اضطراب چیست؟

اضطراب چیست؟ فرض بر این است که هر موقعیتی که بهزیستی جاندار را به خطر می‌اندازد حالت اضطراب را به وجود می‌آورد. منظور از اضطراب، هیجان نا خوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی، دلشوره، وحشت، و ترسی خاص بیان می‌شود و همه ما آدمیان درجاتی از آن را گاه گاهی تجربه می‌کنیم.

فروید، روان شناس مشهور دو نوع اضطراب را بیان می‌دارد:

  1. اضطراب عینی
  2. اضطراب روان رنجور

به این ترتیب که اولی را پاسخی واقع بینانه در برابر خطری برونی و همسان با ترس، و دومی را اضطرابی که ریشه در یک تعارض نا هشیار درونی دارد، محسوب می‌کند. در اضطراب روان رنجور، چون تعارض، خود یک امر ناهشیار است، بنابراین آدمی سبب اضطرابش را نمی‌داند.

نظریه‌های اضطراب:
  • اضطراب به عنوان یک تعارض نا هشیار: فروید اضطراب روان رنجور را، نتیجه یک تعارض نا هشیار می‌دانست که بین تکانه‌های نهاد (عمدتاً تکانه‌های جنسی و پرخاشگری) و محدودیت‌هایی که خود و فراخود اعمال می‌کنند، ایجاد می‌شود.
  • اضطراب به عنوان پاسخ آموخته شده: در نظریه یادگیری اجتماعی، به جای تعارض‌های درونی، شیوه‌هایی در مدار توجه قرار می‌گیرند که طی آن، اضطراب از راه یادگیری، با برخی موقعیتها مرتبط می‌شود.
  • اضطراب در معنا نداشتن کنترل: در سومین دیدگاه گفته می‌شود، هنگامی احساس اضطراب دست می‌دهد که آدمی با موقعیتی روبرو شود که کنترلی بر آن ندارد.
اضطرابکنار آمدن با اضطراب:

از آنجا که اضطراب، هیجان بسیار ناگواری است، نمی‌توان آن را مدت زیادی تحمل کرد. در این موارد، سخت تمایل داریم کاری کنیم که ناراحتی تخفیف پیدا کند. در هر آدمی در طول زندگی، روش‌های گوناگونی برای کنار آمدن با موقعیتهای اضطراب زا و احساس اضطراب، تکمیل می‌یابد. برای کنار آمدن با اضطراب، دو خط مشی اصلی وجود دارد، در یکی از آنها، خود مسئله در مدار توجه قرار می‌گیرد: شخص موقعیت اضطراب زا را ارزیابی می‌کند و سپس دست به کاری می‌زند تا آن موقعیت را تغییر دهد یا از آن اجتناب نماید. در خط مشی، خود هیجان در مدار توجه قرار می‌گیرد: شخص به جای درگیری مستقیم، با مسئله‌ای که اضطراب زا ست، می‌کوشد تا از راههای گوناگون، از احساس اضطراب خود بکاهد. فرض کنید استاد دانشگاه‌تان، به شما خبر می‌دهد که احتمالاً در درس ایشان، نمره ردی خواهید گرفت.

ترازودون (Trazodone)
بخوانید

شما ممکن است دو کار انجام دهید:

  • برنامه‌ای تنظیم کنید که تکالیف آن درس را به موقع انجام دهید و بعد هم این برنامه را به اجرا در می‌آورید.
  • یا ممکن است فکر کنید، در فرصت کوتاهی که باقی مانده، توان آن را ندارید که تکالیف لازم را به انجام برسانید و بهتر است دوباره برای آن درس، در نیم سال تابستانی ثبت نام کنید. این هر دو کار، تدابیری است برای کنار آمدن با آن مسئله. (خط مشی مسئله مدار) در حالت دوم می‌توانیم اضطراب حاصل از آن هشدار را با بی اعتنایی، به امکان مردود شدن در آن درس یا با متقاعد ساختن خودمان، نسبت به بی معنی بودن درجه دانشگاهی، کاهش دهیم.

فروید برای تحریف واقعیت و در نتیجه کاهش اضطراب، اصطلاح مکانیزم های دفاعی را به کار می‌برد.

اضطراب چیست؟

اکثر ما در روبرو شدن با موقعیتهای تهدید آمیز یا فشار زا احساس اضطراب و تنش می‌کنیم. اینگونه احساسات، واکنش‌های به هنجاری در برابر فشار روانی هستند اضطراب زمانی نا بهنجار محسوب می‌شود که در برابر موقیعت‌هایی که رخ می‌دهد اکثر مردم به راحتی آنها را حل و فصل می‌کنند. اختلال‌های اضطرابی شامل گروهی از اختلالاتی است که در آنها اضطراب یا نشانهٔ اصلی است (اختلال‌های اضطراب فراگیر و وحشت زدگی) یا اینکه اضطراب زمانی تجربه می‌شود که شخص سعی دارد رفتارهای غیر انطباقی خاصی را کنترل کند.

اختلال‌های اضطراب فراگیر و وحشت زدگی.

کسی که دچار اختلال اضطراب فراگیر است سراسر روز را در یک حالت تنش شدید به سر می‌برد، بیشتر اوقات به صورت مبهمی احساس نگرانی و ناآرامی می‌کند و حتی در برابر فشارهای خفیف هم واکنش افراطی نشان می‌دهد. ناتوانی در آرمیده‌گی، خواب آشفته، خستگی مفرط، سر درد، سر گیجه، و تپش قلب از متداول‌ترین شکایات جسمانی این بیماران است. علاوه بر این، چنین فردی دائماً نگران انواع مشکلات احتمالی است و تمرکز فکر و تصمیم گیری برایش دشوار است، وقتی هم که سرانجام که تصمیمی می‌گیرد، این خود نگرانی بیشتری را می‌آفریند.

استرس و اضطراب و تاثیر آن بر بدن و درمان با کاردرمانی
بخوانید

افرادی که از اضطراب فراگیر رنج می‌برند ممکن است دچار حمله‌های وحشت زدگی نیز شوند، اصطلاحی که به ناگهانی حالت بیمناکی یا وحشت شدید و توان شکن اطلاق می‌شود، در خلال حمله‌های وحشت زدگی؛ شخص یقین دارد که چیزی وحشتناک در شرف وقوع است، این احساس معمولاً با نشانه‌هایی مانند تپش قلب، نفس تنگی، تعرق، لرزش‌های عضلانی، احساس از حال رفتن و تهوع همراه است.

این نشانه‌ها در نتیجه تحریک بخش سمپاتیک دستگاه عصبی خود مختار به وجود می‌آیند. در خلال حمله‌های شدید وحشت زدگی، شخص می‌ترسد که بمیرد.

اشخاصی که اضطراب فراگیر و یا اختلال های وحشت زدگی را تجربه کرده‌اند معمولاً به خوبی نمی‌دانند که چرا می‌ترسند. این نوع اضطراب به این دلیل نیز اضطراب فراگیر نامیده می‌شود که با محرک یا رویداد به خصوصی فرا خوانده نمی‌شود، بلکه در موقعیت های گوناگون رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد که اینگونه اضطراب‌ها کمتر ناشی از رویدادهای برونی است و بیشتر در احساسات و تعارض‌های درونی شخص ریشه دارد.

گردآوری و تنظیم گروه آموزشی فکربنیان

استفاده از مطالب فکربنیان صرفاً با ذکر منبع (WWW.FEKRBONYAN.COM) بلامانع است.

Telegram
Instagram
YouTube

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.