بی اشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) در افراد مبتلا منجر به کاهش وزن از حداقل وزن طبیعی و در کودکان و نوجوانان کمتر از حداقل مورد انتظار می شود. این افراد به طور محدود انرژی های لازم متناسب با نیاز های مربوط به سن و جنسیت را مصرف می کنند. با اینکه افراد مبتلا وزن بسیار کمی دارند اما از چاق شدن یا افزایش وزن ترس شدیدی دارند یا رفتاری مداوم در جهت ایجاد اختلال در افزایش وزن انجام می دهند.
این افراد تجربه و اهمیتی به اشتباه از وزن یا شکل بدن خود دارند. فرد بزرگسالی که BMI بین 17 و 18/5 kg/m2 دارد یا بالاتر از آن، اگر سابقه ی بالینی یا اطلاعات فیزیولوژکی دیگر این قضاوت را تائید کند، خیلی کم وزن محسوب می شود و BMI کمتر از 17 kg/m2 توسط سازمان بهداشت جهانی لاغری متوسط یا شدید اعلام شده است. نگرانی افراد مبتلا از اضافه وزن حتی زمانی که وزن کاهش می یابد هم وجود دارد. افراد جوان تر و برخی از بزرگسالان ممکن است این نگرانی را تائید نکنند.
افراد مبتلا برای ارزیابی وزن بدن خود از وزن کشی مکرر، اندازه گیری وسواسی اندام های بدن و استفاده ی مداوم از اینه برای وارسی مناطقی که تصور می کنند چاق است استفاده می کنند. عزت نفس این افراد به وزن و شکل بدنشان وابسته است.
برخی افراد مبتلا ممکن است لاغر بودن خود را تائید کنند اما عوارض جسمانی آن را تشخیص نمی دهند. بعد از کاهش وزن چشمگیر این افراد توسط اعضای خانواده ی خود مورد توجه حرفه ای قرار می گیرند. ناراحتی از پیامدهای جسمانی و روان شناختی گرسنگی کشیدن، منجر به کمک خواستن آن ها می شود. از آنجا که اغلب این افراد نسبت به اختلال خود بینش ندارند، به همین دلیل برای بدست آوردن اطلاعات لازم امیوان اعضای خانواده را به عنوان منبع مهم در نظر داشت.
بیماری های جسمانی قابل ملاحظه ای در این افراد وجود دارد که به علت نیمه گرسنگی کشیدن بی اشتهایی عصبی و رفتارهای پاکسازی که گاه یبا آن همراه است می باشد که در نهایت بر دستگاهای اصلی بدن تاثیر می گذارد و منجر به انواع اختلالات می شود. اختلالات فیزیولوژیکی مانند فقدان قاعدگی و نابهنجاری نشانه های حیاتی می باشد.
در اغلب موارد اختلالات مرتبط با سوء تغذیه و توان بخشی تغذیه ای برگشت پذیر است ولی کاهش تراکم معدنی استخوان قابل برگشت نیست. نابهنجاری نتایج آزمایشگاهی به دنبال استفراغ عمدی و سوء مصرف ملین ها، مدرات و تنقیه ها می باشد.
در برخی از فراد مبتلا علایم و نشانه ای افسردگی نظیر خلق افسرده، کتاره گیری اجتماعی، تحریک پذیری، بی خوابی و کاهش علاقه به آمیزش جنسی وجود داشته باشد. اشتغال ذهنی به افکارغذا در برخی از افراد مبتلا نیز دیده می شود که ممکن است با سوء تغذیه تشدید شود.
برخی دستورات خوراک پزی را گرد آوری کرده یا غذا ذخیره می کنند. نگرانی در مورد خوردن در حضور دیگران، احساس بیهودگی، میل شدید به کنترل کردن محیط خویش، تفکر انعطاف ناپذیر، خود انگیختگی اجتماعی محدود و ابراز هیجانی بسیار مهار شده از دیگر ویژگی این افراد می باشد.
در نوع محدود کننده ی این اختلال میزان تکانشگری، سوء مصرف الکل و داروهای دیگر بیشتر گزارش شده است. افزایش فعالیت جسمانی اغلب قبل از شروع این اختلال وجود دارد و در طول دوره ی این اختلال افزایش فعالیت موجب کاهش وزن سریع می شود. در طول درمان کنترل فعالیت بیش از حد ممکن است دشوار باشد.
دو نوع فرعی این اختلال شامل محدود کننده که در طول 3 ماه گذشته فرد دوره های مکرر پرخوری یا رفتار پاکسازی نداشته است. کاهش وزن در این نوع با رژیم گرفتن، روزه گرفتن و ورزش بیش از اندازه می باشد. نوع دیگر پرخوری/پاکسازی می باشد که فرد در طول 3 ماه گذشته دوره های پرخوری یا رفتار پاکسازی (استفراغ عمدی،سوءمصرف ملین ها، مدرات یا تنقیه ها) داشته است.