انواع هیجان را میتوان به دو دسته هیجانهای اصلی و هیجانهای اولیه و ثانویه تقسیم کرد.
اما منظور از هیجانهای اصلی چیست؟
هیجانهای اولیه و ثانویه چه هستند؟
هیجانهای اصلی
- هیجان خشم
به حالتهای دفاعی موجود زنده در حین احساس خطر مربوط میشود. در مواجهه با محرک آزاردهنده و اغلب ناکامکننده این واکنش راهاندازی شده و باعث میشود تا موجود زنده حالت دفاعی به خود گیرد و تلاش کند تأثیری روی تغییرات شرایط داشته باشد.
خشم هیجانی فراگیر است. هنگامی که افراد جدیدترین تجربه هیجانی خود را توصیف میکنند، خشم هیجانی است که بیشتر به ذهن میآید. اساس خشم بر این عقیده است که اوضاع آنگونه که باید باشد، نیست. خشم، نهتنها پرشورترین هیجان، بلکه خطرناکترین هیجان نیز هست.
- هیجان غم
غم؛ منفیترین و آزارندهترین هیجان است. غم، اصولاً از تجارب جدایی یا شکست ناشی میشود. از دست دادن فردی عزیز از طریق مرگ، طلاق یا مشاجره، ناراحتکننده است.
شکست در امتحان، مسابقه یا عضویت در گروه نیز به غم میانجامد. چون غم خیلی ناخوشایند احساس میشود، فرد را باانگیزه میکند تا قبل از وقوع دوبارهی آن، هر کار لازم است را برای کاهش دادن شرایط غمانگیز، انجام دهد.
یکی از جنبههای مثبت غم، این است که بهصورت غیرمستقیم به انجام گروههای اجتماعی کمک میکند. اگر افراد دلشان برای دیگران تنگ نمیشد، انگیزهی چندانی نداشتند تا برای حفظ کردن انسجام اجتماعی، هر کاری از دستشان برآید انجام دهند. اگر دانشجو، احتمال غم و اندوه ناشی از شکست را پیشبینی نکند، برای آماده شدن و تمرین کردن، انگیزهی چندانی نخواهد داشت.
- هیجان ترس
علائم هیجان ترس را در نظر بگیرید، در فردی که ترسیده است، چه اتفاقی میافتد؟!
تمام تغییرات مشاهدهشده در راستای عقب کشاندن او از محرک ترسآور هستند.
گریز و اجتناب؛ کارکردهای اساسی هیجان ترس هستند که بسته به نوع و شدت ترس، اشکال مختلفی به خود میگیرد. به عبارتی گریختن ما به هنگام مواجه شدن با موقعیتهای ترسآور مانع از واکنش ما میشوند.
عقیده بر این است که بین ترس و اضطراب (anxiety) تفاوت وجود دارد. موضوع هدف در ترس مشخص است؛ در حالی که موضوع هدف در اضطراب مهم و ناشناخته است.
برای مثال، ممکن است از مار، ارتفاع و مردودی در امتحان بترسیم؛ اضطراب را هنگام تجسم ارائهی سخنرانی تجربه کنیم و با اینکه هیچ دلیلی وجود نداشته باشد که سخنرانی خوب ارائه نشود؛ اما باز احساس میکنیم که اتفاق ناخوشایندی در پیش است.
اکثر نظریهپردازان میگویند ریشههای اضطراب از جهتگیری تفکر آینده مدار است که در آن افراد نسبت به آینده بیمناک هستند.
- هیجان شادی
هیجان شادی نمونهای از هیجانات مثبت است. موجودات زنده بهطور طبیعی تمایل به رسیدن به اهداف لذتبخش دارند. رسیدن به این لذات آنان را شادمان و خوشحال میکند، عملکردهای او را بالا میبرد و موجب فعالیتهای بیشتری میشود.
شادی بالاترین سطح عواطف مثبت است. رویدادهای شادیآور، پیامدهای خوشایند را شامل میشود؛ مانند موفقیت در کار، دریافت خبری خوشحالکننده با تجربه کردن احساسات لذتبخش. کارکرد شادی بهمنظور آرام کردن و آرامش ذهن، بدن و تکرار فعالیتهای لذتبخش است.
نشانههای هیجانها
- خشم
- تجربه ذهنی: افزایش افکار منفی و ناکارآمد، تحریکپذیری و …
- علائم فیزیولوژیک: سرخ شدن صورت، منبسط شدن رگهای پیشانی و گردن، جمع و کوچک شدن مردمک چشم، افزایش تعداد ضربان قلب و تنفس و غیره.
- واکنشهای رفتاری: ابروان درهمکشیده، دندانهای قفلشده و در حال سایش، پرخاشگری و غیره.
- غم
- تجربه ذهنی: بیعلاقگی به انجام دادن امور، کاهش اعتمادبهنفس، زودرنجی و …
- علائم فیزیولوژیک: کاهش گردش خون، رنگپریدگی صورت، پلکهای پایین افتاده، تنفس کند و ضعیف، کاهش ضربان قلب و …
- واکنشهای رفتاری: بیتحرکی، گوشهگیری، گریه کردن و …
- ترس
- تجربه ذهنی: اشکال در توجه و تمرکز، فراموشی و …
- علائم فیزیولوژیک: لرزیدن، مو بر بدن سیخ شدن، افزایش ضربان قلب، افزایش تعداد تنفس، باز شدن دهان، بالا رفتن ابروها و …
- واکنشهای رفتاری: اجتناب، دستپاچگی و…
- شادی
- تجربه ذهنی: تحریک زیاد، افزایش اعتمادبهنفس، خوشبینی
- علائم فیزیولوژیک: حالات چهرهای خنده مثل کشیده شدن لبها، چشمهای براق و گاه اشکآلود، افزایش ضربان قلب و …
- واکنشهای رفتاری: افزایش فعالیت، فریاد زدن، پایکوبی، خندیدن و …
هیجانهای اولیه و ثانویه
- هیجانهای اولیه در انواع هیجان (آنچه که اول احساس میشود)
هیجانهای اولیه هیجانهایی هستند که از لحاظ ژنتیکی پیشرستر بوده و اولین پاسخ هیجانی هستند که در یک موقعیت احساس میکنیم؛ بنابراین اگر مورد تهدید قرار بگیریم، ممکن است احساس ترس کنیم.
وقتی خبر مرگی را میشنویم، ممکن است احساس اندوه به سراغمان بیاید. این هیجانها، پاسخهای غریزی ما هستند که حتی در حیوانات هم میتوان آنها را دید. البته این بدین معنا نیست که نمیتوانیم در پاسخ به موقعیتها احساسات پیچیدهی دیگری داشته باشیم.
هیجانهای اولیه از انواع هیجان ممکن است به همان سرعتی که بروز یافتهاند، ناپدید شوند و هیجانهای ثانویه جایگزین آنها شوند. چنین وضعیتی باعث میشود درک موقعیت و شناخت اینکه واقعاً چه چیزی در حال وقوع است؛ دشوار گردد.
- هیجانهای ثانویه در انواع هیجان (آنچه که در مرحله بعدی احساس میشود)
هیجانهای ثانویه، از لحاظ شناختی پیچیدهتر هستند و تفسیرشان نیازمند زیرکی بیشتری است. هیجانهای ثانویه را میتوان واکنش هیجانی به هیجانهای اولیه تعریف کرد؛ به عبارت دیگر این هیجانها، احساسهایی هستند که درباره داشتن احساسات بلافاصله خود به رویدادها تجربه میکنیم.
بهعنوان مثال در یک موقعیت ترسناک، ممکن است ترس تبدیل به خشم بشود تا امکان مبارزه با فرد تهدیدگر فراهم شود. افراد ممکن است در پاسخ به یک هیجان اولیه، یک یا چند هیجان ثانویه را تجربه کنند؛ مثلاً فردی ممکن است به دلیل رفتار مادرش، از وی عصبانی شود اما؛ به فاصله اندکی، بابت داشتن احساس عصبانیت نسبت به مادرش، احساس گناه پیدا کند.
در این شرایط احساس ثانویه، ساده بوده است. ولی در موقعیتی مانند زنده ماندن در یک نبرد؛ فردی ممکن است از زنده ماندن احساس شادی داشته باشد اما بعد از آن به خاطر از دست رفتن همرزمش احساس اندوه و بابت زنده ماندن خود احساس گناه و نیز خشم داشته باشد.
احتمال دارد واکنش هیجانی اولیه در یک موقعیت، به زنجیره پایانناپذیری از هیجانهای ثانویه آشفتهساز دامن بزند و درد زیادی تولید کند؛ به همین دلیل اهمیت زیادی دارد که فرد بتواند هیجانهای اولیه و اصیل خود را بشناسد تا بتواند قبل از تبدیل شدن به هیجانهای ثانویه در انواع هیجان با احساسهای خود کنار بیاید.
بهعنوان مثال، خشم بهعنوان احساس ثانویه مطرح میشود. اگرچه که خشم یک احساس اولیه است، اما بهراحتی میتواند در موقعیتهای گوناگون بهجای احساس اولیه دیگری قرار بگیرد.
نشان دادن خشم بهجای سایر احساسات موقعیتهای دردسرساز زیادی را موجب میشود. بسیاری از اوقات پاسخ ابتدایی فرد به موقعیت، خجالت، ناکامی، اندوه یا نگرانی است که آن را نادیده گرفته و هیجان ثانویه که همان عصبانیت است را در قالب رفتار پرخاشگرانه بروز میدهد.
بهاینترتیب، دیگران بدون درک عمق ناراحتی آنها یا بدون به دست آوردن شناختی از احساس اولیه، صرفاً به رفتار پرخاشگرانه او پاسخ میدهند.
جدول زیر، بیانگر احساسات اولیه و ثانویه احساس خشم است:
احساسات اولیه |
احساسات ثانویه |
اندوه نگرانی ناامیدی ناکامی حقارت خجالت
|
خشم تنفر رنجش اضطراب |
نتیجه
هیجانهای ثانویه در انواع هیجان، تصویری از فرآیند ذهنی فرد در خصوص هیجان اولیه را به دست میدهد. پایین آوردن سرعت فرآیند ذهنی و پرسش از خود برای یافتن دلایل درونی ایجاد شدن هیجانهای ثانویه، امری مفید است.
این فرایند اغلب ناهشیار است و شناخت چگونگی رخداد آن، حتی میتواند خود فرد را نیز حیرتزده کند. همانطور که گفته شد بسیاری از اوقات، افراد به دلیل اینکه بهجای احساس اولیه خود، یک رفتار هیجانی ناشی از هیجان ثانویه را به نمایش گذاشتهاند، از سوی دیگران بهدرستی درک نمیشوند.
بنابراین یادگیری شناخت و نامگذاری هیجانها و نحوه بیان ساله، میتواند روابط بین فردی را بهبود بخشد و باعث کسب درک بهتری از خود و دیگران گردد.
منبع
کتاب گامبهگام تا سلامت روان؛ نوشته دکتر گلاره مستشاری و همکاران