آرام‌سازی روانی

تاریخچه آموزش آرام‌سازی روانی دو مرحله مستقل دارد:

  • مرحله نخستین با کار پیشگامانه ادموند جکبسون همراه است که در سال1934 یک روش فیزیولوژیک برای مقابله با تنش و اضطراب ایجاد کرد.
  • آغاز مرحله دوم به کارهای ژوزف ولپه برمی‌گردد. ولپه با ایجاد تغییراتی در روش‌های جکبسون، آن‌ها را در یک برنامه سیستماتیک درمانی به کار گرفت.

از نتیجه تحقیقات اولیه جکبسون این بود که تنش در اثر انقباض و درهم شدگی بافت‌های عضلانی پدید میاید؛ زمانی که فرد احساس اضطراب کند.

این اضطراب نیز با کاهش تنش قابل رفع است. بنابراین در این دیدگاه به آرام‌سازی بافت‌های عضلانی (به معنی فقدان هر نوع درهم شدگی عضلات) به عنوان یک حالت فیزیولوژیکی نگریسته می‌شود که دقیقاً نقطه مقابل تنش است و در نتیجه می‌تواند به عنوان درمان منطقی برای افراد بسیار مضطرب و پرتنش به کار گرفته شود.

جکبسون به این نکته دست یافته بود که به وسیله انقباض و رها کردن عضلات مختلف بدن و با آموزش احساسات ناشی از تنش ( انقباض عضلانی) و آرامش (رهایی) عضلات و ایجاد تفاوت بین این دو احساس (یعنی انقباض در برابر آرامش) فرد مضطرب می‌تواند تمام تنیدگی‌های عضلانی را از بین ببرد و آرامش عمیقی را احساس و تجربه کند.

مرحله دوم این روش با کارهای ژوزف ولپه در زمینه شرطی‌سازی متقابل ترس‌ها در سال 1948 آغاز می‌شود. مطالعات اولیه ولپه بر روی گربه‌ها حاکی از آن بود که ترس شرطی شده را می‌توان با به وجود آوردن یک پاسخ متضاد با آن ترس، همراه با ارائه تدریجی محرک ترس‌آور از بین برد.

هرگاه پاسخ متضاد با ترس به لحاظ شد، قوی‌تر از موضوع ترس باشد، از بروز ترس جلوگیری می‌شود. ولپه برای یافتن پاسخی متضاد با ترس که به آسانی در انسان قابل ایجاد باشد، به تکنیک‌های توصیف‌شده در روش آرام‌سازی پیش‌رونده جکبسون برخورد.

به نظر ولپه، آرام‌سازی به معنی فعالیت فیزیولوژیکی متضاد با تنش در برنامه شرطی‌سازی او، می‌توانست به عنوان یک پاسخ ایده‌آل به کار گرفته شود.

به هر حال زمان طولانی مورد نیاز برای آرام‌سازی روانی به شیوه جکبسون، به عنوان یک عامل بازدارنده و دست و پاگیر به دو تحول مهم منجر گردید:

  1. استفاده از رویارویی تدریجی با موقعیت‌های واقعی زندگی و سپس رویارویی تدریجی ذهنی با محرکات ترس‌آور
  2. اصلاح و تغییر روش آموزش آرام‌سازی
آشنایی با اختلالات روانی - اختلال شخصیت
بخوانید
آرام‌سازی روانی

موقعیت کنونی آرام‌سازی روانی

از زمان اعمال تغییرات و اصلاحات اولیه ولپه در روش‌های آموزشی جکبسون، تحول این روش بیشتر در زمینه‌های زیر بوده است:

  1. یافتن شرایط آموزشی مؤثر
  2. سنجش دقیق آثار فیزیولوژیکی آرام‌سازی
  3. مشخص کردن آن دسته از اختلالات رفتاری که برای درمان به وسیله آموزش آرام‌سازی مناسب‌اند

متأسفانه اولین جریان به ایجاد روش‌های گوناگونی انجامید که هیچ‌گونه ارزیابی دقیقی در خصوص سودمند بودن آن‌ها وجود نداشت.

علاوه بر آن، بسیاری از دستورالعمل‌های آموزشی تهیه‌شده در این زمینه به جزئیات مربوط به روش اجرا نپرداخته‌اند و فاقد حساسیت‌های بالینی هستند.

از روش‌های طراحی‌شده برای برنامه‌های محدود و مشخص آزمایشی، نمی‌توان انتظار زیادی داشت، اما این خطر وجود دارد که از این دستورالعمل‌های پژوهشی در فعالیت‌های بالینی استفاده شود.

برخی از اطلاعات دقیق و یافته‌های تجربی موجود در رابطه با آرام‌سازی، برخواسته از جریان دوم است. جکبسون در آزمایش‌های خود نشان داد به دنبال آرام‌سازی روانی، میزان ضربان قلب و فشارخون کاهش می‌یابد.

یک سری مطالعات انجام‌شده نشان داد با استفاده از روش‌های آرام‌سازی عضلانی ولپه، می‌توان انتقال الکتریسیته پوست و تعداد تنفس را کاهش داد.

مطالعه‌ای که به تازگی توسط پل انجام‌شده نشان می‌دهد گروهی که تنها به آنان گفته شده بود «سعی کنید خود را آرام کنید»، میزان تنش ذهنی، ضربان قلب، تعداد تنفس و تنش عضلانی کمتری از خود نشان می‌دادند.

در حال حاضر شواهدی که در نتیجه مطالعات موردی به دست آمده است، نشان می‌دهد روش آرام‌سازی، می‌تواند در بسیاری از مشکلات رفتاری مؤثر واقع شود.

به کارگیری روش آرام‌سازی روانی پیش‌رونده در برنامه‌های درمانی ویژه، هنوز جای بسیاری برای تحول و پیشرفت دارد، اما در شرایط فعلی از این روش، بیشتر در موارد زیر استفاده می‌شود:

  1. در روش حساسیت‌زدایی منظم ولپه، به عنوان پاسخ ناسازگار با اضطراب.
  2. در حساس سازی پنهان برای تقویت تمرکز توجه.
  3. در آرام‌سازی افتراقی به عنوان یک ابزار مناسب کاهش تنش در طی روز

در فنون کاهش اضطراب به عنوان یک پاسخ خوشایند شرطی شده تکمیلی برای علامت پایان‌بخش به اضطراب.

مقایسه تأثیرات آرام‌سازی روانی با دیگر روش‌ها

در یک مطالعه، روش آرام‌سازی با روش هیپنوتیزم و گروه کنترل مقایسه شد. در این مطالعه، شصت دانشجوی زن، روزانه در دو جلسه نیم‌ساعته‌ی آموزشی که به لحاظ روش یکسان بودند، شرکت داده شدند.

شرکت‌کنندگان در این آزمایش به سه گروه مستقل تقسیم و برای هفت روز از یکدیگر جدا نگه داشته شدند. یک‌سوم تحت آرام‌سازی روانی قرار گرفتند؛ یک‌سوم تحت آموزش هیپنوتیزم و به یک‌سوم دیگر به عنوان گروه کنترل گفته شد در جلسه آموزشی ساکت و آرام بنشینند.

تمرینی برای قاطع بودن
بخوانید

مقیاس و معیارهای وابسته این مطالعه عبارت بودند از: سنجش قبل از دریافت آموزش و سنجش و ارزیابی بعد از دریافت آموزش که از طریق گزارش‌های فردی شرکت‌کنندگان اندازی گیری می‌شد.

در طی جلسات آموزشی، پنج نوبت اضطراب و نمرات برانگیختگی فیزیولوژیک آزمودنی‌ها اندازه‌گیری شد. نتایج به دست آمده در معیار برانگیختگی هیجانی، طی جلسات آموزشی کاهش قابل‌توجهی را نشان می‌داد و بین سه گروه تفاوت معناداری وجود داشت.

در پایان جلسه اول آموزش، روش آرام‌سازی روانی باعث آسودگی و آرامش روانی بیشتری نسبت به گروه کنترل‌شده بود. در مقایسه با روش هیپنوتیزم نیز روش آرام‌سازی در تنش عضلانی و میزان ضربان قلب کاهش بیشتری ایجاد کرده بود.

از طرف دیگر روش هیپنوتیزم نسبت به روش کنترل، میزان تنفس و اضطراب ذهنی را بیشتر کاهش داده بود.

در مجموع، پل از نتایج این مطالعه چنین استنباط می‌کند که آرام‌سازی پیش‌رونده، بر روش هیپنوتیزم با القای آرامش به خود، برتری دارد.

آرام‌سازی روانی و تصویر ذهنی استرس‌زا

در مطالعه سوم، پل قصد داشت تأثیر آرام‌سازی روانی بر کاهش پاسخ‌های فیزیولوژیک و تصویر ذهنی استرس‌زا را بررسی کند.

از این‌رو داده‌های مربوط به تصویر ذهنی در مورد شصت دانشجوی شرکت‌کننده جمع‌آوری گردید و پاسخ‌های فیزیولوژیک نسبت به صحنه‌های استرس‌زا که قبل از آموزش و پس از ارائه آموزش به‌طور بصری مجسم شده بود، تجزیه و تحلیل شد.

نتایج به دست آمده نشان می‌داد میزان برانگیختگی در پاسخ به تصویر ذهنی تجسم شده پس از آموزش، در گروه کنترل افزایش یافته است؛ در حالی که میزان برانگیختگی در دو گروه دیگر که از روش آرام‌سازی و هیپنوتیزم استفاده کرده بودند، کاهش یافته بود.

نتایج به دست آمده حاکی از کاهش قابل توجه پاسخ فیزیولوژیک در دو گروه اخیر نسبت به گروه کنترل بود. در حالی که گروه آرام‌سازی روانی، بیشترین کاهش در پاسخ فیزیولوژیک را نشان می‌داد، بین نمرات گروه آرام‌سازی و گروه هیپنوتیزم تفاوت معنادار آماری دیده نمی‌شد.

استنباط پل از یافته‌های جاری آن بود که آرام‌سازی موجب بازداری پاسخ فیزیولوژیک در برابر تصویر ذهنی استرس‌زا می‌شود.

آرام‌سازی روانی

اثرات آرام‌سازی روانی بر توانایی یادگیری

استراگن و دافورت، تأثیر آرام‌سازی بر یادگیری کلامی و توانایی یادگیری را در دو گروه از افراد غیر مضطرب و افراد بسیار مضطرب مطالعه کرده‌اند.

بازی‌های رایانه‌ای چگونه کودکان را معتاد می‌کنند؟
بخوانید

گروه بسیار مضطرب بر اساس نمراتشان در آزمون شخصیتی چندوجهی مینه سوتا انتخاب شده بودند. افراد انتخاب‌شده در یکی از چهار گروه زیر قرار گرفتند:

  1. گروه انجام آرام‌سازی قبل از آزمایش یادگیری
  2. گروه انجام آرام‌سازی قبل از آزمایش یادآوری
  3. گروه انجام آرام‌سازی قبل از هر دو آزمایش یادگیری و یادآوری
  4. گروه عدم انجام هر نوع آرام‌سازی

در هر گروه به نیمی از اعضا، لیستی از لغات ساده و به نیم دیگر لیستی از لغات مشکل برای یادگیری داده شد. آزمایش یادآوری لغات در دو مرحله انجام می‌گرفت: یکی بلافاصله پس از آنکه لیست لغات به آنان ارائه می‌شد و دیگری پس از 48 ساعت.

با به تأخیر انداختن پاسخگویی، محققان متوجه در تأثیرات آرام‌سازی شدند. به بیانی دیگر، در این مطالعه که تأخیر به عنوان یک متغیر وابسته به کار گرفته شده بود، نتایج نشان می‌داد  آموزش آرام‌سازی در سطوح مختلف اضطراب، تأثیرات متفاوتی ایجاد می‌کند.

در رابطه با آزمون یادآوری بلافاصله پس از مطالعات لغات، نتایج نشان می‌داد آموزش آرام‌سازی در افراد بسیار مضطرب، پاسخ سریع‌تر و در افراد غیر مضطرب پاسخ کندتری ایجاد کرده است.

این تفاوت زمانی کاملاً هویدا بود که این افراد با فراد گروه کنترل که به لحاظ اضطراب در یک سطح قرار داشتند مقایسه می‌شدند. تأثیر آرام‌سازی بر یادآوری لیست لغات مشکل نسبت به لیست لغات ساده بیشتر بود.

علاوه بر این، نتایج نشان می‌داد که انجام آرام‌سازی قبل از یادگیری به مراتب مؤثرتر از آرام‌سازی قبل از یادآوری است. این نتایج به دو نکته مهم اشاره دارد:

  • اول آنکه روان‌درمانگر قبل از به کارگیری برنامه آرام‌سازی روانی، باید اطمینان حاصل کند با یک بیمار سر و کار دارد.
  • دوم آنکه شاید بتوان ادعا کرد هر نوع یادگیری کلامی که در فرایند درمان کلامی – سنتی روی می‌دهد، احتمالاً تحت تأثیر میزان اضطراب مراجع و محیط آرامش بخشی قرار می‌گیرد که درمانگر معمولاً با استفاده از روش‌های آرام‌سازی یا از طرق دیگر به وجود می‌آورد.

منبع

کتاب راهنمای آموزش آرام‌سازی روانی؛ نوشته داگلاس برنشتاین و تامس بور کووک؛ ترجمه دکتر علی صاحبی

گردآوری شده توسط خانم نیلوفر سعیدی؛ گروه آموزشی فکر بنیان

[vc_raw_html]JTNDZGl2JTIwaWQlM0QlMjdtZWRpYWFkLWxQSmclMjclM0UlM0MlMkZkaXYlM0U=[/vc_raw_html]
Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.