسابقه‌ها وجود دارد؟ گفت: «اگر فیلم‌های مرا 200 بار هم نگاه کنید، آخرش یک اتفاق ثابت می‌افتد و تمام می‌شود، همان‌طور که همیشه تمام می‌شده اما اگر 200 بار به تماشای بسکتبال بروید، هر بار با دفعه قبل متفاوت خواهد بود و این تفاوت برای من زندگی است و از لحظه‌لحظه تغییراتی که در این مسابقه‌ها اتفاق می‌افتد و اینکه هر لحظه امکان دارد همه چیز و نتیجه تغییر کند، احساس هیجان و جوانی می‌کنم.» اما این فقط احساس وودی‌آلن نیست و خیلی‌ها به ورزش، مخصوصا ورزشی مثل فوتبال علاقه‌ زیادی دارند.

چرا بین این همه ورزش، به نظر می‌رسد فوتبال پرطرفدارتر است؟ بحث کلیشه‌ای در این مورد وجود دارد؛ یعنی شباهت فوتبال یا کلا ورزش‌های گروهی با زندگی؛ مثلا اینکه در فوتبال چند نفر در پست دفاع، چند نفر در پست حمله و… بازی می‌کنند که مثل جامعه می‌ماند و داوری هم هست که در این میان قضاوت می‌کند، درست مانند یک جامعه، اما من می‌خواهم به این موضوع از بعد دیگری هم نگاه کنم؛ شباهت این ورزش به زندگی، بیشتر به دلیل تصمیم‌هایی است که می‌گیریم و برد و باخت‌های ناشی از آن.

برای یک فوتبالیست بعد از اینکه تیمش بازی‌ای را می‌بازد، زندگی تمام نمی‌شود، همان‌طور که وقتی ما شکست می‌خوریم، زندگی‌مان به پایان نمی‌رسد و فردای آن روز دوباره زندگی را از سر می‌گیریم. مخصوصا در بازی‌های حذفی این مقایسه بهتر نمود پیدا می‌کند. موضوع دیگری که باعث محبوبیت و پرطرفدار بودن این ورزش می‌شود؛ ساده بودن قوانین و قابل‌فهم بودن آن برای همه است. پیچیده‌ترین قانون فوتبال آفساید است که اگر کسی آن را هم چند بار مرور کند، یاد می‌گیرد؛ پس بیشتر افراد فوتبال را می‌فهمند. علاوه بر این، قوانین فوتبال طی سالیان سال کمترین تغییرات را داشته و اگر آن را با قوانین ورزشی مثل کشتی مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم چقدر اینکه قانون‌های آن تقریبا سال‌ به سال عوض می‌شود، کار فهمیدنش را برای مردم عادی سخت می‌کند.

از طرفی، بازی فوتبال به امکانات خاصی نیاز ندارد و هر کس از هر طبقه‌ای می‌تواند به آن روی بیاورد و غیرحرفه‌ای در کوچه و خیابان و… بازی کند. فوتبال هر لحظه هیجان است و آن قسمتی از این ورزش که شبیه زندگی است، جذابیتش را دوچندان می‌کند. تغییرات لحظه به لحظه‌ای که ممکن است برنده و بازنده را مخصوصا در بازی‌های حذفی تغییر دهد، اینکه یک اشتباه ممکن است قابل‌جبران نباشد و باعث باخت شود، اینکه اشتباه یک بازیکن گاهی نتیجه را عوض می‌کند و معلوم نیست فرصتی برای جبران پیدا کند یا نه، شخصیت چه کسی بیشتر به مربی بودن، بازیکن خط‌حمله، دفاع و… بودن می‌خورد، اینکه در زندگی هم می‌توانیم هر وقت خسته شدیم مانند یک بازیکن فوتبال که درخواست تعویض می‌کند، مدتی گوشه‌ای به استراحت بنشینیم، شباهت زیادی به زندگی دارد.

هیجان فوتبال آن را جهان شمول کرد اما مثلاً هیجان بسکتبال خیلی بیشتر از فوتبال است اما مثل این ورزش پرطرفدار نیست چون قوانین پیچیده‌تر و اینکه در کشورهای خاص‌تری انجام شد، باعث شد فقط در این کشورها محبوبیت داشته باشد.

علاوه بر همه اینها، تجارت، تبلیغات و… که وارد فوتبال شد، آن را بیشتر به همه معرفی کرد و باعث شد جذاب‌تر شود.

روان شناسی فوتبال می گوید چرا فوتبال در ایران پرطرفدارتر است؟

من معتقدم در کشور ما فوتبال جای خیلی از ورزش‌ها را گرفته است. با وجود اینکه این روزها والیبال و بسکتبال هم کم‌کم جای خود را باز کرده‌اند، باز هم به دلیل اینکه فوتبال در کوچه و خیابان هم زیاد انجام می‌شود، عامه‌پسندتر است.

آشنایی با اختلالات روانی - اختلال شخصیت
بخوانید

برخی معتقدند علت پرطرفدار بودن فوتبال در ایران نسبت به دیگر ورزش‌ها، این است که مسابقه‌های آن بیشتر از رسانه‌ها پخش می‌شود. این حرف تا حدی درست است. یادم می‌آید 8-7 سال پیش تصمیم گرفتم روزنامه‌ ورزشی‌ای را انتخاب کنم و هر روز آن را بخرم. معیارم هم این بود که در آن علاوه بر فوتبال، به ورزش‌های دیگر هم پرداخته شده باشد، اما نتوانستم! این موضوع و نپرداختن رسانه‌ها به ورزش‌های دیگر، چرخه معیوب ایجاد می‌کند اما واقعا معلوم نیست پرطرفدار بودن فوتبال در کشور ما باعث شد صدا و سیما بیشتر مسابقه‌های این ورزش را پخش کند یا پخش بیشتر مسابقه‌های فوتبال نسبت به ورزش‌های دیگر باعث شد مردم بیشتر با آن آشنا شوند.

اگر الان تلویزیون مثلا یک مسابقه تنیس را پخش کند، بیشتر مردم چون سر از امتیازدهی، قوانین و… درنمی‌آورند، بنابراین علاقه‌ای به تماشای آن نشان نمی‌دهند. این در حالی است که یکی از وظایف رسانه‌ها آموزش ورزش‌های متنوع به مردم است.

از سوی دیگر، فوتبال از 60-50 سال پیش در کشور ما خیلی پرطرفدار بود طوری که بازی ایران و اسرائیل که بعد از آن مردم به خیابان ریختند، هرگز از یادها نمی‌رود پس فقط تقصیر از تلویزیون نیست! همین حالا اگر دو مسابقه مثلا بسکتبال و فوتبال همزمان پخش شود و تلویزیون مسابقه فوتبال را نشان ندهد، خیلی‌ها اعتراض می‌کنند.

نکته دیگری که وجود دارد، این است که فوتبال از معدود ورزش‌های گروهی بوده که سال‌ها پیش ایران در آن تا حدی موفق شده و مثلا قبلا در والیبال و بسکتبال و… آنچنان موفق نبود. حالا هم هر چند این ورزش‌ها پیشرفت بیشتری کرده‌اند، اما باز هم صدا و سیمای ایران بیشتر به این توجه می‌کند که با پخش کدام مسابقه ورزشی می‌تواند تبلیغات بیشتری جذب کند و درآمد بیشتری داشته باشد و به آن می‌پردازد.

مردها بیشتر طرفدار فوتبال‌اند؟

روزگاری در تمام دنیا تقریبا مردسالاری رواج داشت. از طرفی ورزش متعلق به اشراف بود و بعد کم‌کم به میان مردم عادی راه پیدا کرد مثل فوتبال که ورزش ارتشی‌ها و اشراف انگلیسی بود و بعد به ورزش طبقه‌های دیگر اجتماع هم تبدیل شد. در یونان قدیم، مسابقه‌های المپیک، بیشتر براساس قدرت مردانه انجام می‌شد؛ یعنی هر چه قوی‌تر، سریع‌تر و بلندتر! اما طی سال‌های اخیر (60-50 سال اخیر)، به علت تغییر و تحول‌های زیاد جوامع و نگرش‌ها، خانم‌ها هم توانستند حضور فعالی در ورزش داشته باشند به‌طوری که امروز می‌بینیم بازی‌های مردان را هم قضاوت می‌کنند.

برای اولین‌بار در فرانسه، یک خانم مربیگری یک تیم فوتبال مردان را برعهده گرفته است. پس اصلا نمی‌توان گفت مثل چند سال پیش، مردها بیشتر طرفدار فوتبال و اهل ورزش‌اند. ذات همه انسان‌‌ها دوستدار هیجان،‌ تفریح، تغییر ناگهانی و… است و این حس زن و مرد نمی‌شناسند فوتبال هم ورزشی است که هر لحظه‌اش یک اتفاق و هیجان است. یک واقعیت دیگر را هم نباید نادیده گرفت؛ در همه کشورها لیگ‌های فوتبال، بسکتبال و… هم برای ورزشکاران خانم و هم آقا وجود دارد، اما برتری جسمانی، چالاکی و فرزی مردها در انجام کارهای بدنی باعث شده در رشته‌هایی که به تحرک و قدرت بیشتری نیاز دارد، موفق‌تر باشند و مسابقه‌هایشان جذاب‌تر باشد بنابراین مسابقه‌هایشان بیننده بیشتری هم دارد. وقتی بیننده بیشتر باشد، پول بیشتری هم در آن هست و معلوم است که رسانه‌ها بیشتر مسابقه‌های آنها را پخش می‌کنند.

روان شناسی فوتبال: تیم ملی بانوانفوتبال، زنان و مردان

فوتبال و ورزش در جامعه ما حکایتی مثل سیگار پیدا کرده؛ شاید همان‌طور که برخی خانم‌های ایرانی سیگار می‌کشند تا بگویند چیزی از آقایان کم ندارند، متجددند، بزرگ شده‌اند، بعضی از آنها خود را تماشاگر و طرفدار فوتبال معرفی می‌کنند تا بگویند در هیچ زمینه‌ای از مردان عقب نمی‌مانند.

به هر حال در جوامعی که محدویت‌هایی وجود دارد، خانم‌ها برای اثبات خود دست به کارهایی می‌زنند. اگر به یک خانم در کشوری دیگر بگویند رکوردهای خانم‌ها در ورزش‌های گوناگون از مردها کمتر است، می‌پذیرد ولی اگر همین حرف را به خانمی در کشورهای در حال توسعه بزنید، ممکن است پاسخ بشنوید: «اصلا این‌طور نیست!»

در کشور ما رقابتی بین خانم‌ها و آقایان ایجاد شده. خانم‌ها می‌خواهند بگویند ما اهل هیجان و ورزشی هستیم، قوانین را خوب می‌دانیم و حتی کل‌‌کل‌های فوتبالی آنها بیشتر است. از طرفی، بزرگ‌ترین هووی خانم‌های ایرانی، همیشه فوتبال بوده است ولی خانم‌ها کم‌کم یاد گرفتند به جای جنگیدن، کم‌کم خودشان هم یک پای قضیه شوند تا هم لذت ببرند، هم خود را ثابت کنند و هم کمتر عذاب بکشند که چرا همسرشان وقتش را به تماشای مسابقه فوتبال اختصاص می‌دهد. کم‌کم خیلی از آنها که به اجبار پابه‌پای همسرشان فوتبال می‌دیدند، به این ورزش علاقه‌مند شدند و خیلی‌ها آن را جذاب یافتند.

درمان افسردگی با يوگا (يوگا راهی برای يك زندگی شادتر)
بخوانید

یادمان نرود فرهنگ‌ها هم تغییر کرده و این در بیشتر شدن طرفداران فوتبال میان خانم‌ها بی‌تاثیر نبوده. قدیم‌ترها خیلی از خانواده‌ها اینکه خانمی به تماشای مسابقه فوتبال مردان بنشیند، نمی‌پسندیدند در حالی که این نگاه امروز خیلی‌خیلی کمتر وجود دارد.

ورزش دیروز، تجارت امروز از منظر روان شناسی فوتبال

در نهایت اینکه، ورزش امروز تجارت است؛ چرا تعداد تیم‌های شرکت‌کننده در جام‌ جهانی از 24 به 32 رسید؟ چون هر چقدر تعداد تیم‌‌ها بیشتر شود، مسابقه بیشتری انجام می‌شود و پول بیشتری به دست می‌آید، اما در کنار آن عواملی مثل کیفیت، هیجان، غیرقابل‌ پیش‌بینی بودن و لحظه‌لحظه تغییر، نیاز ما به هیجان و اضطراب و دلشوره خوشایند تعلیق و اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد، بر جذابیت فوتبال می‌افزاید و باعث می‌شود تا حدی استرس‌ها و مشکلات روزمره را دقایقی کنار بگذاریم و تمام هوش و حواسمان را به آنچه پیش چشمانمان می‌گذرد، بدهیم. وقتی دور هم جمع می‌شویم تا فوتبال ببینیم، هیجان گروهی که به هم منتقل می‌کنیم، باعث می‌شود با هر اتفاقی کوچکی فریاد بزنیم و از تماشای بازی لذت ببریم. در واقع فوتبال نیاز ما را به این احساس بیشتر می‌کند.

به نظرم خوب است به این نکته‌ها فکر کنیم؛ وقتی تیمی می‌بازد، بازیکنانش چطور دوباره شروع می‌کنند، وقتی بازیکنی خطایی فاحش مرتکب می‌شود که نتیجه را تغییر می‌دهد و هزاران نفر را می‌رنجاند، چطور دوباره خود را آماده می‌کند و در مسابقه بعدی وارد زمین می‌شود؟ این یعنی حرفه‌ای بودن و می‌توان از آن، شوق و ذوق برای شروع دوباره در زندگی واقعی را هم یاد گرفت.

فوتبال؛ همه جا، آنجا، اینجا

فوتبال می‌تواند بر سلامت روانی هم تاثیر داشته باشد. می‌تواند احساسات و روابط ما را با دوستان و جامعه اطرافمان تغییر دهد، روی میزان اعتماد به‌نفس ما اثر بگذارد و… تا جایی پیش رود که یک تحقیق جدید می‌گوید: «از هر 4 نفر طرفدار فوتبال یک نفرشان بر تاثیر و تغییرات زندگی‌اش در اثر فوتبال تاکید می‌کند و آن را مهم‌ترین عامل در زندگی‌اش می‌داند.»

وارد شدن به حال و هوای فوتبال از جام‌های کوچک و محلی گرفته تا مسابقه‌های بزرگ مثل جام‌جهانی باعث تغییر مسیر استرس‌ها می‌شود. کسانی که درگیر فوتبال می‌شوند، به نوعی از استرس‌ها و فشارهای زندگی فرار می‌کنند و به دنیای دیگری پناه می‌برند که نامش دنیای فراغت است.

پیش‌بینی که باخت ندارد

آیا تیم ما می‌برد؟ می‌بازد؟ مساوی می‌کند؟ تیم رقیب چه می‌کند؟ چه تیمی قوی‌تر شده و چه تیمی ضعیف بازی می‌کند؟ پیش‌بینی و نگاه کردن به آینده همیشه با استرس همراه است اما استرس در دنیای فوتبال با نوعی راحتی خیال هم پیوند می‌خورد. افراد از فکر اینکه شکست بخورند ناراحت می‌شوند اما دست به پیش‌بینی امنی می‌زنند که در نهایت نتیجه‌اش هرچه باشد، زندگی آنها را زیر و رو نمی‌کند. آنها می‌توانند در کمال راحتی به تماشای بازی تیم‌های مورد علاقه‌شان بنشینند و سطح بالایی از هیجان را تجربه کنند، بعد بخوابند و فردا صبح سر کارشان بروند.

روان شناسی فوتبال و انعکاس شادمانی

وقتی تیمی که طرفدارش هستید خوب بازی می‌کند، در شما احساس شادمانی بزرگی به وجود می‌آید؛ لذت زیادی را تجربه می‌کنید و در ساده‌ترین نوع بیان احساس می‌کنید که حالتان خوب است! این احساس چه در جمع باشید و چه به تنهایی به تماشای فوتبال بنشینید در شما به وجود می‌آید. اگر حالتان خوب باشد، بهتر می‌شوید و اگر کمی افسرده باشید، این حس در شما کم می‌شود اما اگر تیم شما ببازد، لزوما تمام این تاثیرات مثبت کفه خوبی‌هایش روی سلامت روان شما برنمی‌گردد چون شادمانی و هیجان باعث ترشح هورمون‌هایی در بدن شده که حال شما را در طول بازی بهتر کرده است.

پاکسازی با فوتبال

شاید جالب باشد اگر بدانید از تماشای فوتبال به‌عنوان یک پاک‌کننده یاد می‌کنند، خصوصا برای کسانی که وارد فضای ورزشگاه می‌شوند. آنها با پوشیدن لباس تیم محبوبشان، استفاده از ادبیاتی که مخصوص این فضاست و در زندگی روزمره جایی ندارد و خواندن شعرها و دادن شعارهایی که به نفع تیم یا بر ضد تیم رقیبشان است، ناخودآگاه وارد پروسه‌ای می‌شوند که شبیه به پاکسازی برای از بین بردن تنش‌های درونی است. آنها با تمام نیرو فریاد می‌زنند، می‌خوانند و دست در دست همدیگر شادی می‌کنند و حتی غم‌هایشان را در جمعی که احساساتی شبیه خودشان دارند، بروز می‌دهند و خلاصه اینکه احساسات و عواطفی که جایی برای بروز در این فضای زندگی ندارد، در فضای ورزشگاه‌ها، محلی برای بروز پیدا می‌کند و البته گاهی همین باعث می‌شود که شاهد رفتارهای ناهنجار هم باشیم.

فرزند پروری و انواع آن
بخوانید
خودکشی نکردن با فوتبال

فوتبال خصوصا برای جوان‌ترها از اهمیت بیشتری برخوردار است چراکه در سن جوانی افراد با استرس‌ها و ترس‌ها و بیم‌های بیشتری مواجه هستند و همان‌طور که آمار خودکشی نشان می‌دهد، بیشترین خطر خودکشی گروه سنی زیر 35 سال را تهدید می‌کند در حالی که قرار گرفتن در فضای این هیجان و در میان گروه می‌تواند چنین فکری را از ذهن افراد دور کند.

کم کردن احساس باخت

گاهی طرفداران وسواسی فوتبال احساس ترس بسیار زیادی از باخت دارند اما وقتی در گروه قرار می‌گیرند و زمان باخت تنها ناراحتی خودشان و بی‌تفاوتی دیگران را نمی‌بینند، به نوعی با آرامش بیشتری هم بازی را دنبال می‌کنند و هم با همسرایی درباره غم‌هایشان بر این حس غلبه می‌کنند. غم مشترک حتی بسیاری را به هم پیوند می‌دهد و می‌تواند گروه‌های دوستی را بسازد.

جام‌جهانی و کاهش اورژانس‌های روانی

تاثیر مسابقه‌های جام‌جهانی مستقیم هم ارزیابی شده و آمار نشان داده طی این زمان تعداد افرادی که درخواست اورژانسی برای دیدن روان‌شناس یا مشاور دارند، بسیار پایین می‌آید.

جام‌جهانی و دیدارهای واقعی

در عصر اینترنت که روابط بیشتر روی مجازی پیدا کرده‌اند تا واقعی و رودررو، در زمان برگزاری مسابقه‌ها افراد ترجیح می‌دهند در کنار دوستان و اعضای خانواده این بازی‌ها را تماشا کنند که این موضوع خود یکی از عوامل موثر در بالا رفتن میزان ارتباطات اجتماعی و در پی آن سلامت روانی افراد است.

جام‌جهانی و وحشی‌گری‌های قانونی

هرچند گاهی خشونت تماشاچی‌ها و ناتوانی آنها در کنترل احساساتشان منجر به بروز وقایعی تلخ می‌شود اما حقیقت این است که فضای ورزشگاه‌ها به نوعی کارت سفید به جوان‌ها می‌دهد تا انرژی و هیجان و خشونت خود را تخلیه کنند و با خارج شدن از فضای فوتبالی، به افراد آرام‌تری تبدیل شوند که توانایی کنترل احساسات خودشان را بیشتر از قبل دارند.

جام‌جهانی و هورمون‌ها

تماشای ورزش‌های پرهیجان مثل فوتبال (که البته این روزها والیبال هم به آن اضافه شده) روی ترشح هورمون تستوسترون که تاثیر سازندگی و رشددهندگی دارد، اثر می‌گذارد و بالا و پایین شدن این هورمون در بدن تماشاچیان فوتبال به قدری است که آن را با میزان این هورمون در بدن کسانی که واقعا در زمین فوتبال بازی می‌کنند، مقایسه می‌کنند.

جام‌جهانی و حفظ روابط

داشتن رابطه قوی احساسی به‌عنوان یکی از کلیدهای حفظ سلامت روان در مرد و زن شناخته شده است. شاید بپرسید ربط این موضوع به فوتبال چیست؟ حقیقت این است که فوتبال در شکل‌گیری این روابط و نزدیک شدن افراد به یکدیگر می‌تواند تاثیرگذار باشد. جالب است اگر بدانید بیش از 90 درصد کسانی که فوتبال را دنبال می‌کنند، ترجیح می‌دهند فوتبال را در میان جمع دوستان و خانواده و کسانی که دوستشان دارند، ببینند.

ایستادن دور از جام‌جهانی

اما واقعاً همه جنبه‌های جام‌جهانی بر زندگی ما مثبت است؟ گذشته از به هم ریختن ساعت خواب و بیداری و تغذیه، کسانی که در این زمینه تحقیق می‌کنند، می‌گویند تاثیرات مثبت فوتبال تا جایی ادامه دارد که آن را در پس‌زمینه زندگی خود نگه دارید. اهمیت دادن وسواس‌گونه به فوتبال و برد و باخت‌هایش، نه‌تنها نمی‌تواند اعتماد به‌نفس شما را بالا ببرد، که می‌تواند به تضعیف روحیه، دور شدن از اعضای خانواده و فراموش کردن مسئولیت‌های خانوادگی و اجتماعی منجر شود. پس لازم است گاهی به پشت سرتان هم نگاه کنید و ببینید بچه‌هایتان دارند چه کار می‌کنند و خودتان چه باید می‌کردید که از آن غافل شده‌اید.

local_library

دکتر حامد محمدی‌کنگرانی
روان‌پزشک، عضو کمیته‌های روان‌درمانی و رسانه انجمن روان‌پزشکان ایران

warning

استفاده از مطالب فکربنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.