اختلال افسردگی اساسی با پنج یا تعداد بیشتر از نشانه ها به مدت 2 هفته مشخص می شود و از عملکرد نرمال قبلی خود منحرف شده است. حداقل یکی از نشانه باید خلق افسرده یا فقدان لذت باشد. خلق افسرده و فقدان لذت تقریبا در تمام طول روز و هر روز وجود دارد. در کودکان ممکن است خلق تحریک پذیر باشد. نشانه های دیگر شامل کاهش یا افزایش وزن، بی خوابی یا پر خوابی، سراسیمگی یا کندی روانی-حرکتی و برای دیگران قابل مشاهده باشد، خستگی یا فقدان انرژی، احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیش از حد، کاهش توانایی فکر کردن یا تمرکز کردن یا دودلی و افکار مکرر مرگ و اندیشه پردازی مکرر خودکشی بدون برنامه ی خاص یا اقدام به خودکشی یا برنامه ی خاص برای دست زدن به خودکشی می باشد. نشانه ها اختلال قابل ملاحظه ای در زمینه های مهم زندگی بوجود می آورد. اختلال افسردگی اساسی با میزان بالای مرگ و میر ارتباط دارد. گریان بودن، تحریک پذیر، در خود فرو رفته، نشخوار وسواسی، اضطراب، فوبی ها، نگرانی مفرط درباره سلامت جسمانی، شکایت از درد و اضطراب جدایی در کودکان از جمله ویژگی های افراد افسرده می باشد.
ویژگی های همراه با این اختلال
- ناراحتی اضطراب آور که شامل احساس عصبی بودن، احساس بی قراری غیر عادی، مشکل در تمرکز به علت نگرانی، ترس از اینکه اتفاق بدی بیوفتد و احساس از دست دادن کنترل خود می شود و وجود حداقل 2 مورد از این ها لازم است.
- ویژگی های مختلط که حداقل 3 مورد از این نشانه ها را شامل می شود: خلق بالا، عزت نفس کاذب یا بزرگ منشی، پر حرفی، پرش افکار، افزایش انرژی یا فعالیت هدفمند، ولخرجی یا سرمایه گذاری احمقانه یا بی احتیاطی جنسی و کاهش نیاز به خواب، که این نشانه ها توسط دیگران قابل مشاهده می باشد.
- ویژگی های مالیخولیایی که با یکی از این موارد مشخص می شود، شامل: فقدان لذت در تمام فعالیت ها و فقدان واکنش پذیری به محرک های لذت بخش. 3 یا بیشتر از این نشانه هم باید علاوه بر آن داشته باشد: خلق افسرده با اندوهگینی عمیق، ناامیدی و یا کج خلقی و خلق پوچ، افسردگی که هنگام صبح بدتر می شود، بیدار شدن صبح زود و حداقل 2 ساعت قبل از بیدار شدن معمول، سراسیمگی یا کندی روانی-حرکتی محسوس، بی اشتهایی یا کاهش وزن قابل ملاحظه و احساس گناه بیش از حد یا نامناسب. این شاخص باید در شدیدترین مرحله ی دوره باشد و بیشتر در افراد روان پریش روی می دهد.
- ویژگی های نامتعارف در اکثر روزهای دوره ی افسردگی غالب باشد. نشانه ها شامل واکنش پذیری خلقی و دو یا بیشتر از این نشانه ها : افزایش وزن یا اشتها، پر خوابی، فلج سربی یعنی احساس سنگینی در دست و پاها، الگوی بادوام حساسیت به طرد میان فردی.
- ویژگی های روان پریشی که شامل همخوان با خلق (محتوی هذیان ها و توهمات با موضوعات معمول افسردگی هماهنگ است) و ناهمخوان با خلق (محتوی هذیان ها و توهمات با موضوعات معمول افسردگی همخوان نمی باشد) می باشد.
- ویژگی های کاتاتونی باید در بخش عمده ای از دوره وجود داشته باشد. 3 یا بیشتر از این نشانه ها را شامل می شود: بهت، جمود خلسه ای، انعطاف پذیری مومی شکل، لالی، منفی گراییف وضع خاصی گرفتن، ادا و اطوار، رفتار قالبی، سراسیمگی، شکلک، پژواک گویی و پژواک کرداری.
- با شروع پیش از زایمان که با شروع نشانه های خلقی در مدت حاملگی یا 4 هفته بعد از زایمان مشخص می شود. اغلب اضطراب شدید و حملات وحشتزدگی دارند، که ممکن است نشانه های خلقی با ویژگی های روان پریشی و بدون روان پریشی باشد.
- ویژگی های الگوی فصلی که در مورد اختلال افسردگی عود کننده به کار می رود. که بین شروع دوره ها و زمان خاصی از سال رابطه وجود دارد. اغلب با انرژی برجسته، پر خوابی، پر خوری، افزایش وزن و اشتیاق به کربوهیدرات ها مشخص می شود. این ویژگی در اختلالات دوقطبی عود کننده نیز وجود دارد.
از جمله عوامل موثر در ایجاد این اختلال می توان به بیش فعالی هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال، نابهنجاری های کارکردی در سیستم های عصبی مربوط به پردازش اطلاعات، پاداش خواهی و تنظیم هیجان اشاره کرد. روان رنجوری در شروع این اختلال نیز موثر است چرا که پاسخ های این دسته از افراد در برابر رویدادهای استرس زای زندگی را تحت تاثیر قرار داده و آمادگی برای ایجاد این اختلال در آن ها بوجود می آید. تحقیقات نشان داده که اعضای خانواده ی درجه اول افراد مبتلا دو تا چهار برابر بیشتر از کل افراد در معرض خطر این اختلال قرار می گیرند.
میزان شیوع 12 ماهه این اختلال تقریبا 7 درصد می باشد که با توجه به گروه سنی تفاوتهایی به چشم می خورد. در افراد 18 تا 29 ساله سه برابر بالاتر از افراد 60 ساله می باشد. در زنان این اختلال 1/5 تا 3 برابر بیشتر از مردان رخ می دهد که در اوایل نوجوانی شروع می شود.
شروع این اختلال در هر سنی ممکن است اتفاق بیوفتد ولی احتمال شروع ان هنگام بلوغ بالاتر می باشد و اولین شروع در اواخر عمر نادر می باشد. روند این اختلال متغیر می باشد. مزمن بودن نشانه های افسردگی حاکی از وجود اختلالات شخصیت، اضطراب و مصرف مواد می باشد و احتمال درمان کامل این اختلال را کاهش می دهد. یکی از عوامل تعیین کننده برای بهبودی زمان شروع نشانه ها، ویژگی های روان پریش، اضطراب برجسته، اختلالات شخصیت و شدت نشانه ها می باشد. هر چه مدت بهبودب طولانی تر باشد خطر عود کمتر می شود و شدت دوره ی قبلی، سن کمتر و دوره های متعدد احتمال عود این اختلال را بالا می برد.
اگر نشانه های خفیف در دوره ی بهبودی وجود داشته باشدعود این اختلال را به طور قوی می توان پیش بینی کرد. اختلال افسردگی اساسی با ویزگی های روان پریشی احتمال تبدیل شدن به اسکیزوفرنی را بالا می برد. شروع این اختلال در سنین پایین حاکی از وجود اختلالات شخصیت با احتمال زیاد می باشد. روند این اختلال عموما با افزایش سن تغییر پیدا نمی کند. احتمال خطر خودکشی در این اختلال با ویژگی هایی از جمله مرد بودن، مجرد بودن یا تنها زندگی کردنن، اختلال شخصیت مرزی و احساس برجسته ی ناامیدی ارتباط دارد.
- اختلالات مرتبط با مواد
- اختلال وحشت زدگی (Panic Attack Disorder)
- اختلال وسواس فکری-عملی (Obsessive-Compulsive Disorder)
- اختلال بی اشتهایی عصبی
- اختلال پرخوری عصبی
- اختلال شخصیت مرزی (Borderline personality disorder)
- روان درمانی
- دارو درمانی
- درمان با الکتروشوک
به زودی
به زودی
پزشک 42 ساله متاهل و دارای دو فرزند اقدام یه شرکت در برنامه ی ویژه درمان افسردگی کرد. او می گفت در طی چند هفته پیش احساسکرده که دوباره در شرف ابتلا به افسردگی قرار گرفته است. او گفت که برای اولین بار در سن 21 سالگی پس از نقل مکان از زندگی اش دچار افسردگی شد. وقتی وارد دانشکده ی پزشکی شد تا 4 زمستان متوالی افسردگی اش عود کرد. در آخرین دوره ی در بیمارستان بستر شد و به او گفتند به دلیل اکان عود افسردگی اش احتمال این که بتواند پزشک شود کم است در صورتی که هدف او در زندگی پزشک شدن بود. افسردگی اش ادامه یافت و فقط تحت درمان روان درمانی قرار گرفت. در بهار بعد بهبود یافت و تا چند سال حالش خوب بود و توانست ادامه تحصیل دهد. او متوجه شده بود که دوره های افسردگی اش الگویی یکسان دارد. در حالت افسردگی او خواب آلود و بی حال، بی احساس، تحریک پذیر و بدبین بود. خلق او صبح ها بدتر می شد. در سرتاسر شب خوابش نمی برد و اشتهایش زیاد شده بود که باعث افزایش وزنش شده بود.