اختلال اضطراب اجتماعی در افراد مبتلا با ترس یا اضطراب شدید در یک یا چند موقعیت اجتماعی مشخص می شود. این افراد از اینکه توسط دیگران ارزیابی منفی شوند و دیگران آن ها را طرد کنند و یا منجر به دلخوری دیگران شوند، می ترسند. موقعیت های اجتماعی شامل گفتگوکردن، ملاقات با افراد ناآشنا، خوردن، نوشیدن و ایراد سخنرانی می باشد. در کودکان این ترس در موقعیت های همسالان هم بوجود می آید. موقعیت های اجتماعی تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را برانگیخته می کند. ترس در کودکان ممکن است با گریه، قشقرق،میخکوب شدن، چسبیدن، جمع کردن خود و ناتوانی در صحبت کردن ابراز می شود. این اختلال به مدت 6 ماه به صورت ترس در این موقعیت ها یا اجتناب از آن ها و بی تناسب با فرهنگ می باشد و در زمینه های مهم زندگی فرد اختلال ایجاد می کند.
از ویژگی های این افراد جسارت نامناسب و یا بیش از حد سلطه پذیر و به ندرت کنترل کننده ی گفتگو، وضع بدنی خشک ، تماس چشمی نامناسب، صحبت با صدای لطیف می باشد. به دنبال مشاغلی هستند که به ارتباط اجتماعی نیاز نداشته باشد. مردان در ازدواج تاخیر می کنند این افراد معمولا با مواد متداول خوددرمانی می کنند. اضطراب اجتماعی در افراد مسن به صورت تشدید نشانه های جسمی مانند لرزش و یا تپش قلب بروز می کند. سرخ شدن هم پاسخ شاخص این اختلال می باشد.
از عوامل دخیل در ایجاد آمادگی در افراد برای ابتلا به این اختلال به ترس از ارزیابی منفی و بازداری رفتاری می توان اشاره کرد. صفت بازداری رفتاری به شدت تحت تاثیر عوامل ژنتیکی قرار دارد که تاثیر عوامل زنتیکی در معرض تعامل ژن و محیط می باشد. به طوری که کودکانی که بازداری رفتاری زیادی دارند از اضطراب والدین خود بیشتر مستعد الگو برداری هستند.
میزان شیوع یک ساله این اختلال 7 درصد و در افراد مسن بین 2 تا 5 درصد می باشد. میزان شیوع ان با افزایش سن کاهش می یابد. میزان این اختلال در زنان بیشتر از مردان است.
این اختلال به طور متوسط در 13 سالگی شروع می شود و در 75 درصد افراد سن شروع بین 8 تا 15 سالگی می باشد. شروع این اختلال می تواند در اوایا کودکی هم باشد. این اختلال می تواند بعد از تجربه ی استرس زا یا خجالت آور بروز کند و یا پنهان باشد و به کندی ایجاد شود. شروع این اختلال در بزرگسالی نادر است و به احتمال زیاد بعد از واقعه ی استرس زا و خجالت اور و یا پس از تغییرات زندگی در جهت نقش جدید اتفاق می افتد. افراد مسن در موقعیت های گسترده تر سوح پایینی از اضطراب و افراد جوان در موقعیت های خاص سطوح بالاتری از اضطراب را نشان می دهند.
- اختلال افسردگی اساسی
- اختلالات اضطرابی
- اختلال دوقطبی
- اختلالات مصرف مواد
- اختلال شخصیت دوری جو
- اختلال بد شکلی بدن
- اختلال لالی انتخابی
- اختلال طیف اوتیسم
- دارو درمانی (مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین، بنزودیازپین ها، ونلافاکسین، و بوسپیرون)
- بازآموزی شناختی
- حساسیت زدایی
- تمرین در جلسات
- رفتار درمانی
به زودی
به زودی
به زودی
سمیرا دختری 7 ساله که مادرش او را به دلیل مشکلاتی در روابطش با همسالانش به درمانگاه بهداشت روانی سرپایی آورده بود. معلم او به مادرش در رابطه با عدم تمایل سمیرا به برقراری ارتباط و تعامل با سایر بچه های کلاس ابراز نگرانی کرده بود. در زنگ های تفریح او سرش را به پایین می انداخت و در کنار زمین بازی می ایستاد و بسیار ناراحت به نظر می رسید. در کلاس هیچ وقت سر صحبت را با بچه ها باز نمی کرد و زمانی که یکی از همکلاسی ها به نزدیک می شد برقراری رابطه برای او بسیار دشوار بود. 6 ماه از سال تحصیلی می گذشت و ناراحتی او از برقراری ارتبط بهبود نیافت.
او در میان همکلاسی هایش یک دوست هم نداشت. ریشه ناراحتی او به تعاملاتش با همسالان در کودکستان بر می گشت. گزارش معلم های کودکستان و کلاس اول او این بود که که به نظر عصبانی، نگران، گوشه گیر و کم حرف می باشد. معلم کلاس دوم او نخستسن کسی بود که نقش فعالی برای کمک به او را بر عهده گرفته بود. مادرشش بارها تلاش کرده بود او را وادار کند تا با کدکان همسایه ارتباط برقرار کند. مادرش او را شخصا به خانه ی همسایه هایی می برد که بچه های همسن دخترش را دارند. سمیرا در این موقعیت بدنش می لرزید یا گریه می کرد و نمی توانست حتی یک کلمه هم با بچه ها صحبت کند. بچه های دیگر هیچ گاه او را به جشن تولد خود دعوت نمی کردند. او در خانه رفتاری صمیمانه و معاشرتی داشت. داشت.