پدوفیلیا (Pedophilia) یک ناهنجاری روانی است که عبارت است از میل شدید جنسی عودکننده یا تحریک جنسی نسبت به کودکان 13 سال به پایین در طول یک دوره حداقل 6 ماهه که افراد مبتلا باید حداقل 16 سال سن داشته باشند و دستکم 5 سال از قربانیان بزرگتر باشند.
پدوفیلیا بهعنوان اختلال پدوفیلی در کتاب DSM-5 نامیده میشود. این کتاب آن را بهعنوان یک پارافیلیا (Paraphilia) میداند که شامل خواستهای شدید جنسی و یا تخیلات جنسی نسبت به کودکان قبل از بلوغ است.
طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD-11) آن را بهعنوان الگوی پایدار، متمرکز و شدید برانگیختی جنسی که با افکار، خیالات یا رفتارهای مداوم جنسی با کودکان قبل از بلوغ آشکار میشود معرفی میکند.
پدوفیلیا از دو کلمه یونانی پدو به معنی کودک و فیلیا به معنی عشق دوستانه یا دوستی آمده است.
در کاربردهای رایج کلمه پدوفیلیا اغلب به هرگونه علاقه جنسی به کودک یا عمل آزار جنسی کودک اطلاق میشود. این استفاده جاذبه جنسی به کودکان قبل از بلوغ و سو استفاده جنسی از کودکان را به یکدیگر مرتبط میکند و قابلتمایز از یکدیگر نیستند.
محققان توصیه میکنند از این موارد غیردقیق دوری شود زیرا تمام کسانی که کودک را آزاری جنسی میدهند پدوفیلی نیستند مگر آنکه علاقه جنسی اصلی یا انحصاری به کودکان قبل بلوغ داشته باشند و برخی پدوفیلها کودکآزار نیستند.
تاریخچه
اعتقاد بر این است که پدوفیلیا در طول تاریخ در انسانها رخ داده است، اما تا اواخر قرن نوزدهم بهطور رسمی نامگذاری، تعریف یا مطالعه نشده است. اصطلاح پدوفیلیا اروتیک در مقالهای در سال 1886 توسط روانپزشک ونیزی ریچارد فون کرافت-ابینگ ابداع شد اما تا نسخه دهم آلمانی وارد آن نشد.
این مقاله بیشتر بر جنبه روانپزشکی قانونی مجرمان جنسی کودک پرداخته است. کرفت-ابینگ چند گونه از بزهکاران را توصیف میکند، آنها را به ریشههای روانشناختی و غیر روانشناختی تقسیم میکند و چند عامل آشکار را که ممکن است منجر به سوءاستفاده جنسی از کودکان شود، فرض میکند.
کرافت-ابینگ نوشت که در کار خود فقط چهار بار با آن روبهرو شده است و شرح مختصری از هر مورد را ذکر کرده و سه ویژگی مشترک را ذکر کرده است:
- فرد مشکل وراثتی دارد.
- جذابیت جنسی کودکان برای آنها بیشتر از بزرگسالان است.
- اعمالی که سوژه مرتکب میشود معمولاً مقاربت نیست بلکه لمس یا دستکاری نامناسب کودک برای انجام عملی در مورد آن است.
زیگموند فروید، روانشناس و متخصص مغز و اعصاب اتریشی، سال 1905 در کتاب سه مقاله درباره نظریه جنسیت در بخشی با عنوان نابالغ جنسی و حیوانات مختصراً در این مورد نوشت. وی در این مورد نوشت فرد ضعیفی اگر با غریزه غیرقابل کنترلی که به تأخیر انداختن را اجازه نمیدهد و به دنبال رضایت فوری است نمیتواند شیء مناسبتری پیدا کند کودکان مورد تمایل قرار میگیرند.
در سال 1908، متخصص مغز و اعصاب و روانپزشک سوئیسی، آگوست فورل، درباره این پدیده نوشت و پیشنهاد کرد که از آن با عنوان پدروز (اشتهای جنسی به کودکان) یاد شود. فورل مثل کرفت-ابینگ به تمایز بین سو استفاده جنسی توسط افراد مبتلا به زوال عقل و یا سایر بیماریها و تمایل جنسی به کودکان پرداخت. بااینحال با کرفت-ابینگ مخالف بود زیرا در مورد دوم وضعیت تا حدی ریشهدار و غیرقابل تغییر است.
اصطلاح پدوفیلیا برای این عمومی پذیرفته شد و در اوایل قرن بیستم، پذیرش گستردهای را در بسیاری از واژهنامههای پزشکی محبوب مانند نسخه پنجم استدمن در سال 1918 ظاهر شد.
در سال 1952، آن در اولین نسخه تشخیصی گنجانده شد و در DSM-II این اختلال را بهعنوان یک زیرمجموعه از طبقهبندی انحراف جنسی ذکر کرد، اما هیچ معیار تخصصی اعلام نشد.
DSM-III که در سال 1980 منتشر شد، شامل توصیف کاملی از این اختلال و مجموعهای از دستور عملها برای تشخیص بود؛ و در نسخه تجدیدنظر توضیحات رو تقریباً یکسان نگه داشت اما معیارهای تشخیصی را بهروز و گسترش داد.
نشانهها
پدوفیلیا قبل یا در دوران بلوغ ظاهر میشود و با گذشت زمان پایدار است. توسط خود فرد کشف میشود و انتخابشده نیست. به همین دلیل پدوفیلیا بهعنوان یک اختلال در ترجیح جنسی توصیف شده است، ک ازنظر پدیدار شناختی مشابه جهتگیری دگرجنسگرایانه یا همجنسگرایی است.
بااینحال این مشاهدات، پدوفیلیا را از گروه اختلالات روانی مستثنا نمیکند زیرا اقدامات پدوفیل باعث آسیب میشود و متخصصان بهداشت روان گاهی میتوانند به افراد پدوفیل کمک کنند تا از آسیب رساندن به کودکان خودداری کنند.
DSM-5 دارای بخش تشخیصی بزرگتری از نسخه قبل است معیارهای تشخیصی که برای افراد پدوفیلیک ارائه شده است هم برای افرادی است که بهصورت آزادانه این پارافیلی را افشا میکنند و هم افرادی که هرگونه ارتباط با کودکان قبل از بلوغ را انکار میکنند اعمال میشود.
این موارد شامل تخیلات، رفتارها یا انگیزههای تحریکآمیز جنسی با کودکان قبل از بلوغ (زیر 13 سال) به مدت شش ماه یا بیشتر که این افراد یا به این انگیزشها عمل میکنند یا از عمل نکردن به آنها رنج میکشند؛ و مورد دیگر اینکه این فرد حداقل 16 سال یا بیشتر داشته باشد و کودک یا کودکانی که در مورد عمل جنسی قرار میگزند حداقل 5 سل از آنها کوچکتر است.
ICD-10 پدوفیلیا را بهعنوان ترجیح جنسی برای کودکان پسر یا دختر یا هر دو در سن بلوغ یا بلوغ زودرس تعریف میکند. این سیستم نیز مانند DSM ایجاب میکند فرد حداقل باید 16 سال یا بیشتر داشته باشد تا بهعنوان یک پدوفیل شناخته شود. فرد همچنین باید ترجیح مداوم یا غالب خود را برای کودکان قبل از بلوغ یا حداقل پنج سال کوچکتر از آنها داشته باشد.
همچنین بیان میکند که برای تشخیص اختلال پدوفیلیک فرد باید طبق این افکار عمل کرده باشد یا از آنها بهشدت آشفته باشد. این تشخیص در مورد رفتارهای جنسی در کودکان قبل یا بعد از بلوغ با همسالان که ازنظر سنی نزدیک هستند اعمال نمیشود.
نه معیارهای تشخیصی DSM و نه ICD به فعالیت جنسی واقعی با کودکی قبل از بلوغ احتیاج ندارد بنابراین تشخیص میتواند بر اساس وجود خیالات با انگیزههای جنسی انجام شود حتی اگر هرگز به آنها عمل نشده باشد. از طرف دیگر، شخصی که به این انگیزهها عمل میکند اما در مورد تخیلات یا انگیزههای خود هیچ پریشانی ندارد، میتواند واجد شرایط تشخیص باشد.
اقدام به انگیزههای جنسی برای انجام این تشخیص به اعمال جنسی آشکار محدود نمیشود و گاهیاوقات میتواند شامل مواجهه ناشایست، رفتارهای کنجکاوانه یا خود ارضایی در مورد پورنو گرافی کودکان باشد.
علل
اگرچه هنوز علت پدوفیلی مشخص نیست، محققان شروع به گزارش یک سری یافتهها در رابطه با پدوفیلیا با ساختار و عملکرد مغز کردند، از سال 2002. چنین مطالعاتی نشان میدهد که یک یا چند ویژگی عصبی در بدو تولد وجود دارد که باعث ایجاد یا افزایش احتمال پدوفیلیک میشود.
برخی مطالعات نشان داده است که یک فرد پدوفیل نسبت به کودکآزاران غیر پدوفیلیک ازنظر شناختی کمتر اختلال دارند. یک مطالعه در سال 2011 گزارش کرد که کودکآزاران پدوفیلیک در مهار پاسخ دچار مشکل هستند، اما هیچ کمبودی در حافظه یا انعطافپذیری شناختی ندارند. یک مطالعه در سال 2015 نشان داد که مجرمان پدوفیل ضریب هوشی طبیعی دارند.
شواهد انتقالپذیری خانوادگی نشان میدهد که عوامل ژنتیکی مسئول ایجاد پدوفیلی هستند.
مطالعه دیگر، با استفاده از MIR ساختاری، نشان داد که حجم ماده سفید مردهای پدوفیل نسبت به گروه کنترل کمتر است. تصویربرداری مغناطیسی تشدید عملکرد (FMRI) نشان داده است که کودکآزاری که مبتلابه پدوفیلیا تشخیص داده شده است، هنگام مشاهده تصاویر تحریکآمیز جنسی بزرگسالان، فعالیت هیپوتالاموس را در مقایسه با افراد دیگر کاهش میدهد.
یک مطالعه تصویربرداری عصبی عملکردی 2008 خاطرنشان میکند که اختلال عملکرد در مرحله شناختی پردازش تحرک جنسی آنها وجود دارد و هنوز دلیل مناسبی برای این اختلال یافت نشده است.
درمان
هیچ مدرکی وجود ندارد که بتواند بیماری پدوفیلی را درمان کند. در عوض، بیشتر تلاش روشهای درمانی این است که به فرد پدوفیل کمک میکنند تا از خواستههای خود جلوگیری کند. برخی از روشهای درمانی سعی در بهبود بیماری پدوفیلی دارند، اما هیچ مطالعهای نشان نمیدهد که منجر به تغییر طولانیمدت در ترجیح جنسی شود.
در رفتاردرمانی شناختی (CBT) با هدف کاهش نگرشها باورها و رفتارهایی که ممکن است احتمال جرائم جنسی علیه کودکان را افزایش دهد، است. محتوای آن بهطور گستردهای بین درمانگران متفاوت است، اما یک برنامه معمول ممکن است شامل آموزش کنترل خود، صلاحیت اجتماعی و همدلی باشد.
رایجترین شکل این درمان پیشگیری از عود است، یعنی به بیمار آموزش داده میشود تا موقعیتهای بالقوه مخاطرهآمیز را شناسایی کند و بر اساس اصول استفادهشده برای درمان اعتیاد به آنها پاسخ دهد.
از مداخلات دارویی بهطورکلی برای کاهش میل جنسی استفاده میشود که میتواند مدیریت احساسات پدوفیلیک را کاهش دهد، اما ترجیح جنسی را تغییر نمیدهد. این روشهای درمانی که اخته شیمیایی نامیده میشوند، اغلب همراه با رفتاردرمانی شناختی مورداستفاده قرار میگیرند.
مایکل ستو اظهار میدارد که بعید است تلاش برای درمان بیماری پدوفیلی به نتیجه برسد زیرا پیشرفت آن تحت تأثیر عوامل قبل از تولد است. به نظر میرسد تغییر پدوفیلی دشوار است اما میتوان به فرد پدوفیل برای کنترل رفتار کمک کرد و تحقیقات آینده میتواند روشی برای پیشگیری ایجاد کند.
همهگیرشناسی
شیوع پدوفیلیا و آزار جنسی کودکان در جمعیت عمومی مشخص نیست زیرا آمار بیشتر افرادی هستند که بهصورت مجرمان جنسی علیه کودکان دستگیرشدهاند اما میتوان گفت که میزان این اختلال در مردان بزرگسال بیشتر از زنان بوده است.
جامعه و فرهنگ
نگرشهای اجتماعی نسبت به آزار جنسی کودکان بسیار منفی است، بهطوریکه در برخی نظرسنجیها ازنظر اخلاقی بدتر از قتل رتبهبندی میکنند.
فعالیت گروههای ضد پدوفیل شامل تظاهرات علیه مجرمان جنسی (پروفیلهایی که برای قانونی سازی فعالیت جنسی بین بزرگسالان و کودکان طرفداری میکنند) و همچنین علیه کاربران اینترنت که خواستار رابطه جنسی از افراد زیر سن قانونی هستند.
در مقابل این گروه تا سال 1990 گروههایی از افراد نیز وجود داشتند که افراد پدوفیل دفاع میکردند اما این گروه عمر زیادی نداشتند و تعداد زیادی از آنها تاکنون از بین رفتند.
پیشگیری از آزار کودکان
و اما ما برای جلوگیری از آسیب کودکانتان باید آموزشهای لازم را به آنها بدهیم مهارهای مانند نه گفت. افراد پدوفیل معمولاً سراغ کودکانی میروند که از مخالفت با بزرگترها میترسند، بهراحتی با تهدید تسلیم میشود و تمایلی به برقراری ارتباط با بزرگترها ندارند.
به کودک خود داشتن اعتمادبهنفس را بیاموزیم که بهراحتی بتواند در برابر چنین افرادی با صدای بلند نه بگوید و اگر از خواست چیزی را پنهان کنند فوراً به شما خبر دهند و توضیح دهند چه اتفاقی افتاده است.
تشخیص اینکه چه کسی غریبه است برای کودکان سخت است. ممکن است با یک رفتار مهربانانه از یک فرد غریبه توجه کودک جلب شود. به کودک خود آموزش دهید که هیچکس نباید به حریم شخصی او تجاوز کند. به آنها تأکید کنید، چه در فضای عمومی و چه در خانه بدون حضور والدین کسی حق ندارد به او زیاد نزدیک شود.
برای او لیست کوتاهی از افراد مورد اعتماد را معرفی که در صورت نبود شما به آنها مراجعه کند. به کودک خود بیاموزید که اگر کسی او را مجبور کند با او به جایی برود فریاد بزند و کمک بخواهد.
باشد که کودکان کمتری با این آموزشها و اطلاعات از افرادی که دارای این اختلال هستند آسیب ببینند.