اینیک اشتباه است که فکر کنیم شرایط سختی که رنج عاطفی حلنشده ایجاد میکند، با گذر زمان بهتر میشود. تحریک نشدن یا فکر کردن به چیز دیگر، اغلب کافی نیست! رنج عاطفی یا تروما بجای بهتر شدن، ممکن است نزدیکتر شود و این اتفاق، باعث میشود متوقف کردنِ رنج، سختتر هم بشود.
بهطورکلی، غرق شدن در رنج عاطفی یا اجتناب از آن، هیچیک راهکار خوبی نیستند! شما واقعاً باید تلاش کنید تا تجربیات دردآورتان پذیرفته و هضم شوند. بهعبارتدیگر، باید آنها را بفهمید و علامتی را که در زندگیتان ایجاد کردهاند تغییر دهید.
در اکثر مواقع، وقتی نوعی رنج عاطفی حلنشده داشته باشید، زندگی شروع به پیچیده شدن میکند. یک مزاج بد و شدید میگیرید، سیستم ایمنی بدنتان ضعیفتر میشود و خیلی سختتر میتوانید روی چیزها تمرکز کنید. احساس بدی تجربه میکنید و اصلاً نمیدانید که مشکل دقیقاً از کجا به وجود آمده است. این موارد تنها چند نشانهی کوچک از رنجهای عاطفی است که درگذشته اتفاق افتاده است و باید روی آن کارکنید.
زمانی که دیگر قادر به تغییرِ شرایط نباشیم، باید در تغییر خودمان، خود را به چالش بکشیم. – Viktor Frankl
رنج عاطفی حلنشده باعث کاهش کنترل خشم شما میشود
اینیکی از متداولترین نشانههای رنج عاطفی حلنشده است. این رنج عاطفی زندگی شما را در تحریک پایدار قرار میدهد. دربارهی همهچیز عصبانی میشوید و شروع به بحث و مشاجره با افراد میکنید. دائماً در حس و حال بدی قرار میگیرید و هیچچیزی نیست که کسی بتواند بگوید یا انجام دهد تا شما از این وضعیت خارج شوید.
گویی، یک خشم عمیق درونتان قرارگرفته که خارج هم نمیشود. نحوهی ابراز خشمتان به اوج خود میرسد. انفجار خشم را بارها و بارها تجربه میکنید. حتی شاید سعی کنید تا رفتارتان عوض شود اما در انتها نمیتوانید آن را خاموشکنید. روزهای خود را با طلب بخشش سپری میکنید و نسبت به خودتان عصبانی میشوید. فراتر از آن، همواره به دنبال چیزهایی میگردید تا بتوانید خشمتان را توجیه کنید؛ اما واقعیت این است که شما با رنج عاطفی حلنشده سروکار دارید.
رنج عاطفی و بیثباتی در روابط اجتماعیتان
همیشه خیلی راحت نمیتوان متوجه شد، اما واقعیت این است که ارتباطات شما با دیگران تغییر میکند. ناگهان، افراد، کسلکننده به نظر میرسند، گویی ارزشِ توجهِ شمارا ندارند، صادقانه بگوییم، غیرقابلتحمل میشوند. برای شما سخت میشود که جنبهی خوب را در انسانهای اطرافتان ببینید. بجای آن، همهی عیبها و خطاهای آنان را پیدا میکنید.
اینطور به نظر میرسد که با کسی قرار ملاقات گذاشتهاید، اما دقیقاً قبل از ترک منزل، نظرتان تغییر میکند و برمیگردید به تختخواب. بهانههایی میتراشید تا چیزهایی را که عادت داشتید با وی در میان نگذارید. این حس به شما دست میدهد که ترجیح میدهید تنها باشید اما درعینحال هم خیلی راحت نیستید.
رنج عاطفی و کمتوجهی به خود

وقتی افراد خودشان را دوست داشته باشند و به آنچه هستند و چیزهایی که دارند ارزش قائل شوند، مراقب خودشان و دیگر چیزها خواهند بود. در اینجا نهتنها راجع بهظاهر خارجی صحبت میشود بلکه تمامی چیزهایی که به روتین شما مربوط است را نیز دربر میگیرد. برای مثال، برنامه غذا خوردن شما ممکن است کاملاً تصادفی شود.
در خواب هم همین اتفاق میافتد: شما یا خیلی زیاد این کار را انجام میدهید یا خیلی کم. عادتهای منظم شما اساساً خارج از کنترل میشوند. حتی برخی افراد خودشان را در شرایطی قرار میدهند که برای سلامت فیزیکی یا تکاملشان خطرناک است.
ناامیدی، نشانهی دیگری از رنج عاطفی حلنشده
ناامیدی، مثل این است که یکقطب نمای خراب داشته باشید که با آن جهت شمال را هم نتوانید پیدا کنید. باید در مقابل افکاری که میگویند هیچچیز در آینده تغییر نخواهد کرد، کاری کنید. خودتان را در شرایط بدی تصور میکنید که هر کاری هم بکنید، همهچیز همانگونه که بوده باقی میماند. وقتی به جلو نگاه میکنید، تمامی چیزهایی که میبینید یک تکرار بیپایان از همهی چیزهای یکسان است. پس هیچ علاقه و اشتیاقی برای چیزهایی که در آینده جلوی روی شما قرار میگیرند نخواهید داشت.
این احساس ناامیدی ممکن است هرچند وقت یکبار به سراغتان بیاید یا حتی شاید دائمی باشد. این اگر مدتزمان زیادی طول بکشد شاید احساس کنید که مغزتان در حال نابودی ست. اگر به این مرحله رسیدید به این معنی ست که نیاز به کمک دارید.
رنج عاطفی منجر به شکلگیری افکار وسواسی میشود
وقتی رنج عاطفی حلنشده داشته باشید، سرتان لبریز میشود از ترسها و نگرانیهای بعید و غیرمنطقی! حتی ممکن است آنها شروع به وسواسی شدن کنند. بهطور مثال، شاید به این فکر کنید که قرار است در خانهی شما آتش به راه بیفتد. پس با سپری شدن هرروز، بارها و بارها، سعی میکنید تمامی دلیلهایی که باعثِ رخ دادنِ این آتشِ توهمی که در سرتان شکلگرفته را پیدا کنید که دقیقاً دلیل ترس شما از آنهم است. هرروز این اتفاق خواهد افتاد.
بهطورکلی، رفتارهای اجباری بهعنوان داروی فوری (اما نه برای طولانیمدت) برای افکار وسواسی شما آغاز میشوند اما با زندانی کردن شما در این افکار وسواسی پایان مییابند. شاید در ابتدا بهترین راه برای سازگاری با آنها به نظر بیاید اما در بلندمدت تمامی کارهایی که انجام میدهید باعث تقویت افکار وسواسی شما خواهد شد.
خستگی روانی و جسمی یکی از نتایج رنج عاطفی حلنشده است
بسیاری از افرادی که رنج عاطفی حلنشده دارند خستگی دائم در خود احساس میکنند. این خستگی در هر دو سطح ذهنی و جسمی رخ میدهد. بهگونهای ست که انگار انرژی برای انجام کاری ندارید، گویی یک تپه خوب با شیب ملایم به یک دیوار سنگی شیبدار تبدیل شود.
این فقدان انرژی، شمارا به داشتنِ یک زندگیِ بدون حرکت و ساکن هدایت میکند. اوقات فراغتتان را در رختخواب مشغول تماشای تلویزیون و یا در حال چرت زدن سپری خواهید کرد.
رنج عاطفی و تأثیر آن در کاهش میل جنسی
یک رنج عمیق روحی عاطفی میتواند سطح تمایل جنسی شمارا نیز پایین بیاورد؛ اما این خیلی فراتر میرود و شما علاوه بر اینکه به رابطهی زناشویی تمایل ندارید، علاقهی خود را به در آغوش کشیدن و به آغوش کشیده شدن نیز از دست میدهید.
از دست دادن این نوع از تمایل، به معنی از دست دادنِ منبع لذت هم خواهد بود؛ زیرا این فعالیتی ست که به زندگی رنگ و بو بخشیده و رابطهی شمارا با شریکتان تقویت میکند؛ بنابراین، غیرمتداول هم نیست که بدون این لحظات، میزان صمیمیت شما با طرف مقابل هم تهدید شود. بدترین بخش این است که دقیقاً زمانی رخ میدهد که شما خیلی به حمایتشان نیاز دارید. دریافت همدلی آنها در زمان غلط، سختتر میشود.
تمامی این موارد میتواند نشانهی این باشد که شما رنجهای عاطفی حلنشده دارید. جایی درگذشتهی شماست. گاهی اوقات شاید بتوانید دریابید که این درد از کجا آغاز میشود، اما دیگر مواقع نمیتوانید! درهرصورت، شما در وضعیتی هستید که از یک روانشناس حرفه کمک میخواهید. اینکه آنها چقدر میتوانند به شما دست یاری دهند، شمارا شگفتزده خواهد کرد.
آیا شما نیز رنج عاطفی حل نشدهای دارید؟؟ شما میتوانید راهکارها و تجربیات خود را با دیگر خوانندگان فکربنیان در میان بگذارید.
[kkstarratings]
1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام به گروه آموزشی فکر بیان و خوانندگان
من تمام موارد گفته شده در مورد رنج عاطفی را تجربه کردم.حدود ۳سال طول کشید که بتونم به این رنج غلبه کنم خدا میدونه که تا حد مرگ پیش رفتم ولی توسط چند نفر انسان آگاه تونستم به این مشکل آگاهی پیدا کنم و درمانش کنم.بابت مطالب خوبتون تشکر میکنم خیلی بهم کمک کردید