روان انسان نیز به مانند تن، از خود در برابر آسیب و تهدید به صورت خودکار دفاع می‌کند و مکانیسم های دفاعی به این صورت است که توسط ذهن، احساسات از دسترس هشیاری خارج می‌شود. درمانگران با شناختن احساسات افراد تحت درمان برای غلبه به مشکلاتشان به آن‌ها کمک می‌کنند.

دانستن این موضوع که به چه دلیل مکانیسم های دفاعی (Defence mechanisms) از افراد در برابر احساسات ناخوشایند محافظت می‌کنند و این کار را چگونه انجام می‌دهند ضروری است. اکثر مشکلات هیجانی به علت ترکیب دفاع‌های مشکل‌آفرین و عواطف‌ هستند.

اگر افراد بینش کافی نسبت به مکانیسم های دفاعی و احساسات خود داشته باشند، می‌توانند ریشه‌های رفتارهای غیرمنطقی، علائم و نگرش‌های خود را شفاف‌تر درک کنند. این اطلاعات به افراد کمک می‌کند تا تغییرات سالمی در زندگی خود به وجود آورند. به‌طورکلی می‌توان گفت که هر فعالیت ذهنی (روانی) یا رفتاری که هیجانات ناخوشایند را از افراد دور کند دفاع نام دارد. هیجان ممکن است خوشایند و ناخوشایند باشد.

آنچه برای افراد مشکلات ناشی از دفاع‌های ناسازگارانه را ایجاد می‌کند، هیجان‌های ناخوشایند است. دفاع‌ها عملیاتی ذهنی هستند که مؤلفه تفکر و مؤلفه‌ی احساس یا هر دو را از دسترس آگاهی خارج می‌کند.

چرا مدیریت هیجانات مهم است؟
بخوانید

فراموشی به‌عنوان نوعی دفاع، ذهن را خاموش می‌کند تا شما را از ناخوشایندی خاطره‌ی ذخیره‌شده به دورنگه دارد. می‌توان این را به مداری الکتریکی تشبیه کرد که در آن پتانسیل جریان برق وجود دارد، لامپ نیز سالم است و مدار هم صدمه ندیده است؛ اما در این میانه کلیدی نصب‌شده است که مدار را قطع می‌کند و مانع روشن شدن لامپ می‌شود. این کلید مانند دفاع هشیار عمل می‌کند (ذهنم را خاموش می‌کنم یا نمی‌خواهم آنجا بروم). درصورتی‌که کلید بدون آگاهی شما نصب‌شده باشد دفاع ناهشیار است.

چرا مدیریت هیجانات مهم است؟

مکانیسم های دفاعی به‌صورت عملیات ذهنی عواطف ناخوشایند را از هشیاری دورنگه می‌دارند. سی.برنر (1982) معتقد است که تمام عواطف (عواطف اصطلاحی روان‌تحلیل­گری برای هیجان‌هاست) دو جز دارند و عبارت‌اند از احساسات و افکار. احساسات ممکن است خوشایند یا ناخوشایند باشند و افکار می‌توانند هشیار یا ناهشیار باشند.

عواطف ناخوشایند شامل اضطراب، افسردگی و خشم است. اضطراب احساس ناخوشایندی است که هم‌زمان با فکر به‌ اتفاق قریب‌الوقوع و هولناک همراه است. عاطفه افسرده نیز احساس ناخوشایندی است که بافکری درباره اینکه اتفاق هولناکی روی‌داده است همراه است. همچنین خشم حسی ناخوشایند است که بافکر تخریب کسی یا چیزی همراه است. به‌طورکلی محتوی فکر در مورد هر یک از این عواطف ممکن است مبتنی بر ادراکات یا خاطرات هر یک از دوره‌های رشد تا زمان حال، واقعیت، خیال‌پردازی یا ترکیبی از این‌ها باشد.

مکانیسم های دفاعی در افراد بهنجار و نابهنجار

مکانیسم های دفاعی در افراد بهنجار شامل عاطفه‌ی شدیدی است که ممکن است کارکردهای ذهنی مانند فکر کردن، تمرکز و تصمیم‌گیری، نظم دادن به افکار، قضاوت، پیش‌بینی و واقعیت آزمایی را از کار بیندازد. مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلابه روان‌پریشی (اختلالات طیف اسکیزوفرنی) توسط عواطف خفیف‌تر کارکردها و میزان تحمل ناکامی را مختل می‌کند. یک استرس معمولی در آن‌ها حالتی ایجاد می‌کند که مستعد عصبانیت شدید می‌شوند و باعث می‌شود با بکاربردن دفاع‌های مرضی از مشکلات تمرکز و انسجام فکری خود بکاهند.

اختلال اسکیزوفرنی (Schizophrenia Disorder)
بخوانید

در افرادی که به اختلالات نوروتیک (اختلالات وحشت‌زدگی، تبدیلی، هراس، وسواس فکری-عملی، تکانش گری و افسردگی) مبتلا هستند یک عاطفه خفیف می‌تواند به‌عنوان یک علامت عمل کند اما زمانی مکانیسم های دفاعی این افراد فعال می‌شوند که این علامت یا عاطفه‌ی خفیف به‌طور ناهشیار یادآور وضعیتی استرس‌زا درگذشته باشد.

درمانگر می‌تواند مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلابه اختلالات روانی را در طول درمان به سطح آگاهی فرد بیاورد. مثلاً دفاع‌های افراد مبتلابه اختلالات وسواسی، هراس‌ها که جور شدن با محیط (هارتمن، 1939) هست را با فن که روان تحلیل گران به آن رویارویی می‌گویند به سطح توجه فرد بیاورند.

طبقه‌بندی مکانیسم های دفاعی

1- دفاع‌های هشیار در مقابل دفاع‌های ناهشیار

مکانیسم های دفاعی به‌صورت هشیار و ناهشیار عمل می‌کنند، افراد می‌توانند به‌صورت هدفمند و یا بدون آگاهی از این دفاع‌ها استفاده کنند. برای مثال فرونشانی همان فراموش‌کردن به‌طور عمد هست که در مقابل آن سرکوبی به معنای فراموشی ناهشیار قرار می‌گیرد.

2- مکانیسم های دفاعی فوریتی در مقابل مکانیسم­ های دفاعی مزمن

به‌طورمعمول مکانیسم های دفاعی در شرایط استرس‌زا استفاده می‌شوند. مثلاً زمانی که فرد باعاطفه‌ای که ممکن است تهدیدی واقعی یا غیرواقعی بشمار بیاید روبرو شود، تلاش می‌کند عاطفه را از مسیر اصلی خارج کند. برخی از افراد نیز به‌طور مزمن از آن‌ها استفاده می‌کنند به‌طور مثال همیشه دیگران را سرزنش می‌کنند یا خیلی صحبت می‌کنند.

3- دفاع ساده در مقابل دفاع منشی

بعضی از مکانیسم های دفاعی ساده هستند و به‌تنهایی عمل می‌کنند مانند عقلانی سازی برای مثال فردی که در یک مهمانی درباره‌ی کتابی که اخیراً خوانده بود صحبت می‌کرد تا از اضطراب اجتماعی خود کم کند. مکانیسم های دفاعی منشی پیچیده‌تر، مزمن‌تر و فراگیرتر هستند، مانند متراکم‌سازی که شامل فرافکنی، بزرگ‌منشی، نا ارزنده سازی و دوپاره سازی می‌شود.

مکانیسم های دفاعی که به روند تحولی کمک می‌کند

غالباً دفاع‌ها برای برخورد با عواطف ناشی از تعارض‌های درون روانی استفاده می‌شوند، با این‌حال بعضی از دفاع‌ها پایه‌های یک ساختار روانی بهنجار را می‌سازند و فقط برای دفع عواطف به کار نمی‌روند. درون‌فکنی مراقبت‌های تسکین‌دهنده والدین در اوایل کودکی علاوه بر آرام کردن کودک، موجب شکل‌گیری تحمل کردن عاطفه در کودک می‌شود. همچنین همانندسازی با ارزش‌های والدین در سنین 6 تا 10 سالگی نه‌تنها به کودک از ترس تنبیه شدن توسط والدین کمک می‌کند بلکه به ایجاد چهارچوب ارزشی و آرمان‌ها نیز کمک می‌کند.

دفاع در برابر دفاع

علاوه بر اینکه مکانیسم های دفاعی می‌تواند مانع از آگاه شدن از محتوا یا کارکردهای ذهنی شود که شامل امیال جنسی یا خصمانه، عذاب وجدان و ادراک واقعیت است بلکه از هشیار شدن فرد از مکانیسم های دفاعی دیگر جلوگیری می‌کند. به‌طور مثال فردی شدت درد مزمن خود را با شوخ‌طبعی کم می‌کند تا از آگاه شدن نسبت به احساسات ناراحت‌کننده آن مصون بماند.

اختلال آزار خواهی جنسی (Sexual mazochism Disorder)
بخوانید

کارکردهای ذهنی

به‌طورمعمول مکانیسم های دفاعی در شرایط استرس‌زا استفاده می‌شوند

برای شناختن مکانیسم های دفاعی لازم است تصویر کاملی از کارکردهای ذهنی به دست آوریم که عبارت‌اند از کارکرد کشانده‌ها (خوردن، عمل جنسی و پرخاشگری)، تجارب عاطفی (اضطراب، افسردگی، احساس گناه، احساس شرمندگی، خوشی و عصبانیت)، کارکرد فرامن (گرایش به تنبیه خود، ارزش‌ها، آرمان‌ها، اعتبار، خوش‌قولی و مسئولیت‌پذیری)، کارکرد من خودمختار (انسجام‌بخشی، تفکر منطقی، تکلم، ادراک، واقعیت آزمایی، انتزاع، خود مشاهده‌گری، قضاوت، سرگرمی و مهارت‌ها)، نیرومندی من (تحمل عاطفی، مهار تکانش‌گری، مهار خیال‌پردازی) و ظرفیت‌های مربوط به روابط موضوعی (همدلی، خونگرمی، اعتماد، هویت، صمیمیت و ثبات در روابط). نشانه‌های آسیب‌شناختی روانی نظیر توهم، هراس، آیین‌های جبری و نشانه‌های تبدیلی به‌این‌علت است که مجموعه‌ی این کارکردها و مکانیسم های دفاعی باهم در تضاد قرار می‌گیرند.

اختلال پرخوری (Binge-Eating Disorder)
بخوانید

مکانیسم های دفاعی ما را در کدام بخش ها محافظت می کند؟

تکانه‌ها:

اولین بخش یا راهنما تکانه (عاطفه و هیجان) است که روان کاوان به آن “اید” (ID)، بنیادگرایان مذهبی آن را “گناه” و روان‌شناسان شناختی آن را “شناخت حاد” و کالبدشناسان عصبی به مناطق لیمبیک و هیپوتالاموس مغز در زمینه آن اشاره دارند.

واقعیت:

این مکانیسم های روانی غیرارادی می‌توانند فرصتی برای سازگاری با تغییرات ناگهانی در واقعیت و خودانگاره فراهم کند که نمی‌توان آنها را بلافاصله یکپارچه نمود.

برای مثال واکنش به تصاویر تلویزیونی تخریب مرکز تجارت جهانی نیویورک به گونه­ای که یک فیلم سینمای است.

دیگران (روابط):

مکانیسم های روانی غیرارادی می توانند تعارض قابل حل ناگهانی با افراد مهم را تخفیف دهند (افراد زنده یا مرده).

وقتی کسی نتواند با دیگران زندگی کند و در ضمن نتواند بدون آنها به زندگی‌اش ادامه دهد این دیگران به منبع تعارض تبدیل می شوند.

یادگیری اجتماعی (هیجان):

افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روان نژندانه حاصل تعارض هیجان-ها و احساسات فعلی فرد با یادگیری اجتماعی یا وجدان است. روان‌کاوان آن را سوپر ایگو، انسان‌شناسان آن را تابو و رفتارشناسان آن را شرطی‌سازی نامیده و کالبد شناسان عصبی به قشر ارتباطی و آمیگدال اشاره می کنند.

این منبع صرفاً نتیجه سرزنش‌های والدین‌مان که ما قبل از 5 سالگی درونی می‌کنیم نیست بلکه به وسیله تمام همانندسازی‌ها ما با فرهنگ و گاهی با یادگیری برگشت ناپذیر ناشی ار تروماهای توان‌کاه شکل می‌گیرد.

برخی از مکانیسم های دفاعی

انکار یکی از مکانسیم های دفاعی میباشد

1- فرافکنی: شما با بازنمایی ذهنی عواطف، تکانه‌ها یا امیال خود را به فرد دیگری نسبت می‌دهید که این شیوه نگرش شمارا به آن فرد نشان می‌دهد. پیش‌داوری تا حدودی از فرافکنی ریشه می‌گیرد به این صورت که فردی که صفتی را در خود نمی‌پسندد به گروه‌های دیگر نسبت می‌دهد. در درمان بهتر است که مراجع را با فرافکنی‌های خود روبرو کنیم تا چگونگی این عمل برای او روشن شود. درصورتی‌که مراجعی قادر به رویاروی با فرافکنی‌های خود باشد به درمان بینش‌گرا بهتر پاسخ می‌دهد. به‌طور مثال اگر از شما بپرسد که چرا به من این‌طور عجیب خیره شده‌اید، شما فوراً پاسخ دهید که اصلاً این‌طور نیست، اگرچه متوجه شدم که شما به طرز غریبی به من نگاه می‌کنید. این‌طور به نظر می‌رسد که شما چیزی را به من نسبت می‌دهید که واقعاً فکر یا احساس می‌کنید.

2- درون‌فکنی: تجسمی که از فرد دیگری ساخته‌ایم و از کارکردهای من (ادراک و حافظه) استفاده کرده‌ایم. به‌طوری‌که فردی را می‌بینید و آنچه را دیده‌اید به یاد می‌آورید و ادراکات و خاطرات خود را بر این اساس نظم می‌بخشید. درنهایت تصویر ذهنی شکل‌گرفته را درون‌فکنی می‌نامند که به‌عنوان هدف خیال‌پردازی و عواطف به کار می‌رود؛ مانند مراقبت‌های آرامش‌بخش مادر در سال اول زندگی کودک که درون سازی می‌شود و کودک به‌تدریج مادر را درون‌فکنی می‌کند تا توانایی خود آرام بخشی در او ایجاد شود. درون‌فکنی همان توانمندی مهار و به تأخیر انداختن ارضای نیازهاست (نیرومندی من) که باتحمل عاطفی و کنترل تکانش گری ارتباط دارد. درون‌فکنی به‌عنوان  یکی از مکانیسم های دفاعی در زمان دفع عواطف از خود، تبدیل‌شدن به فردی است که از او در ذهن خود تصوری ساخته‌اید. به نظر برخی از تحلیل گران، همانندسازی تجمع دائمی درون‌فکنی‌هاست (میسنر، 1970، 1971).

3- همانندسازی مبنی بر فرافکنی: این اصطلاح به سه طریق به کار می‌رود.

الف: صفات شخصیتی و مکانیسم های دفاعی زیادی از خود را در فرد دیگری می‌یابید که شما آن شخص را کاملاً تحریف می‌کنید.

ب: شما فرد دیگری را تحریک می‌کنید تا رفتارها، نگرش‌ها و عواطفی را که خود نمی‌پسندید نشان دهد.

ج: شما از طریق رفتارها یا نگرش‌ها و عواطفی که در خود نمی‌پسندید، فرد دیگری را تحریک می‌کنید تا این واکنش را نشان دهد و سپس مانند کسی را رفتار می‌کنید که او را وادار به این رفتار کرده است.

4- انکار: این مکانیسم به بی‌توجهی ذهن اشاره می‌کند. توجه به این نکته مهم است که در تشخیص افرادی که واقعیت آزمایی سالمی دارند و از این مکانیسم دفاعی استفاده می‌کنند با فردی که دچار روان‌پریشی است و واقعیت آزمایی او دچار نقص است باید تمایز قائل شد. آنا فروید به چهار زیرمجموعه آن اشاره می‌کند که شامل انکار صرف، انکار در عمل، انکار در سطح خیال‌پردازی و انکار به‌وسیله کلمات است.

اختلال روان پریشی کوتاه مدت (Brief Psychotic Disorder)
بخوانید
  • انکار مستقیم: حاشا کردن یک واقعیت علی رغم وجود شواهد فراوان از واقعیت داشتن آن.
  • انکار در عمل (denial in deed): اقدام به عملی که به طور نمادین می‌خواهیم بگوییم: واقعیتهای ناگوار حقیقت ندارند!
  • انکار در خیال (denial in fantasy): اصرار بر حفظ باوری غلط به منظور مواجه نشدن با واقعیت‌های وحشتناک.مثال: «هر کسی در درون خود خوبی‌هایی دارد حتی اگر آن شخص به دختر 5 ساله‌ای تجاوز کرده و او را به قتل رسانده باشد، مستحق کمک است!»
  • انکار با عبارات (denial by words): با استفاده از عبارات جادویی خاص، خود را از بابت نادرست بودن یک واقعیت قانع می سازید.
  1. دوپاره سازی: افراد مبتلابه اختلالات طیف اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی، برخی افراد را کاملاً دشمن و برخی را کاملاً دوست می‌انگارند. آن‌ها به هر فرد خاص معمولاً عشق یا خصومت را نسبت می‌دهند، بدون در نظر گرفتن این‌که بیشتر مردم هم خصوصیات دوست‌داشتنی دارند و هم خصمانه. برخی از افراد مبتلا نیز یک فرد در زمان‌های مختلف را در دو حالت متضادمی انگارند. کرنبرگ شرح داده است که چگونه افراد با ساختار شخصیتی مرزی از مکانیسم دونیم‌سازی یا دوپاره‌سازی برای دفاع در برابر اضطرابی که از پذیرش کلیت خصوصیت‌های شخصی دیگران حاصل می شود استفاده می‌کنند.
  1. شما چیزی را به معکوس آن تبدیل می‌کنید: کمال‌گرایی، خوش‌قولی بیش‌ازحد و امساک نوعی تشکل واکنشی هستند. در افراد وسواسی که رگه‌های شخصیتی کمال‌گرایی، خوش‌قولی بیش‌ازحد و امساک وجود دارد، معمولاً گستاخی، تنبلی، ولع و تندخویی به‌طور ناهشیار مخفی می‌شود و این مکانیسم به آن‌ها کمک می‌کند که بتوانند بیش‌ازحد مبادی‌آداب و خوش‌قول، معتاد به کار، خسیس و بیش‌ازحد آرام به نظر برسند.
  2. جداسازی عاطفه: به‌طور ناهشیار به خود اجازه تجربه آگاهانه از عواطف را نمی‌دهید.
  3. بیرونی‌سازی: نوعی از فرافکنی است، فرد بخشی از ذهن خود را به‌صورت بیرونی تجربه می‌کند. از نگاه بالینی این نوع دفاع در درمان مقاومت ایجاد می‌کند و بسیار شایع است و باید به تفسیر آن پرداخت. در آغاز درمان در بسیاری از افراد احساس گناه وجود دارد و این عبارت را به کار می‌برند که من چه آدم وحشتناکی هستم یا شما احتمالاً تصور می‌کنید که من دیوانه‌ام. در جواب با او می‌گوییم به نظر می‌رسد شما از من انتظار دارید مانند وجدان خودتان سخت‌گیر باشم. شاید این شما هستید که خود را سرزنش می‌کنید و از من هم انتظار دارید که شمارا ملامت کنم. تفسیر این مکانیسم دفاعی مراجع را متوجه می‌کند که بفهمد چگونه به خودشان اجازه نمی‌دادند که از احساس گناه خودآگاه شوند.
  4. بازگشت پرخاشگری به سمت خود: افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند به این دلیل خودشان را دوست ندارند که احساس خشم شدیدی که به فرد دیگری دارند را در درون خودشان محبوس می‌کنند.
  5. بخش بخش کردن: زمانی که کناره‌ام گذاشتن اطلاعات ممکن است دردناک به نظر برسد، بین اطلاعات ارتباطی برقرار نمی‌کنند.
  6. جابه‌جایی: احساس خاصی را که به فرد خاصی دارید، نسبت به فرد دیگر تجربه می‌کنید.
  7. سرکوب گری: محتوی فکری یک عاطفه را به ناهشیار می‌سپارید.
  8. خیال پرداری: رافلینگ (1996) نام تکوین خطای ادراکی یا رویاپردازی روزانه (Illusion formation or Daydreaming) را به آن می دهد. شما به‌طور آگاهانه تصویر چیزایی را در ذهن خلق می‌کنید، و در عین حال می‌دانید این کار نوعی خیال پردازی است. به مثال زیر توجه کنید:

زنی گزارش می‌داد که صحنه‌ای با صفا از مزرعه ای سرسبز و بهاری را به طور مکرر تجسم می کند. ذهن او این تخیل را به عنوان عملی دفاعی در برابر شرم ناشی از تولد بچه‌ای که چند سال پیش در فصل بهار به دنیا آورده بود و از آن به عنوان راز کوچک کثیف یاد می‌کرد، خلق کرده بود. شرم و خشمی که به خاطر بارداری در یک رابطه‌ی جنسی بی‌ملاحظه بر او غالب می شد، احساس بدی به او داده بود. فرد با خلق یک زندگی تخیلی و به ویژه داستانی در درون خود به تسکین و ارضای خود می پردازد.

این قبیل افراد به دلیل وابستگی فراوانشان به خیالپرداری، اغلب بسیار سرد و نجوش به نظر می رسند.

جمع بندی:

مکانیسم­ های دفاعی روانی انسان بسیار پیچیده‌تر از آن است که بتوان آن را در این مختصر شرح داد، همانطور که شرح داده شد، مکانیسم­ های دفاعی ماهیتی ناهشیار دارند از اینرو به راحتی قابل شناسایی نیستند و برای پی‌بردن به آن‌ها نیاز است که فرآیند شناخت و تحلیل را نزد روان­درمانگران مجرب گذراند.

تهیه‌و‌تنظیم: گروه علمی فکر بنیان

[kkstarratings]

local_library

نوشته شده توسط گروه آموزشی فکر بنیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.