احساس گناه

احساس گناه همانند پرنده‌ای سیاه‌روی شانه‌های ما می‌نشیند. تعریف یونگ از سایه، مشارکت همه ما در امور ممنوع، خودآگاهی، خودشیفتگی و ترس‌هایمان را یادآور می‌شود.

در اینجا سخنان شاعر لاتین زبان، ترنسه به ذهن می‌آید: «من انسان هستم و هیچ‌چیز انسانی با من بیگانه نیست.» اما آن پرنده سیاه بزرگ آنجا نشسته است و با صدای ناهنجاری می‌خواند، آن‌هم درست زمانی که می‌خواهیم جشن بگیریم، آزاد باشیم و تحت تأثیر گذشته نباشیم.

این پرنده می‌خواند؛ لحظه را می‌فرساید؛ همه‌چیز به گذشته می‌لغزد و گذشته با تمامی شرم همراهش بازمی‌گردد.

بهتر است بر مفهوم احساس گناه، بیشتر تعمق کنیم؛ زیرا عموماً انواع گوناگون تجربه‌ها به‌صورت کلی تعریف می‌شوند. در خصوص گناه باید با دقت میان سه مفهوم تمایز قائل شویم:

  1. گناه واقعی به‌عنوان مسئولیت
  2. گناه به‌عنوان تدافعی نامناسب در برابر تشویش
  3. گناه وجودی
احساس گناه

گناه واقعی به‌عنوان مسئولیت یعنی چه؟

نظام قضایی تمام کشورها امکان تخفیف در گناه را- یعنی در خصوص کسانی که زیر سن خاصی هستند یا معلولیت ذهنی دارند- در نظر می‌گیرند و باید به یاد داشت هیچ یک از خوانندگان مقاله احساس گناه در این طبقه‌بندی جای نمی‌گیرند.

اگر وظیفه ما در روند «رشد فردیت» گسترش آگاهی باشد، همه ما به دلیل قصور در انجام این وظیفه گناهکاریم. هیچ شخص آگاهی نمی‌تواند چه به لحاظ شخصی و چه به لحاظ جمعی ادعا کند که معصوم است.

هر یک از ما بخشی از تاروپود همان جامعه‌ای هستیم که هم نوع کشی را به وجود آورد و تبعیض نژادی، جنسی و سنی را تداوم بخشید. بدین ترتیب بخشی از رشد صحیح فردی، پذیرش گناه و خطاست؛ یعنی مسئولیت پیامدهای انتخاب خود را هرچند در آن لحظه ناآگاهانه بوده باشد بپذیریم.

کسانی که در جامعه‌ای معتقد و مؤمن بزرگ شده‌اند و تقدس اعتراف را می‌شناسند، فرصتی برای رهایی از گذشته دارند؛ زیرا نه‌تنها آن پرنده سیاه گناه، زمان حال را می‌فرساید، بلکه همواره ما را در بند گذشته نگه می‌دارد. حمل بار گذشته ما را از پا درمی‌آورد و نیروی‌مان برای انتخاب‌های جدید را می‌کاهد.

برای آغاز برخوردی پخته با احساس گناه، تشخیص ضرورت دارد. رشد آگاهی نیازمند تشخیص آسیبی است که به خود یا دیگران رسانده‌ایم. در آغاز شاید به‌طور منطقی و صحیح نتوانیم آسیبی را که رسانده‌ایم درک کنیم.

اما هنگامی‌که این تشخیص را پیدا کنیم، باید آگاهانه آن را تأیید کنیم و بگوییم «آری؛ من آن کار را انجام دادم. من موجب آن شدم و مسئول آن هستم.» اما کسانی که دارای اختلالات شخصیتی خاص هستند و من آن‌ها چنان آسیب دیده است که نمی‌توانند مسئولیت قبول کنند، شاید نه‌تنها به دیگران بلکه به خودشان نیز دروغ بگویند و مسئولیت را به بیرون از خودشان فرافکنی کنند.

تشخیص و مدیریت اختلال طیف اوتیسم
بخوانید

بخش اعظم روان‌درمانی‌ها به جای بررسی زمان حال به اشتباه به شکایت از والدین یا شرایط اقتصادی اجتماعی می‌گذرد. اصل درمان، پذیرش مسئولیت انتخاب‌های خود در زندگی است و در صورت امکان جبران آسیب‌ها را نیز پوشش می‌دهد.

جبران فقط گهگاه امکان‌پذیر است. بسیاری از کارهایی که انجام شده است، دیگر نمی‌توان خنثی کرد. اگر جبران امکان‌پذیر باشد، باید بدانیم که فقط در قالب پشیمانی حقیقی معنا پیدا می‌کند. هر چیز دیگری بی‌ثمر خواهد بود.

در اکثر موارد، جبرانی که فرد انجام می‌دهد نمادین است و ازلحاظ روان‌شناختی بازگرداندن چیزی است که گرفته شده است.

شاید دلیل مؤثر نبودن نظام جزایی ما تا حدی روشن شود. حتی مفهوم کلمات پشیمانی و اصلاح بر اساس این عقیده استوارند که اگر شخصی از حمایت روان‌شناختی جمعی محروم شود، «پشیمان» می‌شود و ازلحاظ اخلاقی «اصلاح» می‌شود.

اما نظامی که ما داریم جزایی است و به‌ندرت به بررسی این موضوع می‌پردازد.

هنگامی‌که پشیمانی و ندامت خالصانه باشد، هنگامی‌که جبران واقعی یا نمادین روی دهد، آنگاه می‌توان لطف رهایی را تجربه کرد.

فرایند سه مرحله‌ای تشخیص، جبران و رهایی در دسترس کسانی است که در جست‌وجوی رشد آگاهی هستند. چنین رشدی، فرد را مکلف می‌سازد که سایه خود را بپذیرد و مسئولیت آن را قبول کند. آنگاه به دنیایی تازه وارد می‌شود.

گناه

گناه به عنوان تدافعی در برابر تشویش چگونه اتفاق می‌افتد؟

بسیاری اوقات آنچه گناه می‌نامیم، احساس گناه واقعی به معنایی که گفته شده است، نیست؛ بلکه غالباً نوعی احساس دل‌شوره، زیاده‌روی و حتی نوعی گیجی است.

جالب است که این احساس گناه خاص اغلب در بدن ابراز می‌شود و نشان می‌دهد عقده‌ای سر برآورده است. نشانه‌های یک عقده فعال‌شده آن است که میزان انرژی تولیدشده در یک موقعیت، بیش از حد لازم است و فرد، تهاجمی درونی یعنی حالتی که در بدن خود احساس می‌کند. این‌ها علائمی هستند که نشان می‌دهد شخص حرکت و فعالیت روان را زیر سطح خودآگاه تجربه می‌کند.

افسردگی پس از زایمان
بخوانید

به علاوه بخش عمده‌ای ازآنچه گناه می‌نامیم، تدافعی برعلیه تشویش بزرگ‌تری است. درواقع این واکنشی چندجانبه به تجربه اضطراب است که در آن لحظه خود را به‌عنوان چیزی غیرقابل شناسایی نشان داده است.

برای مثال می‌شنویم مردم می‌گویند که وقتی به کسی نه می‌گویند یا عصبانی می‌شوند و یا از اینکه والدینی کامل نیستند، احساس گناه می‌کنند. چنین احساساتی به‌تدریج از دوران کودکی شرطی شده‌اند.

گناه غیرواقعی می‌تواند با انزجار از دیگران، حسادت، خشم شدید، شهوت و کل محتوای سایه همراه شود. یونگ معتقد بود کسی که از سایه آگاه نیست و شدیداً در مقابل آن تدافعی می‌شود، فردی سطحی است.

اکثر ما شرطی شده‌ایم که خوب باشیم تا واقعی؛ پذیرا باشیم تا صادق؛ موافق باشیم تا قاطع.

گناه به‌عنوان تدافعی برعلیه تشویشی عمیق‌تر نشانگر آن است که اجازه نداریم خودمان باشیم. احساس گناه، قدرت بی‌حدوحصر شرطی شدگی آغازین را نشان می‌دهد و از سوی دیگر فرصتی به اشخاص می‌دهد تا ابتکار عمل را در زندگی خود به دست گیرند و نخستین آسیب‌هایی را که دیده‌اند بهبود بخشند.

از آنجایی که این احساس گناه غیرواقعی است، مستلزم پذیرش شجاعانه خطایی که بر دیگران روا داشته‌ایم نیست بلکه لازم است روی موضوع تشویش و علت اصلی آن کارکنیم تا به بلوغ برسیم.

متوقف شدن توسط احساس گناه، به معنی ماندن در دوره کودکی است. هنگامی‌که از منشأ این حس تهوع‌آور آگاه شویم درماندگی دیگر ناآگاهانه و قابل‌قبول نخواهد بود.

گناهکاری

گناه وجودی چیست؟

آخرین صورت گناه در شخصیت انسان، وجودی است و همراه غیرقابل اجتناب اوست. برای مثال می‌دانیم که اصل بنیادین زندگی، مرگ است. مرگ و زندگی، انقباض و انبساط جهان هستی هستند و سراسر زندگی بر مبنای کشتن قرار دارد.

ما حیوانات را می‌کشیم تا زنده بمانیم. اگر گیاهخوار باشیم، زندگی گیاهی را از بین می‌بریم. اگر دست از خوردن برداریم درواقع خودکشی می‌کنیم. به همین دلیل پیشینیان ما هنگام صرف غذا آن را «متبرک» می‌کردند؛ یعنی نه‌تنها شکرگزار بودند، بلکه تصدیق می‌کردند آنچه را که می‌خواهیم بخوریم از نوعی عمل کشتار به دست آمده است.

شاید گناه وجودی، گناهی است که تحمل کردن آن دشوارتر از همه است. وقتی که خود را نه‌تنها برای کارهایی که انجام داده‌ایم، بلکه برای بسیاری از اموری که مرتکب نشده‌ایم مسئول بدانیم انسانیتمان وسعت می‌یابد، اما درد آن نیز عمیق‌تر می‌شود.

آشنایی با اختلال یادگیری خاص
بخوانید

در مسیر زندگی روزمره گه گاه مجبور می‌شویم که با فریب‌کاری‌هایمان مواجه شویم. گناه ما این است که روان رنجور یا خودخواه هستیم؛ ما مقصریم چون با اینکه می‌دانیم روان رنجور یا خودخواه هستیم، شهامت یا اراده تغییر دادن خود را نداریم.

درست همان‌گونه که روان می‌داند چه هنگامی آسیب‌های زندگی از خواسته‌اش جلوگیری می‌کنند یا آن را منحرف می‌سازند، همان‌طور هم می‌داند چه هنگام ما با فریبکاری زندگی می‌کنیم و آن را درجایی ثبت می‌کند.

اما چه کسی چنین کاری نمی‌کند؟ چه کسی در اعماق وجودش این حقیقت را نمی‌داند؟ و چه کسی به فریبکاری ادامه نمی‌دهد؟ این گناه وجودی است که از آن گریزی نیست. تنها راه، امتناع یا تأیید عمیق آن است.

نوع دیگری از گناه وجودی هست که روح را محدود می‌سازد. به‌منظور رشد به‌عنوان فرد، گاهی لازم است از مرزهای متعارفی که روزی بسیار دشوار تصور می‌شد بگذریم.

از آنجایی که گناه ما را به گذشته وابسته نگاه می‌دارد، زمان حال و آینده را نیز آلوده می‌کند و حتی تا مرز انهدام می‌کشاند. برای مواجهه آگاهانه با گناه باید قادر باشیم نوع احساس گناه را که از آن رنج می‌بریم بشناسیم.

احساس گناه واقعی راهی کامل برای پذیرفتن مسئولیت است. گریز از این مسئولیت نه‌تنها موجب پسرفت شخصیت می‌شود، بلکه به معنای آن است که شخص هرگز نمی‌تواند از تجربه‌ای که کامل نشده است فراتر رود. انرژی مفید ما در زندگی در راه گذشته هدر می‌رود و از بررسی راه‌های جدید منحرف می‌شود. فقط با تکمیل تجربه‌ها آگاهی لازم در دسترس قرار می‌گیرد تا الگوهای جدید بتوانند شکوفا شوند.

اگر بخواهیم با گناه برخوردی پخته داشته باشیم، باید انتخاب‌های نادرستمان را تشخیص دهیم و توانایی رها کردن آن‌ها را داشته باشیم.

تحمل گناه وجودی و نیز حل کردن آن بسیار دشوار است. هرکس که به میزانی از آگاهی و بلوغ اخلاقی رسیده باشد باید بیابان اخلاقیاتی را که در آن سرگردانیم ببیند.

برای درک احساسات و عواطف منفی و مثبت و حذف افکار سمی مطالعه این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.

احساس منفی
منبع

کتاب مرداب روح؛ نوشته جیمز هولیس؛ ترجمه‌ی فریبا مقدم

گردآوری شده توسط نیلوفر سعیدی؛گروه آموزشی فکر بنیان

[vc_raw_html]JTNDZGl2JTIwaWQlM0QlMjdtZWRpYWFkLWxQSmclMjclM0UlM0MlMkZkaXYlM0U=[/vc_raw_html]
Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.