وقتی وضعیتی سخت و دشوار در زندگی زناشویی روی می دهد، مدیریت بحران برای زوجین از اهمیت زیادی برخوردار است. این بحران ها مثل مرگ یکی از اقوام یا از دادن شغل، این طبیعی است که بخواهید همسرتان از شما دلجویی کند و شما را بفهمد، خیلی از ما توقع داریم که او به احساسات ما اعتبار و ارزش بخشد. اما حقیقت این است که وقتی یک اتفاق مهم می افتد، همسرتان هم متقابلاً انتظار دلجویی از طرف شما را دارد و این موضع را خرابتر می کند، چون عکسالعمل شما ممکن است بطور کلی متفاوت باشد، زیرا امکان دارد یکی از شما بخواهید در مورد موضوع تمام وقت صحبت کنید در حالیکه دیگری ترجیح می دهد سکوت کند.
وقتی چنین اتفاقی می افتد هریک از طرفین باید درک شوند در این صورت وخیمتر شدن اوضاع غیر قابل اجتناب است و شما مشکل تان بزرگتر میشود. بعد از همه، آخرین چیزی که اتفاق میافتد این است که شما هر چیزی را برای خودتان میخواهید و همسرتان برای شما حکم یک غریبه را دارد. اما موضوعی بسیار اتفاق می افتد را خانم (جسیکا باتا) روان درمانگر اهل سانفرانسیسکو که جلسات مشاوره را بعد از یازده سپتامبر هدایت میکرد گزارش می دهد: این خیلی عجیب و ناامید کننده است که خیلی از زوجها طوری برخورد می کنند که موضوع حادتر می شود. باتا می گوید: دو نفر اهمیت نمی دهند که چقدر یکدیگر را دوست دارند بلکه ممکن است متوجه شوند که یک تفاوت عمیقی در روشهایشان برای مقابله با مشکلات، استرسها، اضطراب و غم وجود دارد.
برخی راهکارهای مناسب مدیریت بحران برای زوجین
- هرگز تظاهر نکنید که شگفتانگیز خواهید بود. این وسوسه آور است که فکر کنید وقتی یکی از شما با یک بحران بزرگ مواجه می شوید باید بتوانید شایستگی های خود را نشان دهید؛ شاید بتوانید از راهی برای مقابله با مشکلات کوچک استفاده کنید، این پیشزمینه خوبی است برای اینکه بتوانید در مقابل مشکلات بهتر عمل کنید. یک رواندرمان گر بنام دونا آرنولد می گوید: من اسم آن را سندرم اندازه بیشتر (minor glitches) می گذارم.
اگر نگران این هستید که عکسالعمل بدی در مقابل اتفاقات ناگوار از خود بروز دهید، به عقب برگردید و یک بررسی از روشهایی که برای گذراندن اوقات فراغت خود دارید و یا اوقاتی را که در کنار کودک بیمار خود بودهاید؛ داشته باشید، مراقب الگوهایی که پدید آمده، باشید چون ممکن است شناختهشده باشند مثلا (شما عقبنشینی می کنید درحالیکه او تندخو و تحریکپذیر است، یا شما ناراحت هستید درحالیکه او مشغول تماشای تلویزیون است) شما بیشتر ازآنچه لازم است مانند سوپر قهرمانها به مشکلات عکسالعمل نشان میدهید. شما هرگز نمی دانستید که اینگونه هستید. به خاطر داشته باشید که هردوی شما همانهایی هستید که همیشه بودهاید با نقاط ضعف و مشکلات یکسان. گاه شما تصور می کنید که جهان در یک نقطه متوقفشده و هیچیک از شما نمی تواند پرخاش به دیگری را متوقف کند.
- حد میانه را رعایت کنید. مریم 40 ساله و همسرش علی 43 ساله برای ایجاد یکسری تغییرات اساسی بحثهای بسیار کردهاند؛ بهطور مثال، وقتی این زوج متوجه شدند که اولین فرزندشان بهزودی به دنیا می آید علی اسرار داشت که فورا به دنبال یک آپارتمان بزرگتر باشند درحالیکه مریم تعلل می کرد. مریم می گوید من در یک عدم سازگاری و تکذیب شرکت کردم و او عکسالعمل نشان داد که این حرکت بسیار شبیه حادثه یازده سپتامبر بود. علی درگیر اخبار شده بود و می خواست همهچیز را در قالب تازهای هنگام شب تکرار کند و من حتی نمی خواستم در مورد این مسئله صحبت کنم.
خوشبختانه علی و مریم میتوانستند تفاوتها و روشهای یکدیگر را درک کنند و باهم کنار بیایند. علی آزار دادن و کلافه کردن مریم را متوقف کرده بود، درحالیکه مریم موافقت کرد تا به فکر یکراه حل تازه باشد. توانائی های شما برای کنار آمدن بهعنوان یک زوج همیشه مهم است؛ اما زمانی که این موقعیتها جدی هستند تند روی نکنید و حد میانه را رعایت کنید.
- از موضوعات و اعمال مهیج خودداری کنید. وقتی شما در بحران هستید عمل بعدی را که باید انجام دهید این است که میزان تمایل خود را افزایش دهید. او پیشنهاد می کند، اگر موضوعی وجود دارد که در مورد آن اختلافنظر دارید، از آن اجتناب کنید. تفاوتهای کوچک در عقاید منجر به ایجاد شکاف در روابط می گردد. این بدین معناست که شما باید صریحا روی موضوعاتی که باعث نزاع می گردد پا بگذارید. مثل پول، سیاست، کارهای خانه یا هر آنچه یک همسر متوقع را برآشفته می کند.
- افراط نکنید. فقط به دلیل اینکه شما و همسرتان در چشمهای یکدیگر نگاه نمی کنید و یا همسرتان همان کارهایی را که بوش (رئیسجمهور) انجام میدهد برای شما انجام نمی دهد یا به خاطر اینکه به دنبال یک شغل جدید میگردید، دلیل نمیشود که بخواهید از یکدیگر جدا شوید. به خاطر داشته باشید قبل از اینکه از اتفاقات اطرافتان به ستوه درآیید، تعداد زیادی علایق و ارزشهای مشترک وجود داشته که شما را در کنار هم حفظ کرده است. باتا می گوید:
از بکار بردن جملاتی با مضامینی چون: من چطور میتوانم کسی زندگی کنم که عقیده به X.Z و Y دارد؟ اجتناب کنید. مشکلاتتان را بزرگتر و زیادتر نکنید و در برخورد با آنها زیادهروی نکنید. به دنبال این نباشید که به نتیجهای برای ارتباطتان دستیابید، بگذارید اضطراب، عصبانیت، ناراحتی و دیگر محرکهای عاطفی تان از بین برود.
مشورت کنید. اگر ناکام و ناموفق ماندید و لحظات زندگی برای شما و همسرتان برخلاف تلاشهای فراوانتان با آرامش نیست با یک رواندرمانگر باهم و یا جدای از هم مشاوره کنید. اگر این اولین تجربه شما برای رواندرمانی است به خاطر بسپارید که بسیاری از اشخاص دیگر چه مجرد و چه متأهل تلاش می کنند که با پزشک در مورد مشکلاتشان مشورت کنند.