اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder) بهصورت مخفف (GAD) در DSM-5 در گروه اختلالات اضطرابی قرار میگیرد. در این نوع اختلال، فرد بهطور پیوسته و دائم دربارهی چند واقعه یا فعالیت نگران است. شدت، مدت یا فراوانی نگرانی با احتمال واقعی یا تأثیر رویداد مورد انتظار بیتناسب است. همهی ما تا حدی نگران مسائل مختلف میشویم اما افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر نگران موضوعات بسیار متعدد و مختلفی میشوند. نگرانیها رابطه نزدیکی با فاجعهانگاری دارند و معمولاً باهم روی میدهند. یعنی در اختلال اضطراب فراگیر وقتی دورههای نگرانی زیاد طول میکشد، سطح اضطراب بالا میرود و قدرت تفکر پایین میآید، در این صورت فرد کوچکترین مشکل را به شدیدترین حالتی که ممکن است روی دهد تفسیر میکند و آن را فاجعهآمیز میپندارد. زمانی میتوان فرد را دارای اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داد که: در یک دورهی ششماهه، اضطراب و نگرانی مفرط در اکثر روزهای هفته روی دهد و فرد در کنترل نگرانی مشکل داشته باشد. همچنین نگرانی همراه با نشانههای دیگری ازجمله تحریکپذیری، دشواری در خواب، گرفتگی عضلات یا تنش ماهیچهای، بیقراری و مشکل در تمرکز فکری میباشد.
آنچه حائز اهمیت است این است که نشانههای گفتهشده باید با رنج و ناتوانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم زندگی همراه باشد و همچنین این اضطراب نباید ناشی از اختلال دیگری باشد، آن را مصرف مواد یا یک بیماری طبی عمومی ایجاد نکرده است و صرفاً در حین یک اختلال خلقی یا روانی پیدا نمیشود.
توصیف بالینی اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر، نگرانی مفرط دربارهی چندین واقعه یا فعالیت در اکثر روزها و طی یک دورهی حداقل 6 ماهه است. نگرانی بهسختی مهار میشود و با علائمی جسمی نظیر تنیدگی عضلانی، تحریکپذیری، دشواری در خواب و بیقراری، تپش قلب، خستگی، تنگی نفس، اختلال در تمرکز و حافظه همراه است.
شخص دچار اضطراب فراگیر معمولاً به خاطر علائم جسمانی سراغ پزشک عمومی یا متخصص داخلی میرود. برخی افراد تقریباً در مورد هر چیزی مضطرب و نگران به نظر میرسند، اینگونه افراد را میتوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر طبقهبندی کرد. آنچه در این اختلال نابهنجار بهحساب میآید، تجربه اضطراب نیست، بلکه بیتناسب بودن احساس اضطراب با محرک بیرونی و به ظاهر مولد آن است.
شیوع اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر اختلالی شایع است و 3% تا 8% مردم به آن گرفتارند. شیوع این اختلال در ایران از 1.33% تا 3.21% گزارش شده است. زنان دو برابر مردان مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده میشوند. بیش از نیمی از مبتلایان اختلال اضطراب فراگیر مبتلا به اختلالات خلقی و اضطرابی میباشند. درصد بالایی از این بیماران مبتلا به اختلال افسردگی میشوند. تعداد زیادی حدود 25% این بیماران در نهایت به اختلال وحشتزدگی دچار میشوند. این اختلال معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. نرخ شیوع این اختلال اضطرابی در میانسالی به اوج میرسد و در سالهای بعد کاهش مییابد.
سبب شناسی اختلال اضطراب فراگیر
برای توضیح علت اختلال اضطراب فراگیر، نظریهها باید توضیح دهند که چرا افراد به نگرانی خود ادامه میدهند حتی وقتی بابت آن رنج میکشند؟
نظریههای بیولوژیک
شواهد نشان میدهد که در اختلال اضطراب فراگیر، یک عنصر ژنتیک وجود دارد یعنی ممکن است به ارث برسد اما شواهدی که عنصر ژنتیک خاصی را نشان میدهند، بسیار اندک هستند و نمیتوان از آنها بهراحتی دفاع کرد.
مغز حاوی تعداد زیادی از مدارهای مرتبط به هم است. یکی از این مدارها شامل سیستم لیمبیک و لوب پیشانی است. سیستم لیمبیک خطرها و تهدیدها را ثبت میکند و پاسخهای رفلکسی یا بازتابی را فعال میکند. لوب پیشانی از فکر و منطق برای پردازش اطلاعات در حال ورود استفاده میکند. برای مثال یک مار را میبینید و سیستم لیمبیک آژیر خطر را بهصورت رفلکسی به صدا درمیآورد اما لوب پیشانی ممکن است به سیستم لیمبیک پیام دهد که آرام بگیرد چون متوجه شده است که مار مشاهدهشده داخل یک قفس شیشهای است.
در اختلال اضطراب فراگیر سیستم لیمبیک یا لوب پیشانی یا هردو ممکن است کار خود را درست انجام ندهند. در یک تحقیق با MRI، تصاویری از چهرههای عصبانی در معرض دید تعدادی از نوجوانان سالم و تعدادی از نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر قرار دادند. مشخص شد که در قشر پیش پیشانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، در واکنش به چهرههای عصبانی، فعالیتهای بیشتری صورت میگیرد. محققان معتقدند که قشر پیش پیشانی ممکن است برای تنظیم اضطراب ناشی از دیدن چهرههای عصبانی فعال شود.
نظریههای روان شناختی
1- سوگیری در پردازش اطلاعات (information processing biases): تحقیقات نشان داده است که افراد مضطرب بهویژه افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر، سوگیری در پردازش اطلاعات دارند. این سوگیری باعث میشود بیشازحد گوشبهزنگ تهدیدات باشند. برای خود منابع نگرانی بیشتری تولید کنند و به اضطراب خود تداوم دهند. برای مثال، شواهد تجربی نشان داده است که افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر، به محرکها و اطلاعات تهدیدآمیز بیشتر توجه میکنند. همچنین مطالعات نشان داده است که سوگیری در توجه و تفسیر تهدید، میتواند بر اضطراب تجربهشده و پردازش اطلاعات در آینده، اثر علی داشته باشد.
2- شناخت، باورها و فایدهی نگران شدن: افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر تلاش میکنند نگران شوند هرچند این نگرانی رنج شدیدی به همراه آورد و زندگی عادی روزمره را مختل کند. این امر نشاندهندهی کاربرد خاص نگرانی برای افراد مبتلابه این نوع اختلال اضطرابی میباشد. بعضی نظریههای مربوط به اختلال اضطراب فراگیر بر همین جنبهی کاربردی نگران شدن تکیه میکنند. اولاً افراد مبتلابه این اختلال عمیقاً باور دارند که نگران شدن یک فرآیند الزامی است که باید بهطور کامل و صحیح انجام شود تا از فاجعههای آینده جلوگیری به عمل آید. بعضی از باورهای غلط افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر درباره نگران شدن عبارتاند از:
- «نگرانی به من انگیزه انجام کارهای ضروری را میدهد»
- «نگران شدن یک روش مؤثر برای حل مشکلات است»
- «وقتی اتفاق بدی میافتد، اگر نگران شوم، برای از بین بردن آن آمادگی بیشتری خواهم داشت»
- «وقتی در مورد چیزی نگران میشوم، بهتر میتوانم بفهمم که برای اجتناب یا جلوگیری از آن چهکار باید بکنم»
- «نگران شدن دربارهی موضوعات مختلف روشی است که اجازه میدهد تا بتوانم از نگران شدن دربارهی موضوعات بدتر خودداری کنم»
- «هرچند ممکن است واقعیت نداشته باشد، احساس میکنم نگران شدن دربارهی یک رویداد باعث میشود احتمال وقوع آن کمتر شود»
ثانیاً، شواهد نشان میدهد که نگران شدن در عمل تقویت میشود زیرا حواس فرد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر را پرت میکند و اجازه نمیدهد که سایر هیجانهای منفی تجربه شوند. شواهد تائید کنندهی این موضوع نشان میدهند که نگرانی یک برانگیختگی فیزیولوژیک یا هیجانی بسیار اندک ایجاد میکند و پردازش تصاویر ذهنی و هیجانی را متوقف میسازد.
3- صفات شخصیتی افراد نگران: درحالیکه هنوز معلوم نیست که کدام فرآیندها باعث نگرانی شدید میشوند، درباره صفات شخصیتی و خصوصیات افراد نگران اطلاعات بسیار زیادی در دست است. برای مثال، افراد نگران نمیتوانند تردید و بلاتکلیفی را تحمل کنند و بسیار کمالگرا هستند.
این صفات شخصیتی باعث میشود تا افراد برای حل مسائل تلاش کنند اما افراد نگران ازجمله افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر در حل مشکلات معمولاً اعتمادبهنفس ندارند و از نگرانیهای آنها میتوان فهمید که ناتوانیهای شخصی و کمبودهای هیجانی دارند.
نظریههای اجتماعی و فرهنگی
شرایط پراسترس مانند فقر، تبعیض، سوگیری منفی و محل زندگی نامناسب میتوانند در ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر نقش داشته باشد. این نوع اختلال اضطرابی در قشر کمدرآمد جامعه دو برابر شیوع دارد و در افرادی که بیوه شدهاند یا طلاق گرفتهاند نیز فراوانتر است.
رویدادهای تروماتیک یا حوادث ناگوار نیز میتوانند در اضطراب نقش داشته باشند. تحقیقات نشان داده است که تعداد بسیار زیادی از کودکانی که در معرض تروما قرارگرفتهاند، به یکی از اختلالات اضطرابی ازجمله اختلال اضطراب فراگیر مبتلا میشوند.
به طور خلاصه بازداری رفتاری، حالت عاطفی منفی و اجتناب از صدمه با این اختلال ارتباط داشتهاند. اگرچه ناملایمات دوران کودکی و محافظت بیشازحد والدین با این اختلال ارتباط داشتهاند اما هیچ عوامل محیطیای مشخص نشدهاند که مخصوص اختلال اضطراب فراگیر باشد. یک سوم خطر مبتلا شدن به این اختلال ژنتیکی است. افرادی که در خانوادهشان سابقه ی اختلال اضطراب فراگیر دارند، بیشتر از دیگران در خطر ابتلا میباشند.
تشخیص افتراقی اختلال اضطراب فراگیر
1- اختلال اضطرابی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
اگر بر اساس سابقه، نتایج آزمایشگاه یا معاینهی بدنی مشخص شود که اضطراب و نگرانی فرد ناشی از تأثیر فیزیولوژیکی بیماری جسمانی خاص دیگر است، باید تشخیص اختلال اضطرابی مرتبط با بیماری جسمانی دیگر داده شود.
2- اختلال اضطرابی ناشی از مواد یا دارو
تمایز این اختلال از اختلال اضطراب فراگیر ناشی از این قضاوت است که مواد یا دارو ازلحاظ سببشناختی با اضطراب ارتباط دارد.
3- اختلال اضطراب اجتماعی
افراد مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی اغلب در موقعیتهای اجتماعی که در آنها باید عملی را انجام دهند یا توسط دیگران ارزیابی شوند، مضطرب میشوند درحالیکه افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر خواه مورد ارزیابی قرار گیرند یا نگیرند، نگران هستند.
4- اختلال وسواس فکری – عملی
در اختلال اضطراب فراگیر، تمرکز نگرانی در مورد مشکلات آینده است اما در اختلال وسواس فکری، وسواسها افکار نامناسبی هستند که به شکل افکار، امیال یا تصورات مزاحم و ناخواسته ظاهر میشوند.
5- اختلال استرس پس از آسیب و اختلالات سازگاری
اضطراب همیشه در اختلال استرس پس از آسیب وجود دارد. درصورتیکه اضطراب و نگرانی با نشانههای اختلال استرس پس از آسیب بهتر توجیه شوند، اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده نمیشود.
اضطراب ممکن است در اختلال سازگاری نیز وجود داشته باشد اما از این طبقهی باقیمانده فقط زمانی باید استفاده شود که ملاکها برای هر اختلال دیگر برآورده نشده باشند. علاوه بر آن، در اختلالات سازگاری، اضطراب در پاسخ به عامل استرسزای مشخص، ظرف سه ماه از شروع عامل استرسزا روی میدهد و بیش از شش ماه پس از خاتمهی آن عامل یا پیامدهای آن ادامه نمییابد.
6- اختلالات افسردگی، دوقطبی و روانپریشی
اضطراب یا نگرانی فراگیر ویژگی مرتبط رایج اختلالات افسردگی، دوقطبی و روانپریشی است و اگر نگرانی بیشازحد فقط در طول دورهی این اختلالات رویداده باشد، نباید بهطور جداگانه تشخیص داده شود.
سیر و پیش آگهی اختلال اضطراب فراگیر
تعیین دقیق سن شروع این اختلال مشکل است. اکثر بیماران مبتلا اظهار میکنند که از وقتی به یاد دارند دچار اضطراب بودند. معمولاً سن مراجعین بین 20 تا 30 سالگی است. شروع این اختلال بهندرت قبل از نوجوانی است.
برخی از مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، شروع اختلال شان را در اوایل بزرگسالی ومعمولا در پاسخ به یک عامل استرس آفرین زندگی میدانند. اختلال اضطراب فراگیر پس از شروع مزمن میشود.
اختلالات همراه با اختلال اضطراب فراگیر
- اختلالات اضطرابی
- اختلال افسردگی
- اختلال مصرف مواد
- اختلال سلوک
- اختلالات روانپریشی
- اختلالات عصبی-رشدی
- اختلالات عصبی-شناختی
درمان اختلال اضطراب فراگیر
موثرترین درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ترکیبی از درمان شناختی رفتاری، دارودرمانی و درمانهای حمایتی است.
1- رواندرمانی
رویکردهای عمدهی رواندرمانی در مورد اختلال اضطراب فراگیر عبارت است از رویکرد شناختی ـ رفتاری، رویکرد حمایتی و رویکرد مبتنی بر بینش.
در رویکردهای شناختی فرض بر آن است که یک سلسله تحریفهای شناختی در بیمار وجود دارد و مستقیماً به همینها پرداخته میشود و در رویکردهای رفتاری به علائم جسمی بیمار پرداخته میشود. درمان شناختی ـ رفتاری برای اختلال اضطراب فراگیر معمولاً شامل روشهای خود نظارتی، آموزش ریلکسیشن یا آرمیدگی، بازسازی شناختی و تمرین رفتاری است.
در خود نظارتی (self monitoring) به افراد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر آموزش داده میشود که از الگوهای ثابت رفتاری خود و جرقههایی که باعث آغاز نگرانی میشوند، آگاه شوند. این جرقهها معمولاً افکار فرد دربارهی رویدادهای آینده هستند، رویدادهایی که احتمال وقوع آنها بسیار کم است.
آموزش ریلکسیشن یا آرمیدگی (relaxation training) روش مناسبی برای مقابله با استرس مزمن است. یکی از تکنیکهای خاص در آموزش ریلکسیشن، آرامش بخشی تدریجی ماهیچههاست.
از بازسازی شناختی برای به چالش کشیدن سوگیری در پردازش اطلاعات در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر استفاده میشود. این افراد اغلب دربارهی فراوانی وقوع رویدادهای منفی باورهای غلط دارند.
در این روش به آنها کمک میشود تا افکاری دقیقتر ایجاد کنند یکی از روشهای انجام دادن این کار استفاده از یادداشتهای روزانه است. از فرد خواسته میشود که نگرانیهای خود و احتمال واقعیت پیدا کردن آنها را هرروز در یک دفترچه بنویسند و بعد رویدادهای به واقعیت پیوسته را با این تخمینهای افراطی مقایسه کنند.
در تمرین رفتاری (behavioral rehearsal) رفتارهای خوب و سازگارانه برای مقابله تمرین میشوند تا به هنگام مواجهه با جرقهی آغازکنندهی نگرانی، فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بتواند آنها را به کار ببرد. این تمرین میتواند بهطور تجسمی یا بهطور عملی باشد.
در درمان حمایتی به بیمار اطمینان و آسودگی خیال داده میشود. اکثر بیماران وقتی فرصت آن را مییابند که با پزشک علاقهمند و دلسوزی در مورد مشکلاتشان صحبت کنند، احساس میکنند که اضطرابشان به میزان قابلتوجهی کم میشود.
اگر درمانگر موقعیتهای بیرونی که برای بیمار اضطرابآور است، کشف کند، میتواند به کمک بیمار یا خانوادهاش با ایجاد تغییراتی در محیط بیمار فشارهای زیادی را که بر او وارد میشود، کم کند. این تخفیف علائم اغلب باعث میشود که بیمار مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر بتواند در کار و روابط روزمرهاش عملکرد بهتری داشته باشد و این خود پاداش و رضایت بیشتری برایش فراهم میآورد که فینفسه اثر درمانی دارد.
در رواندرمانی مبتنی بر بینش، بر کشف تعارضهای ناخودآگاه بیمار و شناسایی نقاط قوت فرد تأکید میشود. طبق این دیدگاه، اضطراب در برخی موارد هشداری بر وجود آشوب و دغدغهای در ناخودآگاه است که باید برایش چارهای اندیشیده شود.
هدف از این رویکرد، افزایش تحمل اضطراب در بیمار مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر است نه رفع اضطراب. تحمل اضطراب بنا به تعریف، این قابلیت است که فرد وقتی دچار اضطراب میشود، لازم نباشد آن را تخلیه کند. پژوهشهای تجربی نشان میدهد که بسیاری از بیمارانی که با موفقیت رواندرمانی شدهاند، ممکن است بعد از آن بازهم دچار اضطراب شوند اما چون تسلط بر خود در آنها افزایش یافته، میتوانند از علامت اضطراب بهعنوان هشدار استفاده کنند و دربارهی کشمکشهای درونی خود بیندیشند و بر فهم و بینش خود بیفزایند.
2- دارودرمانی
در درمان اختلال اضطراب فراگیر داروهای بوسپیرون، مهارکنندههای اختصاصی باز جذب سروتونین و بنزودیازپین ها مطرح میباشند.
بوسپیرون، داروی ضد اضطراب است و توسط سیستم سروتونینی عمل میکند. این دارو وابستگی ایجاد نمیکند. با تجویز بوسپیرون بعد از سه هفته علائم بهبودی در بیمار ظاهر میشود. این دارو بیشتر بر علائم روانشناختی اضطراب مؤثر است و بر علائم جسمی تأثیر کمتری دارد.
مهارکنندههای اختصاصی باز جذب سروتونین برای بیمارانی که علاوه بر اختلال اضطراب فراگیر، به افسردگی هم مبتلا هستند، انتخاب مناسبی است. مؤثرترین آنها سرترالین، سیتالوپرام و پاروکستین میباشد.
بنزودیازپین ها در تخفیف علائم جسمی و روانشناختی اضطراب مؤثر هستند. البته خطر وابستگی به بنزودیازپین ها باید در نظر گرفته شود. یک رویکرد خوب استفاده از این داروها محدود به چند هفته اول درمان و توام با داروهای مهارکنندهی اختصاصی باز جذب سروتونین میباشد.
اگر فرد مبتلابه اختلال اضطراب فراگیر به بوسپیرون و داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین جواب ندهد، از داروهای چند حلقهای استفاده میشود. داروهایی مانند پروپرانولول میتواند در تخفیف علائم جسمی اختلال اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
شرح حال از فرد دارای اختلال اضطراب فراگیر
خانم سمیرا وکیل موفق و متأهلی با 33 سال سن برای ارزیابی بالینی مراجعه کرده تا نگرانی و اضطرابش را درمان کند. طی 10 ماه گذشته نگرانی رو به افزایشی را در عملکرد شغلی تجربه کرده بود.
با اینکه در کارش موفق بود نگرانیاش از اینکه بتواند پروندههایی را که به وی ارجاع میشود به نفع موکل خود به پایان برساند مرتب بیشتر میشد. از طرفی با اینکه وضعیت جسمیاش همیشه خوب بود، به نگرانی روزافزونی درباره وخامت سلامت خود دچار گشته بود.
وی مکرراً متوجه علائم جسمی شده بود که همراه با نگرانیاش ایجاد میشدند. اغلب وقتی کار میکرد یا هنگام رفتوبرگشت به دفتر کارش احساس بیقراری و ناآرامی داشت و بهسختیهایی که در طول روز با آن مواجه بود فکر میکرد. او احساس فزایندهای از خستگی، تحریکپذیری، تنش را گزارش میکرد و میگفت وقتی شبها نگرانی از کارکرد شغلی و مشکلات قریبالوقوع به سراغش میآمد، هر شب سختتر از شب قبل میتوانست بخوابد.
افراد مشهوری که اختلال اضطراب فراگیر داشتند
اختلال اضطراب فراگیر در فیلم های سینمایی
واژهنامه
- اختلال اضطرابی (anxiety disorder) عبارت است از یک حالت روانی یا برانگیختگی شدید که ویژگیهای اصلی آن شامل ترس، تردید و نگرانی مفرط هستند.
- سیستم لیمبیک (The limbic system) یا دستگاه کنارهای مجموعهای از ساختارهای مغزی است که در تمام پستانداران وجود دارد و در انجام عمل بویایی و فعالیتهای دیگر مانند اعمال خودفرمان و بروز هیجان و سایر رفتارها دخالت دارد.
- لوب پیشانی مغز از چندین قسمت تشکیلشده است که هرکدام وظایف خاصی را بر عهدهدارند. مغز به چند لوب تقسیم میشود. قسمت فرونتال یا پیشانی مسئول فعالیتهای پیچیده مربوط و مخصوص به انسان هست و این فعالیتهای پیچیده، مانند تفکر انتزاعی یا پیگیریهای پیچیده و حل مسائل دشوار، در حیوانات دیگر، کمتر از انسان هست.
- قشر پیش پیشانی قسمتی از قشر مغز است که قسمت جلویی لوب پیشانی را در برمیگیرد. این قسمت از مغز در فرایندهایی مثل برنامهریزی رفتارهای شناختی پیچیده، بیان شخصیت، تصمیمگیری و تعدیل رفتار اجتماعی نقش دارد.
- وابستگی به الگوی مکرر مصرف مواد گفته میشود.
آیا تا کنون با فردی که به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا بوده است، مراودهای داشتهاید؟ و یا آیا تا کنون احساس اضطراب مفرد را در زندگیتان تجربه کردهاید؟ تجربیات و نظرات خود را با دیگر خوانندگان فکر بنیان در میان بگذارید.
[kkstarratings]
1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
با تشکر از مطلب خوبتون
آیا کسی که نگران موضوعی خاص هست، برای مثال زمان امتحانات ترس و اضطراب زیاد میگره به طوری که عملکردش به شدت کاهش پیدا میکنه و یا شب ها کابوس میبینه، دچار اختلال اضطراب فراگیر هستش؟
برای رهایی از این مشکل چه راهکاری رو پیشنهاد میکنید؟