اختلال آگورافوبی (Agoraphobia Disorder)

اختلال آگورافوبی ترس و اضطراب شدید در برابر بسیاری از موقعیت ها ظاهر می شود. این اختلال باید حداقل در 2 موقعیت رخ دهد. این موقعیت ها شامل استفاده از وسایل نقلیه، مکان های باز، مکان های بسته، ایستدن در صف یا بودن در جمعیت و تنها خارج از خانه بودن. این افراد در این موقعیت ها دچار افکار فاجعه آمیزی می شوند. به هنگام ضاهر شدن نشانه های شبه وحشتزدگی یا ناتوان کننده یا خجالت آور تصور می کنند که فرار از این موقعیت ها دشوار باشد یا احتیاج به کمک داشته باشند و امکان آن نباشد. نشانه های شبه وحشت زدگی شامل سرگیجه، غش و ترس از مردن و نشانه های ناتوان کننده یا خجالت آور مانند استفراغ کردن و نشانه های روده ی ملتهب و در افراد سالخورده ترس از زمین خوردن و در کودکان احساس گم گشتگی و گم شدن را شامل می شود.

ترس و اضطراب تقریبا در هر بار تماس فرد با یکی از موقعیت ها بر انگیخته می شود. در این افراد رفتار اجتنابی فعال برای پیشگیری یا کاهش نشانه ها انجام می شود. روی هم رفته این ترس ها از موقعیت باید با فرهگ فرد امتناسب باشد تا بتوان این اختلال را بر روی افرادی که این ملاک ها را دارند تشخیص داد. در بیشتر موارد این اختلال می تواند منجر به خانه نشینی فرد شود و برای تامین نیاز های اساسی خود به دیگران وابسته باشد. سوء مصرف الکل، دارو های آرام بخش جز راهبردهای خوددرمانی نامناسب می باشد.

آیا تا به‌ حال اضطراب داشته‌اید؟
بخوانید

از جمله عوامل دخیل در ایجاد اختلال آگورافوبی می توان به اتفاق های ناگوار در کودکی، مورد حمله قرار گرفتن و کتک خوردن اشاره کرد. در خانواده افراد مبتلا صمیمت کم و کنترل و حفاظت بیش از حد وجود دارد. افراد مبتلا آمادگی روان رنجوری را دارند و باور به اینکه نشانه های اضطراب زیان آور هستند، دارند. توارث پذیری این اختلال 61 درصد که نیرومند ترین و مشخص ترین ارتباط را با عامل زنتیکی  دارد.

شیوع سالانه اختلال آگورا فوبی در نوجوانان و بزرگسالان 1/7 درصد می باشد. زنان دو برابر مردان احتمال ابتلا به این اختلال را دارند. ممکن است که این اختلال در کودکی رخ دهد و در نوجوانی و بزرگسالی به اوج برسد.

بیشتر افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی علائم اضطراب و آگورافوبی را قبل از شروع اختلال وحشتزدگی نشان می دهند. در 75 درصد افراد مبتلا شروع این اختلال قبل از 35 سالگی بوده است. دومین مرحله خطر بروز بالا بعد از 40 سلگی می باشد. شروع این اختلال در کودکی نادر است. متوسط شروع این اختلال 17 سالگی و سن شروع بدون حمله وحشتزدگی یا اختلال وحشتزدگی قبلی 25 تا 29 سال می باشد. روند این اختلال مداوم و مزمن و بهبود کامل آن نادر است مگر اینکه این اختلال درمان شده باشد. در صورت شدید بودن این اختلال بهبود کامل کاهش می یابد و میزان برگشت و مزمن شدن آن افزایش می یابد. وجود اختلالات اضطرابی دیگر، اختلال افسرده خویی، اختلالات مصرف مواد و اختلالات شخصیت احتمال اینکه روند این بیماری را پیچیده کند وجود دارد. ویژگی های این اختلال در طول عمر تقریبا با ثبات می باشد.

اختلال فوبی خاص (Specific Phobia Disorder)
بخوانید
  • اختلالات اضطرابی
  • اختلال استرس پس از سانحه
  • اختلال افسردگی اساسی
  • اختلال مصرف الکل
  • دارو درمانی (بنزودازپین ها، مهارکننده های بازجذب سروتونین، داروهای 3 حلقه ای و چهار حلقه ای)
  • روان درمانی حمایتی
  • روان درمانی بینش مدار
  • رفتار درمانی
  • شناخت درمانی
  • درمان مجازی

به زودی

به زودی

به زودی

مریم زن 32 ساله ای که منشی یک دکتر بود و برای درمان افسردگی معرفی شده بود. دلیل افسردگی خود را ترس از ادرار کردن در حضور مردم ذکر کرده است. او هیچ وقت این کار را نکرده است و این افکار را بی معنا تلقی می کرد. هر زمان که از خانه بیرون می رفت این ترس تفکرش را تحت سلطه قرار می داد و او رفتارهایی در جهت جلوگیری از آن اتفاق انجام می داد. همیشه نوار بهداشتی استفاده می کرد، از خانه زیاد دور نمی شد، مایعات کم مصرف می کرد و از نوشیدن الک خوداری می کرد و میز کارش را نزدیک دستشویی قرار داده بود. 2 هفته قبل از مراجعه به علت اینکه ترسش در او شدت یافته بود سرکار نرفت.

با مرور خاطراتش به دشواری به یاد آورد که پدرش هم از این ترس رنج می برده و خواهرش هم دچار تشریفات نظافت بوده و درمان شده است. 10 سال قبل به علت ترس از بیماری سیفلیس تحت درمان روانپزشکی قرار گرفته بود. هرچند که شواهدی دال بر وجود این بیماری نداشت. تا 5 ماه قبل هیچ گاه از ادرار کردن در حضور دیگران نترسیده بود. او علاوه بر ترس های اختصاصی همیشه شخصی مضطرب و نامطمئن بود و همچنین خانواده ی اش او را فردی محتاط و کمال گرا تلقی می کردند. سال گذشته به هنگام برگشت نامزدش پس از ادامه ی تحصیلش، دچار آشفتگی شدیدی شد.

اختلال شخصیت وسواسی-جبری (Obsessive–compulsive personality disorder)
بخوانید

او 5 سال قبل طلاق گرفته بود و با پسر 7 ساله و مادرش زندگی می کرد. مادرش از نامزد جدیدش خوشش نمی آمد و او را برای پایان دادن رابطه اش تحت فشار قرار داده بود. او معتقد بود که مشکلتاتش با تهدید های مادرش و رفتن نامزدش برای ادامه تحصیل آغاز شده بود. در جریان مصاحبه مضطرب به نظر می رسید و در مورد مشکلاتش ناامید بود. از مشکل خواب هم رنج می برد و در طی روز هم انرژی نداشت و اشتهایش هم کم شده بود.

گردآوری شده توسط گروه آموزشی فکربنیان

استفاده از مطالب فکربنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است.

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.