نظریه یادگیری اکتشافی برونر در زمینه یادگیــری شناختی بهویژه دربــاره فعالیت آموزشی و کلاس درس به فعالیت و تحقیق پرداخته است. برونر روانشناس آمریکایی طی سالها سعی میکرد تا تحقیقاتش را طـوری جلو برد که جوابگــوی این سؤال باشد کــه چگونــه میتــوان بهتر و بیشتر آموخت نه اینکه صرفاً به تشریح و توصیف یادگیری بپردازد.
برونر ازجمله کسانی است کــه بــه اهمیت روشهای فعـــال و نقش آنها در فرآیند آموزش و یادگیـــری پــی بـرد. او معتقـد است دانستهها را نباید مستقیم در اختیار دانش آموزان قرار داد بلکه آنها را با مسئله روبرو کرد تا خودشان به کشف روابط میان امور و راهحل آن اقدام کنند.
تفکر منطقی
قرار دادن پاسخ مستقیم در اختیار دانش آموزان، آنان را به کتاب و معلم متکی میسازد و باعث میشود از خــود کوششی نشان ندهند، درنتیجـه از یادگیری رضایت خاطــر به دست نمیآورند و انگیزههای یادگیری در آنان تضعیف میشود.
برونر با الهــام از جان دیویی معتقد است کــه هدف آموزش انباشتن ذهن دانش آموزان از معلومات نیست بلکه هدف این است که یادگیرنده بــه تفکّـــر منطقی دست پیدا کند.
به عبارت دیگر، آموزش یک موضوع برای این نیست که در وجود دانش آموزان کتابخانه زنده کوچکی از آن موضوع درست کنیم، بلکه برای این است که دانشآموز برای خود تفکری منطقی بیابد و موضوعـات را مانند یک مورّخ بررسی کند و در جــریان کسب دانش شرکت داشته باشد.
“دانستن” از نظر برونر یک فرآیند است نه نتیجه. او معتقد است کــه تفکر منطقی در دانش آموزان در اثر فعّــال بودن و شرکت آنها در جریان آموزش به وجود میآید.
یادگیـری اکتشافی (از ریشه لغوی discovery learning) یعنی تغییــر رفتـــار
برونر دانش آموزان را مسئول اصلی یادگیــری میداند. از نظــر وی معلـّم فقط موظف است کـه وسایــل و امکــــانات بهتر، سریعتر و آسانتر ساختـن یادگیـــری دانش آمــوزان را فراهم کند.
برونر در آمــوزش، شیوهی خاصی را کـــه به روش نظریه یادگیری اکتشافی برونر معـــروف است مطـــرح میکند. روشی که در حقیقت براساس فعالیت دانش آموزان در آموزش و به کارگیری روشهای فعال پایهریزی شده است.
روش اکتشافی فـــرآیندی است که طی آن دانشآموز بایـــد مسئله موردنظر را مشخص کند، راهحلهایی را در نظر بگیرد آنها را مورد آزمایش قرار دهد سپس نتیجهگیری کند و نتایج را در موقعیتهای جدیدتر بکار گیرد. در روش اکتشافی، دانشآموز با راهنمایی معلّم و یا بدون راهنمایی او به نتیجه میرسد. اکتشاف از نظر برونر، نوعی تفکّر است و هنگامی اتفاق میافتد که فرد از اطلاعات موجود خود پا فراتر میگذارد و به بینش و تعمیم جدید دست مییابد. در این روش مهم نیست که دانشآموز چه میآموزد، مهم این است که چگونه میآموزد.
برونر چند فایده برای روش اکتشافی ذکر میکند:
- یادگیری اکتشافی قــدرت هوشی را میافزاید، درنتیجه دانشآموز اطــلاعات را از راهی کـــه به آسانی قابل دسترسی است به دست میآورد.
- یادگیری اکتشافی انگیزش درونی و ذاتی را افزایش میدهد و تمایل دانشآموز را به انجام دادن فعالیتهای یادگیری تقویت میکند، زیرا اکتشاف خود بهترین پاداش است.
- یادگیری اکتشافی فنون کشف را بــه دانشآموز میآموزد. حـل کردن مسائل و مشکلات در ضمن اکتشاف باعث رشد و تکامل شیوهی حل مسائل یا تحقّق در موارد دیگــر، یا در هر کاری که شخص ممکن است با آن برخورد کند، میشود.
در حقیقت دانشآموز با پرداختن به تحقیق، فن و روش تحقیق خویش را بهتر میکند.
به نظر برونر استفاده از روش اکتشافی باعث میشود کـه “خـود یادگیــری” پاداشی برای فــرد بـه حساب آیــد و دانشآموز در حل مسائل مختلف، تواناییهایی کسب کند و از خود، مفهوم مثبتی به دست آورد.
برونر، ضمن بحث در امــور اهــداف آموزش و پرورش، میگوید:
“هــدف آموزش و پرورش باید پرورش خـــود رهبـــری باشد تا با نیروی خود و به دست خود، در درسهای خود پیشرفت کند. برای انجام این منظــور برنامه درسی باید طـوری تنظیم شود کــه دانش آموزان در چارهجویی مسائل درسی نظــارت مستقیم داشته باشند، زیـرا برخورد با مطــالب درسی و کوشش بــرای آموختن آنها، شاگردان را در فهم درست و نادرست و شایستگی سهیم میکند.”
از همین برونر پیشنهاد میکند کلاسهای درس بهصورت یک جلسه مباحثه یا مناظــره اداره شود و معلـــومات بــه شکـــل دادوستد افکار و اطـلاعات، هم میان معلم و دانشآموز و هم بین دانش آموزان با یکدیگر، مبادله شود.
طرز کار
برونر حطیه عمل فعالیتهای آموزشی نظریه یادگیری اکتشافی برونر را در چهار زمینه عمده تحت تأثیر قرار داده است:
- تأکید بر فرایند یادگیری: به نظر او کسب معرفت مهم است نه حفظ حقایق و کسب معرفت یک فرایند است نه یک محصول؛ یعنی تأکید او بیشتر بر چگونگی یادگیری است، نه آنچه آموخته میشود.
- تأکید بر ساخت یادگیری: اگر مطالب یا محتوای آموزشی به شکل منطقی سازماندهی شود، شاگردان آن را بهتر یاد میگیرند؛ مانند تقسیم موجودات به دو دسته جمادات و جانداران. همچنین وجود ساخت یادگیری به معلم کمک خواهد کرد تا میان داشتن مقدماتی و عالی رابطه برقرار کند و از پیچیدگی مفاهیم آموزشی کاسته میشود.
- تأکید بر اهمیت شهود: برونر علاوه بر تأکید بر جریان و ساخت یادگیری، بر اهمیت شهود و اشراق و راز آشنایی تأکید میکند و اصرار میورزد. او بر این باور است که حفظ کردن علوم ریاضی و کلامی هدف شایستهای برای آموزش و پرورش نیست. بلکه هدف آموزش و پرورش باید ارتقا سطح بینش و فهم شهودی باشد. عملکرد آموزش باید چنان باشد که شاگردان با یک نگاه تیز و ژرف موضوع را درک کنند.
- تأکید بر اهمیت انگیزش درونی: انگیزه درونی آن است که فعالیت صحیح و موفقیتآمیز موجب رضایت خاطر و تقویت رفتار گردد نه پاداشهای بیرونی به نظر برونر پاداشهای درونی بسیار مؤثرتر از پاداشهای بیرونیاند.
نقش و تأثیر در زندگی
از آنجا که نظریه یادگیری اکتشافی برونر بر شناخت و یادگیری از راه بصیرت بینش تأکید دارد، طبیعتا در آموزش و پرورش و در کلاس درس که حیطه مهمی از زندگی افراد است و همه در پی کسب آن از طرق مختلف هستند، بسیار تأثیرگذار است.
در نظریه برونر، نگرش و بینش شاگرد بسیار مهم است. طبق این نظر، معلمان باید بهجای کنترل رفتار شاگردان و ایجاد رفتارهای پیشبینیشده بر اساس عادت، به ایجاد وضعیت مطلوب یادگیری اقدام کنند و سبب شوند که آنان به کشف روابط و حل مسائل نائل گردند تا بتوانند کاربرد آموختههایشان را در زندگی واقعی بیابند. در چنین برداشتی هر شاگرد باید مطابق با استعدادهای خود و تواناییهای خود مسائل را حل کند و پیش برود.
باید به میزان مواد درسی و تفاوتهای فردی نیز توجه شود. به شاگردان خردسال باید اصول و مفاهیم را اغلب بهطور مستقیم آموخت؛ زیرا آنان برای یادگیری اکتشافی تجربه و حوصله کافی ندارند.
برعکس در دورههای عالی، یادگیری اکتشافی موجب رضایت خاطر شاگردان میشود. از طرف دیگر ما دیگری از طریق اکتشاف احتیاج به معلمان کارآزموده و توانا دارد زیرا در غیر این صورت کلاس به بینظمی کشیده میشود.
آموزش برای یادگیری اکتشافی
یکی دیگر از روشهای یادگیرنده محور آموزش برای یادگیری اکتشافی نام دارد به آن نامهای دیگر یادگیری اکتشافی یادگیری پژوهشگری و آموزش پژوهشگری نیز داده شده است ؛ مانند بحث گروهی.
یادگیری اکتشافی نیز بهطور عمده بر فرضهای نظریه سازندگی یا سازنده گرایی استوار است. طبق این نظریه یادگیرنده خود کشف کننده و سازندهی دانش است؛ بنابراین رویکرد سازندگی اساساً یک رویکرد مبتنی بر یادگیری اکتشافی است .
در تعریف این روش میگویند یادگیری اکتشافی رویکرد برونر است که در آن یادگیرندگان بهتنهایی فعالیت میکنند تا اصول اساسی موضوع مورد یادگیری را کشف نمایند
میتوان آموزش برای یادگیری اکتشافی را اینگونه تعریف کرد:
رویکردی به آموزش که از طریق آن یادگیرندگان تشویق میشوند تا با محیط خود به تعامل بپردازند؛ یعنی به کاوشگری و دستکاری اشیاء دست وپنجه نرم کردن با سؤالها و اختلافنظرها یا انجام آزمایش اقدام کنند و درنتیجه به فهم یک موضوع خاص برسند.
برونر در دفاع از نظریه یادگیری اکتشافی برونر گفته است ما به آموزش یک موضوع میپردازیم نه به این خاطر که کتابخانههای کوچک زنده درباره آن موضوع تولید کنیم بلکه برای این منظور که شاگردان را به تفکر وا داریم تا موضوعات را آنگونه که تاریخدانان میبینند ببینند و برای این منظور که در فرایند دانشاندوزی شرکت کنند. دانستن یک فرایند است نه یک فراورده.
آموزش اکتشافی به یک روش یا فن آموزشی خاص گفته نمیشود بلکه اقدامات زیادی وجود دارد که معلم میتواند به کمک آنها یادگیرندگان را به هدفهای یادگیری اکتشافی رهنمون باشد.
تأکید بر اهمیت انگیزش درونى
انگیزه درونى آن است که فعالیت صحیح و موفقیتآمیز موجب رضایتخاطر و تقویت رفتار گردد، نه پاداشهاى بیرونی.
به اعتقاد برونر، پاداشهاى درونى از پاداشهاى بیرونى بسیار مؤثرترند. در این زمینه، او به چهار نوع انگیزه درونى عمده به شرح زیر اشاره مىکند:
الف- میل به یادگیرى.
ب- سائق ذاتى (inherent drive) همکارى با دیگران.
ج- کنجکاوى و میل به تحقیق براى رفع ابهام.
د- انگیزه قابلیت یافتن و توانمند شدن.
به نظر برونر، معلمان توسط این چهار انگیزه بهراحتی مىتوانند شاگردان را تشویق کنند یا برانگیزانند و موجب یادگیرى مؤثر شوند.
تأکید بر اهمیت شهود
برونر علاوه بر تأکید بر جریان و ساخت یادگیری، بر اهمیت شهود و اشراق و راز آشنایى تأکید مىکند و اصرار مىورزد. او بر این باور است که حفظ کردن علوم ریاضى و کلامى هدف شایستهاى براى آموزش و پرورش نیست، بلکه هدف آموزش و پرورش باید ارتقاى سطح بینش و فهم شهودى باشد. وضعیت آموزش باید آنچنان باشد که شاگردان با یک نگاه تیز و ژرف موضوع را درک کنند.
تأکید بر ساخت یادگیرى
برونر در تأکید بر ساخت یادگیرى چهار نکته را مطرح مىسازد:
الف- دانستن ساخت اساسى موضوع مورد مطالعه فهم را آسان مىسازد؛ به بیان دیگر، اگر مطالب یا محتواى آموزشى به شکل منطقى سازماندهی شود، شاگردان آن را بهتر یاد مىگیرند؛ مانند تقسیم موجودات به دو دسته جمادات و جانداران و جانداران به دو دسته گیاهان و جانوران و جانوران به دو زیرمجموعه بزرگ مهرهداران و بىمهرگان و به همین ترتیب تا پایینترین زیرمجموعهها.
ب- وجود ساخت یادگیرى به معلم کمک مىکند تا میان دانش مقدماتى و عالى رابطه برقرار کند و خلأهاى ممکن را پر سازد.
ج- در هر حال، جزئیات یک ساخت یادگیرى فراموش مىشوند، اما زمانى که مطالب بهگونهای منطقى سازمان داده شوند، بهتر و بیشتر و آسانتر در حافظه نگهدارى مىشوند.
د- فهم اندیشههاى اساسى یک ساخت یادگیرى و دریافت رابطه اجزاء با کل موجب سهولت انتقال مىشود و از پیچیدگى مفاهیم آموزشى مىکاهد.
تأکید بر فرایند یادگیرى
از نظر برونر، فرایند کسب معرفت مهم است، نه حفظ کردن حقایق. به نظر او، کسب معرفت یک فرایند است نه یک محصول؛ از اینرو، معلم نباید اصول و قواعدى را که شاگردان باید یاد بگیرند به آنان بیاموزد، بلکه باید سعى کند تا خودشان براى کشف اصول و قواعد، درگیر یک جریان استقرایى شوند؛ زیرا در یادگیرى اکتشافی، بیش از آنچه آموخته مىشود، چگونگى یادگیرى مورد توجه و اهمیت است.
در این نوع یادگیری، مهم نیست که شاگرد چه مىآموزد، بلکه مهم این است که چگونه مىآموزد. در واقع، نگرش شاگردان، بیش از میزان معلومات آنها اهمیت دارد.
نظریه رشد شناختی برونر
از نظر برونر آموزش یعنی کوشش برای کمک به شکلگیری رشد شناختی.
نظریه یادگیری اکتشافی برونر بر فرایند تفکر تأکید میکند و بازده اصلی رشد شناختی تفکر است و هدف آموزش و پرورش باید این باشد که یادگیرنده را بهصورت متفکری خودمختار درآورد.
برونر در پژوهشهای خود به دنبال پاسخ این سؤال بود که اطلاعات مربوط به جهان هستی چگونه به رمز درمیآیند، سازمان مییابند و ذخیره میشوند.
منظور از بازنمایی اشاره به چیزی است که جای چیز دیگری را میگیرد یا نماد آن بهحساب میآید.
مراحل رشد شناختی
- مرحله حرکتی یا عملی enactive representation
در این مرحله کودکان رویدادهایی را که تجربه میکنند به پاسخهای حرکتی یا عملی بازنمایی میکنند. برای مثال کودکان نمیتوانند محل قرار گرفتن فروشگاه نزدیک خانهشان را برای شما بگویند اما قادرند شما را از راهی که قبلاً رفتهاند به آنجا ببرند.
- مرحله تصویری یا شمایلی iconic representation
در این مرحله کودک رویدادهای زندگی خود را بهصورت تصاویر ذهنی حفظ میکند کودکی که میتواند با رسم نقشه راه خانه تا فروشگاه نزدیک خانهشان را نشان دهد از بازنمایی تصویری سود میبرد.
- مرحله نمادی symbolic representation
بازنمایی نمادی شامل استفاده از نظامهای نمادی اختیاری مانند زبان یا علائم ریاضی است. دانشآموزی که میتواند یک نقاشی را بهصورت کلامی توضیح دهد از بازنمایی نمادی سود میبرد.
چایلد در تبیین مراحل رشد برونر و پاسخ به این پرسش که چگونه انسان تجارب را بازنمایی میکند میگوید:
- نخست استفاده از ابزار را برای افزودن بر تواناییهای حرکتی خود آموختند مثلاً بیل توانایی انسان در استفاده از دستها را افزایش میدهد یعنی ابزار جانشین اندامهای ناکافی بدن میشود.
- انسان آموخته است تواناییهای حسی خود را از راه استفاده از نظامهای علامتی افزایش دهد مثلاً اختراع میکروسکوپ جهت گسترش تجارب حسی خود.
- نظامهای نمادی را یاد گرفته است که هدف آنها انتقال تجربه حاصل از چیزهای واقعی یا خیالی در غیاب آنهاست.
توالی مراحل رشد
مراحل سهگانه برونر بهطور متوالی رخ میدهند:
برونر |
مرحله حرکتی | مرحله تصویری | مرحله نمادی |
پیاژه |
مرحله حسی حرکتی | عملیات عینی | عملیات صوری |
بیگه و شرمیس میگویند دو مضمون عمده تاروپود نوشتههای مربوط به یادگیری برونر را به هم پیوند میزند:
- کسب دانش به هر شکلی که باشد یک فرایند فعال است.
- یادگیرنده دانشش را خودش میسازد یعنی هر شخص را باید بهعنوان یک مشارکتکننده فعال در فرایند دریافت دانش در نظر گرفت که اطلاعات را انتخاب میکند و تغییر شکل میدهد و فرضیه میسازد و آن فرضیهها را با توجه به شواهد ناهمخوان یا مغایر تغییر میدهد.
نکته دیگر در نظریه یادگیری برونر سادهسازی و معنیدار ساختن تجربههای اکتسابی توسط یادگیرنده یک نیاز ذاتی فرض میشود انجام این کار مستلزم مفاهیم یا مقولات است.
مفهوم یا طبقه حاصل تجرید عناصر مشترک بین رویدادها و تجارب است. از ترکیب این مفاهیم به قواعدی دست مییابیم که به ما امکان میدهد روابط بین مفاهیم را کشف کنیم برونر به این نظم، نظام رمزی نام نهاده است که منظور از آن یک ترتیب سلسله مراتبی از مفاهیم است.
برونر معتقد است بهترین کار آن است که یادگیرنده خود نظام را کشف کند نه اینکه معلم آن را بهصورت آماده در اختیار او قرار دهد. او مدافع نظریه یادگیری اکتشافی برونر است.
طرح برنامه درسی در نظریه برونر
- بجای مجموعهای از واقعیتها یا اطلاعات پراکنده، باید به دانش آموزان ساختار بنیادی دانش آموزش داده شود منظور از ساختار بنیادی دانش ارکان مهم هر نظام علمی از قبیل مفاهیم، اصول و روشهای پژوهشی مربوط به آن علم.
آموزش ساختار بنیادی دانش موجب درک بیشتر دانش آموزان از موضوع درسی و تشویق آنان به کاوشگری و حل مسئله خواهد شد و به آنان کمک خواهد کرد تا چگونه یاد گرفتن را یاد بگیرند.
- برنامه درسی مارپیچی spiral curriculum
یعنی تکرار اندیشههای بنیادی یک موضوع درسی در سراسر دوره آموزشی بهطور دورهای.
در این برنامه دانش آموزان ابتدا مطالب را در سطحی ساده میآموزند آمال در مراحل بعدی همان مطالب را در سطحی پیشرفتهتر و مفصلتر به آنان آموزش داده میشود.
کاربردهای آموزشی نظریه برونر
آموزشوپرورش اهمیت زیادی دارد.
به اعتقاد او آمادگی یعنی اینکه موضوع مورد یادگیری برای یادگیرندهای که میخواهد آن را بیاموزد آماده شده باشد. هر موضوعی را میتوان با انطباق دادن روشهای آموزشی بر سطح کارکرد شناختی کودکان به آنان یاد داد.
هر حیطهای از آموزش را میتوان به طریق یکی از نظامهای سهگانه حرکتی – تصویری و نمادی ارائه کرد.
مطالعهی کتاب مقدمهای بر نظریههای یادگیری را به شما پیشنهاد میکنیم.