اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف ناشی از بیماری پارکینسون (Major or Mild Neurocognitive Disorder Due to Parkinson’s Disease) در DSM-5 در طبقهی اختلالات عصبی-شناختی قرار میگیرد. این اختلال در DSM-4 در طبقه اختلالات عصبی-شناختی زیرمجموعه زوال عقل یا دمانس قرار میگرفت.
ویژگی اصلی اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف ناشی از بیماری پارکینسون، تضعیف شناختی بعد از شروع بیماری است. افراد مبتلابه این بیماری مشکلات حافظه پیدا میکنند و در یادگیری، قضاوت و تمرکز حواس نقص نشان میدهند و همچنین ازلحاظ اجتماعی منزوی و بیاعتنا میشوند. این افراد علاوه بر نقص شناختی، نشانههای سایکوز و افسردگی نیز نشان میدهند. در 16 تا 40 درصد این افراد توهم به وجود میآید و روان شناسان آن را بیشتر معلول داروهای مصرفی میدانند.
داروهایی که برای تسهیل تولید دوپامین در مادهی سیاه مغز مصرف میشود، علائم سایکوز را ایجاد میکند اما دلایلی نیز وجود دارند که نشان میدهند توهم ممکن است به علت خود بیماری به وجود آید و نتیجهی ایجاد تدریجی اختلال عصبی-شناختی عمده یا نقص در پردازش بصری باشد. مطالعات نشان میدهند که 25 تا 40 درصد مبتلایان به بیماری پارکینسون افسرده هستند.
افسردگی معمولاً یک واکنش طبیعی در مقابل بیماریهای مزمن و تضعیفکننده محسوب میشود اما در مورد پارکینسون، یک علامت پیشبینی کننده بهحساب میآید زیرا از حدود سه سال قبل از کشف پارکینسون، افراد افسردگی زیادی نشان میدهند. ویژگیهای اصلی دیگر بیماری پارکینسون عبارتاند از:
- لرزش ازجمله تکانهای تند و ناگهانی بازوها، دستها و سر که در زمان استراحت نیز دیده میشود.
- کند شدن حرکات (bradykinesia) به این معنی که افراد مبتلابه این اختلال نمیتوانند آغاز حرکتی سریع داشته باشند یا انجام کارهای حرکتی آنها بیشتر از همیشه زمان میبرد.
- سفتی یا خشکی ماهیچهها ازجمله مشکل در بلند شدن از صندلی یا غلت خوردن در رختخواب
- عدم تعادل یا عدم هماهنگی حرکتی
این اختلال باید در موقعیت بیماری پارکینسون ثابتشده روی دهد. همچنین بیماری باید شروعی پنهانی و پیشرفتی تدریجی داشته باشد. نکته قابلتوجه این است که اختلال عصبی-شناختی نباید ناشی از بیماری جسمانی دیگر باشد و با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نشود.
انواع فرعی بیماری پارکینسون
- اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف احتمالی ناشی از بیماری پارکینسون در صورتی باید تشخیص داده شود که مورد 1 و 2 هر دو برآورده شده باشند.
- اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف ممکن ناشی از بیماری پارکینسون در صورتی باید تشخیص داده شود که مورد 1 یا 2 برآورده شده باشد.
- سببشناسی مختلط وجود نداشته باشد. به این معنی که نباید بیماری علت دیگری مانند بیماری مغزی-عروقی یا بیماری عصبی یا روانی دیگر داشته باشد.
- بیماری پارکینسون آشکارا قبل از شروع اختلال عصبی-شناختی واقع میشود.
شیوع بیماری پارکینسون
شیوع بیماری پارکینسون در ایالاتمتحده بهطور یکنواخت با بالا رفتن سن از تقریباً 0/5درصد بین 65 تا 69 سالگی تا 3 درصد در 85 سالگی و بالاتر افزایش مییابد. تخمین زده میشود که در کل دنیا بیش از چهار میلیون نفر به بیماری پارکینسون مبتلا هستند. اولین علائم معمولاً بعد از 50 سالگی ظاهر میشوند. این بیماری در مردان شایعتر از زنان است. شیوع اختلال عصبی-شناختی خفیف در بیماری پارکینسون 27 درصد برآورد شده است.
تشخیص افتراقی بیماری پارکینسون
1- اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف مرتبط با جسم لوی
این تمایز عمدتاً بر زمانبندی و توالی نشانههای حرکتی و شناختی استوار است. برای اینکه اختلال عصبی-شناختی ناشی از بیماری پارکینسون باشد، نشانههای حرکتی و سایر نشانهها باید قبل از اینکه تضعیف شناختی به سطح اختلال عصبی-شناختی عمده رسیده باشد، وجود داشته باشند درحالیکه در اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف مرتبط با اجسام لوی، نشانههای شناختی مدت کوتاهی قبل از نشانههای حرکتی یا همراه با آنها شروع میشوند.
2- اختلال عصبی-شناختی عمده یا خفیف ناشی از بیماری آلزایمر
ویژگیهای حرکتی در متمایز کردن این دو اختلال، اساسی هستند. بااینحال، این دو اختلال میتوانند باهم روی دهند.
3- اختلال عصبی-شناختی عروقی عمده یا خفیف
اختلال عصبی-شناختی عروقی عمده یا خفیف ممکن است همراه با ویژگیهای بیماری پارکینسون وجود داشته باشد. مانند کندی روانی-حرکتی که امکان دارد بهعنوان پیامد بیماری عروقی جزئی روی دهد. بااینحال ویژگیهای بیماری پارکینسون معمولاً برای تشخیص بیماری پارکینسون کفایت نمیکند و روند اختلال عصبی-شناختی معمولاً ارتباط روشنی با تغییرات مغزی-عروقی دارد.
4- اختلال عصبی-شناختی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
هنگام در نظر گرفتن تشخیص بیماری پارکینسون، تمایز از اختلالات مغزی دیگر مانند تومورها، فلج فوق هستهای پیشرونده و ازدیاد غیرعادی مایع باید ایجاد شود.
5- بیماری پارکینسون ناشی از داروی ضد روانپریشی
بیماری پارکینسون ناشی از داروی ضد روانپریشی در افراد مبتلابه اختلالات عصبی-شناختی دیگر، مخصوصاً درصورتیکه داروهای مسدودکنندهی دوپامین برای مشکلات رفتاری اینگونه اختلالات تجویزشده باشند، میتواند روی دهد.
6- بیماریهای جسمانی دیگر
دلیریوم و اختلالات عصبی-شناختی ناشی از عوارض جانبی داروهای مسدودکنندهی دوپامین و بیماریهای جسمانی دیگر مثل کمکاری شدید تیروئید یا کمبود ویتامین ب 12 نیز باید منتفی شده باشند.
علت بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون بهافتخار دکتر جیمز پارکینسون (1755-1824) نامگذاری شده است. او یک پزشک انگلیسی بود که برای اولین بار این بیماری را بهعنوان یک عارضه خاص شناسایی کرد.
این بیماری در اثر آسیبدیدگی گرههای پایه مغز مخصوصاً قسمتی از گرهها به نام ماده سیاه (substantia nigra) به وجود میآید. سلولهای این بخش مسئولیت تولید دوپامین را بر عهده دارند. دوپامین به پیامهای عصبی اجازه میدهد تا به قسمتهایی از مغز که حرکت را کنترل و هماهنگ میکنند، برسند. از بین رفتن سلولهای تولیدکننده دوپامین باعث میشود که این بخش از مغز قادر به عملکرد عادی نباشد.
درمان بیماری پارکینسون
در حال حاضر برای پارکینسون درمان قطعی وجود ندارد اما بعضی داروها باعث میشوند از شدت علائم تا حد بسیار زیادی کاسته شود. معمولاً به بیماران ال دوپا (L-dopa) در ترکیب با کاربیدوپا (carbidopa) داده میشود تا در ساختن دوپامین به سلولهای عصبی کمک شود.
برای افراد مبتلابه بیماری پارکینسون در مراحل اولیه بیماری و با علائم حرکتی مونوآمین اکسیداز نیز تجویز میشود. همچنین آگونیستهای دوپامین ممکن است بهمنظور درمان عوارض حرکتی در بیماران پارکینسون پیشرفته مورداستفاده قرار گیرند.
در مورد بعضی از بیماران، از تکنولوژی بسیار پیشرفتهی جراحی مغزی استفاده میشود یا الکترودهایی در مغز قرار داده میشود تا بهطور دائم مناطقی از آن را تحریک کنند.
علاوه بر داروها، در بیماری پارکینسون تنظیم یک برنامه منظم ورزشی بسیار حائز اهمیت میباشد به دلیل اینکه ورزش در این بیماران باعث بهتر شدن انجام فعالیتهای روزانه و عملکرد حرکتی میشود. باید توجه کرد که هنگام تجویز ورزش به این بیماران توسط متخصص طب فیزیکی، وضعیت فیزیکی زمینهای بیمار موردتوجه قرار گیرد.
برای درمان و جلوگیری از گسترش لرزش، تمرینات آرمیدگی (relaxation) میتواند مفید باشد. همچنین برای کمک به رفع و کاهش اختلالات تکلمی از گفتاردرمانی استفاده میشود.
افسردگی و احساس غمگینی و کسالت یکی از عوارض شایع بیماری پارکینسون میباشد که در این مرحله نیز نقش اطرافیان و بستگان بیمار بسیار مهم است. حضور اعضا خانواده و احساس اینکه تنها نیست و حمایت و محبت اعضا خانواده را در هرلحظه میتواند داشته باشد، برای بیمار قوت قلب بزرگی است که خانوادهها باید این نکته را مدنظر داشته باشند. البته بستگان بیمار باید در مورد مراحل حاد و شدید افسردگی نیز گوشبهزنگ بوده و بهموقع از مداخلات روانپزشکی استفاده کنند.
نمونهای از فرد دارای بیماری پارکینسون
مرد 77 سالهای برای معاینه نورولوژیک مراجعه کرده بود زیرا متوجه شده بود حافظهاش دچار نقصان شده و تمرکز برایش دشوار شده است که این امر با کارش تداخل ایجاد میکرد. او از کندی و گم کردن جریان فکر شکایت داشت.
همسرش میگفت که کنارهجو شده و تمایلی به شرکت در فعالیتهایی که معمولاً لذت میبرد، ندارد. بیمار وجود علائم افسردگی بهجز احساس افسردگی خفیف در مورد ناتواناییهایش را انکار میکرد. دو سال قبل دچار لرزش متناوب در حال استراحت در دست راستش و راه رفتن لخلخ کنان شده بود. روانپزشک تشخیص بیماری پارکینسون را مدنظر قرار داد.
واژه نامه
- 5DSM- مخفف Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorder: نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشرشده است. درواقع مرجعی معتبر برای تشخیص درمانگران در سراسر دنیا میباشد و شامل توصیف علائم و نشانههای تشخیصی اختلالات روانی است.
- اختلالات عصبی-شناختی (neurocognitive disorder) بهصورت مخفف NCD: اختلالاتی که بر سطوح شناختی و نحوهی تفکر تأثیر میگذارد و ناشی از آسیبهای نورولوژیک و بیولوژیک مانند بیماری، آمادگی ژنتیک و صدمه میباشد.
- زوال عقل یا دمانس (dementia) به اختلال فراگیر مزمن مغز گفته میشود و مهمترین ویژگی بالینی آن آسیب فراگیر عقل است. درواقع آسیب پیشروندهی شناخت، عاطفه، شخصیت و عملکرد اجتماعی بدون اختلال هوشیاری است.
- سایکوز (psychosis) عبارت است از مجموعهای از علائم متفاوت که در اثر قطع ارتباط فرد با واقعیت میتوانند در فرد ترس و سردرگمی به وجود آورند.
- توهم (hallucination) عبارت است از ادراک در غیاب محرکهای فیزیکی خارجی.
[kkstarratings]