رابطهای که در آن عاشق تواناییهای بالقوه نامزد / همسر خود هستید میتواند جز عواملی باشد که منجر به شکست رابطه میشود و به درد و یأس میانجامد.
ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:
- رابطهای که در آن بیش از آنچه نامزد / همسرتان به شما عشق میورزد، شما به او عشق میورزید.
- رابطهای که در آن کمتر از آنچه نامزد /همسرتان به شما عشق میورزد، شما به او عشق میورزید.
- رابطهای که در آن عاشق تواناییهای بالقوه نامزد / همسر خود هستید.
- رابطهای که در آن مأموریت نجات نامزد / همسرتان را به عهده دارید.
- رابطهای که در آن به نامزد /همسر خود بهعنوان یک فرد نمونه چشم دوختهاید.
- رابطهای که در آن به دلایل بیرونی شیفتهی نامزد / همسر خود شدهاید.
- رابطهای که در آن شما و نامزد / همسرتان «تفاهم جزئی» دارید.
- رابطهای که در آن نامزد / همسرتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کردهاید.
- رابطهای که در آن نامزد / همسرتان را بهعنوان «عکسالعملی» در برابر همسر قبلیتان انتخاب کردهاید.
- رابطهای که در آن نامزد / همسر شما در دسترس شما نیست.
نکتهی مهم:
اگر پس از آنکه مقاله ده رابطه را خواندید، گمان میکنید که در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید: با خانواده یا دوستان نزدیک صحبت کنید، نزد مشاور یا روانشناس بروید تا به شما کمک کند، بفهمید که آرا عاقلانه است به رابطهتان ادامه دهید یا باید به رابطهتان خاتمه دهید.
رابطهی نوع (3): رابطهای که در آن عاشق تواناییهای بالقوه نامزد / همسر خود هستید
آیا شما عاشق تواناییهای بالقوه نامزد / همسر خود هستید؟
در زیر برخی از علائمی آورده شده است که حاکی از آناند که در رابطهی نوع (3) هستید:
- به خود میگویید همسرتان به اندکی وقت نیاز دارد تا خود و زندگی خود را جمعوجور کند.
- به خود میگویید هیچکس تا به حال نامزد همسرتان را آنگونه که باید دوست نداشته است و اگر شما به حد کافی به او عشق بورزید، میتوانید او را تغییر دهید.
- احساس میکنید که هیچکس همسر شما را درک نمیکند و همگی او را دستکم میگیرند و اینکه فقط شمایید که ماهیت واقعی او را میشناسید.
- احساس میکنید که هرگز نخواهید توانست همسرتان را ترک گویید؛ زیرا با این کارتان بر احساس بیارزشی او صحه گذاشته و آن را تأیید کردهاید؛ بنابراین دیگر هرگز تغییر نخواهد کرد.
- به همسرتان بیش از آنچه او خود را باور دارد، ایمان دارید.
- میدانید عشقی که استحقاقش را دارید، نمیگیرید؛ اما با گفتن این جمله به که: «او دارد نهایت تلاشش را میکند»، خود را فریب و تسکین میدهید.
چرا عاشق تواناییهای بالقوه نامزد همسر خود میشوید؟
برخی از دلایل اینکه چرا این اشتباه را در روابط خود مرتکب میشوید، آورده شده است:
- میخواهید که بر نامزد/ همسرتان کنترل داشته باشید.
هنگامی که برای اصلاح کسی به رابطهای وارد میشوید، طبیعتاً نسبت به او احساس برتری و «سر بودن» خواهید کرد. همچنین احساس میکنید که بر او تسلط دارید. حتی اگر رفتار شما چندان نیز «کنترلگرایانه» نباشد، صرف این فکر که همسرتان آنگونه که هست، کافی نیست، شما را در وضعیتی «کنترلگر» قرار خواهد داد.
اگر در کودکیتان از طرف دیگران یا شرایط زندگیتان زیاد کنترل میشدید، این امکان وجود دارد که کسانی را به سمت خود جذب کنید که عملاً بتوانید به آنها بگویید: «تو آنقدرها هم، همینطوری که هستی، به درد نمیخوری. شاید اگر کمی بیشتر تلاش کنی،…»
- با تمرکز به کارهایی که نامزد / همسرتان لازم است انجام دهد و در زمینههایی که او باید تغییر کند، از زندگی و تعقیب رؤیاهای شخصی خودتان سرباز میزنید.
هنگامی که سرگرم اصلاح دیگران باشید، دیگر وقتی نخواهید داشت تا با نقایص خودتان مواجه شوید. عاشق تواناییهای بالقوه کسی شدن، میتواند طریق بسیار مؤثری از مسامحهکاری باشد.
- در کودکی به این نتیجه رسیدید که نمیتوانید چیزی را که میخواهید به دست بیاورید.
اگر در کودکی طرد شدید یا دوستتان نداشتند، ممکن است ناخودآگاه این نتیجهگیری را کرده باشید که نمیتوانید چیزی را که میخواهید از کسانی که دوستشان دارید، بگیرید.
بنابراین به طرزی ناخودآگاه به دنبال کسانی هستید که چیزی را که میخواهند یا آنگونه که هستند، کافی نباشند تا شما دلسرد و سرخ در نهایت همچون دوران کودکیتان، احساس محرومیت را در خود … کنید.
«این الگوی مورد علاقهی من در جستوجو به دنبال مردان زندگی بود. مردانی که سعی کنم زندگیشان را روبهراه کنم و در این میان کوچکترین توجهی به این موضوع نداشتم که خود نیز توجه، محبت و هر آنچه را که بدان نیاز داشتم به دست میآوردم یا خیر. من بدینوسیله تجارب دوران کودکی خود را مجدداً بازسازی میکردم. به این امید که این بار بتوانم وضعیت را اصلاح کنم و بتوانم کاری کنم که پدرم در کنارمان باشد و وقتی هم که نبود، احساس یأس و محرومیت را در خود تولید کرده باشم.»
پرواضح است که در هر رابطهای طرفین درگیر، امیدهایی داشته و رؤیاهایی در سر میپرورانند؛ اما راز موفقیت در این است که شما از نامزد / همسرتان به جهت کسی که «هست» راضی باشید نه به جهت کسی که «خواهد بود» همانطور که در کتاب رازهایی دربارهی مردان که هر زنی باید آنها را بداند گفتم:
«داشتن یک رابطهی سالم با همسرتان، به معنی عشق ورزیدن به او به خاطر کسی است که هست، نه عشق ورزیدن به او، بهرغم آن کسی که هست یا به امید آن کسی که خواهد بود.»
اگر عاشق تواناییهای بالقوه کسی هستید، ممکن است که:
- از او به این دلیل که به شخصی مبدل شد که شما توقع داشتید، عصبانی شوید.
- جاذبهی جنسی خود را نسبت به او از دست بدهید؛ از آنجا که نقش «مامان» یا «بابا» را برای او بازی میکنید و نه نقش «معشوق» را.
- به جهت وقت زیادی که با او تلف کردید، عصبانی و ناراحت شوید.
- از او برنجید و احساس یأس و سرخوردگی کنید. به این دلیل که رؤیایی که از رابطه مطلوب با او در سر پرورانده بودید، به حقیقت نپیوست.
راهحل:
وقتی با کسی رابطهای را آغاز میکنید، اطمینان حاصل کنید به کسی که «امروز» هست، عشق میورزید و احترام میگذارید و از بودن با کسی که «هست» لذت میبرید.
اشکالی ندارد اگر مایل باشید تا در برخی جهات شاهد رشد شخصی او نیز باشید؛ اما باید همانگونه که هست، از او رضایت داشته باشید. اگر به این امید هستید که همسر خود را تغییر دهید، بلکه بتوانید با او خوشبخت باشید، دیگر عشق نورزیدهاید، بلکه «قمار» کردهاید.
منبع
کتاب آیا تو آن گمشدهام هستی؟؛ نوشته باربارا دی آنجلیس؛ ترجمه هادی ابراهیمی